نوشته شده توسط : Elnaz

 


سئو چیست؟
سئو (به انگلیسی: اِس ای او SEO) خوانده می شود و سرواژه Search Engine Optimization به معنی بهینه سازی برای موتورهای جستجو است.
هدف از بهینه سازی موتورهای جستجو یعنی چیزی به اسم سایت (و … که در مورد آن صحبت می کنیم) را برای پیدا شدن و دیده شدن توسط موتور جستجو (معمولا گوگل و بینگ) آماده کند. این بهینه سازی مثل سرویس و نگهداری ماشین است. فردی که صاحب اتومبیل باشد باید آن را نگهداری کند، هر هفته و هر ماه برای سرویس آن به تعمیرگاه و مکانیکی برود، نزد متخصص معاینه فنی انجام دهد و هر از گاهی ماشینش را به کارواش و… هم ببرد. پس سئو یک مکانیکی یا کلینیک پزشکی محسوب می شود که به بهتر شدن سایت کمک می کند.

این دقیقا همان کاری است که شما می خواهید انجام دهید. چیزی که می خواهید برای موتورهای جستجو بهینه سازی شود را نزد یک متخصص بهینه سازی (سئو کار) می برید و کارهای روی آن را انجام می دهید. اینجا قرار است شما با تمام روش های مکانیکی ماشین تان یعنی بهینه سازی سایت آشنا شوید، این مسئله را به خوبی درک کرده و از آن روی سایت خود استفاده کنید.

پس بیایید تعریف سئو را از نگاه جهانی و ایرانی بدانیم.
تعریف سئو از نگاه جهانی و تفاوت آن با نگاه ایرانی
چون باز کردن این موضوع کمی زمان بر بود، بنابراین ما تصمیم گرفتیم سری آموزشی آماده کنیم که در آن سیر تا پیاز سئو را آموزش ببینید، آن را در سری آموزشی سئو مارکتینگ بخوانید.
سئو از نگاه جهانی یعنی استفاده از استانداردهای مورد علاقه موتور جستجو برای بهتر کردن کیفیت یک سایت. برای شناخت این استانداردها باید موتورهای جستجو را بشناسید و روش کار آنها را درک کنید. برای این منظور می توانید در وبلاگ آیجیتالی مقالات زیادی را بخوانید. (البته منظور از نگاه جهانی شاید بیشتر از همه دنیا، آمریکاست چون اولین بار اینترنت و همینطور موتورهای جستجو از آمریکا شروع به کار کردند).

کیفیت سایت از نظر موتور جستجو سنجیده می شود و استاندارد مورد علاقه موتور جستجو همان فاکتورهای این موتورها هستند که در مقاله ای کاملا آن را (فاکتورهای جستجوی گوگل) مورد بررسی قرار داده ایم.

سئو از نگاه ایرانی مثل تعریف صف مردمی است. هر کسی هر کاری انجام می دهد تا بلکه به اول صف برسد و اصلا هیچ گونه حقوقی برای همدیگر (در حداقلِ موارد) قائل نمی شوند. از این رو سئو از نگاه ایرانی صرفا تکرار کارهایی است که مشخص شده باعث رتبه گرفتن می شوند. که از نمونه آنها خرید بک لینک (با آن آشنا می شوید) و همینطور خرید بازدید و ترافیک (با آن آشنا می شوید) است که باعث می شوند سایت به رتبه اول گوگل برسد (و اصلا به مفید بودن این ترافیک اهمیتی نمی دهند).
بنابراین وقتش رسیده ما هم به عنوان یک ایرانی نگاهمان را دوباره بررسی کنیم و اصول درست را در دستور کار خود قرار دهیم. وقتش رسیده همگام با تفکر جهانی قدم برداریم و هر چیزی را به شکل درست و در جای خود استفاده کنیم. اینجا هستید تا این استاندارد ها را یاد بگیرید.
بنابراین بهتر است کار خود را شروع کنید.
اما بگذارید یک راز را با شما در میان بگذارم: توقف بیجا مانع کسب است

منظورم از توقف بی جا مانع کسب است یعنی شما هیچ وقت به ترافیک زیاد نیاز ندارید همان طور که به صف طولانی جلوی مغازه نیاز ندارید. شما به ترافیک درست نیاز دارید، پس کسانی باید صف مغازه شما را پر کنند که دست کم یک خرید می کنند.

امیدوارم این راز ذهنتان را برای سئو آماده کرده باشد.

چطور کار سئوی خود را شروع کنید
برای شروع کارتان در سئو شما معمولا به تجربه نیاز دارید، به داشتن وب سایت نیاز دارید، باید بتوانید در اینترنت کارهای مختلف انجام دهید ولی روش کاری که برای شما در نظر گرفته ایم کمک می کند بدون تجربه قبلی بتوانید با تمام مفاهیم آشنا شوید، سئوی سایت خود را در دست بگیرید و بتوانید آن را به صفحه اول گوگل بیاورید. بنابراین باید سراغ پیش نیازهایتان بروید و خود را آماده کنید.

به چه چیزهایی نیاز دارید؟
شما برای بهینه سازی یا سئو به چند چیز نیاز دارید؛ از جمله وب سایت، مدیر سایت، نویسنده، برند و لوگو

شما به یک وب سایت نیاز دارید که آن را برای گوگل (موتور جستجوی محبوب در ایران) بهینه سازی کنید.
 برای آماده کردن مقدمات سایت به یک مدیر سایت نیاز دارید که تغییراتی که در آموزش های آیجیتالی تعریف شده اند را روی سایت انجام دهد.
 شما برای تولید محتوای سایت به یک نویسنده نیاز دارید تا محتوای جدید روی سایت قرار دهد.
 شما به یک هاست و دامنه نیاز دارید تا سایت خود را روی آن راه اندازی کرده و در دسترس عموم قرار دهید.

کارهایی که باید قبل از راه اندازی سایت انجام دهید
مشخص کردن نام کسب و کار
مشخص کردن هدف کسب و کار
 مشخص کردن چشم انداز کسب و کار
 طراحی برنامه کسب و کار
 خرید یک هاست
انتخاب نام دامنه
کارهایی که باید بعد از راه اندازی سایت انجام دهید
 طبق برنامه آموزشی و عملی که در ادامه به شما خواهیم گفت، کار خود را پیش ببرید
نتیجه گیری
همین امروز هم می توانید کار خودتان را شروع کنید و روی سئو سرمایه گذاری کنید، و قطعا می دانید که این کار برای شما هزینه هایی را در پی خواهد داشت، اما اینکه چقدر از این هزینه ها به جیب تان بازگشت سرمایه داشته باشید مهم است. ما اصولی ترین روش نتیجه گرفتن در اینترنت را برای شما در نظر گرفته ایم و کمک تان می کنیم به بهترین بالانس و توازن بین هزینه کردن و کسب درآمد برسید. یعنی با کمترین هزینه بیشترین درآمد را تجربه کنید. فقط کافیست به این مسئله دوباره فکر کنید که ترافیک درست با ترافیک زیاد خیلی فرق دا رد. اکنون برای کسب ترافیک درست باید بدانید چطور مشتریان می خواهند شما را پیدا کنند. سراغ تحقیق کلمه کلیدی می رویم که از اساسی ترین کار شما در برنامه سئو محسوب می شود.


منبع:

https://aigitali.com/what-is-seo/



:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


سئو و برندینگ
دقیقا همان چیزی که به آن نیاز دارید
سراغ یک دیجیتال مارکتر (Digital Marketer) یا بازاریاب آنلاین بروید و بخواهید به شما راه های خوبی برای گرفتن مشتری از طریق سایت پیشنهاد دهد. خب قطعا روش های زیادی به شما پیشنهاد می کند، از تبلیغات گرفته تا بازاریابی به روش های مختلف و همینطور سئو. اما چیزی که شما باید زمان خود را معطوف به آن کرده و هزینه خود را برای آن صرف کنید چیست؟
از آنجایی که هیچ کسب و کاری مشابه ندارد و هیچکدام مثل دیگری نیست، پس مشاوره ای که احتمالا دریافت می کنید می تواند با مشاوره های دیگر تفاوت داشته باشد. اما شاید دنبال یک گزینه ایده آل باشید که به شما کمک کند فروش خود را برای سایت تامین کنید آن چیزی نیست
جز سئو و
مهمترین چیزی که می تواند با سئو درآمیخته شود برند است.
ما قبلا در این مورد صحبت کردیم و گفتیم چرا به برند نیاز دارید. اینجا می خواهیم در مورد چیزهایی صحبت کنیم که برند با خودش به سئو می آورد.

اقتدار Authority
یکی از اصلی ترین دلایل بهتر بودن ادغام سئو با برندینگ اینست که اقتدار سایت را به شدت افزایش می دهد. کاری که لازم است انجام دهید اینست که برند خود را وارد جریان سئوی سایت کنید. گوگل به برندها علاقه دارد و اگر شما و رقیب تان یک محتوا را نوشته باشید، گوگل سایتی را ترجیح می دهد که برندینگ بهتری دارد.
اینکه اقتدار چیست و چگونه می توان آن را افزایش داد در میانه های راه آموزش سئو قرار دارد و اینجا زمان مناسبی برای صحبت در مورد آن نیست.

لینک سازی Link Building
شاید کم و بیش در مورد لینک سازی مطالعه ای داشته یا مقاله هایی را خوانده اید. اما باید بدانید که یکی از اصلی ترین بخش های سئو، بک لینک است. سایت های کوچک برای موفق شدن در سئو می خواهند توجه گوگل را جلب کنند پس به برند های بزرگ لینک می دهند. این شکل کار را اکنون برای برند خود در نظر بگیرید، سایت های ضعیف به شما لینک می دهند، هم شما و هم آنها قوی شده سپس در مرحله بعدی این چرخه تکرار می شود و برندهای بیشتری به شما لینک می دهند، این جریان لینک باعث می شود سایت شما بیشتر رشد کند و برند شما اقتدار بیشتری کسب کند. اگر برند داشته باشید یا بسازید چنین چیزی در انتظارتان است، اما بدون برند، شما راه به جایی نمی برید.

انتخاب کاربران بین نتایج جستجو
قبلا هم گفتیم کاربران بین نتایج جستجو سایت برندهایی که قبلا به آنها سر زده اند را دوباره انتخاب می کنند (اگر تجربه کاربری سابق، خوب باشد) این روال نه تنها برای جستجوهای عادی و روزانه بلکه برای خرید هم بسیار تاثیر گذار است. بیشتر از نصف کاربران همیشه نتایجی را باز می کنند که سابقه خرید از آنها را داشته اند.

جستجوی برند
اکنو ن گوگل در گراف دانش و همینطور نوار بالایی برای کاربران جزئیات بیشتری نمایش می دهد. وقتی برند شما در حدی بزرگ باشد که برای گوگل کاملا شناخته و معتبر شود، گوگل آن را به کاربران پیشنهاد می کند. همینطور وقتی برند شما برای زمینه فعالیتی شناخته و اعتبار کسب کند، گوگل آن را برای برخی جستجوهای کاربران نمایش می دهد. مثلا در زمینه های فروشگاه اینترنتی دیجی کالا حتما جزو پیشنهادات گوگل است.

سیگنال های شبکه اجتماعی
البته که مردم در مورد برندها در شبکه های اجتماعی صحبت می کنند و همین کمک می کند گوگل تشخیص بهتری در مورد این برندها داشته باشد و البته که توجه بیشتری هم به آن می کند. و به همه شان این را هم اضافه کنید که جمع آوری داده ها در مورد برند هایی که در شبکه های اجتماعی، سرتاسر وب، فروم ها، وب سایت ها و … در مورد آن صحبت (Mention) می شود آسان است پس مشخص است که برند ها نقش خوبی در سئو دارند.
از اساسی ترین سوال ها: اصلا سئو چه ارتباطی با دامنه دارد و دامنه خوب چطور در سئو تاثیر گذار ظاهر می شود؟

اگر بخواهم رو راست باشم، می گویم که از نظر فنی برند یک فاکتور جستجو نیست، اما برند بودن خود به تنهایی کمک زیادی به رتبه گرفتن می کند. چیزی که گوگل آشکارا به آن پرداخته و متخصص های مختلف درمورد آن به بحث پرداخته و این موضوع را تایید کرده اند.

فاکتور جستجو چیست؟
فاکتور جستجو فقط از نظر فنی بررسی می شود. موتور جستجوی گوگل روش های زیادی برای رتبه بندی سایت دارد، که الگوریتم نامیده می شود. کار الگوریتم اینست که از فاکتورهای جستجو (قوانینی که تعیین شده) استفاده کند تا بتواند سایت ها را رتبه بندی کرده و در نتایج نمایش دهد.
گوگل اصلا برند را در بین فاکتورهای جستجو بازی نمی دهد. گوگل هیچ وقت داد نمی زند که چون کوکا کولا برند بهتری نسبت به پپسی و … است بیایید رتبه آنها را بهتر کنیم. نه اصلا اینطور نیست.
اما برند ها تاثیر زیادی روی نتایج جستجو گذاشته اند. هر چه به بازارهای پر رقابت سئو نزدیک می شویم می بینیم که قدرت برند ها باعث شده رتبه خوبی نصیب سایت ها شود. یعنی هر چه برند بهتر باشد رتبه های بهتری هم به مراتب (نه همیشه) نصیب سایت ها می شود. بنابراین می توان برند ها را با لینک ها مقایسه کرد. هر چه لینک ها کیفیت بهتری داشته باشند تاثیر بیشتری دارند و مهم اصلا تعداد لینک نیست، و برند هر چه بزرگ تر باشد گوگل سعی دارد آن را بالاتر قرار دهد.

نتیجه گیری از برندینگ و سئو
برندینگ کمکی بزرگ به سئو می کند و سئو می تواند در رشد و توسعه برندها بسیار تاثیر گذار باشد. اکنون اگر این دو مورد را ترکیب کنید، می توانید استراتژی خیلی خوبی برای توسعه سایت و همینطور رقابت در هر بازاری را در دستور کار خود قرار دهید. برند به شما کمک می کند سایتی قوی بسازید. و سئو که در ابتدا با کمک برند به سایت قوت می بخشد می تواند بخش دوم ماجرا باشد و در رشد سایت و همینطور گسترش و اعتبار برند نیز تاثیر بسیار زیادی بر جای بگذارد.

بنابراین اگر تصمیم ندارید برند خوبی بسازید که هیچ. اما برای ساختن برند خوب پیشنهاد می کنیم تمام شرایط برای ساختن آن را در نظر داشته باشید، برند خود را به دنیا بیاورید، برای آن لوگو طراحی کنید و اگر سایت ندارید با برند خود، یک سایت خوب بسازید. اگر یک نام برند انتخاب کنید که با نام سایت و آدرس دامنه یکی باشد بسیار عالی خواهد بود. البته که برخی کاربران باید با هاست و دامنه آشنا شوند. ولی برای انتخاب یک نام دامنه خلاقانه به ابزار نیاز دارید که می توانید در وبلاگ آموزش آن را ببینید.

نتیجه گیری
از مبحث سئو بر اساس برند نتیجه می گیریم وقتی بدنبال نوآوری در اینترنت باشید و چیزهای جدیدی ارائه کنید که اتفاقا یک نام ویژه و اختصاصی برای برند آن در نظر گرفته اید، می توانید منتظر شکوفایی کسب و کارتان باشید. هر چه بیشتر روی کیفیت کارتان و گسترش نام برندتان در اینترنت تلاش کنید به همان اندازه هم بازخوردهای آن برایتان خوب خواهد بود.


منبع:

https://aigitali.com/seo-relationship-with-branding/



:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


ارتباط سئو و برندینگ
شما می خواهید برای کسب و کار خود یک روش بازاریابی رایگان بسازید و آن هم گرفتن رتبه از گوگل است. تابحال هر چه بشما در مورد سئو گفته شده را بهتر است دور بریزید یا به آنها مثل سابق استناد نکنید؛ چون ما می خواهیم روند سئو که از 2015 بشدت تغییر کرده (به خاطر الگوریتم رنک برین گوگل که در ادامه توضیح داده شده) و تا به امروز یعنی اوایل سال 2020 که دوباره جهت دهی آن توسط گوگل جابجا شده را، بررسی کنیم.

بله اکنون گوگل علاقه ندارد هر برگه ای را از هر سایتی به کاربران تحویل دهد، کافیست یک سایت با کیفیت را شناسایی کند، سپس سعی می کند مطالب بیشتری از آن سایت به کاربران نمایش دهد و اگر متوجه شود که کاربران به آن علاقه نشان می دهند آن را به کاربران بیشتر نشان می دهد.

اصل موضوع اینست: آیا گوگل ما را قبول کرده و به سایت کسب و کار ما اعتماد می کند؟ خب راه آن از امروز به بعد با چیزی که تا امروز آموخته اید کاملا متفاوت است. گوگل دوست دارد، برندها را تشویق کند محتوای با کیفیت تولید کنند تا آن را به کاربران نمایش دهد. از این ها گذشته، سئو فقط رتبه گرفتن نیست. مثلا؛ یک سایت ترافیک مستقیمش 80 درصد است (و بقیه آن از کانال های دیگر مثل گوگل و… است) یعنی می تواند ترافیک بیشتری از گوگل کسب کند (ولی رتبه خوبی در گوگل ندارد). پس گوگل می خواهد به چنین سمتی برود (برخی سایت ها به گوگل وابسته نباشند) و در حال تغییر فضا برای کسب و کار جدید باشد (کسب و کارهای جدید را معرفی کند).

گوگل می خواهد کاربران قدیمی را با برندها آشنا کند و کاربران جدید را به کسب و کار جدید معرفی کند. راهکار استفاده بردن از این شرایط اینست که سایت دنبال برندینگ باشد. باید یک برند بسازید که رتبه گرفتن برای شما از راهپیمایی شبانه به روزانه تبدیل شود(کار سخت تان آسان شود). این بار شما کار آسان تری برای گرفتن رتبه، برای گرفتن کاربر بیشتر، بازدید بیشتر و همینطور فروش بیشتر و محبوبیت زیاد تر خواهید داشت.

می خواهیم به شما بگوییم اگر چند سایت برای فروش یک محصول دارید، بهتر است یکی از آنها را انتخاب کرده و یک برند بسازید. و از فعالیت روی چندین سایت پرهیز کنید. خب در ابتدا می خواهیم این فرایند و مراحل کار را بررسی کنیم. چرا باید سئو را با برند خود آمیخته کنید.

شرکت های با برند خوب، نتایج بهتری در گوگل کسب می کنند.
سالهاست که ما در تمام کشورهای جهان و حتی ایران می بینیم که سایت های بزرگ همیشه بخشی از نتایج گوگل هستند. شرکت های بزرگی هستند که بجای تبلیغات در تلویزیون و رادیو و هزینه های سرسام آور آنها، فقط روی این مسئله تمرکز کرده اند که چطور ترافیک کسب کنند.
حتما می دانید که بزرگ ترین خرده فروشی دنیا یعنی آمازون هشتمین سایت پر ترافیک دنیا و همینطور سومین سایت آمریکاست. سالها طول کشید تا آمازون به چنین حجمی از ترافیک دست پیدا کند. و این ها همیشه از طریق جستجو و بازدید فراهم شدند.
پس بودن در بین نتایج جستجو کمک می کند شما ترافیک بیشتری کسب کنید، و این کار به وسیله سئو یعنی بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو فراهم می شود.

خب اصلا برند چیست؟ دوباره نیازی به تعریف برند داریم؟
بسیاری از بازاریاب ها سالهاست که می گویند می توانند تصویری درست از برندینگ ارائه کنند، اما بگذارید به شما بگوییم برند چیست.
ما قبلا برندینگ را توضیح دادیم اما اینجا توضیحی اضافه ارائه می کنیم تا با مفهوم، آشناتر شوید. شناخته شدن توسط مشتری و کاربر در سطح اینترنت، گرفتن مشتری و … همه اینها بخشی از برندینگ شما هستند اما قطعا خودِ برندینگ نیستند.
مطمئن شدن از اینکه مخاطب خود را می شناسید بخشی از برندینگ است، دریافت بازخورد از مشتری، گرفتن تحسین مشتریان بالقوه و مشهور بخشی نیز از برندینگ است، خدمات دهی به مشتری و کسب رضایت مشتری هم بخشی از برندینگ است، اما هیچ کدام از اینها به تنهایی کلِ برندینگ شما نیستند.
پس برندینگ واقعا چیست؟
برندینگ همانطور که گفتیم تصویری از شما و کسب و کارتان؛ که مشتری با دیدن لوگوی شما به آن فکر می کند و یادش می آید (چه تجربه هایی که در ارتباط با محصولات شما داشتهاست).

زنگ بزنید به آی بی اِم (IBM)
البته که من صرفا ضرب المثل را ذکر نکردم و کمی آن را تغییر دادم. سالها پیش وقتی شرکت ها در کار با کامپیوترهایشان به مشکل بر می خوردند به سرویس دهنده های زیادی برای پشتیبانی از سیستم هایشان سر می زدند، اما آخرین راه یا آخرین سنگرشان IBM بود. بله، اگر مهندسی در انجام کاری با کامپیوتر به مشکل بر می خورد و نمی توانست آن را حل کند، شرکتهای کوچک یا بزرگی بودند که به وی کمک کنند مشکلش حل شود، اما در صورتی که کار گره محکمی می خورد و کسی نمی توانست مشکل گشای کار باشد، سراغ مهندسین IMB می رفتند!
چرا؟ چون چیزی نبود که آنها نتوانند حل کنند. چیزی نبود که آنها از پسش بر نیایند. پس کسی با استخدام کردن مهندسین IMB برای یک پروژه کوچک دستش توی پوست گردو نمی ماند.

این همان کاری است که برندینگ وارد سئو می کند (برندینگ کمک می کند گوگل سایت را ترجیح دهد، برندینگ کمک می کند مشتری سایت را به بقیه ترجیح دهد). و اینجاست که مشخص می شود برای سئو باید به برندینگ اهمیت بدهید. به شما می گویم اصلا نیازی به آن حجم از تولید محتوا و گرفتن لینک و رتبه و … که دیگر سایت ها برایتان سال ها تعریف کرده اند و به شما می گویند این کارها را انجام دهید و این کارها را کنار بگذارید و … نیست. نه! خیالتان راحت باشد! آنچه امروز به شما می گویم حقیقت محض است.

دو حالت بیشتر برای کاربران قبلی شما در اینترنت وجود ندارد:
1 . خود کاربران وقتی در نتایج سایت شما را ببینند، حتما آن را انتخاب می کنند چون سایت شما خیلی خوب است.
2 . یا اینکه اصلا سایت شما را انتخاب نمی کنند چون خیلی بد است.

این تنها شرایطی است که برای کاربران وجود دارد، یا شما یا دیگران. اگر خوب باشید شما و اگر بد باشید دیگران.

پس چطور می خواهید با مسئله “سئو برای مشتری” دست و پنجه نرم کنید؟
خب راهکار اینست که شما برای مشتریان سایت ارائه کنید نه گوگل. اصلا به گوگل ربطی ندارد شما چه چیزی به مشتری می گویید، این مشتری است که شما را انتخاب می کند. بودن در رتبه های خوب گوگل به شما کمک نمی کند ترافیک کسب کنید، این شما هستید که باید کیفیت ارائه کنید و کاربران با دیدن اسم شما (چه رتبه 1 باشید چه رتبه 5) برای ورود به سایت شما کلیک کنند.

خب اگر هنوز قانع نشده اید که باید روی برندینگ همراه با سئو کار کنید، ادامه دهید.

گوگل سالهاست لقب یک پینه دوز را به خودش گرفته، (چرا؟ چون) آنها سالی چند بار موتور جستجوی خود را بروز رسانی می کنند که نتایج آن (جایگاه کاری و مالی و …) کسب و کارها را در کل جهان تغییر می دهد، (و از طرفی هم گوگل) بروز رسانی هایی ریزه میزه دارد که آن هم در تغییر نتایج بی تاثیر نیست.

اما تغییر سئو به شکلی دراماتیک در حال اتفاق افتادن است.

گوگل دوست دارد در هر زمینه ای (در هر زمینه ای که کاربران جستجو می کنند) چند برند باشند که مطالب خوب و مفید تولید می کنند تا همیشه آنها را به کاربران پیشنهاد بدهد. از این رو گوگل همواره نشان داده که علاقه خاصی به برند ها دارد (وقتی کاربران با یک سایت خوب آشنا شدند، آدرس آن را مستقیما برای ورود در مرورگر وارد می کنند و دیگر سراغ گوگل نمی روند، یا اینکه اسم آن سایت را جستجو می کنند تا دوباره به همان سایت بروند. مثل تاینی موویز برای
دانلود فیلم)

بیایید ببینیم موتور جستجوی گوگل چطور تجربه کاربری خودش را تغییر داده و کاربران را همواره راضی نگه داشته اما کسب و کارها را نه.
اولین تغییر اساسی در گوگل، نتیجه غنی شده یا ویژه بوده که برای نتایج جستجوی انگلیسی این مورد را نمایش می دهد. تصویر زیر یک نتیجه ویژه را نشان می دهد که طبق آمار مشخص شده طی دو سه سال اخیر بیشتر از 15 % ترافیک برگه اول نتایج جستجو را به خود اختصاص داده ولی این روند در سال 2018 خیلی کمتر شده (5 % ترافیک) چرا که گوگل آن را به نتایج دیگر تغییر داده
گوگل سعی کرده با افزودن گرافیک به برگه جستجو (اضافه کردن کارت جستجو همین طور گراف دانش و …) کاربران را در همان برگه اول به نتیجه مورد نظر برساند. اگر قبلا در گوگل برای آفیس 365 یا هر چیز ترند (به انگلیسی: Trend – به معنی یک موضوع فراگیر و برجسته میان مردم) دیگری جستجو می کردید شاید یک نتیجه برجسته دیده می شد اما الان موارد زیادی در برگه اول دیده می شود.


همینطور جستجوی های مرتبط هم را به آن اضافه کنید. چیزی که به کاربران امکان می دهد، رقیب ها را هم بررسی و جستجو کرد.
دوباره در نتایج جستجو و کلیک کاربران در همان برگه اول آمار بشدت تغییر کرده اند، اکنون برای جستجوهای ترند گوگل دوست ندارد ارجاعی به سایت داشته باشد بلکه می خواهد پاسخ جستجو را در همان برگه جستجو به کاربر بدهد.
اکنون گوگل حتی هوشمندی بیشتری هم دارد، وقتی برای سن معین جستجو کنید نتیجه باز هم چیز جالبی است. گوگل آن را مستقیما درک کرده و پاسخ می دهد. خب اکنون اگر آمار کلیک را بررسی کنیم شاهد کلیک 30 درصدی در همان صفحه اول گوگل هستیم و نتایج برجسته گوگل 30 درصد ترافیک را بخود اختصاص داده اند (یعنی 30 درصد کاربران در همان برگه اول گوگل می مانند و جوابشان را دریافت می کنند) بدون اینکه گوگل کاربران را به سایتی بفرستد.
پس گوگل دوست دارد ترندها را در قالب های مختلف گرافیکی نمایش دهد. اکنون مردم کمتر روی نتایج جستجو کلیک می کنند و آمار آن برابر با 40 % کل کاربران است. یعنی 40 % کاربران پس از جستجو و بدون مراجعه به سایتی غیر گوگل به جواب خود می رسند و فقط 60 % روی نتایج جستجو کلیک می کنند. البته این برای جستجوهای خاص است. وقتی گوگل می بیند که نمودارهای گرافیکی، کارت های جستجو و نتایج برجسته مثل گراف دانش و… می تواند مشکل
مردم را حل کند پس بیشتر از آن استفاده می کند! (و همین دلیل نارضایتی وبمستران است که مفصل در مورد آن صحبت میکنیم).
وقتی برند شما در برگه اول باشد، به سادگی بیشتر از دو سوم کلیک کاربران را به سایت خود می آورید.

برند؛ راه گرفتن کلیک بیشتر است
همین الان هم می توانید یک نتیجه را در گوگل بررسی کنید، که نتایج آن نشان می دهد. گوگل به سایت های برند علاقه خاصی نشان می دهد. تصویر زیر را می بینید که گوگل مطالب زیادی از روزیاتو و مگ دیجی کالا پیشنهاد داده که هر دو مجله ای تفریحی هستند.
خب اگر کاربر برای خرید یک محصول جستجو کند و هم کفش های ساخت داخل و هم ساخت پوما را ببیند، بنظر شما کدام را انتخاب می کند؟ در صورت توان خرید؛ قطعا پوما، این همان برندینگ است که سئو را تغییر می دهد.

کاربر از چند سایت مختلف اینترنتی خرید کرده است و دوباره برای خرید یک چیزی جستجو می کند و اتفاقا بین نتایج سایتی وجود دارد که کاربر از تجربه خرید قبلی در آن سایت راضی است، اینجا دیگر رتبه بندی اهمیت خودش را از دست می دهد و برندینگ وارد می شود. اینجا برند باعث می شود سایتی که از آن راضی است را در رتبه ششم (یا رتبه دیگری) ببیند و روی آن کلیک کند.

میتی کامان احترام بگذارید
برندینگ کمک می کند کاربران به نتایج گوگل اعتماد کنند (چیزی که گوگل می خواهد) بنابراین گوگل برندها را پیش می کشد و بین نتایج قرار می دهد. یک مثال دیگر اینست که وقتی نتایج شبیه هم باشند (مثلا 5 سایت یک موضوع را با کمی تفاوت پوشش داده باشند) برند ها و آشنایی قبلی کاربر با آن برند باعث می شود وارد سایت مورد نظر شوند.

یک نظر سنجی از 40 هزار خریدار در طول یک هفته تهیه شد که نتایج آن زیاد غافلگیر کننده نبود. در نظر سنجی گفته شده بود: چه چیزی باعث می شود مشتریان سایت خود را برای خرید محصول جستجو شده انتخاب کنند؟ و 70 % آنها پاسخ دادند که “آشنایی قبلی با سایت.” این یعنی وقتی کاربران بین نتایج، سایتی که از قبل با آن آشنا بوده اند را ببینند؛ به تبع آن را انتخاب هم می کنند. پس عملا امروز جنگ سئو وارد صفحه نتایج شده و دریافت کلیک کاربران تاثیر زیادی در گرفتن رتبه دارد.

جنگ نرخ کلیک از راه می رسد
دیگر گرفتن رتبه یک به این معنی نیست که رتبه شما بیشترین ترافیک را کسب می کند. نه، شاید به شما گفته اند که 30% از کلیک ها متعلق به نتیجه اول باشد! حداقل برای بسیاری از جستجو ها این چنین نیست. مگر کاربرانی که تازه با گوگل آشنا شده باشند.
اصل موضوع شناخت شماست. اگر کسی شما را نشناسد، خب شما 30% ترافیک رتبه اول را هم نخواهید داشت. شاید محتوای شما عالی باشد ولی باز هم شما چیزی که انتظارش را دارید دریافت نمی کنید. انتخاب بین نتایج جستجو اکنون به مرحله تعیین کننده خود رسیده است. گوگل حتی از آن برای رتبه دهی بیشتر استفاده می کند.
گوگل به این شیوه در پی سنجیدن کاربردی بودن نتایج جستجو است و همیشه آنها را تغییر می دهد. بنابراین اگر یک سایت حتی رتبه خوبی نداشته باشند (مثلا 3 تا 5 باشد) ولی کاربران بیشتر روی آن کلیک کنند گوگل آن را مدتی به رتبه 1 می آورد، اگر کاربران از آن استقبال کنند، نتیجه در همان جا می ماند (شاید برای مدتی). اگر استقبال کم باشد دوباره به جایگاه قبلی باز می گردد (و این چرخه همیشه ادامه پیدا می کند).
خب اکنون که می دانید برندینگ چقدر روی سئو تاثیر گذار است، کار خود را با برندتان آغاز کنید. برند را وارد جریان سئو کنید و یک سایت خوب در پس زمینه آن، تمام شرایط را برای گرفتن رتبه فراهم می کند.
نتیجه گیری
اکنون شما آموخته اید که سئو بخشی از رتبه گرفتن را مدیون برندینگ است و گوگل به برند ها علاقه نشان می دهد. راهکار اینست که شما برند خود را بسازید تا رتبه گرفتن آسان تر و همینطور دائمی باشد، منظور از دائمی یعنی اینست که وقتی به صفحه اول گوگل رسیدید آنجا هم بمانید و رشد کنید. هستند سایت های زیادی که رشد قارچ گونه ای دارند، شاید چند روز، هفته یا حتی یک دو ماه با خرید بک لینک و … به صفحه اول برسند، اما مطمئن باشید به همان زودی هم از نتایج حذف می شوند.
برای اینکه تبدیل به یک برند شوید ما به شما کمک می کنیم، به همین خاطر شما اینجا حضور دارید، پس سراغ آموزش بعدی بروید و در این مورد اطلاعات بیشتری کسب کنید.


منبع:

https://aigitali.com/branding-position-in-seo/



:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 

اساس برندینگ
برندینگ یکی از مهم ترین بخش های جدا نشدنی هر کسب و کاری به حساب می آید، حال هر بیزینسی که بخواهد باشد، بزرگ، کوچک، سازمانی یا شرکتی، فرقی ندارد.

چرا برندینگ
برندینگ را باید وارد سئو کنیم، چون استراتژی سئوی آینده اینست که به فکر برند سازی باشیم (معمولا افراد کمی این کار را انجام می دهند. پس اگر شما با برندینگ، سئوی خود را ادامه دهید. شانس بسیار بالایی خواهید داشت.) برندینگ در سئو موضوع مورد علاقه گوگل است. یک برند مشتریان خود را می شناسد، نیازهای آنان را شناسایی و پاسخ می دهد، به کاربرانش احترام می گذارد و به بهتر شدن وب و همینطور زندگی کاری (و شاید شخصی) مردم (چه کارمند، چه مشتری و…) کمک می کند.

از این رو، در آینده شرکت هایی هستند که در زمینه های مختلف سردمدار موضوعات پرمخاطب وب هستند و گوگل فقط از آنها برای برآورده کردن نیاز مخاطبین استفاده می کند. اگر شما هم دوست دارید یک وب سایت داشته باشید که بتواند رتبه خوبی کسب کند، این آموزش به شما کمک می کند این کار را انجام دهید. اما، در صورتی که هدفی مثل برندینگ در یک زمینه فعالیت و حوزه کاری داشته باشید، باید بدانید ما این آموزش را مخصوص شما تهیه کرده ایم.
پس برویم سراغ برندینگ.

برندینگ؟
برندینگ کاربردی اساسی دارد و آن هم جمع کردن اعتبار و شناساندن آوازه است. وقتی در بازاریابی رقابت سنگین و فشرده باشد؛ تنها برند است که کمک می کند یک شرکت بتواند به فروش مورد نظر خودش دست پیدا کند.

شما می توانید تبلت بخرید، می توانید هر نوع تبلتی بخرید، اما معمولا وقتی بپرسید بهترین تبلت بازار کدام است، تنها یک نام به شما تحویل می دهند: سرفیس، وقتی دنبال تلفن همراه باشید تنها یک نام: آیفون، وقتی دنبال هدفون باشید تنها یک نام: بیتس، وقتی دنبال بهترین فروشگاه باشید: دیجی کالا، و این روال ادامه دارد (هر چند شاید با این برندها و اسم ها موافق نباشید اما این ها صحبت ما نیست). صحبت ما در مورد برند است.

اصلا برند چیست؟
خیلی ساده بگوییم که برند؛ وعده ای است که شما به مشتری می دهید. وقتی مشتری می بیند برند شما پای یک محصول دیده می شود (با ارزش ترین برند؛ اپل: 1 تریلیون دلار.) یعنی تمام سعی و تلاش شما این بوده که محصولی تولید کنید که انتظارات مربوط به برندتان را برآورده کند. برند شما مستقیما از این مفهوم می آید که
“شما کی هستید، شما می خواهید چه چیزی باشید و همینطور می خواهید چه چیزی به مردم بدهید”
اساس برند را هم چیزهای مختلفی می سازند. لوگو، وب سایت، تبلیغات، طراحی – که البته همه اینها با لوگوی شما یکپارچه می شوند – تماما با برند در ارتباط هستند.

تفاوت برند و لوگو
برند شما؛ حاصل کنار هم قرار گرفتن اعتبار، نام و لوگوی شماست.
لوگو تنها یادآور برند و مفهومی است که شما قبلا ساخته اید. در واقع لوگو تنها نماد یک فرهنگ یا ارزش است که متعلق به نام و برند شماست.

استراتژی برند و تراز اعتبار
استراتژی همان روش کار و چینش مهره ها در یک نبرد یا مبارزه است.
استراتژی برند برای “ایجاد ارتباط و ارسال پیغام برند برای مشتری” با پاسخ دادن به پرسش های زیر بدست می آید:

چطور – می خواهید برندتان چطور بنظر برسد؟
چی – می خواهید چه چیزی بسازید و برای مشتری ارسال کنید؟
کجا – بازار اصلی شما کجاست و می خواهید کجا مشتری پیدا کنید یا در دسترس باشید؟
چه زمانی – می خواهید چه زمانی فعالیت کنید و پیغام خودتان را به مشتری بدهید؟
چه کسی – می خواهید چه کسی مشتری شما باشد یا چه کسی از شما خرید کند؟
استراتژی برند شما یعنی چطور، چی، کجا، چه زمانی و برای چه کسی شما نقشه و برنامه طراحی می کنید تا ارتباط ایجاد کنید و پیغام برند خود را انتقال دهید. جایی که تبلیغات شما بخشی از استراتژی برند شماست. کانال های ترویج محصولات شما و روش کار بخشی از استراتژی برند است. حتی ارتباط دیداری و شنیداری شما با مخاطب و کاربر نیز بخشی از استراتژی برند شماست.

از آن طرف، یک استراتژی برندینگ سازگار به یک تراز اعتبار فوق العاده ختم می شود، که به این معنی است که اعتبار و ارزشی به محصولات تحت برند شما اضافه شده که محصولات و خدمات شما را از تمام محصولات و خدماتی که برند ندارند (محصولات دیگران) متمایز می کند.
شما همین الان هم این چنین چیزی را روزانه تجربه می کنید. شده به یک فروشگاه بروید ورغیر از کوکا کولا یا پپسی نوشابه دیگری را جستجو کنید؟
همین که کوکا کولا را می شنوید یعنی نوشابه هم در فروشگاه موجود است و تمام.
در یک فروشگاه کفش و لباس تا به شما بگویند فلان کفش مدل آدیداس است، یعنی از خود آلمان وارد شده و همین نوید بهترین کیفیت را می دهد. چون هر چه آدیداس اصل باشد پوشیدنی است. یا برندهای دیگر…
نکته مهم اینجاست که برند توانسته این طور خودش را جا بیاندازد و شناخته شود. پس شرکتی که این موفقیت ها را کسب کرده روی تعریف برند خود بخوبی کار کرده است.

تعریف برند
تعریف برند کسب و کارتان مثل سفری است که کسب و کارتان برای خودش مهیا کرده و دنبال آن می رود. شاید سخت باشد، شاید راحت باشد (شاید در گیر کارهای مختلف شوید)، شاید زمان گیر باشد. اما برای این سفرنامه برند کسب و کارتان، شما باید پاسخ هایی در آستین خود برای این پرسش ها داشته باشید:

 ماموریت کسب و کار شما چیست؟
 مزیت و ویژگی های برتر محصولات شما چیست؟
 مشتریان در مورد کسب و کار شما چه فکری می کنند؟
 شما می خواهید چه معیار کیفیتی با برند شما درآمیخته شود؟
باید در این مورد تحقیقات خودتان را کامل کنید. نیاز، شکل استفاده (عادت مشتری) و خواسته های مشتری فعلی و مشتریان آینده را شناسایی کنید. و از اینکه فکر کنید که می دانید آنها چه می خواهند دست بکشید، تنها سراغ خودشان بروید و از زاویه دید مشتری به محصول، سرویس و… نگاه کنید و بدانید آنچه آنها می خواهند چیست.

چون استراتژی و تعریف شاخصه های برند شما می تواند مشکل باشد، نیاز به مشاوره هم خواهید داشت. پس اگر دوستانی دارید که قبلا این راه را رفته اند به آنها توجه کنید و با افرادی که کار آفرین هستند صحبت کنید.

وقتی برند خود را تعریف کردید، می خواهید چطور آن را به اطرافیان و محیط کاری (که اینترنت است و تقریبا جهانی) خود معرفی کنید؟ خب اینجا شما به کمک نیاز دارید، پس چند نکته در این مورد ارائه می کنیم تا به شما کمک کند با عبور از فیلتر آنها به یک تعریف شفاف از برند خود برسید:

یک لوگو بسازید. لوگوی شما می تواند هر شکلی و هر جایی باشد (ولی پخته و حرفه ای باشد) پیغام کلیدی خود را بنویسید.

پیغام کلیدی که کسب و کار شما دارد چیست؟ چیزی که می خواهد با آن برند را به کاربران متصل کند. این پیغام که معمولا در سایت نوشته می شود، توضیحی کوتاه در مورد کسب و کارتان است.

برند را وارد یکپارچه سازی کنید. برند شما همه چیزهایی که در مورد کسب و کارتان است را به نام خود ثبت می کند، طوری که پاسخ تلفن مشتریان را می دهید، اپراتورهای پشتیبانی شما چطور رفتار می کنند، پاسخ های ایمیل تان چیست؟ تقدیرنامه دارید؟ چطور ارسال می کنید؟ وب سایت شما چطور است؟ و … همه با برند شما آمیخته هستند. آنها را به سطح کیفیت مورد انتظار برند خود برسانید.

صدایی بسازید که بازتابش برند شما باشد. منظورمان داد زدن نیست. بلکه تولید یک ارتعاش و آوازه برای برند “از طریق ساختن خود برند و همینطور شکل استفاده از آن” است. وقتی برند شما روی تصاویر سایت تان باشد، وقتی برند شما روی کارتن محصولات شما باشد (سته های پستی که ارسال می کنید و …)، وقتی روی همه محصولات و سرویس ها و خدمات باشد، وقتی روی بنرهای تبلیغاتی و همه چیز باشد، دیده می شوند و اینها همه نوعی نشان از برند هستند. اگر این کارها را بدرستی و با کیفیت انجام دهید، اگر تصاویر خوب برای سایت استفاده کنید، اگر کارتن و روش بسته بندی محصولات شما خلاقانه و حرفه ای باشد، اگر تبلیغات شما صادقانه باشد، مطمئن باشید در حال تولید ارتعاش خوبی هستید.

وقتی برند شما دوستانه باشد، بهتر است کمی آن را به خودمانی بودن و حالت رسمی هم نزدیک کنید. اگر خیلی شیک است کمی ساختار به آن بدهید. خلاصه پیشنهاد ما اینست اگر طراح لوگو نیستید، برای داشتن یک لوگوی حرفه ای با طراحان این حوزه صحبت کنید.

شعار شما چیست؟ شعارتان لطفا کسی را نکوبد. شما نه بهترین هستید، نه اولین هستید، نه بزرگ ترین، نه معتبر ترین نه محبوب ترین و نه قابل اعتماد ترین و غیره. شما اصلا سراغ ترین نروید، پر سرعت ترین یا با کیفیت ترین را کنار بگذارید (مگر اینکه واقعا ترین باشید). خودتان باشید اصلا خود را با کسب و کار دیگری مقایسه نکنید. شما چه چیز جدیدی دارید؟ همان را بگویید. یک خط کافیست. (شعار اپل: متفاوت فکر کن! Different Think)

استاندارد و چارچوب های خود را بسازید. برای محصولات، برای وب سایت، برای شکل دفتر، برای روابط کارمندان، شما باید برای هر چیزی فکری تازه ارائه کنید که هم خودتان، هم مشتری و هم کارمندان از آن لذت ببرند. سپس آن را وارد چرخه محصولات و روابط تجاری و کسب درآمد کنید. برای بسته های پستی، محصولات تان، مطالب و محتوای وب سایت و … همه یک مفهوم را کنار پیغام تان، کنار بسته هایتان، کنار شکل طراحی و … قرار دهید، طوری که وقتی چیزی دیدند که ساخته کسب و کار شماست، آن را تشخیص دهند. (شخیص دهند که کار شماست و آن را ترجیح دهند به هزار چیز دیگر…)
با برند خود صادق باشید. اگر قرار است برند اپل را 2 تریلیون دلار بخرید و با آن پوشک بچه بسازید، باید بهترین پوشک دنیا را تولید کنید. اگر نمی توانید! خب چه کاری است که یک برند خوب بسازید و با محصول بد آن را خراب کنید.

همین ابتدا محصولی در خور برند خود عرضه کنید اگر برندی خوب ساخته اید. مشتری نمی خواهد به خاطر شما به خرید کردن ادامه دهد، او می خواهد از برندی که انتظارش را برآورده  می کند خرید انجام دهد پس با برند خود صادقانه رفتار کرده و آن چیزی عرضه کنید که از برند شما انتظار می رود.

سازگاری بخرج دهید. بروید و با مشتریان، با شرایط کار، و با نحوه کار منعطف باشید و سازگاری کنید. ما این نکته را در پایان آوردیم تا متوجه باشید هر جایی نیاز است باید انعطاف بخرج دهید و سازگاری را در پیش بگیرید. قبلا در مورد انعطاف و سازگاری هم صحبت کرده ایم، چرخش در هر زمینه کاری اگر به بهتر شدن کمک می کند باید انجام شود.

نتیجه گیری
شما با برندینگ آشنا شده اید. برندینگ مفهوم و آوازه کسب و کارتان در هر جای کره زمین خواهد بود. پس شما از این به بعد وارد یک کلاس کاری متفاوت خواهید شد. این کلاس کاری یعنی شما کسب و کارتان را دارای هویت، هدف، برند، ماموریت و برنامه آینده دار ببینید. پس برای چنین اعتباری، باید کارتان را درست انجام دهید، از مخاطب به درستی پذیرایی کنید، مشتری را بشناسید و دست به مشتری مداری بزنید و…. تا اینکه یک کسب و کار نوپا می سازید که برای خودش نامی دست و پا کرده است.
اگر آماده هستید در درس بعدی وارد بحث سئو و برندینگ شویم.


منبع:

https://aigitali.com/branding-importance-seo/



:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


1. تکنیک «چگونه…»
همه می دانند مقاله ها و پست های وبلاگی «چگونه…» بیشترین متقاضی را دارد و بیشترین لینک ها و مطالب محبوب آنلاین هم مربوط به آن ها است. افراد دنبال اطلاعات مفید هستند و وقتی چنین اطلاعاتی در اختیارشان قرار دهید، با تبلیغ آن نزد دیگران، پاداش تان را می دهند. این الگو یکی از آسان ترین روش های مقاله نویسی است.
اولین و بزرگترین چالش، یافتن افراد کافی برای مطالعه مقاله است و فقط با «عنوان» است که این نبرد را می برید یا در آن مغلوب می شوید. خلق عنوان جذاب در نوشتن محتوای جذاب هم کمک کرده و مخاطب را به خواندن ادامه مطلب تشویق می کند.

فقط به مزیت ها اشاره کنید
نکته جالب درباره محبوبیت مقاله های «چگونه…» این است که مردم واقعا نمی خواهند کار جدیدی یاد بگیرند .
پیش از آن به اندازه کافی کارهای جدید انجام داده اند!
بلکه دلیل اصلی این است که زندگی های پرمشغله و دیوانه وار امروزی ما را مجبور می کند که دنبال نکات، ترفندها و روش های جدیدی برای بهتر و ساده تر کردن کارها و در نتیجه خوشحال تر کردن خودمان باشیم.
تمرکز بر اصل «بهتر، ساده تر، شادتر» کلید نوشتن عنوان و محتوای جذاب در مقالات «چگونه…» است .
موضوع این نیست که مردم مزایای یادگیری کاری جدید را نمی دانند، کاملا برعکس… موضوع این است که مزایای معمولی جذابیتی برایشان ندارد و دیرتر به آن واکنش نشان می دهند، اما دنبال مزیت های فوری هستند.
مردم هنگام بررسی عنوان ها، هوشمندانه از فیلترهای سختی استفاده می کنند و اگر به جای تاکید بر کاربردهای یک محصول، مزایای آن را پررنگ کنید، مشمول فیلترهای سخت تری خواهید شد. به علاوه، محتوایی که به مزایا و روندها بپردازد، احساسات خواننده را بیشتر برمی انگیزد و در انتهای مطلب رضایت بیشتری ایجاد می کند.

چند نکته مهم دیگر پیش از نگارش مقاله های «چگونه»…
الف. دوبرابر کردن مزیت ها، دوبرابر کردن قدرت مقاله
یکی از معروفترین عناوین برای مقالات «چگونه…» این بود:
«چگونه دوستان جدیدی بیابید و بر مردم اثر بگذارید»
قبل از اینکه دِیل کارنگِی کتاب «چگونه دوستان جدیدی بیابید و بر مردم اثر بگذارید» را به طور رسمی منتشر کند، آن را از طریق سفارشات پسُتی فروخت و همین عنوان را برای نامه تبلیغاتی خود برگزید. اگرچه محتوای کتاب بسیار جذاب بود، اما عنوان کتاب هم به تنهایی واقعا درخشان بود .
ساختار نگارش این عنوان بسیار قدرتمند است. مزیت اول بعد از کلمه «چگونه» و مزیت دوم بعد از کلمه «و »می آید .
ساده است، نه؟
به قول دیوید گارفینکل در کتاب «عنوان های تبلیغاتی که ثروتمندتان می کند» چنین عنوان هایی واقعا فریبنده هستند. ارتباط تنگاتنگی بین مزیت اول و دوم وجود دارد که نشان می دهد در صورت دست یافتن به مزیت اول، مورد دوم هم خودبه خود در دست تان است.

به چند مثال دیگر توجه کنید:
• چگونه در وقت تان صرفه جویی کرده و کارهای تان را انجام دهید (مشاور مدیریت زمان)
• چگونه شغل بهتری بیابید و درآمد بهتری کسب کنید (مسئول استخدام)
• چگونه پس انداز کنید و ثروتمند بازنشسته شوید (برنامه ریز مالی)
اگر ارتباطی منطقی بین دو بخش عنوان ایجاد کنید و نکاتی مرتبط و مهم را در متن مقاله بیاورید، ساختار «چگونه..» دوتایی همیشه نتیجه بخش است. امتحان کنید و نتیجه اش را ببینید.

ب . چگونه (کاری خسته کننده) انجام دهید که به (نتیجه ای جذاب) منجر شود
تعیین مزایای یادگیری کاری جدید، دشوار است. می توانید از یک عنوان «چگونه…» استفاده کرده و با کمک کلمه «که…» و اشاره به موضوع اصلی مقاله، عنوان را بهتر کنید.
وقتی کلمه «که…» را اضافه می کنید، از خودتان بپرسید مزیت اصلی مقاله چیست. سپس به بهترین راه بیان آن فکر کنید (که تا حد ممکن خاص باشد).
• چگونه خانه ای رهن کنید که مبلغی هم برای تان بماند
• چگونه خانه ای رهن کنید که اجاره ماهیانه تان را نصف کند
• چگونه خانه ای رهن کنید که خانه رویاهای تان باشد و ماهانه 937 دلار هم پس انداز کنید.
کدام یک از عناوین بالا بیشتر توجه تان را جلب کرد؟
2. تکنیک «گام به گام»
مقالات «گام به گام» شباهت زیادی به مقالات «چگونه…» دارند ، زیرا روش دست یابی به یک نتیجه خاص را در گام های کوتاه نشان می دهند. اگر فکر می کنید نگارش مقالات «چگونه…» ساده است، نوشتن مقالات «گام به گام» آب خوردن است.
3. تکنیک «افسانه زدایی»
آیا خریداران درک نادرستی از صنعت و خدمات شما دارند؟ فکر نمی کنید وقتش است با صدای بلند برایشان توضیح دهید، به این تصورات نادرست پایان داده و بیشتر بفروشید؟
از الگوی افسانه زدایی استفاده کنید تا به خریداران انگیزه دهید و آن ها را متقاعد کنید که از شما حمایت کرده و در محصولات و خدمات تان سرمایه گذاری کنند.
4. تکنیک «آزمون»
فکر می کنید چرا مجله ها همیشه آزمون طرح می کنند؟
اگر آزمون ربطی به درس و مدرسه نداشته باشد، همه دوست دارند در آن شرکت کنند!
پس چرا مقاله تان را به یک آزمون تبدیل نمی کنید؟
به علاوه، آزمون ها باعث می شوند پیش زمینه ای نامحسوس برای فروش محصولات و خدمات فراهم آورید. وقتی افراد به سوالات پاسخ «نه» می دهند، در همان لحظه با خود فکر می کنند «شاید هم بهتر است این کار را انجام دهیم.»
5. تکنیک «نکات مهم»
اغلب افراد دوست دارند «اسنک های اطلاعاتی» کوچک بخورند. پس آنچه می خواهند را به آ نها بدهید و برای حل مسئله یا خلق یک فرصت، نکات فوری یا لقمه های کوچک استراتژی در اختیارشان قرار دهید .

مثال هایی از عنوان این مقالات:
• 5 نکته برای کسب مهارت در بازی نفس گیر شطرنج
• 17 نکته درباره فوتبال که از تماشای بازی فینال جام جهانی آموختم
• 6 نکته برای تغییر دکور آشپزخانه از زبان کارشناسان حرفه ای شرکت «مشاوران دکوراسیون خانه»
6. تکنیک «3 تمرین»
این الگو درآمد زیادی برای متخصصان سلامت و تناسب اندام به همراه داشته است، اما می توانید در موضوعات دیگر هم از آن استفاده کنید: مثل سه تمرین بازاریابی، سه تمرین ریلکسیشن و…
7. تکنیک «3 دلیل»
اگر برای مردم دلیل بیاورید، ایده ها، محصولات و خدمات تان را می خرند. اما تا وقتی دلیل بیاورید که اشتباه می کنند، رفتارشان را تغییر نمی دهند. پس چرا این دلایل را در قالب مقاله ارائه نمی کنید؟
8. تکنیک «ایجاد تمایز»
قبل از نوشتن این مقالات باید تحقیق کنید.
باید همه ویژگی ها و مزایایی که شما و رقبا ارائه می دهید را مشخص کنید. به این ترتیب می توانید یک پیشنهاد فروش عالی ارائه دهید .
پس قبل از پر کردن الگوی این مقاله، تمرین زیر را حل کنید:
اکنون 5 تا 10 مورد تمایزتان را مشخص کنید:
اکنون هر مورد تمایز را به سوالی تبدیل کنید که خریدار باید از خود بپرسد. سپس 2 تا 4 جمله تائیدی درباره اهمیت پرسیدن این سوالات بنویسید.

اکنون عنوان مقاله را بنویسید:


حالا نتیجه را بنویسید:

9. تکنیک «آنچه از … آموختم»
در طول سال هایی که به عنوان کارشناس گپی رایتینگ مقالات کار می کردم، فهمیدم که تقریبا می توانم همه چیز (حتی اگر در ظاهر نامرتبط به نظر برسد) را به مطالبی ربط دهم که به مشتریان، اعضای سایت و خوانندگانم می آموزم.

چند نمونه از مقالاتی که نوشتم:
• 7 درسی که با تبدیل شدن به قهرمان هنرهای رزمی آموختم
• 3 درسی که از مادر یک متخصص جسور روابط عمومی آموختم
• 5 درس ایجاد ارتباط که از والدینم آموختم

تهیه فهرست مطالبی که از رویدادهای مختلف آموخته اید، بسیار ساده است.
10. تکنیک «3 اشتباه»
وقتی در عنوان مقاله به اشتباهات اشاره می کنید، ناخودآگاه توجه خواننده را جلب می کنید. مردم با خودشان فکر می کنند، «آیا من این کار را درست انجام می دهم؟ بهتر است موضوع را پیگیری کنم و بفهمم!»
سعی کردیم در این مقاله به 10 تکنیک فوری و جذاب برای نوشتن مقالات اشاره کنیم. به یاد داشته باشید، هر نویسنده محتوایی قلمی بی نظیر برای خلق محتوا دارد، سعی کنید این قلم جادویی را در وجود خود کشف کنید. در نهایت پیشنهاد می کنم مقاله تولید محتوا چیست؟ را مطالعه کنید، تا درک بهتری از محتوا داشته باشید.

منبع:

https://aigitali.com/instant-and-attractive-template-writing-article/



:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 

اصلی ترین مهارت های فنی متخصصان حوزه مارکتینگ
سئو (SEO)
تحلیل داده (Data analysis)
کپی رایتینگ (Copywriting)
تحلیل رفتار کاربر  (Behavioral analysis)
مارکتینگ آتومیشن (Automation)
در بخش دیگری از این مطالعه مهم ترین مهارت های نرم که متخصصان مارکتینگ به آن نیاز دارند نیز ذکر شده اند. منظور از مهارت های نرم تخصص های غیر فنی و مواردی از قبیل توانایی برقراری ارتباط صحیح، کار گروهی و غیره است. به گفته مایکروسافت یک نیروی مارکتینگ در سال های پیش رو باید این قابلیت ها را داشته باشد:

مهارت های نرم متخصصان مارکتینگ
خلاقیت (Creativity)
فروتنی (Humility)
همدلی (Empathy)
تطبیق پذیری (Adaptability)
شفافیت (Transparency)
برخی از این مهارت ها ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، برای مثال یک متخصص سئو باید توانایی تحلیل داده را داشته باشد چرا که تفسیر داده ها در ارزیابی میزان موفقیت پروژه بهینه سازی سئو اهمیت بالایی دارد. از طرف دیگر در صورت تسلط به تحلیل رفتار می توان نه تنها به اعمال کاربران، بلکه به دلیلی که پشت رفتار آنها نهفته نیز پی برد.

مهمترین از همه این  تولید محتوا است چرا که موتورهای جستجو نتایج را معمولا بر اساس محتوا رده بندی می کنند. بنابراین متخصص مارکتینگ با تولید یا خلق محتوای کارhمد و مفید می تواند کاربر را در سایت نگاه داشته و ToS را بالا ببرد. عکس این موضوع هم صادق است و در صورت عدم انتشار محتوا یا ارائه محتوای بی کیفیت کاربر رغبتی برای ورود به سایت نخواهد داشت.

دیگر ترندهای مهم مارکتینگ
مایکروسافت در گزارش خود علاوه بر مهارت های مارکتینگ به معرفی ترندهای دیگر نیز پرداخته که شامل تغییرات در روش های تبلیغات و جستجو می شود.

تبلیغاتی که به صفحه وب ختم نمی شوند
در این گزارش از احتمال ظهور شکل جدیدی از تبلیغات سخن به میان آمده که کاربران را به صفحه خاصی هدایت نمی کنند بلکه چند گزینه را پیش روی وی قرار داده و بر اساس انتخاب کاربر تعاملاتی را صورت می دهند.

ادغام راهکارهای تبلیغاتی
از نظر ردموندی ها پلتفرم های دیجیتال به ادغام و یکپارچه سازی تبلیغات در موتور جستجو، تبلیغات همسان و بنری روی می آورند.

جستجوی تصویری
ترند دیگری که طی سال جاری فراگیر می شود، جستجو از طریق تصویر به جای متن است.

منبع:

https://aigitali.com/seo-microsofts-most-important-marketing-skill/



:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


تولید محتوا یا ایجاد محتوا، فرآیند تولید ایده‌های موضوعی است که به شخصیت خریدار شما متوسل می‌شوند، محتوای نوشتاری یا بصری حول آن ایده‌ها ایجاد می‌شوند و این اطلاعات را به عنوان یک تولید محتوای متنی وبلاگی، تولید محتوای ویدئویی، تولید محتوای تصویری و اینفوگرافیک (infographic) و یا فرمت‌های دیگر در دسترس مخاطب قرار می‌دهند.

چرا تولید محتوا مهم است؟
تولید محتوا، یک عمل بازاریابی نهایی ورودی است. زمانی که محتوا را ایجاد می‌کنید، اطلاعات رایگان و مفیدی را به مخاطبین خود ارائه می‌دهید، مشتریان بالقوه را به وب سایت خود جلب می‌کنید، و مشتریان موجود را از طریق تعامل با کیفیت حفظ می‌کنید.
شما همچنین در حال ایجاد یک سرمایه‌گذاری عمده برای شرکت تان هستید، همانطور که آمار مربوط به بازاریابی محتوا نشان می‌دهد:

بازاریابی محتوا منجر به 3X برابر بازاریابی سنتی می شود و 62٪ هزینه کمتر نیز دارد.
SMB هایی که از بازاریابی محتوا استفاده می کنند 126٪ بیشتر از آنچه که نمی کنند دریافت می کنند.
SMB :SMB مخفف (small- and medium-sized businesses) مربوط به کسب‌وکارهای کوچک و متوسط است؛ ترکیب با واژه “بازاریابی”، به روشی خاص برای فروش محصولات و یا خدمات شما به کسب‌وکار کوچک و متوسط، و برخلاف شرکت‌های بزرگ اشاره دارد. این فروش به کسب‌وکار شامل استراتژی‌های بازاریابی و تکنیک‌هایی است که نیازهای منحصر به فرد شرکت‌های کوچک و متوسط را برطرف می‌کند. این نیازها اغلب نه براساس اندازه شرکت بلکه در عدم تخصص آن در عملکردهای کسب‌وکار خاص هستند.
61٪ از خریدهای آنلاین نتیجه مستقیم مشتری ایست که مطالب وبلاگ شما را می خواند.
شرکت‌هایی که 16+ پست وبلاگی در هر ماه منتشر می کنند، نسبت به شرکت‌هایی که چهار یا کمتر پست در هر ماه منتشر می‌کنند، 3.5 برابر ترافیک بیشتر جذب  می‌کنند.
تولید محتوا برابر رشد کسب‌وکار است. پس بیایید با استراتژی محتوایی خود را شروع کنیم.

برنامه ریزی و استراتژی محتوا
شما شروع به ساخت یک خانه بدون طرح اولیه، یک مجسمه بدون طرح، یا شرکت بدون یک بیانیه ماموریت، نخواهید کرد. بنابراین، نباید بدون یک برنامه تولید محتوا وجود داشته باشد. در غیر این صورت خطر می‌کنید که از هدف خود منحرف شوید.

یک استراتژی محتوا شامل همه چیز ، از نام تجاری و لحن گرفته، تا اینکه چگونه محتوای خود را تبلیغ می کنید. درنهایت مجدداً مورد استفاده قرار می گیرد. بیایید به نحوه ایجاد برنامه محتوا خود بپردازیم، قدم به قدم.

اهداف محتوای خود را تنظیم کنید
برای آموزش تولید محتوا باید مشابه یک کمپین بازاریابی سنتی، استراتژی محتوا شما در جهت اهداف بازاریابی‌تان باشد (که باید از اهداف شرکت شما محسوب شود). تا زمانی که اهداف‌تان SMART باشند، می‌تواند به جذب بازدید کننده بیشتر به سایت‌تان تا تولید بیشتر منجر شود؛ نمونه‌ای از این نوع هدف، افزایش ترافیک ارگانیک به وبلاگ در سه ماهه بعدی به اندازه ۲۵٪ است.
پس از مشخص کردن این موضوع، هر یک از مطالب ایجاد شده، باید با هدف‌تان مطابقت داشته و در کسب نتیجه دلخواه‌تان، مشارکت داشته باشد.
در مجموع، بهتر است از اهداف خود شروع کنید سپس محتوای‌تان را تولید نمایید.

ساخت پرسونای خریدار
ساختن یک استراتژی محتوا، بیشتر از آن است که تنها به این فکر کنید، می‌خواهید چه نوع محتوایی ایجاد نمایید. ابتدا باید بدانید با چه کسی صحبت می‌کنید، چگونه می‌خواهید با آنها حرف بزنید و کجا آنها را پیدا خواهید کرد. نکته کلیدی در ابتدا یک تولید محتوا موفقیت آمیز، این است که هر خواننده‌ای احساس کند که به طور مستقیم و شخصی با آنها صحبت می‌کنید.

تنها راه برای انجام این کار، صمیمی بودن با بازدید کنندگان و مشتریان است. شما باید آنها را مانند دوست قدیمی خود بشناسید. باید از موانع، نقاط درد، چالش‌ها و ترس های آن‌ها آگاه باشید. به همین ترتیب، می‌توانید بهترین نتیجه ممکن، راه حل رؤیایی و بزرگترین خیالات آنها را درک کنید.

همیشه به یاد داشته باشید که شما در حال بازاریابی با انسان‌هایی هستید که می‌خواهند احساس ارتباط داشته باشند.
در حالت ایده آل، می دانید و می‌توانید مستقیماً با هر فردی که از وب سایت شما بازدید می‌کند، صحبت نمایید اما نمی‌توانید این کار را عملی کنید. به نظرتان راه حل چیست؟ باید یک پرسونای خریدار ایجاد کنید.

در آموزش تولید محتوا آنچه اهمیت دارد این است که پرسونای خریدار شما، شخصی است که می‌خواهید با محتوای‌تان به آن برسید. این شخصیت نیمه داستانی به عنوان نماینده مخاطب هدف‌تان، یعنی افرادی که به احتمال زیاد از پیام‌تان سود می‌برند و مشتری می‌شوند، خدمت می‌کند.

ایجاد یک شخصیت خریدار نیاز به کمی تحقیق، برخی از حدس‌ها و ترفندها دارد. اما نتیجه نهایی، یک تصویر واضح از شخصی است که می‌خواهید به بازار عرضه کنید و کسی که با خوشحالی محتوای شما را استفاده کند.

تکیه کردن به سفر خریدار
اگر تا به حال سردرد داشته‌اید، اولین کاری که احتمالاً انجام داده‌اید تلاش برای کشف علت آن بوده است. شاید شما دچار کمبود آب بدن یا کمبود کافئین شده‌اید یا شاید بیمار بوده‌اید. بعد از تشخیص مشکل، به سمت راه حل‌ها حرکت خواهید کرد، مثلاً مقداری آب بنوشید، یک اسپرسو بگیرید یا یک دارو مصرف کنید.

سرانجام شما بین راه حل‌ها تصمیم می‌گیرید: یک لیوان آب یخ یا آب قند؟ چای یا قهوه؟ قرص؟ امیدوارم سردرد شما فروکش کند و بتوانید روز خود را طی کنید.

این نمایشی از سفر خریدار در آموزش تولید محتوا است. هر یک از چشم اندازهای شما، مسیری را برای رسیدن به راه حل دنبال می‌کند، آن مسیر شامل مراحل آگاهی، توجه و تصمیم گیری است. اما هر یک از چشم اندازهایتان در بخش‌های مجزا از این سفر قرار می‌گیرد، بنابراین مهم است که از مطالب‌تان برای جذابیت در هر مرحله استفاده کنید.

با تولید محتوا برای هر مرحله از سفر خریدار، شما مطمئن می‌شوید که هیچ بازدید کننده‌ای شکاف‌ها را نمی‌بیند و هر شخصی که به سایت‌تان می‌آید، این احساس را دارد که اطلاعات مرتبط و مفیدی را دریافت می‌کند.

بهتر است یک فرمت برای محتوای خود انتخاب کنید تا متناسب با هر مرحله از سفر خریدار باشد. یک بازدید کننده جدید در مرحله آگاهی، نمایشی زنده از محصول شما را نمی‌خواهد اما آنها یک چک لیست سریع یا پست وبلاگ را که به آنها کمک کند تا مشکل‌شان را بهتر بشناسند، می‌خوانند.

در مرحله تصمیم گیری، نیاز به دانستن همه راه حل‌های ممکن نیست، آن‌ها به مشاوره یا نمایشی نیاز دارند که نشان می‌دهد محصول شما راه حل مناسبی برای آنها است. سعی کنید همیشه مخاطب خود را در این مرحله قرار دهید. در اینجا راهنمای بهترین قالب‌های محتوا برای هر مرحله از سفر خریدار وجود دارد:

مرحله آگاهی (Awareness): ارسال پست وبلاگی، چک لیست موردی، فهرست برنامه‌ها، اینفوگرافیک، کتاب الکترونیکی، بازی، مسابقه
مرحله توجه (Consideration): پادکست، وبینار، ماتریس مقایسه، الگو
مرحله تصمیم گیری (Decision): نسخه نمایشی، آزمایش رایگان، راهنمای محصول، مشاوره، کوپن تخفیف
حسابرسی کردن محتوای تولید شده
این که آیا شما برای مدتی بدون هیچ جهت مشخصی محتوا تولید کرده یا اینکه یک استراتژی را دنبال کرده‌اید، هر بخش بازاریابی می‌تواند از یک حسبرسی محتوا بهره مند شود. فقط به این دلیل که شما با یک استراتژی کاملاً مشخص شروع نکردید، به این معنی نیست که محتوای شما قبلاً در یک متن قرار نگرفته باشد.

حسابرسی محتوا در آموزش تولید محتوا صرفاً کارهایی را که قبلاً انجام داده‌اید، موجود می‌کند سپس آن را مرتب کرده تا بتوانید در برنامه محتوا جدیدتان، مورد استفاده قرار دهید. این روند ممکن است شامل نوشتن مجدد مقاله شود یا امکان دارد شکاف‌هایی را که باید پر از محتوا باشند که برای پرسونای شما و مرحله سفر مخاطبان‌تان جذاب است را نشان دهد. در اینجا نحوه انجام حسابرسی محتوا آورده شده است:

تمام مطالب خود را در صفحه گسترده‌ای جمع کنید.
ستون‌هایی را برای کلمات کلیدی مورد نظر، پرسونای خریدار، مرحله سفر خریدار، قالب و موضوع اصلی ایجاد نمایید سپس این موارد را برای هر قطعه محتوا پر کنید.
ستون‌ها را برای اندازه گیری های کلیدی خود، مانند نمایش صفحه، اشتراک گذاری‌ها، درگیری مخاطبان و غیره اضافه کنید.
سرانجام هر پست (با استفاده از نکات برجسته یا ستون دیگر) را توسط آن دسته از مواردی که به خوبی انجام می‌دهند یا نیاز به پیشرفت دارند، باید بازنویسی کنید یا می‌توانید با یک پست دیگر ادغام نمایید.
در حالی که ممکن است یک حسابرسی محتوا، خسته کننده به نظر برسد اما تمام کارهای دستی ارزش افزایش ترافیک و هدایت را دارند. به علاوه، می‌توانید یک طرح تأیید شده را پیش ببرید.

انتخاب فرمت تولید محتوا
آن پرسونای خریدار را که ایجاد کردید به خاطر دارید؟ شما برای آنها محتوا تولید می‌کنید. این بدان معنا است که شما باید مطالب را در قالبی تهیه نمایید که، بتواند به راحتی و با لذت از چشم انداز شما استفاده شود.

فرمی که انتخاب می‌کنید، ممکن است یک پست وبلاگی، ویدئو، نمایش به صورت اسلاید، گرافیکی، اینفوگرافی، کتاب الکترونیکی، پادکست یا مواردی باشد که ذهن خلاق‌تان می‌تواند آنها را تصور کند. تا زمانی که به پرسونای شما خدمت کنند، از نظرتان خوب خواهد بود.

همچنین لازم نیست برای هر قطعه از محتوایی که تولید می‌کنید، به یک قالب بچسبید اما باید بتوانید محتوا – به هر شکلی که باشد – را بر روی یک کادر ثابت تولید کنید. منظور من این است که یک سری پادکست‌ها می‌توانند یک تاکتیک عالی در بازاریابی باشند اما اگر منابع خود را حفظ کنید (صبر کنید) و به آن بچسبید، ممکن است برای وبلاگ‌تان مسیر بهتری باشد. هنگام انتخاب قالب محتوای خود از این سؤالات به عنوان راهنما استفاده کنید:

سفر این خریدار برای چه مرحله‌ای است؟
استفاده این محتوا برای مخاطبان شما چقدر آسان است؟
پرسونای شما، کجا وقت خود را بصورت آنلاین می‌گذراند؟
چه قالبی را می‌توانید بطور مداوم ایجاد کنید؟
آیا می‌توانید این محتوا را در سطح باکیفیت که رقابتی است تولید کنید؟
درحالت کلی به یاد داشته باشید، 4 قالب اصلی تولید محتوا می‌توانیم برای مخاطبان‌مان تولید کنیم، که بسته به نوع کسب و کار و تعامل کاربران‌تان می‌تواند همه موارد یا برخی از این موارد باشد:

تولید محتوای متنی
تولید محتوای تصویری و گرافیکی
تولید محتوای صوتی (پادکست)
تولید محتوای ویدئویی
.هر یک از این قالب‌های محتواهایی می‌تواند در راستای اهداف بازاریابی محتوای برند شما مفید باشد

پروموت کردن محتوای خلق شده
چه فایده‌ای دارد، اگر کسی نبیند که این همه محتوای عالی ایجاد می‌کنید؟ در دنیای واقعی، هر زمان که یک پست جدید منتشر می‌کردید، گروه زیادی از مردم به سایت شما مراجعه می‌کردند. در واقعیت – به ویژه هنگامی که تازه کار را شروع کرده‌اید- لازم است افراد را به استفاده از مطالب‌تان و حتی ارسال آنها در فضای آنلاین خودشان جلب کنید.

از این رو، در آموزش تولید محتوا، تبلیغ محتوا به همان اندازه که محتوایی را تولید می‌کنید برای استراتژی شما مهم است. برنامه تبلیغاتی‌تان باید توسط پرسونای شما هدایت شود؛ وقت‌شان را آنلاین می‌گذرانند؟ در چه ساعات روز از یک بستر خاص استفاده می‌کنند؟ چند بار می‌خواهند محتوای شما را ببینند؟ چگونه دوست دارند محتوایی را استفاده کنند؟ ارتقاء محتوا به میزان متوسط متفاوت است و برای هر کدام قوانین خاصی وجود دارد.

     1. شبکه‌های اجتماعی
در حالی که رسانه‌های اجتماعی، ابزاری برای ایجاد روابط هستند، می‌توان از آنها برای تبلیغ محتوا نیز استفاده کرد. همه چیز به یافتن تعادل مناسب بین خود تبلیغ، به اشتراک گذاری اطلاعات مفید و سرگرمی بستگی دارد. فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام، یوتیوب و … همه رسانه‌های خوبی برای تولید و به اشتراک گذاری مطالب مرتبط هستند. نکته کلیدی در تغییر آن محتوا برای متناسب سازی با هر پلتفرم است.

     2. بازاریابی ایمیلی
ایمیل یکی از بهترین راه‌ها برای رسیدن به مخاطبان است، به خصوص در تبلیغ محتوا؛ به دلیل این که هرکسی در لیست ایمیل‌تان باشد، شنیدن مطالب شما را انتخاب کرده و همچنین شما می‌توانید اطمینان داشته باشید که پیام‌هایتان را دریافت می‌کنند.

با این وجود، بهتر است با ارسال محتوا مرتبط به لیست‌های تقسیم شده، نرخ بازده خود را بهبود بخشید؛ به این معنی که مخاطبان‌تان، مشتاق خواندن همه چیزهایی هستند که شما با راه‌های مختلفی برای آنها ارسال می‌کنید.

     3. پروموت کردن با استفاده از تیلیغات کلیکی
پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) به شما کمک می‌کند تا مطالب خود را در مقابل مخاطبان جدید از طریق تبلیغات هدفمند و پولی دریافت کنید. این تبلیغات می‌توانند در شبکه‌های اجتماعی، موتورهای جستجو یا وب سایت‌های دیگر اجرا شوند.

هنگامی که پرسونای خریدار خود را تعیین می‌کنید، می‌خواهید مسیر پولی را طی نمایید تا در جهت هدف قرار دادن افراد بی علاقه، هدر نرود. وقتی مخاطبان خود را پایین بیاورید، ارتقاء هزینه می‌تواند یک نرخ بازگشت سرمایه (ROI) عالی به بار آورد.

     4. هم نشری محتوا (Syndication)
تبلیغ محتوای شما از طریق کانال‌های معتبر شخص ثالث، راهی عالی برای ایجاد مخاطب است. هم نشری محتوا، آموزش تولید محتوا، می‌تواند مخاطب بیشتری برای شما فراهم کند که در غیر این صورت تنها با تلاش خودتان نمی‌توانید به آن مخاطبان دست یابید.

تغییر شکل محتوا
هنگامی که محتوا را مجدداً مورد استفاده قرار می‌دهید، دوباره از چیزی استفاده می‌کنید که مدت زمان زیادی را صرف تولید و تبدیل آن در قالب‌های مختلف کرده‌اید تا بتوانید استفاده بیشتری از آن داشته باشید.

به عنوان بازیافت به آن نگاه کنید. شما می‌خواهید برای تولید محتوا خود در مقابل مخاطبان‌تان زمان کمتری را صرف نمایید. به عنوان مثال، آن پست وبلاگ که شما در مورد آمار بازاریابی نوشتید نیز می‌تواند به عنوان یک اینفوگرافیک عالی یا حتی یک ویدیو مورد استفاده قرار بگیرد. اگر چیزی را با یک قالب ایجاد کرده‌اید، سعی کنید با تمام روش‌های دیگری که می‌توانید آن اطلاعات را به همان اندازه مؤثر نمایید، استفاده کنید.

فرآیند تولید محتوای حرفه‌ای
شاید شما اطلاعات منحصر به فردی در مورد کسب و کارتان داشته باشید، اما آیا می‌دانید چگونه آن را ارائه دهید؟ آیا با انواع نگارش آشنا هستید؟ دسته‌بندی متون را چطور، می‌شناسید؟ اگر تاکنون با مواردی از این دست برخورد نکرده‌اید و نمی‌دانید چگونه به واسطه تولید محتوای با کیفیت مخاطب را جذب خود کنید، بهتر است در ابتدا با اصول تولید محتوا آشنا شده و بعد در این مسیر قدم بگذارید. در واقع شما باید تکلیف را با خودتان روشن کنید که چه محتوایی می‌خواهید، برای چه مخاطبانی می‌نویسید و در چه فضایی منتشر می‌کنید. در این صورت می‌توانید تصمیمات درستی هنگام تولید محتوای خود بگیرید.

ما بازاریابان مشغول کار هستیم. وقت‌مان را برای سیستم‌های ناکارآمد هدر نمی‌دهیم. به همین دلیل برای هر کاری که قصد انجام آن را داریم، فرآیندی ایجاد می‌نماییم. ما در تولید محتوا، سیستمی را ابداع می‌کنیم، آن را تا زمانی که کار کند، بیرون می‌کشیم؛ سپس سیستم ایجاد شده را بارها و بارها تکرار می‌کنیم تا نتیجه مورد نظرمان را بدست آوریم.

در مورد هر کمپین بازاریابی که تاکنون ایجاد کرده‌اید، فکر کنید مانند وبینار، پاسخگوی خودکار، بررسی‌ها. هر کدام از آنها یک فرایند داشتند. تولید محتوا هیچ تفاوتی ندارد. این مراحل را برای تولید محتوا، حذف کارهای حدس زده و ایجاد فضای ذهنی خلاقانه دنبال کنید.

     1. تحقیق کلمات کلیدی در سئو
ایجاد پرسونای خریدار، به احتمال زیاد به شما ایده‌هایی می‌دهد تا بدانید درباره چه موضوعاتی بنویسید و بفهمید مخاطبان‌تان چه سؤالاتی دارند که این یک شروع عالی محسوب می‌شود. حال باید اطمینان حاصل کنید که آیا این ایده‌ها می‌توانند در مقیاس بزرگتر برای مخاطبان بیشتر اعمال شوند. مطمئناً نوشتن یک پست وبلاگ برای یک فرد مجزا بسیار عالی خواهد بود اما این به نوعی هدر دادن انرژی است.

تحقیق کلمات کلیدی سئو محور در آموزش تولید محتوا، حجم جستجوی یک عبارت خاص از کلمات کلیدی را به شما نشان می‌دهد و آیا ارزش ایجاد سرمایه گذاری در ایجاد بخشی از مطالب پیرامون آن را دارد یا خیر.

یک راه خوب برای تحقیق در مورد کلید واژه‌ها، نوشتن سؤالاتی است که احتمال دارد پرسونای خریدار شما بر اساس آن موانع و اهداف باشد. سپس در مورد کلمات کلیدی مرتبط با سؤال‌ها تحقیق کنید تا ببینید افراد به اندازه کافی، آن‌ها را جستجو می‌کنند یا نه.

یک قانون کوچک این است که کلمات کلیدی قابل دسترس را هدف‌تان قرار دهید، به این معنی که حجم جستجوی ماهانه داشته باشید و کلمات کلیدی مشکلی که در دامنه قلمرو محتوا شما قرار می‌گیرند را شناسایی کنید. اگر وبلاگ نویسی را به تازگی شروع کرده‌اید، هدف قرار دادن کلمات کلیدی رقابتی برای شما مناسب نیست.

قبل از اینکه جلوتر برویم، بهتر است یک توضیح سریع و مناسب از سئو در تولید محتوا ارائه کنیم:

یکی از عوامل مهمی که به شما کمک می‌کند در موتورهای جستجوگر رتبه یابید، قدرت دامنه است. شما با تعداد سایت‌های خارجی که به محتوای شما لینک دارند، قدرت دامنه خود را به مراتب افزایش می‌دهید. برای این که این اتفاق بیفتد، باید یک کتابخانه بسیار بزرگ از محتوا داشته باشید که به اندازه کافی با استناد به آن باشد.

این بدان معنا است که هر چه مدت زمان نوشتن مطالب با کیفیت بالا، طولانی‌تر باشد، قدرت دامنه شما پرقدرت‌تر است و رتبه بندی آن برای کلمات کلیدی بسیار رقابتی که باعث می‌شود شما را در صفحه اول Google قرار دهد، آسان‌تر است.

اگر هنوز کاملاً در نتایج ابتدایی گوگل حضور ندارید، بهترین کار برای هدف قرار دادن کلمات کلیدی با حجم کم و با حداقل مشکل در کلمات کلیدی است (ما در حال صحبت کردن ۲۰۰-۱۰۰۰ سرچ ماهانه هستیم). این بهترین موقعیت برای شما محسوب می‌شود تا بتوانید رتبه بندی بهتری برای کلمات کلیدی داشته باشید و مطالب‌تان را به افراد بیشتری ارائه دهید.

چند روش برای انجام تحقیق کلمات کلیدی‌تان وجود دارد:

از ابزارهای تحقیق کلمه کلیدی، مانند KWFinder، keywordtool، Alexa، google.at و… استفاده کنید.
کلمه کلیدی خود را در یک موتور جستجو تایپ کنید و آنچه را که نشان می‌دهد، یادداشت کنید.
بخش جستجوهای مرتبط را در صفحات نتایج موتور جستجو (SERPs) بررسی کنید.
     2. ایده پردازی
حالا که کلمات کلیدی را برای هدف‌تان تعیین کرده‌اید، وقت آن است که در آموزش تولید محتوا، ایده‌های محتوا را مانند طوفان مغزی ایجاد کنید. تحقیقات نشان می‌دهد که بهترین راه برای سازماندهی محتوا، استفاده از مدل خوشه‌ای (topic clusters) است، به این معنی که شما یک صفحه ستونی بلند و کامل را بر اساس یک کلمه کلیدی ایجاد می‌کنید سپس محتوایی که تولید کرده‌اید را به این زیر موضوع‌ها پیوند می‌دهید.

مدل خوشه‌ای طوفان مغزی را بسیار ساده‌تر می‌کند، زیرا اکنون شما ساختار مشخصی را دنبال می‌کنید. شما می‌توانید از کلید واژه اصلی خود برای ایجاد یک بخش ستونی (pillar piece) استفاده کنید تا آن موضوع را به صورت عمیق پوشش دهد. سپس می‌توانید مطالب کوتاه‌تری را تولید کنید -اینفوگرافیک ها، پست‌های وبلاگ، قالب‌ها- که به مخاطبان شما کمک می‌کند تا عمیق‌تر با موضوع ارتباط برقرار کنند و کلمات کلیدی بلندتری را هدف‌شان قرار دهند.

در تولید محتوا اگر به دنبال ایده‌های خود هستید، بهتر است از کتاب‌هایی که خوانده‌اید، مطالعات مربوط به صنعت‌تان، سایت‌های رقیب خود یا جستجوی مرتبط با SERPها، کمک بگیرید. هنگامی که همه ایده‌های خود را روی کاغذ آوردید، می‌توانید تقویم محتوا خود را توسعه دهید و شروع به انجام کار کنید.

     3. نوشتن محتوا
نحوه ویرایش کار خودتان (یا دیگران) یک روند بسیار ذهنی است. ممکن است بخواهید همان لحظه ویرایش کنید یا چند روز صبر نمایید و محتوای‌تان را بدون چشمان خسته مرور کنید. شما احتمال دارد اهمیت زیادی به دستور زبان دهید یا یک قطعه محاوره‌ای را به عنوان هدف‌تان انتخاب کنید.

در هر صورت، در تولید محتوا بعضی از موارد وجود دارد که شما باید به آنها هنگام ویرایش توجه نمایید، از جمله بیانی فعال، زبانی واضح، جملات کوتاه و فضای سفید. بهتر است از یک همکار یا مدیر نیز برای بررسی محتواهای‌تان کمک بگیرید.

هر چه که باشد، فرآیند ایجاد برخی دستورالعمل‌های بسیار مشابه را دنبال می‌کند:

برای پرسونای مخاطب‌تان بنویسید. از صدای آن‌ها، حسن تعبیر آن‌ها، حتی شوخی‌شان برای ساخت قطعه‌ای که طنین‌انداز شود، استفاده کنید.
از عناوین، توضیحات متا و سایر تیزرها برای مجبور کردن مخاطبان خود برای خواندن مطالب خود استفاده کنید. منافع مطالب خود را درست در این عنوان‌ها قرار دهید تا به آنها اطلاع دهید که چرا باید آن را بخوانند.
چیزی منحصر برای فرد ایجاد کنید. به سادگی اطلاعاتی را که از قبل در آنجا وجود دارد را فاش نکنید. برای تاکید بر نکات خود به سبک منحصر به فرد اشاره کنید و یا به تحقیقات جدید اشاره کنید.
به یک ایده بچسبید و از مطالب خود برای تقویت آن استفاده کنید. خواننده خود را با ادامه دادن به حاشیه‌ها یا تلاش برای توضیح چندین مضامین نیمه مرتبط در یک قطعه گمراه نکنید.
با صدای خود صادق باشید. اگر اینگونه صحبت نمی کنند، سعی نکنید مخاطب خود را با نثر فصیح یا لغات گسترده تحت تأثیر قرار دهید.
مختصر و واضح باشید. شما می خواهید مخاطب شما با شما ارتباط برقرار کند و از محتوای شما ارزش بگیرد … و لازم نیست که استعاره ها یا استعاره های گیج کننده را جستجو کنید.
     4. ویرایش کردن محتوا
نحوه ویرایش کار خودتان (یا دیگران) یک روند بسیار ذهنی است. ممکن است بخواهید همان لحظه ویرایش کنید یا چند روز صبر نمایید و محتوای‌تان را بدون چشمان خسته مرور کنید. شما احتمال دارد اهمیت زیادی به دستور زبان دهید یا یک قطعه محاوره‌ای را به عنوان هدفتان انتخاب کنید.

در هر صورت، در تولید محتوا بعضی از موارد وجود دارد که شما باید به آنها هنگام ویرایش توجه نمایید از جمله بیانی فعال، زبانی واضح، جملات کوتاه و فضای سفید. بهتر است از یک همکار یا مدیر نیز برای بررسی محتواهای‌تان کمک بگیرید.

     5. بارگذاری محتوا
اکنون که محتوا شما آماده است، باید آن را در جایی قرار دهید که افراد بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. سیستم مدیریت محتوا (CMS) نرم افزاری است که میزبان آن محتوای دیجیتالی بوده و به شما این امکان را می‌دهد که آن را در وب سایت خود (یا هر جای دیگری در وب) نمایش دهید.

فایده CMS این است که تمام محتوای شما را به هم متصل کرده و آن را در یک مکان ذخیره می‌کند. بنابراین می‌توانید به راحتی با استفاده از لینکی آنها را به صفحه وبلاگ‌تان یا ایمیل‌تان ارتباط دهید. همچنین می‌توانید نتایج کلیه مطالبی را که برای یک کمپین خاص ایجاد کرده‌اید (که می‌تواند به حسابرسی محتوا کمک کند) تجزیه و تحلیل کنید. CMS شما را از داشتن سیستم بازاریابی محتوای منفصل، حفظ می‌کند.

    6. انتشار محتوا
انتشار مطالب به سادگی با کلیک کردن روی یک دکمه است. بنابراین چرا یک بخش را در آن می‌گنجانید؟ زیرا همیشه اینطور نیست. می‌توانید مطالب خود را بلافاصله پس از بارگذاری منتشر کنید یا با انتظار برای رسیدن زمان مطلوب، تأثیر آن را به حداکثر برسانید.

اگر تازه کار را شروع کرده‌اید، کلیک بلافاصله برای انتشار محتوا، احتمالاً مخاطبان شما را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. اما اگر یک برنامه انتشار منظم، مانند ارسال یک پست جدید در هر چهارشنبه را دارید و مخاطبان شما انتظار انتشار پست در روز چهارشنبه را داشته باشد، حتماً آن را مشاهده می‌کنند.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید، انتشار مطابق روندها یا رویدادهای حساس به زمان است. به عنوان مثال، اگر درباره تعطیلات ملی یا رویدادهای جاری محتوا تولید می‌کنید، بهتر است آن محتوا را در زمان‌های مشخصی منتشر کنید. CMS به شما این امکان را می‌دهد تا پست‌ها را برای زمان‌های مشخصی برنامه ریزی کنید سپس فراموش نمایید چرا که به صورت خودکار، محتوا را منتشر می‌کند.

ابزارهای تولید محتوا
در حالی که CMS به شما در مدیریت محتوای‌تان کمک می‌کند، نمی‌تواند در تولید آن نقشی داشه باشد. در اینجا ابزارهای تولید محتوا مفیدی را معرفی خواهیم کرد. این موارد به ویژه در صورتی مفید است که نتوانید از کسی برای تولید محتوا کمک بگیرید و مجبور باشید به تنهایی آن را انجام دهید. از GIF گرفته تا اینفوگرافیک، این ابزارهای تولید محتوا به شما کمک می‌کنند، بدون توجه به اینکه چه نوع محتوایی را تولید می‌کنید مانند یک فرد حرفه‌ای در تولید محتوا به نظر برسید.

Canva در ایجاد طرح‌هایی زیبا برای هر پلتفرم، از تبلیغات اجتماعی گرفته تا فیسبوک، پوشش تصاویر تا اینفوگرافیک ها به شما کمک کند. این نرم افزار دارای قالب‌های زیبایی شناختی است که می‌توانید با استفاده از آن رنگ‌ها، تصاویر و متن‌ها را به صورت رایگان تنظیم کنید.
Giphy، گیف ها را جایگزین ایموجی ها می‌کند، به همین دلیل یک روش قابل قبول برای ارائه محتوا محسوب می‌شود. Giphy به شما این امکان را می‌دهد میلیون‌ها GIF از قبل ایجاد شده را در پایگاه داده خود، جستجو کنید یا حتی خودتان یک گیف جدید بسازید.
Vidyard یک سیستم عامل میزبانی ویدیو بوده که برای بازاریابان ساخته شده است. این نرم افزار به شما این امکان را می‌دهد تا ویدیو خود را با اضافه کردن دکمه‌های لایه، متن یا دکمه‌های CTA، تست اسپلیت، رونویسی و ویژگی‌های سئو سفارشی کنید.
SurveyMonkey یک پلتفرم ایجاد نظرسنجی است. چرا احتمال دارد که به چنین چیزی احتیاج داشته باشید؟ زیرا یک بازاریاب خوب می‌داند که بازخورد مشتری برای یک کمپین بازاریابی کارآمد، بسیار مهم است.
MakeMyPersona یک ابزار بسیار خوب خود هاب اسپات است که به شما در روند ایجاد پرسونای خریدار کمک می‌کند. می‌توانید یک سندی را به عنوان مرجع در کل فرآیند تولید محتوا، تولید کنید.
Anchor ابزار پادکست برای مبتدیان است. این برنامه رایگان بوده و به شما امکان می‌دهد تا قسمت‌های نامحدود را ضبط و ذخیره کنید و می‌توانید به راحتی در هر پلتفرمی آن را بارگذاری نمایید.
طراحی برنامه تولید محتوا
محتوا در همه جا وجود دارد اما کسب موفقیت به توانایی شما در تطبیق آن با شبکه‌ای که در آن محتوا را منتشر می‌کنید، بستگی دارد. یک محتوا برای تمامی شبکه‌های اجتماعی –با پلتفرم‌های متفاوت- مناسب نیست. محتوای شبکه‌های اجتماعی با محتوای وبلاگ متفاوت است و هردو آنها، متفاوت از محتوای وب سایت هستند. بنابراین شما باید بدانید که چگونه محتوای‌تان را با مخاطبان‌تان همسو کنید.

اکنون برای به اشتراک گذاشتن محتوای‌تان در پلتفرم‌های مختلف، می‌خواهیم به بعضی از دستورالعمل‌ها اشاره کنیم.

محتوای شبکه های اجتماعی
تولید محتوا برای شبکه‌های اجتماعی در آموزش تولید محتوا یک هنر است. همچنین با دارا بودن ۲٫۶ میلیارد کاربر که در این پلتفرم‌ها در سراسر جهان وجود دارد، بسیار ارزشمند هستند. به علاوه، کسی که شما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کند، شما را دوست دارد و به آنچه می گویید، علاقه دارد. بنابراین مخاطبان مشتاقی دارید که آماده هستند تا با محتوای‌تان درگیر شوند. در اینجا چند نکته سریع برای ایجاد محتوا در برخی شبکه‌های اجتماعی محبوب ارائه شده است.

فیسبوک: می‌توان برای ایجاد اجتماعات کوچک از طریق گروه‌هایی در فیسبوک یا اشتراک گذاری در میان مخاطبان زیاد از صفحات فیسبوک استفاده کرد. هنگامی که صحبت از به اشتراک گذاری محتوا می‌شود، سؤالات و فیلم‌ها، بیشترین درگیری را برای کاربر ایجاد می‌کند.
اینستاگرام: برای به اشتراک گذاشتن تصاویر با کیفیت بالا و فیلم‌های کوتاه با زیرنویس، بهترین گزینه است. هشتگ ها تا زمانی که به حساب و برندتان مربوط باشند، در این پلتفرم به خوبی کار می‌کنند. استوری اینستاگرام روش جدیدی برای تعامل با طرفداران‌تان از نظرسنجی سریع گرفته تا پاسخ به سؤالات، لایو و… شامل می‌شود.
یوتیوب: ۱٫۳ میلیارد کاربر دارد. برخی از موفق‌ترین مطالب موجود در این پلتفرم، نحوه راهنمایی، vlog ها، بررسی محصولات و فیلم‌های آموزشی است.
توئیتر: بهترین شیوه‌های استفاده از توییتر، شامل پیام‌های کوتاه، تصاویر پشتیبان، هشتگ های مربوطه و توییت کردن مجدد است. مطمئناً پاسخ مخاطبان‌تان، روشی عالی برای دیده شدن پست‌هایتان محسوب می‌شود.
محتوای وب سایت
در تولید محتوا، محتوای وب سایت باید روی سه چیز متمرکز باشد: پرسونای شما، کلمات کلیدی مورد نظر و راه حل‌هایتان. برخلاف محتوای وبلاگ، به کپی در وب سایت‌تان نیاز دارید تا بازدید کنندگان را به روشی منسجم و طبیعی به آنچه می‌خواهند، برسانید. بهتر است به محتوای وب سایت، همانند نقشه‌ای برای محصول‌تان نگاه کنید.

مراقب باشید که بازدید کنندگان را از طریق فیدهای شبکه‌های اجتماعی و سایر عناصر منحرف کننده، از وب سایت‌تان دور نکنید. پس از جذب مشتری باید تمام تلاش خود را برای نگه داشتن آنها انجام دهید و این عملکرد اصلی محتوای وب سایت شما محسوب می‌شود.

محتوای وبلاگ
هدف از محتوای وبلاگ، حمایت از مشاغل با جذب افراد غریبه و واجد شرایط است. محتوای وبلاگ یک منبع رایگان محسوب می‌شود که اغلب به طور مستقیم با فروش گره خورده است. اما قدرت یک وبلاگی که درست کار می‌کند را دست کم نگیرید تا در نهایت بتوانید درآمد کسب و کار خود را ایجاد کنید. در تولید محتوا تحقیقات نشان می‌دهد شرکت‌هایی که بیشتر در وبلاگ‌شان فعالیت می‌کنند نسبت به شرکت‌هایی که فعالیت کمتری دارند، ترافیک بیشتری به دست می‌آورند.

تجزیه و تحلیل محتوای شما
آخرین و مسلماً مهم‌ترین مرحله در تولید محتوا، آنالیز محتوای شما است. بدون استفاده از داده، نمی‌توانید بدانید که چه چیزی کار می‌کند یا چگونه باید آن را بهبود ببخشید.

چندین داده (data) وجود دارد که می‌توانید هنگام آنالیز محتوای‌تان آنها را بررسی کنید، بنابراین بهتر است از اهداف‌تان به عنوان راهنما برای تنظیم پارامترهای مختلف استفاده کنید. هر آنچه را که می‌خواهید با محتوای خود به دست آورید، می‌تواند به شما در انتخاب معیارها کمک کند.

آنچه شما تحلیل می‌کنید، کاملاً مربوط به شما است اما در اینجا چند روش برای بررسی آنالیز محتوا ارائه می‌شود:

بازدیدهای صفحه (Page Views): تعداد کاربرانی که از محتوای شما بازدید می‌کنند.
ترافیک ارگانیک (Organic Traffic): میزان ترافیکی که از موتورهای جستجو بدست می‌آید.
نرخ پرش کاربران (Bounce Rate): درصد بازدید کننده‌هایی که پس از بازدید از یک صفحه، سایت شما را ترک می‌کنند.
نرخ تبدیل (Conversion Rates): درصد بازدید کنندگانی که با CTA درگیر هستند.
نرخ تعامل (Engagement Rates): تعداد افرادی که از طریق لایک، اشتراک گذاری، کامنت یا روش‌های دیگر با محتوای شما تعامل دارند.
رشد مخاطبان (Audience Growth): مخاطبان جدید یا کاربرانی که از طریق یک محتوا، شما را دنبال می‌کنند.
شروع به تولید محتوا کنید
تولید محتوا یک فرآیند تکراری است که به شدت روی مخاطبین برند شما اثر می‎گذارد. هنگامی که فرآیند ایجاد محتوا را به پایان می‌رسانید، قادر خواهید بود کار خلاقانه ای ایجاد کنید که نه تنها شنوندگان تان را شاد می‌کند، بلکه کسب‌وکار شما نیز رشد می‌کند.

شاید با همه این توضیحات هنوز ندانسته باشید؛ که مسیر خلق تولید محتوا برای وب سایت‌تان چگونه است؟ و یا نه، ارزش تولید محتوا را می دانید ولی وقت آن را ندارید که برای وب سایت‌تان تولید محتوا کنید. خبر خوب این است، با ارائه 2 خدمت ارزنده به تمام سوالات و سفارشات شما پاسخگوست. برای سفارش تولید محتوا و آموزش تولید محتوا روی کمک ما حساب باز کنید. یک بار تجربه کنید و یک عمر لذت ببرید.

منبع:

https://aigitali.com/content-creation/



:: بازدید از این مطلب : 63
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


آموزش (یادگیری) سئو در سال 2020
راهنمای مبتدیانه که حتی مادربزرگ تان هم متوجه‌اش می‌شود

:: بازدید از این مطلب : 64

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


27 فاکتور جذاب برای بهینه سازی سئو و محتوای یک صفحه از وب سایت تان به کمک ابزار Moz Grader
Moz Grader یکی دیگر از ابزارهای ارزشمند سایت Moz.com برای بهینه سازی سئو و تولید محتوای ایجاد شده بر اساس کلمه کلیدی آن صفحه، می باشد. شما با رعایت این فاکتورها علاوه بر اینکه پاسخ کاربران خود را به بهترین نحو ممکن می دهید، می توانید جایگاه کلمه کلیدی صفحه موردنظر را نیز در گوگل بهبود دهید. به زبان ساده تر:

اگر می خواهید صفحه ای خلق کنید، که هم نیاز کاربر را رفع کند و هم گوگل طرفدار شما باشد این 27 فاکتور را در آویزه گوش تان کنید.

با این چک لیست شما قادر خواهید بود، فاکتورهای مهم و اصلی در سئو و محتوای یک صفحه را بدرستی برای رتبه بندی کلمه کلیدی تان در گوگل بهبود دهید. شما برای دسترسی به این صفحه (منظورم صفحه Moz Grader) باید اکانت پولی این ابزار را تهیه کنید. اما نگران نباشید، فاکتورها را برای شما به صورت چک لیستی ارزشمند جمع آوری کرده است.
برای این منظور شما می توانید به 2 صورت عمل کنید:

مطابق با همین چک لیست محتوای خود را بهینه کنید.
ابزار موردنظر را تهیه کرده و با آموزش پیش روید.
ابزار Moz Grader
ابتدا وارد این آدرس شوید. سپس در قسمت Page آدرس صفحه موردنظرتان را وارد کنید و در قسمت Keyword کلمه کلیدی ای که می خواهید این صفحه بالا آید. سپس بر روی آیکون جستجو

:: بازدید از این مطلب : 58

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 

 

ما ۵.۲ میلیون از صفحات موبایل و دسکتاپ را تجزیه و تحلیل کردیم
آن چیزی که درباره سرعت صفحه یاد گرفتیم
ما ۵ میلیون صفحه دسکتاپ و موبایل را تجزیه و تحلیل کردیم تا بدانیم چه عواملی بر سرعت صفحه تأثیر می گذارند.

ما در ابتدا، معیارهای جهانی برای TTFB (مدت زمان انتظار برای دریافت اولین داده از سرور)، استانداردهای تکمیل شدن جلوه بصری (Visual Complete) و زمان لود شدن کامل صفحه را ایجاد کردیم.

سپس به چگونگی تاثیر فشرده‌سازی تصویر، CDNها (شبکه توزیع محتوا) و هاست روی سرعت بارگذاری سایت، نگاهی انداختیم.

داده‌های ما بینشی بسیار جالب (و تعجب برانگیز) به ما دادند.

خلاصه‌ای از یافته‌های کلیدی ما:

1. در تجزیه و تحلیل ما از ۵.۲ میلیون صفحه، میانگین سرعت TTFB (زمان برای اولین بایت) در دسکتاپ ۱.۲۸۶ ثانیه در دسکتاپ و ۲.۵۹۴ ثانیه در موبایل است. زمان متوسط که برای لود شدن کامل یک وب‌سایت طول می‌کشد، در دسکتاپ ۱۰.۳ و در موبایل ۲۷.۳ ثانیه طول می‌کشد.

2. لود شدن یک صفحه وب متوسط روی موبایل %87.84 بیشتر از لود شدن روی دسکتاپ به طول می‌انجامد.

3. وقتی CMSهای بزرگ با یکدیگر مقایسه می‌شوند، Squarespace و Weebly بهترین کارایی از نظر سرعت صفحه در موبایل را دارند. جایگاه Wix و WordPress در قعر جدول است.

4. در دسکتاپ، CDNها بزرگترین تاثیر را روی TTFB دارند. با این حال به نظر می‌رسد در موبایل‌ها، تعداد درخواست‌های HTML بیشترین تاثیر را روی TTFB دارد.

5. سایز کلی صفحه تاثیر قابل توجهی روی سرعت لود Visually Complete دارند. بارگذاری بصری صفحات بزرگتر %۳۱۸ بیشتر از صفحات کوچک‌تر طول می‌کشد. ما همچنین متوجه شدیم متد فشرده سازی gzip به تصاویر کمک می‌کند تا روی دسکتاپ و موبایل سریع‌تر لود شوند.

6. حجم کل صفحه تعیین کننده شماره یک سرعت بارگذاری کامل صفحه سایت است. صفحات سبک‌ ۴۸۶ درصد سریع‌تر از صفحات بزرگ لود می‌شوند.

7. Wink و Gatsby سریع‌ترین فریم‌ورک‌های جاوااسکریپت هستند. Meteor و Tweenmax کندترین هستند. سریع‌ترین فریم‌ورک %۲۱۳ سریع‌تر از کندترین آن است.

8. عملکرد سرعت صفحات با فشرده‌سازی فایل خیلی کم یا بسیار زیاد، بالاتر از متوسط است (اندازه‌گیری شده توسط اولین Contextual Paint).

9. اسکریپت‌های ثالث سرعت بارگذاری صفحه را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهند. با اضافه شدن هر اسکریپت ثالث به یک صفحه زمان لود به اندازه 34.1 میلی‌ثانیه افزایش می‌یابد.

10. ما کشف کردیم که استفاده از تصاویر ریسپانسیو منجر به بهترین عملکرد در بارگذاری تصاویر می‌شود. استفاده از WebP در کاهش زمان بارگذاری تصویر به طور قابل توجهی تاثیر کمی داشت.

11. هاست‌های وب GitHub و Weebly سریع‌ترین عملکرد کلی TTFB را دارند. از بین ارائه دهندگان هاستی که تجزیه و تحلیل کردیم Siteground و Wix کندترین‌ بودند.

12. چین، ژاپن و آلمان سریع‌ترین زمان بارگذاری TTFB را دارند. استرالیا، هند و برزیل کندترین زمان TTFB را دارند.

13. استفاده از CDN با عملکرد بدتر سرعت صفحه مرتبط است. این به احتمال زیاد به این دلیل است که CDNهای خاص عملکرد قابل توجهی نسبت به سایرین دارند.

معیارها و استانداردهای اندازه‌گیری مدت زمان لود شدن صفحات اصلی
اولین کار ما ایجاد معیاهایی برای اندازه گیری سرعت صفحات اصلی بود.

همانطور که می‌دانید، “سرعت صفحه” از مراحل مجزای مختلفی تشکیل شده است.
برخی از این مراحل در سطح سرور اتفاق می‌افتند. و بقیه در مرورگر کاربر انجام می‌شوند.

و برای درک درست سرعت بارگذاری صفحات، باید هر کدام از این مراحل را به طور دقیق واکاوی کنیم.

به طور خاص، ما سرعت متوسط را برای موارد زیر اندازه گرفتیم:

. TTFB: زمان رسیدن اولین بایت از محتوای پاسخ HTML.
. StartRender: وقتی رندر کردن (اجرا) شروع می‌شود.
. Visual Complete: کاربر می‌تواند موجودی تمام صفحات را ببیند.
. Speed Index: سرعتی که کابر بارگذاری صفحه را مشاهده می‌کند.
. onLoad: وقتی همه منابع صفحه (CSS، تصاویر و…) دانلود می‌شوند.
. Fully Loaded: وقتی یک صفحه %100 در مرورگر کاربر لود می‌شود.

میانگین سرعت TTFB روی دسکتاپ 1.286 ثانیه و در موبایل 2.594 ثانیه است.
میانگین سرعت Render در دسکتاپ 2.834 ثانیه و در موبایل 6.709 ثانیه است.
میانگین سرعت visual complete در دسکتاپ 8.225 ثانیه و در تلفن همراه 21.608 ثانیه است.

میانگین سرعت ایندکس در دسکتاپ 4.782 ثانیه و در موبایل 11.455 ثانیه است.

میانگین سرعت بارگذاری روی دسکتاپ 8.875 ثانیه و در موبایل 23.608 ثانیه است.

متوسط سرعت لود شدن کامل در دسکتاپ 10.3 ثانیه و در تلفن همراه 27.3 ثانیه است.

نکته کلیدی: متوسط بارگذاری برای یک صفحه وب 10.3 ثانیه در دسکتاپ و 27.3 ثانیه در تلفن همراه است. به طور متوسط، صفحات روی موبایل 87.84% دیرتر از دسکتاپ لود می‌شوند.

Weebly و Squarespace بهترین عملکرد را به طور کلی در سرعت دارند. WordPress یکی از بدترین عملکردها را دارد.
وقتی نوبت سرعت صفحه می‌رسد، کدام CMS بهترین است؟

برای پاسخ به این سوال، ما CMS‌های استفاده شده برای همه سایت‌ها را در مجموعه داده‌های خود مشخص کردیم. سپس عملکرد TTFB را برای هر CMS که کشف کردیم مقایسه کردیم.
طبق اطلاعات ما، Weebly و Squarespace در صدر جدول برای دسکتاپ قرار دارند.
در رتبه بندی عملکرد سرعت صفحه برای موبایل، Squarespace شماره یک است و همراه با Adobe Experience Manager و Weebly ، سه جایگاه برتر را بدست می‌آورند.

نکته جالب توجه این است که، وقتی صحبت از سرعت موبایل می شود، وردپرس فقط در جایگاه 14همین CMS از بین آنالیزهای ما قرار می‌گیرد.

یکی دیگر از محبوب ترین سیستم های مدیریت محتوا ، Wix ، همچنین از نظر سرعت بارگیری روی دسکتاپ و موبایل ضعیف است.

اگرچه وردپرس تقریباً 30٪ از کلیه وب سایت‌ها را تأمین می‌کند، اما به وضوح برای سرعت بارگذاری صفحه بهینه نیست. به معنای این نیست که WordPress سیستم مدیریت محتوای بدی است. مزایای دیگری دارد (استفاده راحت، کتابخانه گسترده‌ای از افزونه‌ها و سئو) که آن را به یک CMS قابل اعتماد برای بسیاری از صاحبان سایت تبدیل می‌کند. با این حال، هنگامی که به سرعت بارگیری وب سایت توجه می‌کنید، به نظر می‌رسد که سایر CMSها دارای مزیت مشخصی نسبت به وردپرس هستند.
نکته کلیدی: در میان عمده CMSها، Squarespace و Weebly بهترین عملکرد صفحه را در موبایل دارند. WordPress و Wix تقریبا در رده آخر قرار دارند.

استفاده از یک CDN ممکن است به دسکتاپ TTFB کمک کند.به حداقل رساندن درخواست HTML برای TTFB است.
ما تأثیر ویژگی های مختلف صفحه در TTFB را روی تحلیل کردیم. (مدت زمان برای بایت اول)
چیزی که فهمیدیم:
 به نظر می‌رسد استفاده از یک CDN، TTFB را برای دسکتاپ و موبایل بهبود می‌بخشد. با این حال به نظر می‌رسد CDN‌ها روی دسکتاپ مفیدتر از موبایل هستند.
در صفحات لود شده از طریق موبایل، تعداد درخواست های HTML بیشترین تأثیر را روی TTFB داشته است.

در حالی که ما بین خصوصیات صفحه مدت زمان TTFB رابطه ای پیدا کردیم، فاکتورهای page-level باعث درست شدن یا خراب شدن TTFB نمی‌شوند. TTFB تا حد زیادی توسط زمان پاسخ سرور تعیین می شود، چیزی که کمی بعد به آن خواهیم پرداخت.

نکته کلیدی: استفاده از CDN و به حداقل رساندن درخواستهای HTML ممکن است TTFB را در دسکتاپ و موبایل سرعت ببخشد.

صفحات بزرگ %۳۸۱ بیشتر از صفحات کوچک‌تر Visually Complete را طولانی‌تر می‌کنند.
Visually Complete وقتی است که کل محتوای تصویری یک صفحه وب داخل مروگر کاربر بارگذاری شود.
ممکن است اسکریپت‌ها و موجودی‌های دیگری خارج از صفحه بارگذاری شوند. اما از دید کاربر صفحه باگذاری می‌شود.
تکمیل شدن بصری یک استاندارد سرعت صفحه مهم است زیرا این موضوع که یک صفحه چقدر سریع یا کند بارگذاری می‌شود بر تجربه ذهنی تاثیر می‌گذارد.
تا زمانی که کاربر بتواند صفحه را ببیند و از آن استفاده کند، کاملا لود می‌شود… حتی اگر همچنان سایر موجودی‌ها در پشت صحنه در حال بارگذاری و اجرا باشند.
ما فهمیدیم که اندازه صفحه (بایت‌های کل) تاثیر قابل توجهی روی زمان لود شدن تکمیل بصری موبایل و دسکتاپ دارد.
با این حال، اندازه صفحه نسبت به دسکتاپ در موبایل از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در دسکتاپ، استفاده از CDN با سرعت بارگذاری سریع‌تر Visually Complete کاملا ارتباط داشت.
در دستگاه‌های تلفن همراه، CDN تنها پنجمین عامل مهم بود.
بنابراین اگر بهبود سرعت بارگذاری تلفن همراه برای شما اولویت اصلی است، فکر می‌کنم که باید همه سعی خود را برای کاهش سایز صفحات بکنید.
این ممکن است به معنای حذف اسکریپت‌های ثالث باشد. یا فشرده کردن تصاویر. ترتیب دقیق مراحل به سایت شما بستگی دارد. با این حال، واضح است که، وقتی صحبت از سرعت Visually Complete می‌شود، به اندازه HTML وابسته است.
نکته کلیدی: CDN به طور قابل توجهی سرعت Visually Complete صفحه را روی موبایل و دسکتاپ افزایش می‌دهند. با این حال ، CDN ها تأثیر بسیار بیشتری روی بارگذاری در دسکتاپ دارند. برای موبایل، اندازه کل صفحه مهم‌ترین عامل برای زمان لود Visually Complete است.

حجم کلی صفحه تقریبا به سرعت «لود شدن کامل» صفحه وابسته است
در نهایت، ما به فاکتورهایی که بر سرعت «لود شدن کامل» صفحه تاثیر می‌گذارد، پرداختیم.
همانطور که از نام آن پیدا است، لود شدن کامل زمانی اتفاق می‌افتد که صد در صد موجودی‌های صفحه بارگذاری و اجرا شده‌اند.
وقتی به سرعت لود شدن کامل صفحه می‌رسد، اندازه کل صفحه مهم‌ترین فاکتور روی دسکتاپ و موبایل است.
تعداد درخواست‌ها نیز در سرعت بارگذاری صفحه نقش دارند.
نکته جالب در مورد این داده این است که اشتراک بسیاری میان دسکتاپ و موبایل وجود دارد. برخلاف بسیاری از معیارهایی که قبلا آنالیز کردیم، به نظر می‌رسد لود شدن کامل دسکتاپ و موبایل تحت تاثیر همان مجموعه متغیرها (یعنی اندازه صفحه و درخواست‌های کلی HTML) قرار می‌گیرد.

با این حال، اهمیت اندازه صفحه و درخواست‌های HTML نباید شگفت آور باشد.
فشرده سازی تصاویر، کشینگ (ذخیره سازی داده‌ها) و سایر موارد معمولا مدت زمان بارگذاری صفحه را کاهش می‌دهند. اما فقط تا همین حد می‌توانند پیش بروند. در پایان روز برای اینکه یک صفحه در حالت لود شدن کامل باشد، مرورگر باید همه موجودی روی صفحه را بارگذاری کند. و هر چه موجودی بیشتری برای بارگذاری وجود داشته باشد، بارگذاری بیشتر طول می‌کشد.
احتمالا به همین دلیل به نظر نمی‌رسد که CDN تاثیر زیادی روی سرعت لود شدن کامل صفحه داشته باشد (از نظر اهمیت کلی در دسکتاپ رتبه سوم و در موبایل رتبه دهم را دارد). CDNها می‌توانند زمان لود تصویر را بهبود بخشند. اما آنها نمی‌توانند کمک زیادی به اسکریپت‌های ثالث و سایر موجودی‌ها کنند که این قضیه باعث کند شدن سرعت می شود.‌

نکته کلیدی: اندازه کلی بیش از هر متغیر دیگر روی دسکتاپ و موبایل سرعت لود شدن کامل صفحه تاثیر می‌گذارد. صفحات بزرگ (3.48MB<) برای بارگذاری کامل در مقایسه با صفحات کوچکتر (0.83MB>)
%486 بیشتر طول می کشد.
Wink و Gatsby سریع‌ترین فریم‌ورک‌های جاوااسکریپت برای صفحات وب متوسط هستند
وقتی زمان اولویت‌بندی بارگذاری روی صفحه می‌رسد، فریم ورک‌های جاوااسکریپت کارهای سنگین زیادی انجام می‌دهد.
به همین دلیل است که تقریباً %۷۶ از کل وب سایت ها از این فریم ورک برای ایجاد صفحات کارآمد، ایمن و استاندارد استفاده می کنند.
ما ابتدا الگویی برای اینکه هر چند وقت از هر فریم‌ورک در سراسر وب استفاده می‌شود، فراهم کردیم.
React تقریباً متداول ترین فریم ورک JS است (%25.3 سایتها از آن استفاده می کنند). (TweenMax (10.3٪ و (RequireJS (9.5٪ نیز نسبتاً محبوب هستند.
در مرحله بعد می خواهیم بدانیم کدام فریم‌ورک‌های JavaScript در صفحات کوچک (1,264,374> Bytes) متوسط (1,264,374 و 4,019,332 Bytes) و بزرگ (4,019,332< Bytes) بهترین عملکرد را دارند.

برای صفحات کوچک RightJS در صدر جدول قرار می‌گیرد.
برای صفحات متوسط، Wink و Gatsby بهترین کارایی را دارند.

و برای صفحات بزرگ، Gatsby و Riot سریع‌ترین زمان FCP را دارند.

به طور کلی، انتخاب یک فریم‌ورک جاوا اسکریپت می تواند تأثیر بسزایی در زمان FCP داشته باشد. در واقع، برای صفحات متوسط بهترین فریم‌ورک JS (Wink)، 213% سریعتر از کندترین فریم‌ورک (Meteor) بارگیری می‌شود.
اگرچه کاملا کمی اشتراک برای بهترین و بدترین ارائه‌دهنده وجود دارد. مثلا Gatsby و RightJS جز پنج تای برتر در هر سه دسته‌بندی سایز صفحه بودند. به نظر می‌رسد برخی از فریم‌ورک های JS در صفحات با اندازه خاص کارایی بهتری دارند.
به عنوان مثال، Riot یک فریم‌ورک عالی برای صفحات بزرگ است (در همه جا دوم است).
با این وجود، برای صفحات کوچک، Riot به طور قابل توجهی بدتر است (در همه جا پانزدهم است).

نکته کلیدی: هیچ کدام از فریم‌ورک جاوااسکریپت در همه حالت‌ها بهترین نیستند. برای سایت‌هایی با تعداد زیادی صفحه کوچک، RightJS بهترین انتخاب شما است. برای سایت‌هایی با صفحات عمدتا بزرگ Gatsby ایده‌آل به نظر می‌رسد.

صفحات با سطوح کم یا زیاد فشرده سازی سریع‌ترین سرعت بارگذاری را دارند
فشرده‌سازی فایل‌ها روی یک سرور مثل شیمشیری دو لبه است. از یک طرف فشرده‌ کردن فایل‌ها حجم صفحه را به طور قابل توجهی کاهش می‌دهد.
با این وجود، فشرده کردن فایل‌ها پیش از فرستادن آن‌ها از سرور مستلزم کار اضافی در مرورگر است، زیرا کاربرد باید قبل از اجرا آن‌ها را از حالت فشرده خارج کند.
به عنوان بخشی از این آنالیز، ما شروع به پاسخ دادن به این سوال می‌کنیم: آیا خارج کردن فایل‌ها از حالت فشرده واقعا سرعت صفحه را افزایش می‌دهد؟
برای پاسخ به این سؤال، FCP را به سه دسته (سریع، متوسط، آهسته) طبقه بندی کردیم:
سریع: 0-1000ms
متوسط: 1000ms-2500ms
کند: 2500ms>
سپس سرعت FCP و میزان فشرده‌سازی را بین صفحات کوچک، متوسط و بزرگ مقایسه کردیم.
برای صفحات کوچک، سطوح پایین‌تر از فشرده سازی زمان بارگذاری FCP سریعتری را به همراه داشت. با این حال، زمان بارگذاری در سطوح بالای فشرده سازی (%100-90) مجددا سرعت می‌گیرد.
صفحات متوسط دارای توزیع مشابهی بودند:

صفحات بزرگ حتی دارای منحنی توزیع زنگوله‌ای معکوس شدیدتر بودند:

اگرچه توزیع دقیق بین اندازه صفحه متفاوت است، اما نکته واضح است: صفحات با سطوح بالا یا پایین فشرده سازی سریع‌ترین بارگذاری را دارند.
در صفحاتی که تعداد محدودی از فایل‌های آن‌ها فشرده‌ شده‌اند، در حقیقت می‌توانید افت عملکرد FCP را مشاهده کنید.
مخصوصا، صفحاتی که %80-60 پرونده های خود را فشرده می کنند، بدترین عملکرد را دارند.
بنابراین، هنگامی که زمان بهبود سرعت صفحه می‌رسد، سطح فوق‌العاده بالا یا پایین از فشرده سازی تمایل دارد بهترین عملکرد را به نمایش بگذارد. سطح پایین فشرده سازی، کار مورد نیاز مرورگر را کاهش می‌دهد. و سطح بالای فشرده‌سازی با بسته‌های اطلاعاتی کوچک‌تر، کار چالش برانگیز سنگین‌تری در سمت کاربر است.

نکته کلیدی: صفحاتی که فشرده‌سازی بسیار کم یا بسیار زیاد دارند، در برابر صفحات با فشرده‌سازی متوسط عملکرد بهتری دارند.

تاثیر منفی زمان بارگذاری اسکریپت‌های ثالث
تعجب نکردیم وقتی فهمیدیم، اسکریپت‌های ثالث (مانند گوگل آنالیتیکس، دکمه های گذاری شبکه‌های اجتماعی و هاست‌های ویدیو) منجر به کندتر کردن زمان FCP می شوند.
در واقع، ما متوجه شدیم که هر اسکریپت ثالث زمان بارگذاری صفحه را 34.1 میلی ثانیه افزایش می دهد.
یافته‌های ما منطبق با آنچه دیگران پیدا کردند (مثل این مورد) نشان می‌دهد که اسکریپت‌های ثالث تاثیر گسترده‌ای روی سرعت صفحه دارند.
واضح است که این تاثیر وابسته به نوع اسکریپت استفاده شده است. بعضی اسکریپت‌های ثالث مثل Hotjar سریعا بارگذاری می‌شوند. بقیه، از جمله Salesforce بسیار آهسته هستند.
به طور مختصر، اسکریپت‌های شخص ثالث باعث مدت زمان بارگذاری طولانی‌تر می‌شوند. و هر چه صفحه اسکریپت بیشتری داشته باشد، بارگذاری آن طولانی‌تر می‌شود.

نکته کلیدی: هر اسکریپت ثالث روی صفحه، زمان بارگذاری را 34.1 میلی‌ثانیه افزایش می‌دهد.

تصاویر ریسپانسیو بیش از لود تنبل و استفاده از فرمت WebP باعث بهبود زمان بارگذاری صفحه می‌شوند
تصاویر به دو دلیل نقش بسیار مهمی در ظاهر وبسایت ایفا می‌کنند:

اول اینکه تصاویر مقدار قابل ملاحظه‌ای از اندازه کلی صفحه را پر می‌کنند.
دوم اینکه توجه کاربرد تمایل به تمرکز روی تصایر ظاهر شده روی صفحه دارد. و اگر آن تصاویر کند بارگذاری شوند، روی تجربه کاربری تاثیر منفی می‌گذارد.

از آن‌جایی که تصاویر می‌توانند سرعت لود سایت را بالابرده یا پایین بیاورند، ما تصمیم به مقایسه عملکرد چهار روش مختلف برای بهینه سازی تصاویر گرفتیم:

. فرمت WebP: توسط گوگل توسعه یافته است. فرمتی تصویری است که می‌تواند در مقایسه با سایر فرمت‌های فایل اندازه کوچک‌تری داشته باشد اما همچنان کیفیت را حفظ کند.
. تصاویر بهینه یافته: وقتی نسخه‌های مختلف تصویر بسته به دستگاه، مکان و غیره ارائه می‌شوند، تصاویر بهینه سازی شده به وجود می‌آیند.
ما استفاده از یک شبکه تحویل محتوا (CDN)، فشرده سازی تصویر و سایر خدمات وب بهینه سازی تصویر را در این بخش گنجانده‌ایم.
. به تعویق انداختن عکس‌های خارج از صفحه: وقتی کاربر به نقطه‌ای از صفحه می‌رود که تصاویر تحت لود شدن هستند، نمایش تصاویر و محتوای خارج از آن نقطه به تعویق می‌افتد. که این عمل به عنوان لود تنبل نیز شناخته شده می‌شود.
. تصاویر ریسپانسیو: وقتی تصاویر به صورت پویا با اندازه پنجره مرورگر سازگار می شوند.
و هنگامی که ما این رویکردهای مختلف را برای امتیازات سرعت Lighthouse مقایسه کردیم، تصاویر پاسخگو در صدر قرار گرفتند.
ما همچنین آنالیز کردیم که کدام رویکرد منجر به بیشترین امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰ در Lighthouse می‌شود. و نتایج بسیار مشابه بودند.

ما همچنین آنالیز کردیم که کدام رویکرد منجر به بیشترین امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰ در Lighthouse می‌شود. و نتایج بسیار مشابه بودند.

Github ، Weebly وAcquia  سه ارائه دهنده برتر دسکتاپ TTFB بودند. Automattic ، Wix و Siteground بد بدترین وضعیت را داشتند.
ما مشابه این آنالیز را برای TTFB موبایل انجام دادیم.
همانطور که ملاحظه می‌کنید،  Github Pages در موبایل و دسکتاپ بسیار خوب عمل می کند. با توجه به اینکه صفحات Github فقط به منابع پایدار خدمات رسانی می‌کند، جای تعجبی نیست. در بسیاری جهات به معنی این است که Github قابلیت مقایسه برابر با هاست معمولی را ندارد.
Seravo ،Netlify و Weebly در صدر جدول رده‌بندی قرار دارند Wix. و Automattic در پایین لیست هستند.

نکته این تجزیه و تحلیل چیست؟

TTFB تنها یکی از فاکتورهای بسیاری است که هنگام انتخاب هاست باید در نظر داشته باشید. موارد دیگری از جمله هزینه، زمان فعال بودن یک سیستم، پشتیبانی مشتری، قابلیت‌ها و… وجود دارند.
گفته می شود، وقتی نوبت به بار بارگذاری سریع صفحه در دسکتاپ و موبایل می رسد، صفحات Github بهترین انتخاب در میان هاست اصلی است.
هاست‌های Wix و Automatticتمایل به داشتن لحظات TTFB کند دارند.

نکته کلیدی: در میان ارائه دهندگان هاست، Github و Weebly بهترین عملکرد را روی دسکتاپ دارند. طبق آنالیز ما GitHub و Seravo سریع‌ترین هاست موبایل بودند. با این حال، باید توجه داشت که صفحات Github فقط به صفحات پایدار خدمات رسانی می‌کنند، که این یک مزیت ذاتی نسبت به سایر هاست‌هایی است که آنالیز کردیم.

چین، ژاپن و آلمان سریع‌ترین زمان بارگذاری TTFB را دارند.
ما زمان بارگذاری TTFB را برای یازده کشور با استفاده از مجموعه داده‌هایمان مقایسه کردیم.
نکته کلیدی: چین بهترین عملکرد TTFB را برای موبایل و دسکتاپ دارد. در مرحله بعدی ژاپن و آلمان با سرعت بالای بارگذاری صفحه بالاتر از میانگین جهانی قرار دارند. فرانسه، انگلیس، کانادا، ایالات متحده و روسیه سرعت صفحه متوسطی دارند. سرعت استرالیا، برزیل و هند کمتر از میانگین جهانی است.

صفحات دارای CDN از صفحاتی که CDN ندارند عملکرد بدتری دارند
یكی از شگفت آورترین یافته‌های ما این بود كه صفحاتی كه از CDN استفاده می كردند در حقیقت از آن‌ها كه از CDN استفاده نمی‌كردند، بدتر بودند.
چطور این اتفاق می‌افتد؟
از لحاظ تئوری، چون محتوا را نزدیک جایی که کاربرد قرار دارد تحویل می‌دهد، یک CDN باید سرعت صفحه را در طول بورد افزایش دهد.
با این‌ حال، این مورد در تجزیه و تحلیل ما این گونه نبود.
ما فرض کردیم که همه CDNها برابر ساخته نشدند. در بسیاری از موارد، استفاده از یک CDN با بهینه‌سازی ضعیف در واقع می‌تواند سرعت را کاهش دهد.
و زمانی که ما عملکرد ۱۸ نفر برتر از ارائه دهندگان برتر CDN را تجزیه و تحلیل کردیم، اختلاف بزرگی را در عملکرد کشف کردیم.
به طور خاص، متوجه شدیم که (در دسکتاپ) بهترین سی دی ان، 3.6x برابر بهتر از بدترین CDN کارایی دارد. این به توضیح اینکه چرا CDN به طور خودکار عملکرد را بهبود نمی بخشد، کمک می کند.
از آن‌جایی که ارائه دهندگان ضعیف به راحتی قابل مشاهده هستند، ما عملکرد CDN را با میانگین جهانی مقایسه کردیم.
سپس هر CDN را در یکی از سه سبد قرار می دهیم:
خوب (سریع٪ و آهسته٪ نسبت به همه ارائه دهندگان میانگین بهتر است)
متوسط (سریع٪ و آهسته٪ نسبت به همه ارائه دهندگان میانگین بهتر است)
بد (سریع٪ و آهسته٪ نسبت به همه ارائه دهندگان میانگین بهتر است)
در اینجا خلاصه‌ای از عملکرد هر ارائه دهنده وجود دارد:

دسکتاپ:
خوب: Airee, Amazon Cloudfront, Azure CDN, CacheFly, EdgeCast, Fastly, GitHub Pages, Google Cloud, KeyCDN, MaxCDN, Netlify
متوسط: CDN77
بد: Akamai, ArvanCloud, Cloudflare, Fireblade, Incapsula, Sucuri

موبایل
خوب: Airee, Amazon Cloudfront, Azure CDN, CDN77, EdgeCast, Fastly, GitHub Pages, Google Cloud, KeyCDN, MaxCDN, Netlify
متوسط: Fireblade, Incapsula, Sucuri
بد: Akamai, ArvanCloud, Cloudflare
نکته کلیدی: استفاده از CDN به طور خودکار عملکرد سرعت صفحه را بهبود نمی‌بخشد. برخی از CDN‌ها بطور قابل توجهی بهتر از سایرین عمل می کنند.

نتیجه گیری

اگر می‌خواهید بیشتر درباره چگونگی انجام این تجزیه و تحلیل بیاموزید. نگاهی به فایل PDFهای متدهای مطالعه ما بیندازید.
حالا دوست دارم از شما بشنوم:
کدام یک از یافته‌های این مطالعه به نظر شما متمایز بود؟
یا
قصد دارید در کدام مورد اقدام کنید؟
در هر صورت، نظر خود را با گذاشتن کامنت به بگویید.

منبع:

https://aigitali.com/page-speed-stats/



:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 

7 نوع از ارتباط لینک ها و نتایج گوگل در سئو
لینک ها در سئو (SEO) اهمیت بسیار زیادی دارند.
بیشتر دیجیتال مارکترها و وب مسترها دقت دارند که لینک ها در وب سایت هایشان یک فاکتور کلیدی محسوب می شود. گوگل – و سایر موتورهای جستجو – از این لینک ها و نحوه ارتباط شان با هم برای رتبه بندی صفحات وب در نتایج جستجو استفاده می کنند. هرچه تعداد صفحات بیشتری جمع شود ، شانس ثبت نام صفحه در نتایج جستجو بالاتر است.

این قسمت محبوبیت الگوریتم گوگل را نشان می دهد که در ساختار کلی الگوریتم PageRank شرح داده شده است. اما گوگل برای محبوبیت این لینک ها متوقف نمی شود. آنها تعدادی روش هوشمندانه برای استفاده از لینک ها برای تعیین ارتباط و قدرت سایت ها  مشخص کرده اند – یعنی این صفحه در مورد چیست و آیا پاسخی مطمئن برای پرس و جوی جستجو کاربر ارائه می دهد؟

برای رتبه‌بندی در گوگل، این تنها تعداد آرا نیست که شما از صفحات مشهور دریافت می‌کنید، بلکه ارتباط و قدرت آن لینک ها نیز مهم است.

مدیران گوگل ممکن است از اصطلاحات پیچیده صحبت کنند، اما تعدادی از روش‌های ساده برای بهره‌برداری از این استراتژی‌ها برای رتبه‌بندی مناسب‌تر را ارائه کرده است.

1. انکر تکست (Anchor text)
در شروع فعالیت، الگوریتم PageRank  که شیوه کار آن نتایج موتورهای جستجو را تغییر می داد، می توان این گونه اظهارنظر کرد که:

“اگرچه انکر تکست ممکن است با اصطلاحات و کلمات جستجوشده مطابقت نداشته باشد، اما ممکن است به اسنادی که به عناوین یا بک لینک با اصطلاحات جستجو شده مطابقت داشته باشد، اشاره کرد. این سند به عنوان یک امتیاز در نظر گرفته می شود.”

به طور خلاصه ، اگر صفحه ای با استفاده از انکر تکست “پیتزا قارچ” لینک بخورد، احتمالاً صفحه موردنظر درباره پیتزا – و شاید قارچ صحبت کرده باشد.
اگر بسیاری از صفحات با استفاده از تغییرات “پیتزا” – به عنوان مثال رستوران پیتزا، تحویل پیتزا، پیتزا فرشته به شما لینک بخورد – گوگل می تواند این مورد را به عنوان یک امتیاز برای رتبه بندی قوی ببیند.
(در حقیقت، این تأثیر آنقدر قدرتمند است، که اگر “پیتزا قارچ” را در تهران جستجو کنید می بینید، هدف ما مشاهده لینک با رتبه بالا در صفحه اول می باشد.)
نحوه استفاده از انکرتکست برای SEO:

از انکر تکست ها می توان به صورت مختلفی استفاده کرد؛ اما باید دقت کرد کدام روش صحیح است. ما اینجا 3 روش به شما معرفی می کنیم:
1. از انکرتکست توصیفی (و جستجو شونده) استفاده کنید که صفحه شما را توصیف می کند.
2. از انکر تکست دهی عمومی و دور از موضوع اجتناب کنید.
3. انکر تکست را کوتاه نگه دارید و بیشتر از چند کلمه استفاده نکنید.

در حالی که برخی مدیران Google درباره نادیده گرفتن لینک ها با  انکر تکست بی ربط بحث می کنند، سایر متخصصان مطرح سئو در جهان پیشنهاد می کنند متن دیگری را که متن آن انکر تکست است، برای متن اضافی جستجو کنید، بنابراین این وضعیت را بخاطر بسپارید.

برای احتیاط: در حالی که بهینه سازی انکر تکست شما خوب است، بسیاری از جستجوگرها در طول سال ها مشاهده کرده اند که بیش از حد یک چیز خوب می تواند به شما آسیب برساند. انکر تکست رایج در وب به طور طبیعی متنوع است.
انکر تکست را در سایت Moz در صفحه Domain Authority، که در اینجا با استفاده از Link Explorer نشان داده شده است ، بررسی کنید.
بهینه سازی بیش از حد می تواند سایت شما را برای گوگل مشکوک کند، و بسیاری از متخصصان SEO انکر تکست را برای رتبه بندی بهتر توصیه می کنند. در نتیجه شما با احتیاط پیش روید و همیشه وضعیت رتبه انکر تکست خود را با ابزارهای سئو آنالیز کنید.

2. قدرت و اقتدار صفحه
در اوایل گوگل صفحات را به گونه ای دیگر رتبه بندی می کرد،  اما چندی نگذشت که لری پیج صفحات را بر اساس میزان جذابیت برای مخاطب رتبه بندی کرد. الگوریتم Hilltop نحوه رتبه بندی صفحات را به کلی تغییر و بهبود داد.این کار را با جستجوی صفحات “تخصصی” مرتبط با آن‌ها، انجام داد.
صفحه تخصصی صفحه ای است که به بسیاری از صفحات موضوعی مرتبط دیگر به صفحه لینک داده اند. اگر صفحه ای از چندین صفحه حرفه ای دیگر لینک گرفته باشد، آنگاه به عنوان یک رتبه برتر در آن موضوع در نظر گرفته می شود و ممکن است رتبه بالاتری داشته باشد.
مفهوم مشابه با استفاده از صفحات “قدرتمند” و “با اعتبار” توسط جان کلینبرگ، استاد کرنل با کمک های بلاعوض از گوگل و سایر موتورهای جستجو ارائه شد. کلینبرگ توضیح می دهد:

” … یک صفحه خوب، صفحه‌ای است که به بسیاری از مقالات خوب اشاره می‌کند؛ یک صفحه مرجع صفحه‌ای است که به صفحات مرتبطی لینک های بسیاری گرفته است.”

در حالی که ما نمی توانیم میزان استفاده از این مفاهیم را امروزه بدانیم، گوگل الگوریتم Hilltop را در سال 2003 کشف کرد.

نحوه استفاده از صفحات  با قدرت Authority برای SEO:
یک تمرین مشترک از سازندگان لینک های امروز این است که لینک‌های “صفحات منابع” را جستجو کنند. اینها اساسا صفحات تخصصی هستند که به سایت‌های مفید در اطراف یک موضوع لینک می‌دهند. امتیاز دهی به این صفحات اغلب می‌تواند به شما در یک متن کمک کند.

3. پیمایش معقول و منطقی (با عقل جور در میاد)
تمام پیوندها یا لینک دهی ها برابر نیستند.
ایده‌ای که پشت ثبت گشت و گدار منطقی گوگل وجود دارد این است که لینک‌های خاصی در یک صفحه از بقیه مهم‌تر هستند و در نتیجه باعث افزایش وزن می‌شوند. نمونه‌هایی از پیوندهای مهم دیگر عبارتند از:

• لینک های برجسته، بالاتر در HTML
• پیوندهای موضوعی مرتبط، هم مربوط به منبع سند و هم سند هدف.

پیوندهای کم اهمیت تر شامل موارد زیر هستند:

• “شرایط استفاده از خدمات” و لینک پایین صفحه
• تبلیغات بنری
• پیوندهای نامربوط به سند

از آنجا که ارتباط مهم به احتمال زیاد توسط یک “گشت و گدار منطقی” کلیک می‌شود، یک لینک مربوطه به طور روزانه می‌تواند وزن بیشتری نسبت به یک موضوع خاموش داشته باشد.

زمانی که یک خوشه موضوعی مرتبط با سند منبع مرتبط به یک خوشه موضوعی مرتبط با سند هدف است، این لینک احتمال بیشتری برای انتخاب شدن دارد. تا این که خوشه موضوعی مرتبط با سند منبع ارتباطی با خوشه موضوعی مرتبط با سند هدف ارتباطی نداشته باشد.


نحوه استفاده از پیمایش معقول برای SEO:

نکته اصلی در اعمال نفوذ پیمایش معقول برای SEO ساده است: برای بدست آوردن لینک هایی که احتمال کلیک بیشتر دارند ، اقدام کنید.

این بدان معناست که شما نه تنها از گرفتن لینک از منابع برجسته صفحات پر ترافیک بهره مند می شوید بلکه هرچه پیوند به موضوع صفحه میزبان مرتبط تر باشد، سود بیشتری نیز می تواند ببرید.
هیچ یک از موضوعات / انکر تکست صفحه نباید دقیقاً مطابقت داشته باشند، اما در صورتی که در همان ارتباط کلی باشند، کمک کننده هستند. برای مثال، اگر در حال نوشتن درباره “بیس بال” هستید، با متن اصلی مرتبط از صفحات مربوط به ورزش، تجهیزات، ورزش‌کاران، آموزش، ورزش، گردشگری و غیره ارتباط داشته باشید، همه می‌توانند به ارتقای رتبه بالاتر از لینک‌های مرتبط کمک کنند.

4. Page Rank حساس به موضوع
با وجود شایعات معکوس، PageRank در Google بسیار عالی است. از فناوری PageRank می توان برای توزیع انواع سیگنال های مختلف رتبه بندی در سرتاسر فهرست جستجو استفاده کرد. در حالی که رایج ترین نمونه ها محبوبیت و مورد اعتماد است. سیگنال دیگر ارتباط موضوعی است،.
مفهوم اصلی با گروه بندی “seed pages” بر اساس موضوع (به عنوان مثال، بخش سیاست روزنامه نیویورک تایمز) کار می کند. هر لینکی که از این صفحات خارج می شود مقدار کمی از PageRank حساس به موضوع را منتقل می کند، که از طریق مجموعه بعدی لینک ها و غیره منتقل می شود.
چگونه می توان از PageRank برای SEO بهره برد تا موضوع را حساس کنیم:
مفهوم ساده است. هنگام به دست آوردن پیوند، سعی کنید از صفحاتی که تقریباً در همان موضوعی هستند که می خواهید برای آنها رتبه بندی کنید، پیوند بدست آورید. همچنین، از صفحاتی که خودشان با صفحات معتبر در همین موضوع در ارتباط هستند، لینک بگیرید.

5. نمایه سازی مبتنی بر عبارات
نمایه سازی مبتنی بر عبارات می تواند یک مفهوم سخت برای SEO باشد.

آنچه برای درک این موضوع مهم است که نمایه سازی مبتنی بر عبارت به موتورهای جستجوگر اجازه می دهد تا با جستجوی عبارات مرتبط در هر دو صفحه منبع و هدف، ارتباط هر لینک را بدست آورند. هرچه عبارات مرتبط تر باشد، رتبه بالاتر قرار می گیرد.

در مثال زیر ، صفحه اول با انکر تکست “رئیس جمهور ایالات متحده” ممکن است حجم بیشتری داشته باشد زیرا این صفحه همچنین شامل چندین عبارت دیگر است که مربوط به “رئیس جمهور ایالات متحده” و “جان آدامز” است.
چگونه می توان از PageRank برای SEO بهره برد تا موضوع را حساس کنیم:
مفهوم ساده است. هنگام به دست آوردن پیوند، سعی کنید از صفحاتی که تقریباً در همان موضوعی هستند که می خواهید برای آنها رتبه بندی کنید، پیوند بدست آورید. همچنین، از صفحاتی که خودشان با صفحات معتبر در همین موضوع در ارتباط هستند، لینک بگیرید.
علاوه بر رتبه بندی اسناد بر اساس مهمترین لینک ها، نمایه سازی مبتنی بر عبارت به موتورهای جستجوگر اجازه می دهد تا لینک های کمتری را نیز در نظر بگیرند، از جمله:

1. تخفیف پیوندهای مربوط به اسپم و خارج از موضوع: به عنوان مثال، لینک اسپم تزریق شده به یک سایت قمار از صفحه ای در مورد دستور العمل های کوکی، بر اساس ارتباط، نمره بسیار کمتری از نتایج خارج از بحث کسب می کند و حجم کمتری نیز به همراه خواهد داشت.

2. مبارزه با “Google Bombing“: برای کسانی که به یاد دارند، بمباران گوگل هنر رتبه بندی یک صفحه به شدت برای عبارات خنده دار یا با انگیزه سیاسی است که با “بمباران” آن با لینک های انکرتکستی، غالباً مربوط به خود صفحه نیست.

نمایه سازی مبتنی بر عبارات می تواند با به ثمر رساندن پیوندها برای ارتباط با متن واقعی در صفحه ، Google Bombing را متوقف کند. به این ترتیب لینک های بی ربط می توانند تخفیف بگیرند.

نحوه استفاده از عبارات مبتنی بر SEO:
گذشته از انکرتکست و موضوع / اعتبار عمومی یک صفحه، جستجوی پیوندها از صفحه هایی با عبارات مرتبط کمک می کند.
به خصوص برای جستجوگرها و لینک های داخلی درصورتی که صفحات خود را بهینه کرده و به خودتان پیوند دهید، بسیار مفید است. برخی از افراد از کلمات کلیدی LSI برای بهینه سازی در صفحه استفاده می کنند ، اما شواهدی مبنی بر اینکه این حالت به SEO کمک می کند مورد اختلاف است.

بررسی کلمات کلیدی به طور معمول یک نقطه شروع برای شناسایی کلمات کلیدی مرتبط ارائه می دهد. در زیر عبارات نزدیک به “بهترین ابزارهای سئو” با استفاده از ابزار Keyword Explorer آمده است.
6. ارتباط متقابل محلی
ارتباط متقابل محلی به یک مفهوم رتبه بندی گفته می شود که نتایج جستجو را با استفاده از اندازه گیری، میزان دسترسی هر صفحه توسط همه صفحات دیگر تغییر می دهد.
به عبارت ساده تر، هنگامی که یک صفحه از تعدادی از نتایج رتبه های بالا مرتبط است، به احتمال زیاد به صفحه ای با پیوندهای کمتری از همان مجموعه نتایج مرتبط است.
این امر همچنین در مورد انواع پیوندهایی که باید به دنبال آن باشید، تأکید می کند: صفحاتی که قبلاً برای هدف مورد نظر شما رتبه بالایی دارند.


نحوه استفاده از ارتباط محلی برای SEO:
یکی از ساده ترین راه های رتبه بندی، بدست آوردن پیوندهای موضوعی مرتبط از سایت هایی است که قبلاً برای اصطلاح مورد نظر خود رتبه بندی می کنند.
اکثر اوقات، بدست آوردن نتایج پیوندها از صفحه 1 بسیار دشوار است، بنابراین جستجوی پیوندهایی که:
• برای تغییر در شرایط هدف خود رتبه بندی کنید
• بیشتر در صفحات نتایج Google قرار دارد
• برای شرایط متفاوت، اما مرتبط و موضوعی، رتبه خوبی کسب کنید

7. سؤال طلایی
اگر مفاهیم فوق پیچیده به نظر می رسند، خبر خوب این است که هنگام تلاش برای ایجاد لینک به سایت خود، مجبور نیستید واقعاً مفاهیم فوق را درک کنید.
برای درک اینکه آیا لینکی به سایت شما مربوط می شود، به سادگی سؤال طلایی ساخت لینک را از خود بپرسید: آیا این لینک بازدید کنندگان مشغول و دارای مهارت بالایی را به وب سایت من وارد می کند؟
نتیجه سؤال طلایی دقیقاً همان چیزی است که مهندسان گوگل در هنگام ارزیابی لینک ها سعی در تعیین آنها دارند، بنابراین می توانید بدون درک الگوریتم های واقعی به نتیجه نهایی برسید.

نحوه استفاده از سؤال طلایی مناسب برای SEO:

مهمتر از همه ، سعی کنید لینک هایی بسازید که بازدیدکنندگان با ارزش و پر بازدید را به سایت شما وارد کنند.
اگر به بازدید کنندگان پیوندی علاقه ندارید، چرا باید Google به این پیوند اهمیت زیادی دهد؟


نکاتی درباره SEO برای پیوندهای مرتبط با موضع
این ایده ها را هنگام فکر کردن در مورد پیوندها برای SEO در نظر بگیرید:

1. از متن های انکر تکستی خوب و توصیفی برای لینک های خود استفاده کنید. این امر در مورد لینک های داخلی، نتایج به سایت های دیگر و لینک هایی که از سایت های خارجی غیر مغرضانه جستجو می کنید صدق می کند.

2. به دنبال روابط از سایت های معتبر و دارای اهمیت موضوعی باشید. این سایت ها شامل سایت هایی می شوند که برای کلمات کلیدی هدف مورد نظر شما و صفحات “متخصص” که به بسیاری از سایتهای معتبر لینک دارند، رتبه بندی می شوند.

3. به دنبال لینک از صفحات مربوطه باشید. این مورد شامل بررسی عنوان، بدنه، عبارات مرتبط و هدف صفحه برای اطمینان از ارتباط آن با موضوع هدف شما است.

4. به دنبال لینک هایی باشید که افراد به احتمال زیاد روی آن کلیک کنند. لینک ایده‌آل معمولا هر دو به صورت موضوعی مرتبط و در موقعیت برجسته‌ای قرار می‌گیرد.
5. از انکر تکست عمومی یا غیر توصیفی جلوگیری کنید.

6. از بهینه سازی بیش از حد لینک های خود جلوگیری کنید. این مورد شامل استفاده مکرر از متن انکر تکست مطابقت و عامل جذابیت کلمات کلیدی است.

7. از ایجاد لینک های فریب کارانه دوری کنید.

در نهایت سعی کنید با کیفیت بالا، به طور روزانه با محتوای مرتبط، ارتباط خود را با سایت خود جلب کنید و  کاربر هدفمند جذب کنید.

بهترین نکات شما در مورد لینک های موضوعی مرتبط چیست؟ در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.

منبع:

https://aigitali.com/link-relevance-seo/



:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


چگونه با تعیین اهداف تناسب‌اندام، سلامتی و تندرستی، وضعیت جسمانی، مسائل ذهنی و روحی باعث ایجاد وضعیتی پایدار و متحول کننده در خود شویم؟

مزایای متحول کننده ورزش بر روی مغز
دگرگون کننده ترین چیزی که می توانید امروزه برای مغزتان انجام دهید چیست؟ وندی سوزوکی عصب شناس معتقد است که ورزش! چنان که سوزوکی در مورد این علم که چگونه تمرین کردن می تواند حالات و حافظه ما را تقویت کند، صحبت می کند شما به باشگاه رفتن تشویق می شوید. تا از مغزتان در مقابل بیماری های اعصاب مثل آلزایمر محافظت کنید…
امیدوارم شما هم از تماشای این ویدئو لذت برده باشید. در ادامه 6 گام موفقیت به سوخت موتور بهروزی و رازهای آن می پردازید. با ما همراه باشید

انرژی: سوخت موتور بهروزی
سلامتی، زیربنای خوشبختی، قدرت، و روحیه است.

فیزیولوژی، راهی به سوی بهروزیست. یکی از عواملی که بر فیزیولوژی بدن اثر می گذارد، نحوه به کارگیری سیستم عضلانی، یعنی ژست ها و حالات بدن، چهره و نحوه تنفس است. اما عملکرد سالم دستگاه های بدن، از لحاظ شیمیایی نیز واجد اهمیت است. در ادامه به شش دستور مهم که جسم را نیرومند و پرتحرک می سازد و مسائل زیربنائی فیزیولوژیکی، یعنی خوردن، آشامیدن، و تنفس می پردازیم. از شما می خواهم به دقت درباره این اصول فکر کنید و ببینید آیا در شما هم می توانند موثر باشند و ضمنا عادات بهداشتی شما در حال حاضر کاملا در سلامت جسمی شما موثرند یا خیر. این شش اصل را به مدت 40 روز بکار ببندید و درستی این اصول را برمبنای نتایج جسمانی که در شما ایجاد می شود قضاوت کنید، نه براساس اطلاعات و عقایدی که قبلا داشته اید. با طرز کار بدن خود آشنا شوید و به آن اهمیت دهید و مراقب آن باشید تا این که بدن شما نیز از شما مراقبت کند.

• اولین رمز سلامتی تنفس صحیح است
• دومین رمز سلامتی، خوردن مایعات است
• سومین رمز سلامتی ترکیب مناسب غذایی است
• چهارمین رمز سلامتی، کنترل مقدار غذا است
• پنجمین راز سلامتی، مصرف صحیح میوه است
• ششمین رمز سلامتی، مربوط به افسانه پروتئین است
اولین رمز سلامتی تنفس صحیح است
شالوده سلامتی، گردش صحیح خون است. خون اکسیژن و مواد غذایی را به تمام سلول های بدن می رساند، اگر دستگاه گردش خون شما خوب کار کند عمری طولانی، همراه با سلامت جسمی خواهید داشت. جریان خون، محیط داخلی بدن را تشکیل می دهد و کلید کنترل آن تنفس است. از طریق تنفس، اکسیژن کافی به تمام سلول ها می رسد که جریان الکتریکی هر سلول را تحریک می کند.
تنفس نه تنها موجب رسیدن اکسیژن به سلول ها می شود، بلکه جریان را نیز لنف کنترل می کند، که در لنف، گلبول های سفید کار دفاع بدن را بر عهده دارند. بعضی ها تصور می کنند که لنف کلیه سلول ها را احاطه می کند. میزان مایع لنفی در بدن چهار برابر خون است.
قلب همچون تلمبه ای خون را به داخل رگ ها و از آنجا به داخل مویرگ ها می فرستد. اکسیژن و مواد غذائی از دیواره مویرگ ها نفوذ می کند و به درون مایعی که سلول ها را فراگرفته و لنف نامیده می شود وارد می شود. سلول ها مواد لازم یعنی اکسیژن و مواد غذائی را از لنف گرفته و مواد زائد و سمی را در آن می ریزند. بخش از مواد زائد باید توسط دستگاه های لنفاوی دفع شوند. تنفس عمیق سیستم لنفاوی را فعال می کند. اگر این دستگله به مدت 24 از کار بیفتد، مواد سمی و زائد در اطراف یاخته ها جمع شده آنها را نابود می سازند و در نتیجه، مرگ انسان حتمی است.
جریان خون توسط تلمبه ای که قلب نام دارد صورت می گیرد. اما جریان لنف فاقد تلمبه است. عواملی که لنف را به جریان می اندازند، تنفس و حرکات عضلانی می باشند. لذا برای اینکه سیستم های گردش خون، لنف و ایمنی بدن به خوبی کار کنند تنفس عمیق و حرکات عضلانی که به منزله محرک های سیستم های مزبور می باشند ضرورت دارند. تنفس صحیح، بدن را از آلودگی ها پاک می کند.
اگر از مطالب این مقاله، تنها ارزش و اهمیت تنفس عمیق را دریافته باشید کافی است که به میزان قابل ملاحظه ای سلامتی خود را افزایش دهید. به این دلیل است که در ورزش یوگا به تنفس تا این حد توجه می شود، زیرا بهترین پاکسازی بدن تنفس عمیق است، زیرا تنفس عمیق خلائی ایجاد می کند که موجب مکش مایع لنفی می شود و سرعت تجزیه مواد سمی چند برابر می گردد. در حقیقت با تنفس عمیق و ورزش می توان سرعت این عمل را تا 15 برابر افزایش داد.
مساله این است که اغلب مردم طرز صحیح تنفس را نمی دانند. از هر سه نفر آمریکایی یک نفر به سرطان مبتلا می شود، این نسبت در میان ورزشکاران فقط یک به هفت است. نتایج این مطالعات، علت را روشن می سازد. مقدار اکسیژن خون ورزشکاران بیشتر است. بعلاوه حرکات ورزشی جریان لنف را تسریع و سیستم ایمنی بدن را تقویت می نماید.

اکنون به شرح بهترین طریقه تنفس که موجب پاک سازی دستگاه های بدن می شود، می پردازیم. نسبت های دم( کشیدن نفس به درون) و بازدم(خارج کردن نفس) به این شرح است: دم، به اندازه یک شماره، نگه داری نفس به اندازه چهار شماره، بازدم، به اندازه دو شماره. مثلا اگر دم 4 ثانیه طول بکشد. باید تنفس را به مدت 16 ثانیه نگه دارید، سپس در مدت 8 ثانیه نفس را خارج سازید. این طرز تنفس موجب می شود که اکسیژن کامل وارد خون شود و دستگاه لنفاوی نیز فعال گردد، در هنگام تنفس باید توجه داشت که نفس کشیدن از ناحیه شکم و پرده دیافراگم آغاز می شود.

کشیدن نفس باید با بینی و خارج کردن ساختن آن از راه دهان باشد. از این کار خسته نشوید. ببینید تا چه مدت می توانید نفس ها را عمیق تر و طولانی تر سازید تا ظرفیت شش های شما افزایش یابد. روزی سه نوبت، و هر نوبت 10 نفس عمیق بکشید و آنگاه ملاحظه کنید که تا چه حد در سلامتی شما موثر است. اثر تنفس صحیح از هر غذا یا قرص ویتامین بیشتر است.
عامل دیگری که به تنفس سالم کمک می کند، ورزش روزانه در هوای آزاد است. دویدن خوب است، اما کمی به بدن فشار وارد می کند. شنا عالی است. اما یکی از ورزش هایی که در هر سن و با هر هوا و در هر فصلی می توان انجام داد پیاده روی است که انجام آن برای همه مقدور است و حداقل فشار را به دستگاه های بدن وارد می سازد.
باید توجه کرد که در ورزش پیاده روی نیز فشار بی مورد به بدن وارد نشود تا اینکه کم کم بدون احساس درد، فشار و خستگی به مدت نیم ساعت بتوانید پیاده روی کنید. قبل از اینکه شروع به ورزش سخت تر و پائین و بالا پریدن کنید، باید شالوده بدن شما محکم گردد. اگر به نحو صحیح ورزش کنید تنفس شما نیز عمیق تر می شود و کم کم ورزشکار می شوید. در ادامه توجه شما را جلب می کنم به یکی دیگر از آموزه های تد:
می خواهید خلاق تر شوید؟ بروید پیاده روی
وقتی می‌خواهیم ایده جدیدی بدهیم، همه ما گاهی اوقات با مشکل مواجه می‌شویم. اما با توجه به تحقیقات دانشمند رفتارشناس و محقق آموزشی مارلی اوپتسو، بلند شدن و رفتن برای پیاده روی ممکن است تنها چیز لازم برای جاری شدن خلاقیت ذهن شما باشد. در این سخنرانی بامزه و سریع، او شرح می‌دهد چگونه قدم زدن می‌تواند به بیشتر کردن دستآوردهای طوفان مغزی بعدی‌تان کمک کند…
امیدوارم شما هم از تماشای این ویدئو لذت برده باشید. در ادامه به سوخت موتور بهروزی و رازهای آن می پردازیم.

دومین رمز سلامتی، خوردن مایعات است
70 درصد سطح زمین از آب پوشیده شده و بیش از 80 درصد وزن بدن را نیز آب تشکیل می دهد. مایعات باید دست کم هفتاد درصد از جیره غذایی روزانه را به خود اختصاص دهند. مصرف میوه ها و سبزی های تازه یا آب آن ها از این نظر مفیدند..
بعضی ها توصیه می کنند که در شبانه روز بین 8 تا 12 لیوان آب مصرف شود تا دستگاه های بدن شستشو گردد. من با این نظر موافق نیستم. زیرا آب ها معمولا کیفیت مطلوبی ندارند. احتمال وجود کلر، فلوئور، مواد معدنی اضافی و سایر سموم در آب بسیار است. به جای مصرف آب می توان از غذاهایی که به طور طبیعی حاوی مقدار زیادی آب هستند، مانند میوه ها، سبزی ها و جوانه ها استفاده کرد. بدین ترتیب، نیاز بدن به این ماده حیات بخش و پاک کننده رفع می گردد. اگر جیره غذایی فرد از غذاهای خشک و کم آب تشکیل شده باشد، در فعالیت اندام های بدن اختلال ایجاد می شود.
یکی از راه های جلوگیری از آلودگی خون و بافت ها به مواد زائد و سموم آن است که مصرف مواد غذایی و غیرغذایی را که به دستگاه های دفعی بدن فشار وارد می آورند محدود سازیم. راه دیگر آن است که با مصرف آب کافی مواد زائد را حل و از بدن خارج نمائیم. از نظر شیمیایی هنوز ماده ای شناخته نشده است که به اندازه آب بتواند انواع مواد جامد را در خود حل کند و آب در واقع بهترین حلال موجود در جهان است. لذا اگر آب به قدر کافی مصرف شود مواد زائد و سمی در آن حل و سپس توسط کلیه، پوست بدن، روده و شش ها دفع می شود و فرآیند تغذیه فعال می گردد. برعکس چنانچه مواد سمی در بدن انباشته گردند امکان ابتلا به همه نوع بیماری افزایش می یابد.
بسیاری از افراد 15 تا 20 درصد مایعات مصرف می کنند. اجازه می خواهم به شما بگویم که مصرف 15 درصد یا کمتر آب کشنده است. از این به بعد سالاد را با هر وعده غذا صرف کنید و بین وعده های غذا به جای شیرینی و آب نبات، میوه میل کنید. تفاوت آن را موقعی احساس خواهید کرد که بدن شما بهتر کار کند و به اهمیت وجودی خود بیشتر پی ببرید.

سومین رمز سلامتی ترکیب مناسب غذایی است
در 50 سال اول زندگی مواظب شکم خود باشید تا در پنجاه سال بعدی شکم از شما مواظبت کند. بسیاری از دانشمندان بزرگ ترکیب جیره غذایی را مورد مطالعه قرار داده اند. و به این موضوع پی برده اند که بعضی از غذاها با بعضی دیگر ناسازگارند. هر نوع غذا در اثر یک نوع شیرابه گوارشی هضم می شود و همه شیرابه ها با هم سازگار نیستند. به عنوان مثال، آیا شما گوشت و سیب زمینی یا نان و پنیر یا ماهی و برنج را باهم می خورید؟ اگر بگویم این غذاها با هم ناسازگار و برای دستگاه درونی بدن شما مضر هستند و انرژی شما را هدر می دهند، چه می گوئید؟ لابد می گوئید حرف های من تا اینجا بی حساب نبود ولی اکنون دیگر عقل خود را از دست داده ام.
اجازه می خواهم توضیح دهم که چرا این ترکیبات غذایی مضر هستند و چگونه می توان با پرهیز از این ترکیبات به میزان زیادی در انرژی عصبی صرفه جویی کرد. هر غذایی به نوعی هضم می شود. غذاهای نشاسته ای(مانند نان، برنج، سیب زمینی و نظایر آن ها) برای هضم به محیط قلیایی نیاز دارند که در وهله اول در بزاق دهان به وسیله آنزیم پتیالین فراهم می گردد. غذاهای پروتئین دار (نظیر گوشت، لبنیات، حبوبات و مانند آن ها) برای هضم نیازمند به محیط اسیدی هستندکه عمدتا توسط اسید کلریدریک و پیسین معدی آماده می شود.
طبق قوانین شیمیائی دو محیط متضاد(یعنی اسیدی و قلیائی) نمی توانند در یک جا به طور همزمان وجود داشته باشند، زیرا یکدیگر را خنثی می کنند. اگر مواد پروتئین دار و مواد نشاسته ای باهم مصرف کنیم کار هضم غذا مختل می شود. غذای هضم نشده محیط را برای رشد باکتری ها که آن را تخمیر کرده تغییرشکل می دهند و ایجاد گاز و نفخ معده می نمائند مساعد می کند.
ترکیبات غذائی ناسازگار،موجب هدر رفتن انرژی می شوند و هر عاملی که انرژی را کاهش دهد زمینه را برای ابتلا به بیماری ها آماده می سازد. این ترکیبات اسید معده را افزایش می دهند، غلظت خون را بالا می برند و جریان آن را کند می کنند. در نتیجه اکسیژن کمتری به بافت ها می رسد. روش ساده ای را پیشنهاد می کنم تا درباره آن فکر کنید. در هر وعده غذایی فقط یک نوع غذای جامد بخورید. غذای جامد چیست؟ غذای جامد به غذایی گفته می شود که مقدار آب آن کم باشد. بعضی ها میل ندارند غذای جامد را از برنامه غذایی خود حذف کنند. لذا توصیه نمی کنم که حتما مصرف اینگونه غذاها را محدود سازید. اما حداقل کاری که می توانید بکنید این است که مثلا گوشت را همراه سیب زمینی مصرف نکنید.
آیا صبح ها، حتی بعد از شش، هفت یا حتی هشت ساعت خواب، با خستگی بیدار می شوید؟ می دانید علت آن چیست؟ علت آن است که دستگاه گوارش شما برا ی هضم غذاهای ناسازگاری که در شکم خود ریخته اید، تمام شب مشغول اضافه کاری بوده است.بخش عمده انرژی بسیاری از افراد صرف هضم غذا می شود. هضم ترکیبات غذایی ناسازگار در لوله گوارش گاهی، هشت، ده، دوازده، چهارده و حتی بیشتر طول می کشد. اگر ترکیبات مناسب باشند بدن کار خود را بهتر انجام می دهد و عمل هضم به طور متوسط ظرف سه الی چهار ساعت به پایان می رسد و لازم نیست که انرژی قابل ملاحظه ای برای هضم غذا تلف گردد.
چهارمین رمز سلامتی، کنترل مقدار غذا است
آیا شما عاشق خوردن هستید؟ بسیار خوب، من هم هستم! آیا می خواهید راهی به شما نشان دهم که غذای زیادی میل کنید؟ راهش این است: کم بخورید! در این صورت عمر شما آن قدر طولانی خواهد شد که از نعمت های روی زمین بیشتر بهره مند شوید.
تحقیقات پزشکی ثابت کرده است؛ مطمئن ترین راه برای افزایش طول عمر حیوانات، کاهش جیره غذایی آنان تشخیص داده شده است. تحقیقات معروفی در دانشگاه کرنل به انجام رسیده است. در طی یک آزمایش، جیره غذایی تعدادی از موش های آزمایشگاه را به نصف، تقلیل داد و ملاحظه کرد که عمر ان موش ها دو برابر معمول افزایش یافت. تحقیقات دیگری در دانشگاه تکزاس از این هم جالب تر بود، آزمایشات خود را روی سه موش انجام دادند، به یک دسته از موش ها، غذای کافی، یعنی تا حدی که می توانستند بخورند داده شد. جیره غذایی دسته دوم به 60 درصد میزان معمولی تقلیل یافت. دسته سوم نیز مانند دسته اول غذای فراوانی دریافت کردند، اما مقدار پروتئین موجود در غذای آن ها به نصف کاهش یافت. می خواهید بدانید نتیجه این آزمایش چه بود؟ پس از 81 روز از دسته اول، تنها 13 درصد زنده ماندند. از دسته دوم، یعنی آن ها که 60 درصد معمول غذا خورده بودند 97 درصد باقی ماندند و از دسته سوم، یعنی آن ها که غذای کافی خورده بودند لیکن پروتئین موجود در غذای آنان به نصف تقلیل داده شده بود، تنها 50 درصد زنده بودند.
آیا این تجربیات آزمایشگاهی بازگو کننده حقیقتی نیست؟ در جانوران خون گرم، کم غذایی تنها راه شناخته شده برای جلوگیری از پیری زودرس و افزایش طول عمر است. این مطالعات بر روی انواع جانوران انجام شده و لذا بدون تردید در مورد انسان ها نیز صادق است. تحقیقات نشان می دهد که زوال و فساد سلول های بدن، از جمله از کار افتادن سیستم دفاعی و ایمنی در اثر کم غذایی به میزان قابل ملاحظه ای به تاخیر می افتد. لذا پیام من به شما ساده و روشن است: غذای کمتر، زندگی طولانی تر. اگر به پرخوری عادت دارید، حداقل غذاهایی بخورید که آب فراوان دارند. به جای گوشت، سالاد فراوان بخورید و سالم و شاداب بمانید.

پنجمین راز سلامتی، مصرف صحیح میوه است
میوه کامل ترین غذای انسان است. هضم آن کمتر از هر نوع غذای دیگر به انرژی نیاز دارد، و بیش از هر غذای دیگر به بدن انرژی می دهد. تنها ماده غذایی که مورد استفاده مغز قرار می گیرد؛ گلوکز است که به راحتی از قند میوه تامین می شود. میوه ها علاوه بر قند 90 تا 95 درصد آب دارند. یعنی در عین تامین مواد لازم، بافت ها را نیز شست و شو می دهد.

اولین ماده ای که بدن برای سوخت و تولید انرژی به مصرف می رساند، چیست؟
این ماده گلوکز است، که در میوه ها و سبزی ها وجود دارد. پس از آن مواد نشاسته ای است. در درجه بعدی چربی ها و آخر همه پروتئین قرار دارد.

تنها مشکلی که در مصرف میوه موجود است این است که اغلب مردم نمی دانند میوه را چگونه مصرف کنند تا مواد غذایی آن بهتر جذب بدن گردد. میوه را باید در مواقعی خورد که معده از غذا خالی باشد. علتش اینست که هضم میوه در معده نیست، بلکه در روده کوچک انجام می شود. میوه ظرف چند دقیقه از معده به روده کوچک می رود و در آنجا قند خود را آزاد می سازد. اما اگر گوشت، سیب زمینی و مواد نشاسته ای در معده باشند، میوه نیز به همراه آن ها در معده می ماند و شروع به گندیدن می کند. خوردن میوه به عنوان دسر، بعد از یک وعده غذایی سنگین موجب سکسکه، بدمزه شدن دهان و ناراحتی معده می شود. علتش بد خوردن میوه است. چنانکه گفتیم میوه را باید موقعی خورد که شکم خالی باشد.
بهترین نوع میوه، میوه تازه، یا آب میوه ای است که تازه گرفته باشند. آب میوه هایی که در قوطی ها یا شیشه های بسته بندی به فروش می رسند مفید نیستند. زیرا اغلب اوقات، ضمن بسته بندی حرارت می بینند و ترشیده می شوند. اگر می خواهید ارزشمندترین خرید خود را در زندگی انجام دهید یک دستگاه آب میوه گیری بخرید. حتی اگر لازم است، اتومبیل خود را بفروشید و به جای آن دستگاه آب میوه گیری خریداری کنید! هم اکنون تصمیم به خرید آن بگیرید. آب میوه را نیز مانند خود میوه، با شکم خالی مصرف کنید. آب میوه به قدری به سرعت هضم می شود که 15 تا 20 دقیقه بعد از آن می توانید یک وعده غذا صرف کنید.
اکنون به بیان آخرین نکته در زمینه مصرف میوه ها می پردازم و مایلم همیشه آن را به یاد داشته باشد. صبحانه چه می خورید؟ فکر می کنید خوب است که از تختخواب بیرون بپرید و با صبحانه ای سنگین دستگاه های بدن خود را گرفتار کنید تا تمام روز به هضم آن مشغول باشند؟
صبحانه مطلوب آن است که سهم الهضم و حاوی مقادیری قند میوه باشد به زوری که بدن بتواند آن را هضم و جذب کند و در ضمن بدن را پاک سازد. از لحظه ای که از خواب برمی خیزید، تا هر زمان که می توانید بجز میوه و آب میوه تازه چیزی نخورید و دست کم تا ظهر خود را به این کار ملزم کنید. هر چه این مدت طولانی تر باشد اندام های داخلی شما پاکیزه تر می شوند. اگر خوردن قهوه و سایر مواد مضر را که زحمت دستگاه های بدن را افزایش می دهند. از آغاز روز ترک کنید احساس نشاط و انرژی فوق العاده ای به شما دست می دهد که باور نخواهید کرد.
ششمین رمز سلامتی، مربوط به افسانه پروتئین است
لابد شنیده اید که می گویند اگر دروغ بزرگی را با صدای بلند بگوئید و مدتی آن را تکرار کنید، دیر یا زود، مردم آن را باور خواهند کرد. به دنیای شگفت انگیز پروتئین خوش آمدید! هرگز دروغی از این بزرگتر گفته نشده است که بدن انسان برای حفظ سلامتی به مقدار زیادی پروتئین نیازمند است.
حتما شما از میزان مصرف پروتئین، در غذای روزانه خود تا حدی آگاه هستید. می دانید اشخاص چرا پروتئین مصرف می کنند؟ بعضی ها می خواهند نیروی خود را زیاد کنند. بعضی دیگر فکر می کنند پروتئین عمر انسان را زیاد می کند، و بعضی دیگر تصور می کنند که پروتئین استخوان ها را محکم می سازد. مصرف زیاد پروتئین در همه این موارد دقیقا نتیجه عکس دارد.
اکنون می خواهیم ببینیم واقعا چه مقدار پروتئین برای بدن لازم است؟ به نظر شما در چه دورانی، بدن انسان بیش از همیشه به پروتئین نیازمند است؟ به احتمال زیاد خواهید گفت در دوران نوزادی که بدن در حال رشد است. مادر طبیعت برای نوزادان غذایی تهیه دیده است که همان شیر مادر است و در آن همه مواد لازم بدن نوزاد وجود دارد. اکنون حدس بزنید که چه مقدار از شیر مادران را پروتئین تشکیل می دهد؟ 50 درصد؟25 درصد؟ 10 درصد؟ مقدار پروتئین شیر مادر بسیار کمتر از این است. شیر مادر، هنگام تولد نوزاد 2.38 درصد و در شش ماهگی نوزاد بین 1.2 تا 1.6 درصد پروتئین دارد. فقط. پس این عقیده که بدن به مقدار زیادی پروتئین نیازمند است، از کجا آمده است؟
می دانید عالی ترین روش تبلیغ و بازاریابی در جهان تجارت است؟ اینکه به مردم بقبولانید که اگر محصولات شما را مصرف نکنند می میرند. در مورد پروتئین دقیقا همین شیوه اعمال شده است. اکنون عقایدی را که در مورد خواص پروتئین ابراز شده است مورد مطالعه قرار می دهیم. یکی اینگونه می گویند پروتئین مقوی است و تولید انرژی می کند.
پس مقوی بودن پروتئین افسانه است. دیگر اینگونه می گویند، پروتئین مقاومت بدن را افزایش می دهد، این نیز اشتباه است. پروتئین اضافی در بدن تولید ازت فراوان می کند که موجب خستگی می گردد. بدن سازان و قهرمانان زیبائی اندام که پروتئین زیاد مصرف می کنند، عضلات پف کرده دارند اما هرگز نمی توانند در مسابقات دو استقامت شرکت کنند، چون زود خسته می شوند. اما اینکه می گویند پروتئین استخوان ها را محکم می کند، نیز غلط است، بلکه حقیقت کاملا خلاف این است. پروتئین اضافی استخوان ها را نرم و پوک می سازد. محکم ترین استخوان ها مربوط به گیاه خواران است.
اما بدانید که اگر تصمیم بگیرید از خوردن گوشت و پوست سایر موجودات زنده خودداری کنید، از آنچه هستید سالم تر و شاداب تر می شوید. می دانید که فیثاغورث، سقراط، افلاطون، ارسطو، لئوناردو داونچی، اسحق نیوتون، ولتر، جورج برناردشاو، بنیامین فرانکلین، توماس ادیسون، دکتر آلبرت شوایتزر و مهاتما گاندی چه وجه اشتراکی با هم داشتند؟ همه آن ها گیاهخوار بودند. آیا این افراد، برای سرمشق گرفتن گروه مناسبی نیستند؟
آیا خوردن لبنیات بهتر از گوشت است؟ از بعضی جهات بدتر است. در شیر هر حیوان مواد وعناصری وجود دارد که مناسب نیاز همان حیوان است. خوردن شیر سایر حیوانات، از جمله گاو، مشکلات زیادی به بار می آورد. مثلا هورمون های قوی رشد در شیر گاو به خاطر این است که گوساله نوزاد 40 کیلوئی را پس از دو سال به وزن 450 کیلوگرم برساند. در مقام مقایسه، نوزاد انسان در حدود 3 تا 3.5 کیلو وزن دارد و 21 سال بعد به وزن 50 تا 100 کیلوگرم می رسد. تاثیر این عامل در رشد جمعیت، موضوع بحث مفصلی است. متخصصان بزرگ لبنیات و تاثیر آن ها بر دستگاه گردش خون می گویند؛ اگر می خواهید دچار آلرژی شوید شیر بخورید. اگر می خواهید دستگاه های بدن شما بد کار کنند شیر بخورید. دلایلی که می آورند این است که اغلب افراد نمی توانند پروتئین موجود در شیر را به راحتی هضم کنند. پروتئین اصلی موجود در شیر کازئین است که برای سلامتی گاو مناسبت دارد. اما کازئین مطابق احتیاجات بدن انسان نیست. به عقیده متخصصان هضم کازئین، چه برای کودک و چه برای بزرگسال مشکل است. مطالعات نشان می دهد که در کودکان لااقل 50 درصد کازئین هضم نمی شود. این کازئین ها هضم نشده اغلب وارد جریان خون می شوند و بافت ها را تحریک می کنند و زمینه را برای ابتلا به آلرژی آماده می سازند، سرانجام کبد ناچار به نابود کردن پروتئین های نیمه هضم شده می گردد و آن نیز بار سنگینی را به سیستم دفع وارد می سازد. اما هضم لاکتالبومین پروتئین اصلی شیر انسان برای انسان آسان است. در مورد اثر مصرف شیر در بالا بردن کلیسم بدن، متخصصان می گویند: پس از اینکه خون 25000 نفر از افرادی که روزانه بین 3 الی 5 لیوان شیر می خورند تجزیه کردیم، معلوم شد مقدار کلسیم خون آنها از دیگران کمتر است. اگر می خواهید کلسیم بدن شما به اندازه کافی باشد از سبزیجات استفاده کنید. مثلا شلغم در وزن مساوی، 2 برابر شیر کلسیم دارد.به نظر بسیاری از متخصصان، نگرانی اغلب افراد در مورد کلسیم بی مورد است.

هر تلاش منظم، پاداشی مضتعف دارد.

شاخص توده بدنی (BMI: body mass index):
شاخص توده بدنی یا شاخص کوتله یا بی‌ام‌آی (به انگلیسی: BMI، مخفف body mass index) سنجشی آماری برای مقایسه وزن و قد یک فرد است. در واقع این سنجش میزان چاقی را اندازه‌گیری نمی‌کند بلکه ابزاری مناسب است تا سلامت وزن فرد با توجه به قدش تخمین زده شود. با استفاده از این نمودار می توانید وضعیت سلامت خود را تقریب زده و با استفاده از رموزی که در بالا به طور کامل به آنها اشاره کردیم، هدف گذاری کنید.
بسیار خوب، هر آن چه را که باید درباره سلامتی و تغذیه سالم بدانید را، مطرح کردیم. این مقاله را دوباره مرور کنید و نکات مهم آن را یادداشت کنید و به خاطر بسپارید.

منبع:

https://aigitali.com/health/



:: بازدید از این مطلب : 60
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz


هدف گذاری چیست و چگونه با هدف گذاری کردن به رویاها، آرزوها و اهداف‌مان برسیم؟
بهتر است بدانید شما بین 3 درصد افراد جامعه قرار گرفته اید که تصمیم گرفته اید برای بهبود شرایط فعلی تان اهداف خود را طبقه بندی و در مسیر آن ها گام بردارید، هستید97 درصد جامعه هیچ رویا و هدفی ندارند. آن ها تنها
می خواهند زندگی را به نحوی بگذرانند و حاضر نیستند برای دستیابی به اهداف خود برنامه ریزی داشته باشند. آن ها حاضر نیستند برای دستیابی به سطحی بالاتر، از خود گذشتگی کنند. اما جالب است بدانید که با وجود این که 3 درصد از افراد جامعه اهداف خود را طبقه بندی و مکتوب می کنند، تنها 1 درصد به اهداف خود متعهد هستند و آن ها را محقق می کنند. خیلی ها فکر می کنند تنها کافی است لیستی از آرزوها تهیه کنید و منتظر بمانید تا آن ها خود به خود یکی پس از دیگری برآورده شوند. آن ها می خواهند یک روز صبح از خواب بیدار شوند و اهداف خود را تحقق یافته ببینند. بله، تهیه لیستی از اهداف و خواسته ها کار خوبی است، اما شما برای دستیابی به هر کدام از اهدافی که در
لیست تان قرار دارد، باید خودتان را متعهد کنید.
هدف ما در این 6 گام موفقیت این است، که شما بین آن 1 درصد قرار گیرید. یعنی نه تنها اهداف خود را به صورت اصولی تعیین کنید، بلکه می خواهیم این اهداف به واقعیت زندگی تان تبدیل شوند. پیروی از این گام ها را به شما پیشنهاد می کند تا برای همیشه بدانید واقعا از زندگی چه می خواهید؟ و در راستای اهداف بزرگ تان گام های کوچک برداشته و در نهایتا گام به گام به موفقیت های بزرگ برسید.

واقعا هدف گذاری چیست؟ چگونه می توانیم با هدف گذاری ذهن مان را بهتر مدیریت کنیم؟
سپس می گوییم اهداف خود را در 4 قسمت؛
سلامتی
روابط
پول و ثروت
کسب و کار
تقسیم بندی کنید و در آخر
عمل به اهداف و دنبال چراهایی می گردیم که باعث شود شما، رو به جلو حرکت کنید.
اهمیت هدف گذاری و اصول صحیح هدف گذاری:
چرا هدف گذاری مهم است؟

دلیل اصلی این است که شما تنها متوجه چیزهایی می شوید که به دنبال آن ها هستید. اگر ندانید چه می خواهید، شک نداشته نباشید که به چیز زیادی هم دست نمی یابید. این موضوع در واقع مربوط به نحوه کارکرد مغز است. مغز ما تمایل دارد دنیای بیرون را با دنیای درون تطابق دهد. بنابراین زمانی که هدفی را برای خود مشخص می کنید، در حقیقت در حال دستور دادن به مغزتان هستید که چیزهایی را پیدا کند که خواهان آن ها هستید.
شما باید بدانید چه می خواهید و به کجا می خواهید بروید. باید رویاها و اهداف خود را مکتوب کرده باشید. با بررسی زندگی افراد فوق موفق، چیزی مشترک را بین تمام آن ها مشاهده می کنیم:
آن ها تصویر ذهنی بسیار شفافی برای آینده خود دارند.
شما باید تصویر ذهنی واضحی از آینده خود داشته باشید. شما باید دورنمایی شفاف داشته باشید. تنها در این صورت است که بدون هیچ انحرافی و با آخرین سرعت به اهداف خود دست می یابید. اغلب مردم تمام توجه شان به شرایط فعلی شان است و هیچ دورنما و تصویر ذهنی برای آینده خود ندارند. این افراد به دلیل نداشتن یک هدف واضح، مدام کارهای مختلفی را امتحان می کنند و در هیچ کدام از آن ها ثبات و پایداری ندارند.
برای فهم بیشتر این موضوع، فرض کنید کشتی بدون سکانی داریم. این کشتی همراه با جریان آب حرکت می کند و به سنگ ها و صخره ها برخورد می کند و در نهایت سرگردان وسط اقیانوس غرق می شود. اما داشتن یک هدف و تصویر ذهنی واضح از آینده تان، شما را همانند یک قایق تندرو می کند که هیچ موجی قادر به منحرف کردن آن نیست. این قایق با آخرین سرعت پیش می رود و در کم ترین زمان ممکن به هدف می رسد.

وقتی اهداف تان به وضوح مشخص باشد،
شما اطلاعات کافی را به مغزتان می دهید. حال دیگر گویی چشم ها و گوش هایی جدید دارید. دیگر به اتفاقات، مکالمات و ایده هایی که اطراف شما در جریان هستند. بیشتر توجه می کنید. شما اهداف را به وضوح در ذهن تان تصویرسازی کرده اید و کار مغز این است که دنیای بیرون را با دنیای درون شما مطابقت دهد. هنگامی که اهداف تان به وضوح مشخص باشد. از این که ایده ها، فرصت ها و افراد مناسبی در زندگی شما وارد می شوند، تعجب می کنید.
ناپلئون هیل می گوید:

اگر چیزی را به وضوح تصور کنی، به آن باور داشته باشی و با اشتیاقی سوزان برای تحقق آن تلاش کنی، تحقق آن چیز در زندگی تان اجتناب ناپذیر خواهد بود.

اهداف واضح، مانند آهنربا عمل می کنند. آن ها شما را در جهت خود جذب می کنند. هر چه سخت تر برای رسیدن به آن ها تلاش کنید، قدرت جذب آن ها بیشتر می شود.
همان طور که در ابتدا توضیح دادیم، اکثریت جامعه هیچ هدف واضح و شفافی ندارند. آن ها حتی یک بار هم حاضر نشده اند، قلم و کاغذی در دست بگیرند و اهداف 5 سال آینده خود را بنویسند. آن ها ترجیح می دهند روزها را یکی پس از دیگری بگذرانند.

جیم ران درباره این افراد می گوید:

مردی می گوید: من جایی کار می کنم که بعد از اتمام کار، دیروقت به منزل می رسم. باید چیزی برای خوردن داشته باشم، کمی تلویزیون تماشا کنم تا آرام شوم و به رختخواب بروم. نمی توانم تا نصفه شب بیدار بمانم و برنامه ریزی کنم و برنامه ریزی کنم و برنامه ریزی کنم.
و این گفته های مردی است که از پرداخت هزینه های ماشین خود عقب افتاده است. او یک کارگر خوب، یک کارگر سخت کوش و یک کارگر صادق است. اما دوستان، من دریافته ام که شما می توانید صادق باشید و تمام زندگی تان سخت کار کنید، اما در نهایت ورشکسته و خجالت زده شوید. باید بهتر از یک کارگر خوب باشید. شما باید یک هدف گذار خوب باشید. چه بخواهید و چه نخواهید، شما در حال حاضر، یکی از بازیکنان در بازی زندگی هستید و باور کنید اگر اهدافی نداشته باشید که برای شان تلاش کنید، این بازی زندگی بسیار هیجان انگیز نخواهد بود.
همان طور که جیم ران به ما گوشزد کرده است، تنها کافی نیست که فردی سخت کوش و صادق باشیم، بلکه باید یک هدف گذار خوب نیز باشیم. جیم ران یکی از مهم ترین اصل برای دستیابی به موفقیت را هدف گذاری می داند. او در کتاب هفت اصل دستیابی به ثروت و کامیابی، اصل اول برای دستیابی به ثروت و کامیابی را، آزاد کردن نیروی اهداف مطرح کرده است. او می گوید:

هدف گذاری بیشتر از همه چیزهایی که من از آن روزهای اول یاد گرفته ام، تاثیر عمیق تری بر زندگی من داشته است. تمام جنبه های وجود من، دستاوردهای من،درآمد من، موجودی حساب من، شیوه زندگی من، بخشش های من و حتی شخصیت من برای بهتر شدن تغییر کردند.

یک روز صبح، دو هفته بعد از شروع کار برای آقای شف، داشتیم با هم صبحانه می خوردیم. داشتم خوردن تخم مرغ ها را تمام می کردم که آقای شف گفت:
جیم، بیا نگاهی به لیست اهدافت کنیم. می خواهم آن ها را بررسی و در موردشان بحث کنیم.
شاید این بهترین کمکی است که در حال حاضر می توانم بهت بکنم.
من پاسخ دادم: ولی لیست اهدافی همراهم نیست.
خب، لیست اهدافت توی اتومیبل هست یا جایی در خانه ات؟
نه آقا، من هیچ لیستی از اهدافم ندارم.
آقای شف آهی کشید و گفت: خب، مرد جوان، به نظر می رسد این جاست که باید دست به کار شویم.
سپس، او مستقیم به چشمانم نگاه کرد و گفت:
اگر لیستی از اهداف خود نداشته باشی، می توانم حدس بزنم که موجودی حسابت کم تر از چند صد دلار است.
حق با او بود و این واقعا توجه من را به خود جلب کرد.
من شگفت زده شده بودم و از او پرسیدم؛ منظور شما این است که اگر لیستی از اهدافم داشتم، موجودی حساب من تفاوت می کرد؟
او گفت: به شدت.
من از آن روز جویای هنر و دانش هدف گذاری شدم.
دو راه برای مواجه با آینده وجود دارد، شما می توانید با پیش بینی آینده با آن روبرو شوید و یا می توانید هراس مواجه با آن را داشته باشید. حدس می زنید که چه تعداد از افراد بیم مواجه با آینده را دارند؟ درست حدس زدید، بیشتر افراد.
شما این افراد را دیده اید، همیشه نگران، نگران و نگران هستند. چرا این افراد این قدر نگران هستند؟ زیرا آن ها وقتی را صرف طراحی آینده خود نکرده اند. از سوی دیگر، افرادی که با پیش بینی آینده با آن روبرو می شوند، آینده ای را برنامه ریزی کرده اند که ارزش هیجان زده شدن را دارد.
آن ها می توانند آینده را در چشم ذهن خود؛ ببینند واین آینده در نظر آن ها فوق العاده است. این آینده تصورات آن ها را در برمی گیرد و به شدت آن ها را جذب می کند.

ریک وارن، نویسنده کتاب زندگی هدفمند، درباره ی بحرانی که در تعیین هدف زندگی، بدنبال موفقیت خیره کننده کتابش، با آن مواجه شد، صحبت می کند. وی درباره عقیده اش توضیح می دهد که هدف خدا این است که هرکدام از ما از استعدادها و توانایی هایمان برای انجام کارهای خوب بهره بریم.
دو راه برای مواجه با آینده وجود دارد، شما می توانید با پیش بینی آینده با آن روبرو شوید و یا می توانید هراس مواجه با آن را داشته باشید. حدس می زنید که چه تعداد از افراد بیم مواجه با آینده را دارند؟ درست حدس زدید، بیشتر افراد.
شما این افراد را دیده اید، همیشه نگران، نگران و نگران هستند. چرا این افراد این قدر نگران هستند؟ زیرا آن ها وقتی را صرف طراحی آینده خود نکرده اند. از سوی دیگر، افرادی که با پیش بینی آینده با آن روبرو می شوند، آینده ای را برنامه ریزی کرده اند که ارزش هیجان زده شدن را دارد.
آن ها می توانند آینده را در چشم ذهن خود؛ ببینند واین آینده در نظر آن ها فوق العاده است. این آینده تصورات آن ها را در برمی گیرد و به شدت آن ها را جذب می کند.

ریک وارن، نویسنده کتاب زندگی هدفمند، درباره ی بحرانی که در تعیین هدف زندگی، بدنبال موفقیت خیره کننده کتابش، با آن مواجه شد، صحبت می کند. وی درباره عقیده اش توضیح می دهد که هدف خدا این است که هرکدام از ما از استعدادها و توانایی هایمان برای انجام کارهای خوب بهره بریم.
این گفته آنتونی رابینز را در هنگام اهداف بلند مدت و کوتاه مدت به یاد داشته باشید:

یکی از دلایل ناکامی و سرخوردگی افراد این است که اهداف یک ساله خود را بسیار دست بالا می گیرند و اهداف ده ساله خود را بسیار دست پایین می گیرند.

طبق این گفته آنتونی رابینز، اکثر افراد به اهداف بزرگی که می توانند طی ده سال به آن ها دست پیدا کنند، باور ندارند. اگر در حال حاضر از تناسب اندام خوبی برخوردار نباشید، باور ندارند که طی 10 سال آینده به اندامی ایده آل دست پیدا کنند. اگر از لحاظ مالی در شرایط نامساعد باشند، باور ندارند که می توانند با برنامه ریزی مالی و بالا بردن هوش مالی شان، طی 10 سال آینده به استقلال و رفاه مالی دست یابند.اگر در حال حاضر در آپارتمانی کوچک زندگی می کنند، نمی توانند باور کنند که می توانند طی 10 سال آینده خانه رویایی خود را خریداری کنند. اگر در حال حاضر هیچ تحصیلات دانشگاهی ندارند، نمی توانند باور کنند که با سعی و تلاش می توانند طی 10 سال آینده در رشته ای متخصص شوند. اگر در حال حاضر یک مبتدی در حوزه کاری شان هستند، نمی توانند باور کنند که طی 10 سال، با تلاش و پشتکار می توانند به یکی از سرشناس ترین افراد حوزه کاری شان تبدیل شوند. بنابراین این گفته آنتونی رابینز را همواره به یاد داشته باشید و برای اهداف بلند مدت خودتان هیچ محدودیتی قائل نشوید.

تعیین اهداف بلند مدت بخش مهمی از فرآیند هدف گذاری شما را تشکیل می دهد، زیرا اهداف یک ساله شما در راستای تحقق همین اهداف بلند مدت خواهند بود. در هنگام هدف گذاری بلند مدت همواره 3 نکته زیر را رعایت کنید.

1. از حقیقت فعلی خود صرف نظر کنید.
در هنگام تعیین اهداف بلند مدت، حقیقت فعلی خود را نادیده بگیرید و کمی نقش بازی کنید. از خودتان بپرسید، اگر مهارت ها و امکانات لازم را داشتید، دوست داشتید چه کاری انجام دهید؟ چه کارهای ناتمامی را به اتمام می رساندید؟ صرف نظر از محدودیت های فعلی هر آن چه را که خواستار آن هستید، بنویسید. افکار و خواسته های خود را مورد قضاوت قرار ندهید. پرنده اندیشه خود را رها کنید. فرض کنید هیچ محدودیتی ندارید. تمامی خواسته ها و آرزوهای خود را بنویسید. ممکن است شرایط مالی، فعلی شما جالب نباشد و بدهی های زیادی داشته باشد. این شرایط نامناسب نباید باعث شود اهداف 10 سال آینده خود را محدود کنید. 10 سال زمان زیادی خواهد بود و شما تغییرات بسیار زیادی را می توانید ایجاد کنید. در هنگام تعیین اهداف بلند مدت این سوال را از خود بپرسید که اگر از لحاظ منابع مالی و غیرمالی محدودیتی نداشتم، چه شغلی را انتخاب می کردم؟ چه مهارتی را یاد می گرفتم؟ در چه نوع منزلی زندگی می کردم؟ چه خودرویی را سوار می شدم؟

2. رویای بزرگ در سر بپروانید.
در هنگام تعیین اهداف بلند مدت، این اجازه را به خود بدهید که خواسته ها و رویاهای بزرگ داشته باشید. به خودتان اجازه ریسک کردن بدهید. اگر به شما تضمین می کردند که حتما موفق می شوید، به دنبال کدام یک از اهداف تان
می رفتید؟ اگر می خواستید ویژگی های دلخواه خود را بیان کنید، چه چیزهایی را بیان می کردید؟ چه رویاهایی دارید که هیچ کس به غیر از خودتان از آن باخبر نیست؟ خواستار انجام چه کارهایی هستید، اما از انجام دادن آن ها می ترسید؟ یادتان باشید اگر رویاهای بزرگی نداشته باشید، هرگز نخواهد توانست به نتایجی بزرگ دست یابید. جاه طلب باشید و اهدافی را انتخاب کنید که واقعا خواهان آن هستید. از طرفی نگران چگونگی دستیابی به آن ها نباشید. 10 سال زمان زیادی است و بدون شک در این زمان نسبتا طولانی به چگونگی دستیابی به اهداف بزرگ پی خواهید برد.

3. اهدافی را بنویسید که خواسته قلبی شما هستند.
اکثر مردم اهدافی را انتخاب می کنند که فکر می کنند مجبور هستند به آن ها دست یابند و اصلا به خواسته قلبی خود کاری ندارند. هرگز اجازه ندهید اهداف شما از جانب خانواده، همکاران و دوستان شما، به شما تحمیل شود. اگر اهداف شما خواسته های قلب شما نباشند. هرگز آن بخش نادیدنی وجودتان برای دستیابی به اهداف تان به شما کمک نمی کند.

تعیین اهداف کوتاه مدت:
این اهداف گرچه ساده تر از اهداف بلند مدت هستند، اما از اهمیت یکسانی برخورد دارند. یک کاپیتان کشتی ممکن است هدف بلند مدت خود را رسیدن به مقصد نهایی تعیین کند و در عین حال در امتداد این مسیر اهداف کوتاه مدت زیادی هستند که برای سفری دریایی موفقیت آمیز ضروری هستند. حالا، دقیقا مشابه با مورد سفر دریایی، اهداف کوتاه مدت شما باید به دستاوردهای بلند مدت تان مرتبط باشد.

جیم ران اهداف کوتاه مدت را با عنوان “سازندگان اعتماد به نفس” می نامد. زیرا تحقق آن ها در ادامه راه به شما اعتماد به نفس می دهد. بنابراین زمانی که سخت و تا دیر وقت تلاش می کنید و یک وظیفه کوتاه مدت را انجام می دهید، می توانید از ” پیروزی ” خود لذت ببرید و برای ادامه سفر خود دوباره الهام بگیرید.
اهداف کوتاه مدت باید همواره زیر مجموعه ای از اهداف بلند مدت باشند. آن جوان 18 ساله ای را که قصد پزشک شدن داشت، به یاد آورید. هدف بلند مدت او پزشکی طی 10 سال آینده بود و هدف کوتاه او این بود که طی یک سال آینده برای آزمون به دانشگاه پزشکی سخت مطالعه کند. همان طور که می بینید، هدف کوتاه مدت او زیر مجموعه هدف بلند مدت اوست.
فرض کنید در حال حاضر در یک آپارتمان کوچک اجاره نشین هستید. از طرفی یکی از رویاهای شما خرید یک منزلی ویلایی چند هزار متری است. با توجه به شرایط فعلی شما دستیابی به این رویا را باید در بین اهداف بلند مدت قرار داد و فعلا برای یک سال آینده تان، هدف کوتاه مدتی تعیین کنید که زیر مجموعه این هدف بزرگ باشد. هدف کوتاه مدت شما می تواند خرید یک آپارتمان متوسط باشد.
در هنگام تعیین اهداف کوتاه مدت، نمی گوییم که بسیار محتاط باشید، اما این گفته آنتونی رابینز را در هنگام تعیین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت دوباره به خودتان یادآوری کنید:
یکی از دلایل ناکامی و سرخوردگی افراد این است که اهداف یک ساله خود را بسیار دست بالا می گیرند و اهداف ده ساله خود را بسیار دست پایین می گیرند.
بر طبق این گفته آنتونی رابینز افراد به گونه ای اهداف یک ساله خود را می نویسند، گویی می خواهند لیست آرزوهای خود را تهیه کنند، آن ها بسیار اهداف سطح بالایی را برای اهداف یک ساله خود تعیین می کنند. یک سال زمان آن چنان زیادی نیست که شما بتوانید به شغل ایده آل و خانه و خودروی رویایی خود دست یابید. درهنگام تعیین اهداف یک ساله، باید کمی با دقت بیشتری اهداف را تعیین کنید. اهدافی را تعیین کنید که بتوانید در یک بازه یک ساله، آن هارا محقق کنید. اگر در حال حاضر هیچ درآمدی ندارید، هرگز درآمد ماهیانه 100 میلیون تومان را برای یک سال آینده تان تعیین نکنید. بله، درآمد ماهیانه 100 میلیون تومان غیرممکن نیست، اما نه برای شخصی که در حال حاضر درآمدش صفر است. درآمد ماهیانه 100 میلیون تومان باید برای این شخص هدفی بلند مدت باشد و برای هدف مالی یک سال آینده اش درآمدی بین 1 تا 5 میلیون تومان را تعیین کند. همین شخص می تواند در سال بعد، بر اساس تجربه و تخصصی که طی این یک سال به دست آورده است، تا مرز ماهیانه 20 میلیون تومان برای خود هدف گذاری کند و به همین نحو سال های بعد هدف خود را بالا ببرد تا در نهایت به آن هدف نهایی یعنی درآمد ماهیانه 100 میلیون تومان دست یابد.
همواره قدرت ” اثر مرکب ” را به یاد داشته باشید. همیشه در ابتدای مسیر، پیشرفت شما کند است، اما به مرور زمان با افزایش تجربه، تخصص، مهارت و رشد شخصی پیشرفت شما سرعت می گیرد. بنابراین گفته آنتونی رابینز را جدی بگیرد و اهداف کوتاه مدت خود را زیاد دست بالا نگیرید، در غیر این صورت، چیزی جز ناکامی و ناامیدی در پایان سال آینده به دست نخواهید آورد.

 

در هنگام هدف گذاری اهداف یک ساله، 3 نکته زیر را حتما رعایت کنید:

واضح و مشخص:
در هنگام تعیین اهداف کوتاه مدت، باید اهداف تان را به وضوح مشخص باشد. باید بدانید دقیقا چه می خواهید. این که بگویید، من می خواهم تا پایان سال پولدار شوم؟هیچ کمکی به شما نمی کند. باید بگویید، دقیقا می خواهید تا پایان سال چقدر درآمد داشته باشید. مثلا می خواهم تا پایان سال چقدر درآمد داشته باشید. مثلا می خواهم تا پایان سال 100 میلیون تومان درآمد داشته باشم. به همین شکل برای اهداف دیگرتان باید وضوح داشته باشید. مثلا تا پایان سال می خواهم 10 کیلوگرم وزن کم کنم.
اولین ویژگی که اهداف شما باید داشته باشند. این است که باید واضح و شفاف باشند. به طور مثال، اهدافی مانند خلاص شدن از شر بدهی، اهداف واضحی نیستند. در عوض باید بگوییم، می خواهم 20 میلیون تومان را تا تاریخ …… تسویه کنم.

قابل دستیابی باشند:
برای تعیین اهداف بلند مدت، گفتیم که بدون در نظر گرفتن هیچ محدودیتی، خواسته های خود را بنویسید. اما حالا وقت این رسیده است که کمی سنجیده تر اهداف خود را تعیین کنید. یک ساله نمی توانید به یک مولتی میلیونر تبدیل شوید. یک ساله نمی توانید فقر را از جامعه خود ریشه کن کنید. می توانید برای بلند مدت رویاهای بزرگ در سر بپرورانید، اما باید یادتان باشد برای رسیدن به آن رویای بزرگ، باید سالیان سال زمان صرف کنید و به ده ها دستاورد کوچک و بزرگ دست یابید تا در نهایت رویای بزرگ شما محقق شود. به دنبال معجزه نباشید. برای اهداف بلند مدت رویاهای بزرگ در سر بپروارنید، اما برای اهداف کوتاه مدت، اهداف خود را طوری طراحی کنید تا بتوانید در مدت زمانی یک سال به آن ها دست یابید.

دارای بازه زمانی:
این ویژگی ای است که برای اهداف بلند مدت لازم نیست رعایت شود، اما اهداف کوتاه مدت باید بازه زمانی داشته باشند.

بسیار خوب، هر آن چه را که باید درباره تعیین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت می دانستید، مطرح کردیم. این مقاله را دوباره مرور کنید و نکات مهم آن را یادداشت کنید و به خاطر بسپارید.

در ادامه ابتدا تعهد نامه زیر را بخوانید و آن را برای خود نوشته و امضا کنید:
بهتر است برای خود یک دفتر هدف گذاری تدارک ببینید تا اهداف خود را یک جا مکتوب داشته باشید.

تعهدنامه
اینجانب ………………………………………از این لحظه به بعد خود را متعهد می کنم که هیچ چیز نتواند جلوی پشتکار مرا بگیرد. دیگراجازه نمی دهم فرصت ها را از دست بدهم و استعدادهای درونی ام خاموش بمانند. هرگز از رویاها و اهدافی که می توانند زندگی خودم و خانواده ام را تغییر بدهند، دست نمی کشم. من متعهد شده ام که تمام مراحل این مقاله و مقالات بعدی را انجام دهم تا بتوانم این سال را به بهترین سال زندگی خود تبدیل کنم.

تاریخ
امضاء

سخن پایانی:

هنگامی که رویای خود را می‌نویسیم، به هدف تبدیل می‌شود. هنگامی که هدف خود را به گام‌های کوچک تقسیم می‌کنیم، به برنامه تبدیل می‌شود. و هنگامی که متعهد به اجرای برنامه می‌شویم، رویای ما به واقعیت تبدیل خواهد شد.

 

صادقانه جواب دهید:

” اگر همه انسان ها عینا مانند من بودند، جهانی که در آن زندگی می کنیم چه نوع جهانی می شد؟ “

منبع:

https://aigitali.com/targeting/



:: بازدید از این مطلب : 68
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz


نکات کلیدی کتاب Order From Chaos اثر لیز دونپورت
سازماندهی شخصی و شغلی در شش قدم ساده
چرا سازماندهی اهمیت دارد؟
بطور متوسط هر فرد شاغل، 150 ساعت در سال را با گشتن به دنبال وسایلش تلف می کند. اگر منظم باشید می توانید کارهای بیشتری انجام دهید، به مسافرت های طولانی تر بروید، محل کار خود را خلوت و تمیز نگه دارید و همچنین ذهن خود را از شلوغی برهانید. در این روش شش مرحله ای از اتاق خلبان الهام می گیریم.

مرحله اول: اتاق خلبان
فرض کنید محیط کار شما اتاق خلبان است. فضایی به وجود آورید که فقط لوازم ضروری که در هنگام کار به آنها نیاز دارید آنجا باشند.

مرحله دوم: کنترل ترافیک هوایی
دفتری را انتخاب کرده و آنرا کنترل ترافیک هوایی بنامید. تنها از یک صفحه رادار برای پیگیری قرارهای روزانه، کارهایی که باید انجام شوند و یادداشت های مهم استفاده کنید. اگر از تقویم های متعدد استفاده می کنید به احتمال زیاد، مواردی را فراموش خواهید کرد، زیرا هر بار باید به چند جا مراجعه کنید تا ببینید برنامه شما چیست.

مرحله سوم: پرونده های معلق
برای رهایی از شلوغی از این ایده بی نظیر استفاده کنید. کاغذهایی که نیاز به اقدام دارند ولی محلی برایشان درنظر گرفته نشده را پس از ثبت در دفتر کنترل ترافیک، در “پوشه پرونده های معلق” قرار دهید. بدین ترتیب آن کاغذ در مکان خود قرار گرفته و در عین حال به فراموشی سپرده نخواهد شد.

مرحله چهارم: تصمیم گیری
عامل اصلی بخش اعظم شلوغی که در اطرافمان وجود دارد، مواردی هستند که در مورد آنها تصمیمات لازم گرفته نشده است. آیا آن را نگه داریم یا دور بیندازیم؟ تصمیمات نباید بیش از 30 ثانیه طول بکشند.

مرحله پنجم: همواره اولویت بندی کنید
تنها 15 درصد وقفه های روزانه ارزش توجه کردن دارند. بیاموزید که اغلب “نه” بگویید.

مرحله ششم: روز خود را برنامه ریزی کنید. در پایان روز، محیط کار خود را تمیز کنید
منظور از برنامه ریزی روزانه آن است که ابتدای روز صفحه رادار را بررسی کنید. در انتهای روز کارهای انجام شده را مرور کنید. برای کارهای انجام نشده برنامه ریزی مجدد کنید. پاکسازی در انتهای روز، به شما احساس پایانی خوب را خواهد داد و پاکسازی هفتگی، ماهانه و سالانه را آسان تر خواهد ساخت.

آنچه در این چکیده می آموزید:
1. چگونه روز خود را برنامه ریزی کنید؟
2. چگونه میز خود را برای کارها برنامه ریزی کنید؟
3. چگونه از کارتان مثل یک خلبان لذت ببرید و در تمام طول پرواز حواس تان به کارهای مهم باشد؟
4. چگونه کارهایتان را به اتمام برسانید و از تمام شدن آن ها لذت ببرید؟

لیز دونپورت نویسنده کتاب، سیستمی آسان برای نظم و ترتیب دادن کارها و سازماندهی، ارائه می دهد. اگر در زمان های مقرر پروژه هایتان را تمام نمی کنید، فراموش می کنید به تماس های تلفنی جواب دهید و کاغذها را گم می کنید، با دنبال کردن این شش مرحله می توانید تبدیل به شخصی منظم و منضبط شوید. آیجیتالی پیروی از این قدم ها را به شما پیشنهاد می کند تا برای همیشه یک نظم ایده آل برای خود و کسب و کارتان داشته باشید.

آماده سازی محیط فیزیکی
بوجود آوردن فضای خالی
منظور از جای خالی، به وجود آوردن مقداری فضای خالی در کشوها، قفسه های کتاب، قفسه ها و کمدها است. افراد وقتی پر کردن را متوقف می کنند که فضا کاملا پر شده است. سپس توده ای از وسایل روی میز کار انباشته می شوند و قبل از آنکه به خود بیایید، روی میز کار خروارها کاغذ و وسایل دیگر انباشته شده اند.

قوانین ایجاد فضای خالی
• در شلوغی سردرگم نشوید. تمام کالاهای قدیمی را بسته بندی کرده و در جایی دور از دید قرار دهید.
• این اقلام را تهیه کنید: جعبه های ذخیره سازی وسایل و جعبه های پلاستیکی دارای سرپوش.
• این جعبه ها را درست کنید: بر یکی از آنها بنویسید “کارهای فوری“، دیگری “کارهایی که بعدا باید انجام شوند” و بر سومی بنویسید “بایگانی“.
• هر کاغذی که داخل بایگانی می رود باید بر رویش نوشت های با حروف بزرگ و خوانا باشد تا بعدها به سرعت پیدا شود.
• اقلام مشابه را در یک گروه قرار دهید: فرم های مالیاتی و اسناد حقوقی، یادداشت ها، فایل های مشتریان قدیمی.
• 95 درصد وسایل کهنه را دور بریزید. در حقیقت بسیاری از چیزهایی که در شش ماه اخیر نگه داشته اید، ممکن است بی مصرف باشند. تنها اسناد قانونی و مهم را نگه دارید.

با قدیمی ترین‌ها شروع کنید
پاکسازی را از قدیمی ترین اشیای میز کار شروع کرده و به سمت جدیدترین ها پیش بروید. ابتدا به دنبال ترسناک ترین قفسه بروید. سپس سراغ میز کارتان بروید.

قفسه
تمام وسایل را تخلیه کرده و سپس آنها را طبقه بندی کنید.

جعبه ها را نام گذاری کنید
کاغذهای غیرضروری دفتر کارتان را به داخل جعبه منتقل کنید. روی جعبه بنویسید “کاغذهای یادداشت” و بعدا تصمیم بگیرید که محتویات آنرا دور بریزید، بازیافت کنید و یا نگه دارید. اقلام کم مصرف را تا حد ممکن از دید دور کنید. تا آنجا که می توانید اطراف خود را خلوت کنید.

قفسه های کتاب
قفسه ها را خالی کرده و آنها را طبقه بندی کنید. تصمیم بگیرید که کدام ها را دور ریخته و کدام ها را نگه دارید. فقط به نگهداری فهرست مشاغل و کتاب های مرجع مهم بسنده کنید.

فایل کابینت ها
اگر سیستم نگهداری پروندهای دارید که به راحتی می توانید پرونده های مورد نظر را بیابید، به آنها دست نزنید. پرونده ها را بر اساس حروف الفبا نگهداری نکنید. زیرا در صورت از یاد بردن اسامی، راهی برای یافتن پرونده ها نخواهید داشت. از سیستم کلی تری استفاده کنید.

به دسته های مهم یک کشو نام هایی اختصاص دهید. کشوهایی با نام های “مشتریان“، “پروژه ها“، “اطلاعات مرجع” و “قراردادها” داشته باشید. هیچ گاه از کشویی به نام “متفرقه” استفاده نکنید. در هر کشو گروه ها را بزرگتر سازید.
قانون سرانگشتی آن است که اگر گروهی شامل کمتر از 20 قطعه کاغذ است، آن گروه خیلی خاص است. آنرا در گروهی دیگر تلفیق کنید. به جای پرسیدن اینکه چگونه آنرا بایگانی کنم، بپرسید چگونه از آن استفاده خواهم کرد.

رسید تمامی پرداخت ها را می توان در 12 پوشه بایگانی کرد. برای هر ماه یک پوشه در نظر بگیرید. وقتی قبض را پرداخت کردید، آنرا در پرونده ماه مربوطه قرار دهید. حال فرقی نمی کند که قبض مربوط به تلفن، کارت اعتباری یا بنزین باشد.

کد رنگی
می توانید برای هر گروه یک رنگ انتخاب کنید. مثال مشتریان قرمز باشند. مدیریت آبی و هزینه ها سبز. برای این کار می توانید از ماژیک های رنگی استفاده کنید تا نیازی به برچسب های با رنگ های متفاوت نباشد. لازم نیست پوشه هایی با ده ها رنگ مختلف بخرید.

فایل های کامپیوتری
فایل های کامپیوتری دقیقا همانند سیستم های کاغذی مدیریت می شوند. با فولدرهای داخل کامپیوتر مانند فایل کابینت فیزیکی برخورد کنید. وقتی فایل جدیدی می سازید آنرا با سیستم جدید خود ذخیره کنید. فایل های قدیمی را پاک کنید. فولدرهایی با نام های بایگانی، مشتریان، کارمندان و … بسازید. در هر فولدر، در صورت لزوم فولدرهای دیگری قرار دهید.

جعبه های اطراف و زیر میز کار
95 درصد وسایل زیر میز شما، بی مصرف هستند. کل محتویات کشوها را خالی کنید. سپس اقلامی که باارزش هستند را به کشو برگردانید. به یاد داشته باشید که اقلام مشابه را در یک جا قرار دهید.
داشتن یک کشوی شخصی می تواند بسیار مفید باشد. در آنجا می توانید کیف پول، برس مو و شیرینی خود را قرار دهید. حال نگاهی به محل کار خود بیندازید و ببینید که چگونه کم کم از شر شلوغی و بی نظمی خلاص می شوید. تا اینجا باید به شما احساس سبکی دست داده باشد. حس جدید سبکی فیزیکی و احساسی خود را جشن بگیرید.

مرحله اول: اتاق خلبان
قوانین آغاز کار
هر چیزی که کاربرد روزانه دارد باید در دسترس دست باشد.
هر چیزی که کاربرد هفتگی دارد باید در دسترس باشد.
هرچیزی که کاربرد ماهانه دارد باید در دفتر کار باشد.
هر چیزی که کاربردی کمتر دارد نباید در دفتر کار باشد.

وقفه های کاری
وقتی یک لحظه میزکار را ترک می کنیم، معمولا بیست دقیقه طول می کشد تا مجددا به میز کارمان برگردیم. در یک شرکت معمولی، به خودتان به بهانه هایی مانند صرف قهوه، رفتن به دستشویی و کشیدن سیگار وقفه می دهید. اگر در خانه کار می کنید، فرصت های بیشتری برای تلف کردن وقت دارید: آب دادن گل ها، بردن سگ به پیاده روی.
همچنین شاید فراموش کنید که چرا میز کار خود را ترک کردید. برای آوردن قیچی، مهر یا موارد دیگر. برای همین است که باید تمامی وسایل لازم در دسترس باشند تا در کار وقفه ایجاد نشود. کاری کنید که نیازی به بلند شدن برای آوردن وسایل نباشد.

پیکربندی شرکت
در مطالعات انجام شده برای یافتن محیط کار با بازده بالا، چهار مورد زیر به دست آمدند:
• حداقل فضای اتاق ها 3 متر در 3 متر باشد.
• دری که بتوان آن را بست.
• تلفنی که بتوان آن را قطع کرد.
• حداقل یک مترمربع فضای خالی روی میز کار (یعنی فضایی علاوه بر کامپیوتر، تلفن یا چراغ مطالعه)

موثرترین پیکربندی میز کار U شکل است. در ته آن کامپیوتر را قرار دهید. یک طرف میز را برای کارهای پروژه ای اختصاص دهید که حدود یک ساعت طول می کشد. طرف دیگر میز را به وقفه هایی اختصاص دهید که انجام آنها تنها چند دقیقه طول می کشد، مانند فکس کردن نامه، پر کردن فرم و باز کردن ایمیل. اگر نمی توانید میز کار U شکل تهیه کنید، گزینه بعدی میز L شکل است. در این پیکر بندی کامپیوتر در تقاطع در بازو قرار می گیرد. سومین گزینه دو میز موازی در دو طرفتان است. کم بازده ترین میز، میز خطی یا معمولی است.

فضای آزاد میزکار
تکه کاغذهای یادآور را به حداقل تعداد ممکن برسانید. برای کار نیاز به فضای کافی دارید.

وقفه ها و تمرکز: پیشنهاداتی برای بهبود بهره وری درب اتاق را بسته و تلفن را قطع کنید. مطالعات نشان می دهند پروژه ای که به یک ساعت کار بدون وقفه نیاز دارد، اگر با چند وقفه انجام شود چهار ساعت به طول می انجامد.
یک در مجازی بسازید. در محل ورودی اتاق، علامت “مزاحم نشوید” نصب کنید تا همکاران به وقت شما احترام بگذارند.

تماس های تلفنی را به شخص دیگری هدایت کنید و یا سیم تلفن را قطع کنید. از پیام صوتی یا منشی تلفنی استفاده کنید.
کارهای پروژه ای را در فضایی آرام تر مانند اتاق کنفرانس، شرکت خالی یا در خانه انجام دهید. اگر اجازه استفاده از هدفون را دارید، سی دی بگذارید و امواجی پخش کنید تا صداهای اطراف را نشنوید و تمرکزتان بیشتر شود.

چهار وسیله ضروری برای اتاق خلبان
پرونده میزکار
جعبه ورودی ها
جعبه خواندنی ها
جعبه بایگانی کردنی ها

در پرونده میزکار، اسنادی را قرار دهید که هر روز کاربرد دارند. این ها پرونده هایی هستند که در حال حاضر بر آنها کار می کنید، مشتریانی که در تماس هستید، منابعی که روزانه به آنها مراجعه می کنید و کارهای تکراری که هر روز انجام می دهید، مانند فکس و ایمیل. بنابراین اطلاعات پروژه ها و مشتریان فعلی، فعالیت هایی که روزانه تکرار می شوند، مراجعی که روزانه استفاده می شوند و کاغذهای فکس در این پوشه قرار می گیرند.

جعبه ورودی ها
هر چیز جدیدی وارد جعبه ورودی ها می شود. برای جعبه ورودی ها دو قانون وجود دارند.

1 .روزانه حداقل یک ساعت از وقت خود را به اطلاعات جدیدی که دریافت می کنید اختصاص دهید.
ورودی های مجازی را نیز فراموش نکنید، مواردی مانند ایمیل، فکس ، پیام های صوتی، پیام های ضبط شده تلفن و …
کار رسیدگی به ورودی ها را زمانی انجام دهید که از لحاظ ذهنی کاملا هوشیار و سریع هستید. بعضی از افراد در اوایل صبح در این وضعیت هستند و دیگران در انتهای شب. این کار را به روال روزانه تبدیل کنید.
2 .وقتی چیزی را از جعبه خارج می کنید، باید آنرا به جایی دیگر منتقل کنید. تمام جعبه ورودی ها، باید روزانه بطور کامل تخلیه شود.

جعبه خواندنی ها
ما به ندرت سراغ مطالب خواندنی می رویم که آنها را برای مطالعه کنار گذاشته ایم. چگونه خواندنی ها را تصفیه کنیم؟ جعبه خواندنی ها را خالی کرده و سپس سه تا پنج مورد خواندنی را انتخاب کرده و به جعبه برگردانید. بقیه محتویات جعبه را دور بریزید.
هرچه محتویات جعبه های ورودی ها و خواندنی ها بیشتر شوند، احساس گناه بیشتری خواهید کرد.

جعبه بایگانی کردنی ها
هر چند وقت یکبار اطلاعات را بایگانی می کنید؟ اینکار باید به محض پر شدن جعبه بایگانی انجام شود.

 

سطل آشغال بزرگ
اگر کالابی بی مصرف است آنرا دور بریزید. اگر آن در دست های خاص قرار می گیرد، در جعبه مربوط به خودش قرار دهید. اگر از وسیله ای میدانید چگونه استفاده می کنید، آن وسیله را نگه دارید.

نکته: کاغذهای مچاله شده در سطل آشغال فضای بیشتری اشغال می کنند. کاغذها را بصورت روی هم دور بریزید.

جامدادی
نکته ای که باید بیاموزید آن است که خودکارهایی که نمی نویسند را دور بریزید! معمولا عادت داریم که این خودکارهای بی مصرف را به جامدادی برگردانیم.

پوشه ها و جعبه ها
همیشه تعدادی پوشه و جعبه در دسترس داشته باشید تا در صورت لزوم بتوانید دسته های جدیدی اضافه کنید.

نگهدارنده کارت های ویزیت
برای نگهداری کارت های ویزیت از آلبوم های مخصوص این کار استفاده کنید. کارت ها را به ترتیب حروف الفبا بچینید. اگر وقت اینکار را ندارید از یک دوست یا حتی یک بچه کمک بگیرید.

کاغد یا فایل کامپیوتری
اطلاعات مهم را روی کاغذ نگه دارید. اطلاعات کامپیوتر ممکن است به علت ویروس از بین بروند. کاغذ بسیار مطمئن تر است. حتی ایمیل های مهم را چاپ کرده و روی کاغذ نگهداری کنید تا در صورت از دست دادن اطلاعات کامپیوتر، بتوان به آنها دسترسی پیدا کرد.

سفارشی کردن اتاق خلبان شما
اگر چیزی را بارها قرض می گیرید، یکی برای خودتان بخرید. اگر بارها برای آوردن چیزی از اتاق خارج می شوید، آنرا به اتاق خود منتقل کنید. اگر معمولا چیزی را گم می کنید، از آن، بیش از یک عدد داشته باشید.

مرحله دوم: کنترل ترافیک هوایی
هر روز فقط یک صفحه رادار داشته باشید تا تمامی کارها در آن منعکس شود.
• هر چیزی را یادداشت کنید.
• تمامی موارد در همان دفتر یادداشت کنید.
• تمامی موارد را با ترتیب زمانی یادداشت کنید.
• تمامی فعالیت های شخصی و کاری را در سیستم ثبت کنید.

کنترل ترافیک هوایی یک راهنما برای کارهای یک روز است. شما باید روی آن، موارد زیر را ببینید:
• قرارهایی که در ساعات مختلف روز دارید.
• فهرست کارهایی که باید انجام دهید، با روشی که بتوان به راحتی اولویت بندی کرد.
• تمامی یادداشت های وابسته مانند نقشه محل های جلسات، موارد مورد بحث، ایده ها، شماره تلفن ها، طراحی ها و …

یک انسان معمولی تنها می تواند7 واحد اطلاعات را در حافظه کوتاه مدت خود نگهداری کند، پس همواره اطلاعات را ثبت کنید.

مواردی که معمولا برای اتاق لازم هستند
صندلی راحت
نور کافی
ساعت
نگهدارنده کاغذ برای تایپ آسان تر
کاغذها و پاکت های تجاری
برچسب های آدرس
تلفن
کامپیوتر، فکس، پرینتر، اسکنر و دستگاه
کپی
جوهر اضافی برای پرینتر
سی دی و فلاپی دیسک خام
دستگاه منگنه و جداکننده منگنه
چسب نواری
ماشین حساب
کاغذ یادداشت
تقویم

مزیت داشتن برنامه روزانه به جای برنامه های هفتگی یا ماهانه
سیستم مبتنی بر تقویم اجازه می دهد کارها را برای یک روز خاص برنامه ریزی کنید. کنترل ترافیک هوایی اجازه می دهد تا به مواردی که در روز باید انجام دهید توجه کنید و باعث دستپاچگی کمتری می شود.

اگر معمولا تکه کاغذهایی را روی میزکار قرار می دهید تا در یادآوری به شما کنند، استفاده از کنترل ترافیک هوایی، مانع انباشته شدن میز کار شما خواهد شد. در این روش به سادگی، اطلاعات را به دفتر کنترل ترافیک هوایی منتقل کرده و کاغذ مربوطه را جداگانه بایگانی می کنید. یک دفتر، جایگزین تمامی تکه های کاغذ می شود. با منتقل کردن اطلاعات به دفتر کنترل ترافیک متعجب خواهید شد که چه تعداد تکه کاغذ جمع آوری می شوند.
هرچه اضطراب بیشتری داشته باشیم، اطلاعات کمتری را می توانیم به خاطر بسپاریم. یکی از بهترین روش ها، برای ایجاد تعهد به اینکه تمامی کارها را در دفتر یادداشت خواهید کرد، آن است که به افراد خانواده، دوستان و همکاران بگویید اگر کاری در دفتر نوشته نشود، انجام نخواهد شد. بنابراین آنها به شما یادآوری خواهند کرد که کارتان را در دفتر یادداشت کنید.
با استفاده از دفتر کنترل ترافیک هوایی، دقیقا چیزی را که لازم دارید در زمان مناسب در دسترس خواهید داشت. دیگر هیچ گاه اطلاعاتی مانند شماره تلفن فراموش نخواهند شد.

چگونه کنترل ترافیک هوایی بسازیم؟
دفتر کنترل ترافیک هوایی کاغذهای تاریخ داری هستند که در یک کلاسور قرار داده شده اند و برای هر روز دو صفحه در نظر گرفته شده است. فرمت یک هفته در یک برگ، فضای کافی در اختیار قرار نمی دهد تا فعالیت های روزانه را به طور کامل یادداشت کنید. همچنین برای یادداشت نکات، فضایی باقی نمی ماند.
برای ساختن دفتر می توانید یک دفتر سیمی تهیه کرده و بر صفحات آن تاریخ روزهای آینده را یادداشت کنید. روی آخرین صفحه تاریخ نزنید و بنویسید “آینده”. تمامی اطلاعات صفحه آینده را به دفتر بعدی منتقل کنید.
تمامی سیستم های یادآوری و پیگیری را جمع آوری کنید. غالب افراد معمولا از دو یا سه روش زیر استفاده می کنند.
تقویم جیبی، تقویم رومیزی، تقویم دیواری، تقویم ماهانه شرکت، تقویم خانوادگی روی یخچال، یادداشت در کامپیوتر، کاغذهایی که در جلسات همراه شما هستند، کاغذهای روی میزکار، کاغذهای روی زمین، یادداشت های کوچک چسبان و بردهای اطلاع رسانی، یادآوری افراد دیگر، یادداشت هایی روی آینه دستشویی و ایمیل و پیام های صوتی.
تمامی اطلاعات را در کنترل ترافیک هوایی وارد کنید. از حروف و عددها برای اولویت بندی فعالیت ها استفاده کنید. به یاد داشته باشید که این فهرست گزینه ها است و نه کارهایی که باید انجام شوند. فعالیت های بزرگتر را با عنوان “قرار مالقات با خودتان” یادداشت کنید. مراجع لازم را یادداشت کنید، مثال بنویسید به پرونده مشتری مراجعه شود
اگر نمی دانید کاری را کی باید انجام دهید، مدتی قبل از آخرین فرصت، در دفتر یادداشت کنید. روش های پیگیری قدیمی را حذف کنید. تمامی سیستم هایی را که کمی پیش نام بردیم کنار بگذارید. جای مخصوصی را برای دفترتان در نظر گرفته و آنرا همیشه به صورت باز بر میزکار قرار دهید.
به دیگران بگویید که از این روش ثبت فعالیت ها و قرارها استفاده می کنید تا ملزم به اجرای آن باشید.

تکنیک های پیشرفته کنترل ترافیک هوایی
برنامه ریزی از قبل، استرس و نگرانی آخرین فرصت ها را از بین می برد.
اگر باید گزارشی بنویسید که آخرین مهلت آن روز 30ام ماه است، قبلا برنامه ریزی کنید تا وقت کافی برای فعالیت های لازم برای تهیه گزارش را داشته باشید.
اگر با نوشتن فعالیت ها، دو صفحه مربوط به آن روز پر شد، می توانید از یکی از صفحات خالی روزهای قبل استفاده کنید. در زیر صفحه فعلی بنویسید به صفحه … مراجعه کنید.
اعتراضات کاربران جدید
این کار زمان زیادی را اشغال خواهد کرد
برای نوشتن کارها در دفتر کنترل ترافیک به طور روزانه، تنها به 10 دقیقه زمان نیاز دارید. زمان کمی که به این کار اختصاص می دهید ارزشش را دارد، زیرا شما را از سقوط در شلوغی و نگرانی نجات می دهد.

علاقه ای به نوشتن فعالیت های روزانه ندارم
شما هم اکنون نیز مطالب زیادی را می نویسید. با این روش تمامی آن اطلاعات را فقط در یک محل می نویسید.

فراموش می کنم به دفترم مراجعه کنم
آن را همواره به صورت باز بر میز کار خود داشته باشید.

برای حمل و نقل خیلی سنگین است
دفتر سبک تری را انتخاب کنید و اگر اقلامی را استفاده نمی کنید آنها را با خود حمل نکنید.

برنامه ریزهای الکترونیکی
برنامه ریزهای الکترونیکی توصیه نمی شوند. برای نگهداری یک سیستم برنامه ریز الکترونیکی به انضباط بسیار بیشتری نیاز دارید. افراد زیادی اطلاعات با ارزش خود را به خاطر هنگ کردن سیستم، باتری خراب یا مشکلی در نرم افزار و … از دست داده اند. بسیاری از افراد، پس از آزمودن سیستم های الکترونیکی به برنامه ریزهای کاغذی برمی گردند.

مرحله سوم: پرونده های معلق
بخشی را به پرونده های معلق اختصاص دهید. این بخش پرمصرف ترین بخش شما خواهد بود. در این بخش کاغذهایی را که مهم هستند و نیاز به اقدام دارند، ولی ارزش نگهداری در پوشه ای جداگانه را ندارند قرار دهید.

قانون اولیه پرونده های معلق به شرح زیر است:
هیچ گاه کاغذی در پوشه پرونده های معلق قرار نمی گیرد، مگر آنکه قبل از آن در دفتر کنترل ترافیک نوشته شود.

چگونه پوشه پرونده های معلق بسازیم؟
• پوشه ای تهیه کرده و روی آن بنویسید “پرونده های معلق”.
• آن را در فایل میز کار خود قرار دهید.
• تمامی اطلاعات جسته و گریخته روی میز کار را جمع آوری کرده و در آن قرار دهید.
• فعالیت یا قرار مربوطه را در دفتر کنترل ترافیک یادداشت کنید.
در دفتر خود حرف م را بنویسید تا بدانید که باید به پرونده های معلق مراجعه کنید.
کاغذ را در پوشه پرونده های معلق قرار داده و آنرا فراموش کنید. در زمان لازم، دفتر کنترل ترافیک، به شما یادآوری لازم را خواهد کرد.

مرحله چهارم: هم اکنون تصمیم بگیرید
دفتر کنترل ترافیک را بررسی کرده و دریابید که به طور متوسط چند کار در روز انجام می دهید.
تخمین بزنید که در روز چند بار “نه” می گویید. تعداد متوسط کارهای تمام شده در روز را از عدد 190 کم کنید تا تعداد دفعاتی که باید نه بگویید مشخص شوند. (در روز بطور متوسط 190 تماس، تلفن، ایمیل، اطلاعات خواندنی و … دارید.)
وقتی تقاضایی می شود که زمان شما را اشغال خواهد کرد، قاطعانه تصمیم گیری کنید. از خود بپرسید کاری که باید انجام دهم چیست؟ و آیا زمان کافی برای انجام آن دارم؟

در تخمین زمان های تحویل کار یا قرار ملاقات واقع بین باشید.
وقتی از شما خواسته می شود برنامه خود را تغییر دهید، با نشان دادن دفتر کنترل ترافیک به شخص مقابل، از او بخواهید تا با توجه به برنامه شما، تصمیم معقولانه ای گرفته شود.
این دیدگاه را عوض کنید که کاری را بعدا انجام خواهید داد. آنرا یا هم اکنون انجام دهید و یا دیر خواهد شد.
برای هر کاغذ جای خاصی داشته باشید. اگر برای چیزی جای خاصی در نظر گرفته نشده ، یعنی باید کشوها، جعبه ها، پوشه ها و مکان های ذخیره سازی را بیشتر کنید.

مرحله پنجم: همواره در حال اولویت بندی باشید
• اولویت ها را تشخیص دهید.
• از روشی برای اولویت بندی استفاده کنید: با حروف یا اعداد، رنگ یا هر روشی که خود ابداع می کنید.
• هر روز قدم های کوچکی به سوی رویاها و هدف های بزرگ بردارید. هدف هایی که با به یاد آوردن آنها تپش قلب تان بیشتر می شود.
• وقفه های غیرمنتظره را نیز اولویت بندی کنید. 85 درصد وقفه های روزانه ای که باعث اتلاف وقت شما می شوند را حذف کنید.
• در مورد مزایای کار متمرکز و بدون وقفه با رئیس تان صحبت کنید.

مرحله ششم: عادات روزانه ضروری
روز خود را برنامه ریزی کنید
• قبل از شروع روز کاری، کارها را اولویت بندی کنید.
• قرارهای ملاقات را مرور کنید.
• کارهای بزرگ تر را به عنوان قرار ملاقات در نظر بگیرید تا بتوانید تبدیل به کارهای کوچک تر کنید.
• زمان و مکانی را برای تمرکز بر موضوعی خاص در نظر بگیرید.

با برنامه کار کنید
• تمامی ابزار لازم برای فعالیت اول را جمع آوری کنید.
• کار بر فعالیت اول را آغاز کنید.
• وقتی کار تمام شد، تمامی وسایل را به جای خود برگردانید.
• تمامی ابزار لازم برای فعالیت دوم را جمع آوری کنید.
• کار بر فعالیت دوم را آغاز کنید.
• این کار را تا پایان روز ادامه دهید.
• پنج دقیقه انتهایی را به فعالیت های پایان روز اختصاص دهید.

پایان روز کاری
• روز کاری خود را مرور کنید.
• برای کارهایی که با موفقیت انجام داده اید خوشحال باشید.
• کارهایی که باید مجددا برنامه ریزی شوند را مشخص کنید.
• زمان معقول لازم برای به پایان رساندن کار را تخمین بزنید.
• در دفتر روزانه جلوی کارهایی که هنوز تمام نشده اند یک فلش بگذارید.
• تمامی فعالیت های غیر ضروری را از فهرست حذف کنید. اگر فعالیتی 5 بار به روزهای بعد منتقل شده، می توانید آن فعالیت را برای همیشه از فهرست حذف کنید.
در پایان روز میزکار خود را پاکسازی کنید.
• تمامی کاغذها و وسایل روی میز را به جای خود برگردانید.
• هیچ گاه کاغذهایی را بر میز نیمه کاره رها نکنید.
• ذهن خود را از کار جدا کرده و از زندگی، دوستان و خانواده لذت ببرید! با یک حمام دلپذیر جشن بگیرید و به کارهای موردعلاقه خود بپردازید.

منبع:

https://aigitali.com/order-from-chaos-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz


نکات کلیدی کتاب Scaling Up اثر ورن هارنیش
• فقط 4 درصد شرکت های آمریکایی بیش از 1 میلیون دلار درآمد دارند.
• تعداد محدودی از این 4 درصد به “غزال” تبدیل می شوند؛ یعنی همان شرکت های سریع الرشدی که تقریبا همه رشد شغلی و نوآوری ملت ها را بر عهده دارند.
• غزال ها بر بهبود “افراد، استراتژی، اجرا و نقدینگی” تمرکز می کنند.
• این بحث را با مهم ترین مورد یعنی نقدینگی آغاز می کنیم. برای ایجاد تغییر و توسعه پایدار از “اصول راکفلر” استفاده کنید.
• یک هدف دشوار 10 تا 25 ساله و چند هدف 90 روز، برای خود مشخص کنید تا همزمان که در حال تلاش برای رسیدن به اهداف بلندمدت هستید، به آنها هم دست پیدا کنید. مطمئن شوید که همه اهداف شرکت را می‌‌دانند و برای دستیابی به آنها تلاش می کنند.
• افراد را با دقت استخدام کنید و مدیران بزرگ را به کار گیرید. مدیران خوب باعث بهره وری کارمندان می شوند.
• مسئولیت دستیابی به هر هدف باید به یک شخص خاص سپرده شود.
• هر هدف با یکی از ارزش های شرکت همسو است. همه کارمندان باید ارزش های شرکت را بشناسند و آنها را به کار گیرند.
• بر نقدینگی و جریان پول نقد تمرکز کنید؛ زیرا حیاتی ترین عامل رشد است.
• رهبران غزال ها به کار تیم شان ارج می دهند، کارها را در مقیاس بزرگ به دیگران واگذار می کنند و برای پیش بینی و اتخاذ تصمیم های بهتر، از داده ها و اطلاعات استفاده می کنند.

آنچه در این چکیده می آموزید:
1 .چطور شرکت های متوسط و سریع الرشد که غزال نامیده می شوند با استفاده از اصول و روندهای عادی می توانند به سرعت بزرگ شوند.
2 .چطور این اصول و روندها می توانند شرکت شما را به غزالی چابک تر با رشد بیشتر تبدیل کنند.

به ندرت پیش می آید کتابی خوانندگانش را با این حجم از اصطلاحات تخصصی و سخن مشاوران گیج کند؛ اما همچنان ارزشمند باشد. این کتاب به قلم ورن هارنیش نویسنده و مربی، در میان صد کتاب برتر کسب وکار قرار می گیرد. دلیل آن اصالت یا فوق العاده بودن کتاب نیست، بلکه مطالب کاربردی و گسترده آن است. هارنیش و تیم آموزشی اش خلاصه برترین تفکر معاصر در حوزه کسب وکار، رهبری و مدیریت استعدادها را به این کتاب 200 صفحه ای درباره روش ساخت کسب وکار تبدیل کرده اند. او سازمانهای ایده آل و سریع را غزال می نامد که نام شرکت آموزشی خودش نیز هست و با خواندن متن، جدول ها، گزارش کار و تصاویر آموزنده اش، حتما او را به خاطر تبلیغ برند خودش می بخشید. آیجیتالی خواندن این کتاب الفبای ضروری را به شما پیشنهاد داده و هشدار می دهد که “شاید از خواندن این کتاب لذت نبرید، اما حتما مطالب زیادی از آن می آموزید. خواندن و هضم دیدگاه هارنیش پشتکار زیادی می خواهد؛ اما اثر بزرگی بر کارتان خواهد داشت“.

کشورهای غزال دار برتر هستند
خیلی از شرکت ها کوچک شروع می کنند و کوچک هم می مانند. اما تعداد کمی از سازمان های کوچک یعنی “موش ها” اوج می گیرند، رشد سریع دارند و به تدریج به 1 میلیون، 10 میلیون و حتی 100 میلیون دلار درآمد می رسند. بعضی آنقدر پیشرفت می کنند که به “فیل” تبدیل می شوند، یعنی بزرگترین شرکت های دنیا که فقط 1 درصد همه شرکت های جهان هستند. بین موش ها و فیل ها می توانید غزال های کمیاب را ببینید که 2 تا 3 درصد همه شرکت ها هستند و تقریبا همه ی بار ایجاد اشتغال و نوآوری ملت ها بر دوش آنها است. 96 درصد شرکت های آمریکایی شرکت های کوچکی هستند که سالانه کمتر از 1 میلیون دلار درآمد دارند. غزال ها باید برای بقا از روندهای ثابت و محکم استفاده کنند. غزال های موفق عادت های خوبی را پرورش داده و از آنها پیروی می کنند تا از شکست اجتناب کرده و توان مقابله با هر شرکت سریع الرشدی را داشته باشند. آنها بر چهار حوزه اصلی کسب وکار یعنی افراد، استراتژی، اجرا و نقدینگی تمرکز می کنند.

نقدینگی خیلی مهم است
در اکثر شرکت های در حال رشد، وقتی جریان پول نقد کاهش پیدا می کند یا متوقف می شود، دیگر هیچ چیز مهم نیست. رهبران و تیم های عالی یا استراتژی درخشان هم نمی تواند شرکتی را که مشکل نقدینگی دارد، نجات دهد. فقط پول نقد می تواند باعث رشدتان شود؛ اما رشد هم پول زیادی می خواهد. دریافتنی ها را به سرعت جمع آوری کنید، از بخش حسابداری بخواهید صورتحساب های دقیق را به موقع برای مشتریان ارسال کند و به دنبال روشی برای افزایش سودآوری باشید. برای کاهش مالیات هزینه نکنید. هیچوقت مشکلات نقدینگی را با حداکثر اعتبار خود (حداکثر مبلغی که می توان از کارت اعتباری برای خرید یا وام استفاده کرد) حل نکنید. پول نقد کافی برای 60 روز را دم دست داشته باشید تا هزینه ها را پوشش دهید و از مشکلات خلاص شوید. رای مدیریت جریان نقدینگی و پس انداز از “هفت اهرم مالی کلیدی” استفاده کنید.

1 .قیمت ها را افزایش دهید.
2 .تعداد بیشتری از محصول را با همان قیمت قبلی بفروشید.
3 .برای مواد اولیه کمتر هزینه کنید.
4 .هزینه های اجرایی را کاهش دهید.
5 .مبالغ معوقه را زودتر دریافت کنید.
6 .ذخیره و موجودی محصول را کاهش دهید.
7 .پرداخت به دیگران را به تعویق اندازید.

برای دوبرابر کردن جریان نقدینگی از “قدرت یک” استفاده کنید. برای استفاده از این تکنیک باید باید تغییر 1 روزه یا 1 درصدی را در هر یک از هفت اهرم اِعمال کنید. مثال 1 درصد بیشتر بفروشید یا پرداخت ها را 1 روز به تاخیر بیندازید و غیره.

افراد مهم هستند
افراد مناسب را در جایگاه مناسب قرار دهید، مخصوصا اگر برای جایگاه های رهبری نیرو استخدام می کنید. استخدام و حفظ افراد برتر با جذب و حفظ مشتری (اولویت اصلی شما) رابطه مستقیم دارد. برای یافتن افراد مناسب کارت امتیازی تهیه کرده و فهرست اهداف، نتایج و قابلیت های مورد نیاز شرکت را روی آن بنویسید. داوطلبان باید با فرهنگ شرکت سازگار باشند و قابلیت های ذکرشده در کارت امتیاز شغلی را داشته باشند.

طیف وسیعی از داوطلبان (حدود 20 نفر در هر مرحله) را بررسی کنید تا بتوانید احتمال استخدام عالی را افزایش دهید. با اجرای یک پیش آزمون آنلاین تعداد داوطلبان را از 20 به 10 نفر کاهش دهید. با 10 نفر باقی مانده تلفنی مصاحبه کرده و هفت نفر را انتخاب کنید. سابقه کاری هر داوطلب را بررسی کرده و به دنبال سرنخ هایی از احتمال موفقیت شان در آینده بر اساس رفتار و عملکرد گذشته شان باشید. شاید هر مصاحبه مخصوصا برای شغل های مهم سه تا چهار ساعت طول بکشد. با این استخدام ها باید مهارت ها، تفکرات و تجربیات مختلف را گرد هم آورید. وقتی افراد مناسب را پیدا کردید، در بهبود و آموزش شان سرمایه گذاری کرده و وظایف گسترده ای را به آنها واگذار کنید. مدیران را بر اساس توانایی شان در آموزش نه بر اساس مهارت های تکنیکی انتخاب کنید.

مطمئن شوید مدیران کار خوب تیم شان را می بینید. افراد برای موفق شدن باید احساس ارزشمندی داشته باشند. مدیران باید نقاط قوت اعضای تیم شان را بدانند یعنی بدانند چه کارهایی را خوب انجام می دهند، چه کارهایی را دوست دارند و چه چیزی به آنها انرژی می بخشد. کار را بر اساس این موارد سازماندهی کنید. هر کارمندی باید چند شاخص کلیدی عملکرد داشته باشد که با اهداف بزرگتر و عمومی شرکت همسو باشد. مدیران باید با یادآوری اهداف بزرگتر، به کارمندان انگیزه ببخشند. مدیران باید کارها را واگذار کنند تا خودشان بتوانند به آموزش بپردازند، موانع سد راه کارمندان را از بین ببرند و به آینده بیندیشند.

حقوق خوبی به مدیران ارشد و کارمندان بدهید، حتی اگر مجبور به استخدام افراد کمتری باشید. مثال، َسم کلاب و کاستکو را در نظر بگیرید. اگر هر کارمند سمکلاب ساعتی 10 دلار درآمد داشته باشد، کارمند هم رده او در کاستکو ساعتی 17 دلار درآمد دارد. با این وجود، کاستکو به 6 کارمند و سم کلاب به 10 کارمند نیاز دارد و در مجموع کاستکو 8 درصد برتری دارد. بعد از یک سال این فاصله بیشتر می شود. کارمندان سم کلاب سه برابر کارمندان کاستکو شغل شان را ترک می کنند که منجر به استخدام و آموزش مجدد و پرهزینه افراد جدید می شود.

توجه به ارزش ها ارزشمند است
استراتژی روندی دائمی است. ابتدا “ارزش های اصلی” را تعیین کنید که همه افراد شرکت از آنها اطلاع دارند و برای اتخاذ تصمیمات سخت مخصوصا در مورد مشکلات اخلاقی به آنها رجوع می کنند. تعیین ارزش های اصلی شرکت زمانبر است. از اصطلاحات نخ نما مثل “صداقت” و “یکپارچگی” استفاده نکنید. عباراتی پیدا کنید که ارزش های سازمان تان را با جزئیات شرح دهد.
“هدف اصلی” شرکت را تعیین کنید. دلیل وجودی سازمان تان چیست؟ به چه کسانی خدمت رسانی می کند؟ چه مشکلاتی را حل می کند؟ از افراد بپرسید که کار شرکت چیست و دلیل آن کدام است؟ این پاسخ ها را در قالب یک عبارت یا واژه کوتاه و بامعنی بگنجانید؛ مثل “شادی” که دلیل وجودی شرکت دیزنی و “نوآوری” که دلیل وجودی شرکت تری‌ام است. “قابلیت های اصلی” شرکت را ترسیم کنید که نشان می دهد سازمان شما کدام کار را بهتر انجام می دهد تا به مشتریان نفع برساند.
همه فعالیت های شرکت را به ارزش های اصلی آن گره بزنید. مثال افراد را فقط بر اساس سازگاری شان با ارزش های شرکت استخدام کنید. این ارزش ها را به کارمندان جدید معرفی کرده و تقویت کنید. به افرادی که نماد ارزش های شرکت هستند، جایزه داده و آنها را معروف کنید و پای بندی به ارزش ها را در سیستم ارزیابی عملکرد خود لحاظ کنید. برای ارتقا و تقویت ارزش های شرکت روی مدیران تان حساب کنید.
هفت لایه ی استراتژی
یک تیم کوچک استراتژی طراحی کنید که هفته ای یک ساعت جلسه داشته باشند. در این فاصله باید درباره رقبا تحقیق کنند، با مشتریان صحبت کرده و ایده های کارمندان را جمع آوری کنند. تیم استراتژی باید رویکردی هفت مرحله ای داشته باشد:

1 .واژه‌هایی که مخصوص شما است (شناخت مشتری از برند شما)
واژه هایی که باید در بازار مختص شما باشند را پیدا کنید، مثل “ایمنی” که واژه اختصاصی ولوو است. با استفاده از برنامه ریز واژگان کلیدی ادز گوگل و با تولید محتوا (مقالات، ویدئوها، مطالعات موردی و مواردی از این دست) کلمات مخصوص خود را پیدا کرده و بخرید و با استفاده از آنها جایگاه شرکت را مشخص کنید.

2 .تعهد‌ات برند
ارزشمندترین مشتریان تان را بشناسید، یعنی همان گروه کوچکی که بخش اعظم سود شرکت تان را تامین می کنند. به خواسته های احساسی آنها به اندازه نیازهای منطقی شان توجه کنید. تعهدات برند خود را مشخص کرده و ارتقا دهید، یعنی همان ضمانت هایی که بهترین مشتریان را ترغیب می کند بیشتر با شما کار کنند.

3 .تضمین تعهد برند (خالص‌سازی کار)
کار مهم و اصلی خود را بدون حواشی مشخص کنید: این تضمینی است که به مشتریان می دهید. مثال تضمین کنید اگر مشتری ناراضی باشد کل مبلغ را به او بازمی گردانید. به این تعهد پایبند باشید. ترتیبی دهید که عدم پایبندی به این تعهد برای شرکت دردآور باشد.

4 .استراتژی یک‌جمله‌ای (کلید پولسازی)
مشتریان می خواهند همه کاری برایشان انجام دهید (بهترین قیمت، بهترین کیفیت، بهترین خدمات و …)، اما نمی توانید، پس بر یک مزیت کلیدی تمرکز کنید که به کاربران ارائه می دهید. اپل به “معماری بسته اش” افتخار می کند. آیکیا این امکان را فراهم می کند که مبلمان با بسته بندی مسطحش را خودتان سرهم کنید. آیکیا و اپل بخش کوچکی از خریداران را جذب می کنند، اما برترین های صنعت خود هستند.

5.کارهایی برای ایجادتمایز (3 تا 5 روش)
استفاده رقبا از واژه هایی شبیه ضمانت ها و پیام های برند شما، آسیبی به کسب وکارتان نمی زند، اما باید روش ارائه‌‌تان با آنها تفاوت داشته باشد.
بیلددایرکت یک شرکت سریع الرشد تولید کفپوش است که محصولاتی باکیفیت و ارزان ارائه می دهد. این شرکت برندهای غیرمعروف را می فروشد و فقط در صورت داشتن سفارش کافی و دریافت مبلغ از پیش، محصول تولید می کند. خطوط هوایی ساوثولز هم مانند سایر هواپیمایی ها، ارزان و قابل اعتماد است، اما برای کارآمدی بیشتر فقط از یک مدل هواپیما استفاده می کند و اجازه رزرو صندلی هایش را نمی دهد.

6 .عامل ایکس (مزیت 10 برابر و 100 برابر)
عامل ایکس را پیدا کنید یعنی همان کاری که می تواند شما را حداقل 10 برابر از رقبا جلو بیندازد. زنجیره خانه استیک اَوت‌بک فهمید که نرخ جابجایی مدیرانش بسیار بالا است و به طور متوسط هر 6 ماه یکبار عوض می شوند. همین موضوع مانع اصلی شرکت در افتتاح رستوران های جدید بود. این شرکت یک فرمول جریمه طراحی کرد که باعث شد مدیران ده برابر طولانی تر در شغل شان بمانند و به سومین زنجیره رستورانی بزرگ و سودآور در ایالات متحده تبدیل شد.

7 .سود به ازای هر تجربه (موتور اقتصادی) و تعیین هدف بزرگ، دشوار و شجاعانه (هدف 10 تا 25 ساله)
یک هدف بزرگ، دشوار و شجاعانه انتخاب کنید که با استراتژی مرتبط باشد. بر این اساس یک ماتریس سود هم تعیین کنید. هدف شرکت بالن قرمز این است که خریداران را متقاعد کند به تجربه ها بیش از اشیا ارزش دهند. این شرکت متخصص بالن سواری است و در سال 2005 هدفی برای خود تعیین کرد که تا سال 2015 دو میلیون تجربه پرواز با بالن بفروشد. ماتریس اصلی آنها کسب سود به ازای هر تجربه است.

اجرا مهم است: “اصول راکفلر”
برای موفق شدن باید تمرکز کنید. هدف اصلی، هدف بلندمدت و بزرگ، ماتریس های مهمی که شما را به آن هدف می رسانند و عوامل متمایزکننده ای که شما را برجسته می کند را به یاد داشته باشید. 10 اصل مهمی که جان.دی.راکفلر بیش از یک قرن پیش ارائه داد را به کار گیرید. این اصول هنوز هم در شرکت ها استفاده می شوند.

اولین اصل راکفلر هماهنگ کردن رهبران با یکدیگر است. آنها را هر هفته دور هم جمع کنید. مطمئن شوید که در قالب گروه از مطالب جدید آگاه می شوند و در بحث های جدی و آزاد شرکت می کنند. با پیدا کردن ماتریس مهمی که شرکت تان را به سمت اهداف 90 روزه هدایت می کند، بر دومین اصل راکفلر تمرکز کنید. قطعه مهمی که با پیدا کردنش همه چیز به حرکت می افتد،چیست؟ آیا معرفی مشتریان جدید توسط مشتریان فعلی یا کاهش ضایعات است؟ آن را بیابید و از همه بخواهید بر آن تمرکز کنند.
سومین اصل راکفلر این است که اعضای تیم باید مرتب با هم ملاقات کنند. در حالت ایده آل، هر روز یک گردهمایی 15 دقیقه ای راس ساعت مشخص ترتیب دهید و هفته ای یک ساعت و ماهی نصف روز جلسه داشته باشید. اعضای تیم باید هر سال چند روز دورهمی خارج از شرکت داشته باشند. داشتن جلسات تیمی نیروی ذهنی همه افراد را یکپارچه می کند و فشار اجرایی بر همه اعضای تیم یکسان خواهد بود. همچنین همه فرصت پیدا می کنند اطلاعات یکسانی را همزمان و به روش مشابه بشنوند.
تیم ها را کوچک و مرتبط با مشتریان نگه دارید. تعیین وظیفه هر نفر چهارمین اصل راکفلر است. وظایف هر سطح مدیریتی مثل فروش، بازاریابی، عملیات، مراقبت از مشتریان و غیره را مشخص کنید. نام فرد یا افرادی که مسئولیت انجام آن را دارند را مقابل آن وظیفه بنویسید. روبه روی هر گروه فقط نام یک نفر را بنویسید و نام هر نفر فقط می تواند در دو گروه بیاید نه بیشتر. شاخص های کلیدی عملکرد را مشخص کنید. در هر گروه عنوان ها را از کارها جدا کنید و شاخص های کلیدی عملکرد قابل ارزیابی را انتخاب کنید. هر گروه باید یک شخص مسئول داشته باشد، کسی که مطمئن باشید می تواند به شاخص های کلیدی عملکرد مورد توافق دست یابد. پروژه ها و روندهای هر گروه را مشخص کنید. برای هر گروه وظایف و شاخص های کلیدی عملکرد تعیین کنید. برای حذف گام های بیهوده در روندها از روش های ساده استفاده کنید. وقتی که مسئولیت ها و شاخص ها کلیدی عملکرد هر گروه را مشخص کردید، چک‌لیست‌هایی تهیه کنید تا مرجع افراد باشد، به اجرا سرعت بخشد و از بروز اشتباه جلوگیری کند.
پنجمین اصل راکفلر جمع آوری اطلاعات از کارمندان است. رهبران باید هر هفته با یکی از افراد تیم ملاقات کنند تا ببینند شرکت باید چه کارهایی را شروع کند، چه کارهایی را متوقف کند و به چه کارهایی ادامه دهد. برای بهبود درآمد، کاهش هزینه ها یا ساده تر کردن روندها، نظر افراد را بپرسید. ششمین اصل راکفلر این است که رهبران باید اطلاعاتی هم از مشتریان جمع کنند. هر هفته حداقل یکبار با مصرف کننده نهایی محصول یا خدمت تان گفتگو کنید. از برنامه ها و اولویت هایش بپرسید و ببینید چه نظری درباره رقبایتان دارد. همچنین از فروشندگان خود مخصوصا برای شناخت “هوش بازار” استفاده کنید. کسب اطلاعات بازار از کارمندان، فروشندگان، مشتریان و سایر ذینفعان، به شما قدرت پیش بینی می دهد که یک وظیفه مهم در رهبری است.
برای ارزیابی میزان مشارکت خریداران از ان.پی.اس یا “شاخص خالص تروج کنندگان” استفاده کنید. ان.پی. اس می پرسد: مشتریان چقدر محصولات و خدمات شما را دوست دارند؟ کار کردن با شما چقدر ساده است؟ و چقدر راحت شما را به دیگران معرفی می کنند؟ هفتمین اصل راکفلر این است که یک هدف مشترک در سازمان ایجاد کنید. بر اساس اصل هشتم راکفلر باید مطمئن شوید که همه کارمندان تعریف درستی از کارهای سازمان دارند. نهمین اصل راکفلر از افراد می خواهد که برنامه های سه ماهه ای برای خود تعیین کنند که با اهداف کلی شرکت همسو باشد. اصل دهم راکفلر می گوید ماتریس های مهم را در مکان های پرتردد و قابل دید نصب کنید تا همه هر روز بتوانند موفقیت شرکت را ببینند.

بزرگ شدن زمان‌بر است
هر مرحله از رشد، اولویت های مختلفی دارد. وقتی شرکتی تاسیس می کنید، جذب مشتری و کسب درآمد اولویت های اول هستند. وقتی کار خود را از 1 میلیون به 10 میلیون دلار گسترش می دهید، نگران جریان نقدینگی هستید، زیرا گسترش ده برابری هزینه زیادی دارد.
اگر کسب وکارتان به بیش از 10 میلیون دلار گسترش یافت، رقبای بیشتری خواهید داشت و هزینه های درونی شرکت هم به نسبت درآمد افزایش می یابد. سپس، سودتان به حدی می رسد که بتوانید با تکنولوژی و روندهای پیشرفته زمینه رشد آینده را فراهم کنید. وقتی درآمدتان به 50 میلیون دلار و بیشتر رسید، باید بیشتر بر پایداری و ثبات تمرکز کنید تا همیشه جریان سود ثابت و قابل اتکا داشته باشید. وقتی از اصول و ابزار بزرگ شدن استفاده می کنید، منتظر معجزه نباشید. سفری که از ابتدای راه تا استاد شدن در کار طی می کنید، حدود 5 سال طول می کشد.

منبع:

https://aigitali.com/scaling-up-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 75
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz


نکات کلیدی کتاب Build A Brand In 30 Days اثر سیمون میدلتون
• برند شما تصویر محصول یا خدمت شما در ذهن مشتریان است.
• برندهای قوی متقاعدکننده، معتبر و سازگار هستند.
• کسب وکار باید سودمند باشد، اما پول تنها انگیزه شما نیست. اهداف عمیق تر خود را به برند ربط دهید.
• وقتی برندی با نیازها و احساسات مردم سازگاری داشته باشد و با آنها ارتباط برقرار کند، آن را می خرند. برندسازی فرایندی احساسی است. ارزش های شما چهره ای انسانی به کسب وکارتان می بخشد.
• تحلیل ساختاری در فرموله کردن استراتژی برندسازی به شما کمک می کند.
• بازار هدف خود را مشخص کرده و درباره مخاطبان خود بیشتر بیاموزید.
• برای متمایز کردن شرکت خود در ذهن مشتری باید نقاط قوت و ضعف رقبا و همچنین خودتان را بدانید.
• جایگاه سازی، نوع تفکر مردم درباره برند شما نسبت به سایر برندهای مشابه است.
• اگر با کارمندان خود صحبت کنید، به آنها گوش دهید، “آنها را تقویت کرده و به آنها احترام بگذارید“، به سفیران برند شما تبدیل می شوند.

آنچه در این چکیده می آموزید:
1 .برندسازی چیست و چه چیزی نیست؟
2 .چرا برندسازی برای موفقیت کسب وکار مهم است؟
3 .چگونه از فرایندی سیستماتیک برای برقرار کردن ارتباط برند با بازار هدف استفاده کنیم؟

سیمون میدلتون که خود را رهبر برندسازی می نامد با واژگانی شفاف و قابل درک برندسازی را توضیح می دهد و سپس در این راهنمای سیستماتیک، روش برندسازی کاربردی خود را به شما نشان می دهد. اگرچه او برای کارآفرینان و صاحبان مشاغل کوچک مطلب می نویسد، اما فرایند او برای کسب وکارها و شرکت های بزرگ نیز مصداق دارد. مطالب او چنان جذاب و حتی انگیزاننده است که خواندن این راهنما مانند گفتگو با یک دوست شوخ، دانا و دلسوز است. با این وجود، میدلتون مشتاقانه پیشنهاد می کند به مدت یک ماه هر روز یک فعالیت برندسازی متفاوت را در پیش گیرید. اما اگر می خواهید این 30 روز را به 3 ماه یا بیشتر بسط دهید، روش این کار را نیز به شما می گوید. هزینه این کار بسیار کمتر از به خدمت گرفتن کارگزار یا مشاور است. آیجیتالی پیروی از پیشنهادهای میدلتون را به شما پیشنهاد می کند، اگرچه شاید با زمان بندی او برای این فرایند موافق نباشد.

برندسازی اولیه
برای تهیه و اجرای یک استراتژی برندسازی، باید بدانید برندسازی چیست و چه چیزی نیست. برندسازی اغلب با بازاریابی، تبلیغات یا نشان های تجاری اشتباه گرفته می شود. اما برندسازی بخشی از استراتژی بازاریابی یا صرفا شعار تبلیغاتی شما نیست. برند تصویر محصول یا خدمت شما در ذهن مشتریان است. برند همه مفاهیمی است که همه مخاطبان احتمالی درباره شما در ذهن و قلب خود دارند.

جان لیوایز یک فروشگاه بزرگ است. وقتی افرادی که با این برند آشنایی دارند نام آن را می شنوند، آن را به کیفیت، خدمت، ارزش، مشارکت و طبقه متوسط ربط می دهند. اگرچه مشتریان این فروشگاه سوابق مختلفی دارند، همه، مفاهیم یکسانی را از این برند دریافت می کنند. لوگوی شرکت نایک نیز مجموعه ای مشترک از معانی را برمی انگیزد، ازجمله موفقیت، ورزش، مد، کیفیت و … برند نایک جو و هویتی ایجاد کرده که موضوع دیگر فقط محصول نیست.

چرا برند؟
مصرف کنندگان همه تصمیمات خرید را بر پایه تحلیل ویژگی ها و منافع محصول اتخاذ نمی کنند. آنها اغلب بر ارتباط احساسی خود با برند تکیه می کنند. در خریدهای مختلف از اتومبیل گرفته تا یک فنجان قهوه، ارتباط با برند و مجموعه ای از معانی، سمت و سوی تصمیمات خرید آنها را مشخص کرده و آنها را به مشتریان دائمی تبدیل می کند. بدون برند، محصول شما فقط یک کالای بی هویت است. مردم مشتری برند شما می شوند زیرا به نحوی با نیازها و احساسات آنها سازگار است.

با در نظر گرفتن دو برند مورد علاقه خود، معنی عمیق تری برای مفهوم برندسازی بیابید. پنج دلیل خود برای متمایز دانستن معانی آنها را مشخص کنید. سپس فهرستی از معانی برند شرکت خود تهیه کنید. برندهای قوی ویژگی های مشخص و یکسانی دارند. برای مثال متقاعدکننده، معتبر و مرتبط هستند. اعضای بازار هدف، چه گروهی در همسایگی شما باشند و چه یک موسسه ملی، برند را می شناسند و آن را به معانی مشابه ربط می دهند. آنها نام برند، لوگو و شعار آن را به خاطر می سپارند. کسب وکاری که بر برندسازی کار کرده است نیازی ندارد مدام خود را تشریح کند.
قدرت تنها مشخص های نیست که تصویر برند را مشخص می کند. شاید عموم مردم برند شما را بشناسند و درک کنند، اما با این وجود برند هنوز معانی منفی را برانگیزد. کره شمالی و جنوبی را در نظر بگیرید. شاید درک یکسانی از هر دو داشته باشید، اما احتمالا تصویر شما از کره جنوبی مثبت تر است. شاید مردم درباره برندهایی با تصاویر منفی صحبت کنند، اما آن برندها از خریدهای مجدد کمی برخوردار هستند و تبلیغات آنها بی نتیجه است. اما وقتی برندی تصویری مثبت دارد، مردم سخاوتمندانه درباره آن هیاهو راه می اندازند، آن را به دوستان و همکاران خود پیشنهاد می دهند و خرید خود و بازخوردهای مثبت را تکرار می کنند.

هدف و استراتژی
شاید پول به شما انگیزه دهد تا کسب وکاری راه بیندازید اما قدرت آن با قدرت هدف قابل مقایسه نیست. معنای عمیق کسب وکارتان را بیابید که انرژی بخش ادامه راه است و آن را مبنای برندسازی خود قرار دهید. مردم به برندهایی پاسخ می دهند که به جنبه های انسانی توجه می کنند.

برقراری رابطه با احساسات خود و شناختن اهداف در ایجاد برند به شما کمک می کند. برندسازی یک فرایند احساسی است، اما اداره کسب وکار فقط به احساسات مربوط نمی شود. استراتژی نیز نقش مهمی ایفا می کند. وقتی همه چیز در حال پیشروی است و به موانع برمی خورید، یک استراتژی خوب مانند قطب نما عمل می کند. استراتژی هدف نهایی شما را تعیین می کند. استراتژی را با تاکتیک اشتباه نگیرید، تاکتیک ها روش هایی هستند که برای دستیابی به نتایج مورد نظر به کار می بندید.

استراتژی باید به مهارت هایی که دارید یا می توانید ایجاد کنید و اینکه چه کارهایی را باید به منابع بیرونی محول کرده یا واگذار کنید، توجه کند. برای مثال، وقتی در حال لذت بردن از ردیف کردن کتاب ها در کتابخانه هستید، شاید مهارت های طراحی لازم برای چیدن یک کتابخانه جذاب را نداشته باشید. در این حالت، می توانید کتابدار خود باشید اما کارمندی خالق را برای چیدن کتاب ها استخدام کنید.

تحلیل ساختاری
تحلیل ساختاری به شما کمک می کند تا مبانی استراتژی برند را تعیین کرده و ویژگی های کسب وکار خود که قابلیت تبدیل شدن به برند دارند را بشناسید. جدولی با 4 ستون و 8 سطر تهیه کنید. برای مثال، فرض کنیم می خواهید یک کافی شاپ تأسیس کنید. عنوان هر یک از 4 ستون را به یکی از جنبه های این موضوع مثل مکان، شیوه، نوع مشتریان و موارد مورد تاکید کسب وکار اختصاص دهید. در هر یک از 8 سطر گزینه های ممکن برای هر یک از عناوین را بنویسید.

برای مثال، زیر عنوان مکان می توانید گزینه های مرکز خرید، درون شهر، محله تجاری، جاده، اتومبیل سیار، اردوی دانشگاه، روستا و ساحل را لحاظ کنید. وقتی جدول را کامل می کنید همه جایگزین های مختلف را در نظر بگیرید. مشخص کنید کدام یک ایده اصلی شما را تقویت می کند، امکانات جدیدی ارائه کرده یا از نظر احساسی با شما ارتباط برقرار می کند. ترکیبی از گزینه هایی که می خواهید در آینده گسترش دهید را مشخص کنید. ارزش های شما چهرهای انسانی به کسب وکار شما می بخشد. با این وجود، برچسب درستکاری یا معتبر بودن به خود زدن چندان این معنی را منتقل نمی کند، زیرا چنین ارزش هایی معنای بسیار گسترده ای دارند و همه چنین کسب وکارها ادعاهایی می کنند.

برای تعریف ارزش های پرمعنی برای برند خود، جدول تحلیل ساختاری جدیدی به اندازه دلخواه تهیه کرده و در هر خانه ارزشی که برایتان مهم است را بنویسید. قابلیت به کارگیری هر ارزش در برند خود را تحلیل کنید تا واقعی، متقاعدکننده، معنیدار از نظر مصرف کنندگان، منحصربه فرد برای کسب وکار شما باشد و به راحتی ارتباط برقرار کند. از خود بپرسید که آیا حاضرید برای حمایت از این ارزش مبارزه کنید.

رقبای خود را بشناسید
هر محصول یا خدمتی رقبایی دارد. از این موضوع نترسید، بلکه دانا باشید. رقبای محلی، ملی و بین المللی خود را ارزیابی کنید. به نقاط قوت آنها توجه کنید و فکر کنید چگونه می توانید تجربه بهتری از برند خود ایجاد کنید. به دنبال عناصری باشید که مصرف کنندگان آنها را مختص برند رقیب می دانند و تفاوت های برند خود را مشخص کنید.

بازار خود را بشناسید
بازار هدف خود را مشخص کنید. به یاد داشته باشید که نمی توانید برای همگان همه چیز باشید. تلاش برای خشنودسازی همه باعث عدم تشخص و تمرکز برند می شود. مشتریانی که مورد هدف شما نیستند را مشخص کنید. برای مثال، اگر مهمان خانه ای با تخت و صبحانه را اداره می کنید، احتمالا متقاضی مشتریانی نیستید که خدمات 24 ساعته مطالبه می کنند، اصرار دارند حیوان خانگی خود را در اتاق نگه دارند یا تلویزیون می خواهند.
برند خود را تحلیل کنید
تمرینی که نام استعاری آن “عنکبوت 6 پا” است به شما کمک می کند برند خود را بهتر تحلیل کنید. دایره ای در وسط یک صفحه کاغذ بزرگ بکشید و 6 شعاع برای آن رسم کنید. هر شعاع را با پاسخ دادن به این سؤالات کامل کنید:

• محصول/مزیت: محصول یا خدمت شما چیست؟ چگونه به مشتریان نفع می رساند؟
• جایگاه مطلوب: ادراک مشتریان از برند شما در مقایسه با برند رقبا چیست؟
• شیوه: برند شما چگونه با مشتریان ارتباط برقرار کرده و با آنها تعامل می کند؟
• مأموریت: هدف محصول یا خدمت شما چیست؟
• چشم انداز آینده: می خواهید در بلندمدت به چه جایگاهی برسید؟
• ارزش ها: ارزش های شرکت شما چیست؟ تحلیل ساختاری شما چه ارزش هایی را برجسته می کند؟

جایگاه سازی
جایگاه سازی مربوط به فضایی است که برند شما در قلب ها و اذهان مخاطبان در مقایسه با برندهای رقبا ایجاد می کند. فرض کنید صاحب یک دوچرخه فروشی هستید که دوچرخه های گران قیمت می فروشد. در انتهای خیابان یک فروشگاه ورزشی وجود دارد که دوچرخه و سایر لوازم ورزشی می فروشد. به جای اینکه آن فروشگاه را به چشم رقیبی ببینید که کسب وکار شما را کساد کرده است، جایگاه فروشگاه خود را با توجه به آن مشخص کنید. شما کالاهای گران قیمت دارید درحالیکه او کالاهای تقلبی می فروشد. کارکنان شما دانش تخصصی دارند، اما کارمندان آن فروشگاه کارمندانی معمولی هستند. مشتریان شما دوچرخه سواران حرفه ای هستند نه کسانی که می خواهند تعطیلات آخر هفته را دوچرخه سواری کنند.

یک بیانیه جایگاه سازی دقیق برای استفاده در داخل شرکت تهیه کنید که نقاط قوت برند و اهداف شما را تشریح کند. روش هایی که می توانید از آنها برای دستیابی به این اهداف استفاده کنید و معنی برند خود برای مشتریان را مشخص کنید. در آگهی های تبلیغاتی خود یک خط را به جایگاه سازی اختصاص دهید تا تصویر برند را مانند شعار تبلیغاتی خود شفاف کنید، مثل شعار نایک “فقط انجامش بده”. شعار تبلیغاتی باید کوتاه، ساده و معتبر باشد. از جناس ساختن و زبان های خارجی اجتناب کنید.
چندین ترکیب از واژگان را بنویسید، آنها را از نظر املاء و دستور زبان بررسی کرده و قبل از تصمیم گیری آنها را روی مخاطبان نمونه امتحان کنید.

اصول تبلیغات
بازاریابی و تبلیغات نمی توانند جایگزین یکدیگر شوند. بازاریابی شامل فعالیت هایی است که محصول یا خدمت شما را به بازار می آورد. تبلیغات فضایی است که در رسانه ها برای تملک آن پول می دهید. وقتی آگهی چاپی، آگهی رادیویی یا آگهی تلویزیونی تهیه می کنید، پیام را کنترل می کنید. ارتباطات رسانه ای واژهای گسترده است که اغلب فعالیت های روابط عمومی را نیز در بر می گیرد. ممکن است برای روابط عمومی هزینه ای نپردازید، اما پیام آن را نیز کنترل نمی کنید. با این وجود، چاپ داستانی در مطبوعات از تبلیغات پولی معتبرتر است.

نشریات، برنامه های رادیویی و تلویزیونی و همچنین وبسایت ها برای تأمین محتوا به خروجی مطبوعات و پیام های اطلاع رسانی متکی هستند. یک پیام اطلاع رسانی که آن را از طریق ایمیل ارسال می کنید شامل موارد زیر است:

• نامه ای کوتاه که محصول را معرفی می کند.
• توضیحاتی درباره محصول یا ویژگی یا فعالیت اخیر آن که ارزش خبری دارد.
• جزئیات سوابق، از جمله چندین عکس با کیفیت.
• اطلاعات کامل تماس با شما.

برای چاپ آگهی در مطبوعات، موضوع اصلی را در سه یا چهار واژه در عنوان بگنجانید، نکته مهم پیام خود را در بند کوتاه اول بگنجانید و سپس عناصر مرتبط دیگر را به آن اضافه کنید. تقریبا هیچکس همه متن آگهی های درج شده در مطبوعات را نمی خواند. بنابراین، اطلاعات لازم را در ابتدی آگهی درج کنید.

خلق آگهی
خلق آگهی های موثر مهارتی است که اغلب صاحبان کسب وکارهای کوچک از کمبود آن رنج می برند. شناخت دام هایی که باید از آنها اجتناب کنید به شما کمک می کند تا بودجه خود را موثرتر خرج کنید. برای مشخص کردن هدف اصلی تبلیغات، باید بدانید که می خواهید اطلاع رسانی کنید، فروش ایجاد کنید یا جایگاه خود را شفاف کنید. مخاطبان هدف خود را به وضوح مشخص کنید. حوزه جغرافیایی محل سکونت آنها و همچنین اولویت هایشان برای محصولات و خدمات را مشخص کنید. ببینید بیشتر از چه رسانه ای استفاده می کنند و مکان هایی تبلیغاتی خریداری کنید که با موقعیت مکانی و علایق آنها سازگار است. شاید مایل باشید با افراد حرفه ای در زمینه تبلیغات قرارداد ببندید تا آگهی شما را نوشته و طراحی کنند یا رسانه لازم را برایتان خریداری کنند.
حضور در وب ضروری است. وبسایت برند شما باید از نظر دیداری جذاب، قابل دسترسی، آموزنده، متقاعدکننده، جدید، تعاملی و بهتر از وبسایت رقبا باشد.

فرض کنید برند خود را در وب سایت های دیگر و بازارهای آنلاین نمایش می دهید. روش سئو و بهینه سازی موتورهای جستجو را مطالعه کنید تا روش دستکاری وب سایت خود و کسب رتبه بالاتر در نتایج جستجوی آنلاین را یاد بگیرید. از طریق سایت های شبکه سازی در رسانه های اجتماعی حضور داشته باشید.

تصویر، درون و برون
هر کاری که انجام می دهید یا تصویر برند شما را تقویت کرده یا اثر منفی دارد. شما از طریق ابزار مختلفی با مشتریان ارتباط برقرار می کنید که نقاط تماس نامیده می شوند و باعث می شود مردم احساس مثبتی نسبت به شما داشته باشند، یا احساس کنند تجربه ای ناخوشایند دارند و برعکس این مورد اتفاق افتد. به نحوه اقدامات برند خود در ارتباطات عمومی، تجربه آنلاین، بسته بندی، نمایندگی ها، پیگیری و رسیدگی به شکایات امتیاز بدهید.

شما مایلید که کارمندان هنگام معرفی برند حامیان پرشور آن باشند، بنابراین ایجاد ارتباط موثر با آنها اهمیتی مانند ایجاد ارتباط با مشتریان دارد. از 4 دستورالعمل زیر برای تقویت تیم خود استفاده کنید تا از استراتژی برند شرکت شما حمایت کنند:

1 .صحبت: با حسن نیت و اشتیاق با کارمندان خود ارتباط برقرار کنید.
2 .شنیدن: به افکار و احساسات کارمندان خود توجه کرده و در پی کشف آنها باشید.
3 .تقویت: بگذارید کارمندان بدانند برندتان چه مفهومی برای شما دارد.
4 .احترام: همواره به ایده ها و احساسات کارمندان احترام بگذارید.


منبع:

https://aigitali.com/build-a-brand-in-30-days-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz


نکات کلیدی کتاب The Toyota Way اثر جفری کی. لایکر
اصول 14 گانه مدیریتی بزرگترین سازنده اتومبیل دنیا
• مفهوم اصلی در روش تولید تویوتا، کایزن یا اشتیاق مداوم برای بهبود است.
• تویوتا سودآورترین شرکت تولید اتومبیل در دنیاست.
• این شرکت احتمالا از نظر تعداد کل اتومبیل تولید شده در سال 2005 بر شرکت فورد برتری می یابد و به زودی از شرکت جنرال موتورز نیز پیشی خواهد گرفت.
• کلید موفقیت تویوتا، سیستم تولید تویوتا TPS با تاکید بر تولید ناب است. تولید ناب روشی است که توسط تویوتا اختراع شده و در آن بر حذف تلفات تولید، ساده کردن فرایندها و افزایش سرعت تولید تاکید می شود.
• سیستم تولید تویوتا یک روش فرهنگی، شیوه و تعهد است و نه فقط ابزاری برای حل مشکلات.
• روش تویوتا از 14 اصل بنیادی تشکیل شده است که شامل: فلسفه ای بلندمدت را به کار بگیرید و رهبرانی
تربیت کنید که با آن فلسفه زندگی کنند.
• سایر اصول عبارتند از: جریانی مداوم خلق کنید، از تولید اضافی اجتناب کنید، بار کاری را تنظیم کنید، وظایف را استانداردسازی کنید، از کنترل بصری استفاده کنید و تکنولوژی های مطمئن را به کار گیرید.
• اصول تویوتا موارد زیر را نیز در بر می گیرد: به شبکه خود احترام بگذارید، ریشه مشکلات را بیابید، به کندی تصمیم بگیرید اما به سرعت آن را اجرا کنید و انتقاد شجاعانه را تجربه کنید.
• ضایعات از تولید اضافی، تاخیر، حمل و نقل بی مورد، پردازش غیرضروری، انبار کردن بیش از حد، جابجایی های بی حاصل، نواقص و خلاقیت بالااستفاده کارکنان ناشی می شود.
• سیستمی را برای خلق جریانی کارآ از مواد و فرایندها طراحی کنید و از ضایعات اجتناب کنید.

آنچه در اين چکيده، مي آموزيد:
1 .مبانی بنیادین رویکرد تویوتا در بهبود مداوم کیفیت.
2 .14 اصلی که سیستم تولید تویوتا TPS را تشکیل می دهد.
3 .آنچه شرکت شما برای به کار بردن این ایده ها لازم است بداند.

این کتاب مثل یک ماشین تویوتا، نه لزوما تجملی اما به طور فوق العاده قادر به بردن شما از نقطه الف به نقطه ب است. بینش عمیق جفری کی. لایکر، نویسنده کتاب، نسبت به روش بهبود مداوم، معروف به روش تویوتا، تجربه او در رابطه با سیستم تولید تویوتا، تجربیات او در تولید تویوتا و دانش او را درباره فلسفه هدایتگر آن منعکس می کند. او توضیح می دهد که چرا تویوتا به نمادی جهانی از تعهد آتشین به بهبود مداوم و کارآیی تبدیل شده است.

موفقیت تویوتا به عنوان پرسودترین اتومبیل ساز جهان تصادفی نیست و اکنون با وجود این کتاب، دیگر جزو اسرار هم نیست. آقای لایکر اصول اساسی و رفتارهایی که شرکت شما را با روش تویوتا هماهنگ خواهد کرد، بطور مشروح تعلیم می دهد.

این کتاب نتیجه سال ها بررسی فلسفه تویوتا میباشد: این کتاب به خوبی، به سادگی و تا حد زیادی اما نه خیلی جسورانه مسائل را تشریح کرده است. این کتاب را به تمامی افرادی که سعی دارند بهره وری عملیاتی سازمان خود را بهبود بخشد، توصیه می کند.

تعهد تویوتا
کیفیت جهانی تویوتا و تعالی آن در یک کلمه نهفته است: “کایزن” که روش زندگی تویوتا و رویکرد آن به کسب وکار را تعریف می کند. کایزن فقط مجموعه ای از ابزارها نیست، بلکه تعهد به کوشش برای بهبود مستمر می باشد. ارزش این هدف کاملا واضح است اما تعداد کمی از شرکت ها حتی به نزدیکی آن هدف هم نمی رسند. لازمه بهبود مستمر، یادگیری همیشگی در محیطی است که از تغییرات استقبال می کند. دومین اصل مهم تویوتا احترام به اعضای آن است. ترکیب کایزن و احترام به کارگران از روش تویوتا یک سلاح استراتژیک قدرتمند می سازد.

امروزه، تویوتا یک غول بین المللی و سومین تولیدکننده اتومبیل در دنیا پس از جنرال موتور و فورد است. تویوتا در سال بیش از 6 میلیون اتومبیل می فروشد؛ اما برتری آن به همین جا محدود نمی شود. در حقیقت از نظر سوددهی، بسیار موفق تر از هر تولیدکننده اتومبیل دیگری می باشد. شرکت تویوتا در سال مالی خود در سال 2003 سودی بالغ بر 13/8 میلیارد دلار بدست آورد. برای داشتن دیدی بهتر باید بگوییم که این مقدار سود حتی بیش از مجموع عایدی شرکت های جنرال موتورز، کرایسلر و فورد می باشد. تویوتا با فاصله زیادی سودده تر از رقبای خود بشمار می رود.
بطور کلی تحلیلگران صنعت نیز معتقدند که شرکت تویوتا، شرکت فورد را در فروش جهانی اتومبیل پشت سر خواهد گذاشت. بر اساس روندهای جاری، تویوتا به تدریج بر شرکت جنرال موتورز نیز برتری خواهد یافت. تویوتا نه تنها سخت کوش تر است؛ بلکه در موفقیت نیز پیشتاز است.
سیستم تولید تویوتا TPS
سیستم تولید تویوتا TPS دیدگاه منحصربه فرد شرکت را درباره تولید منعکس می کند. سیستم تولید تویوتا محور اصلی جنبش تولید ناب است که روندهای تولید را در طول دهه گذشته متحول کرده است. تلاش اکثر شرکت ها برای تولید ناب به ظاهرسازی منتهی شده است؛ زیرا آنها به شدت بر ابزارهای مورد استفاده نظیر تحویل همزمان و 5S (طبقه بندی، تثبیت کردن، نظافت، استانداردسازی و نگهداری) متمرکز شده اند. هرچند که سیستم تولید تویوتا یک سیستم داخلی و نه یک استراتژی یا ابزار اضافه است. این سیستم باید به بخشی از فرهنگ سازمان تبدیل شود. معمولا مدیران ارشد برای ناب تر کردن تولید، در فرایندهای روزانه یا فعالیت های بهبود مستمر درگیر نمی شوند؛ اما در شرکت تویوتا آنها در ارتباط مستقیم با این مسائل هستند.
تاییچی اوهنو، مبدع سیستم تولید تویوتا، تولید ناب را به این صورت توضیح می دهد که “همه آنچه ما انجام می دهیم نگاه کردن به زمان، از لحظه دریافت سفارش مشتری تا لحظه دریافت پول است و ما آن زمان را به کمک حذف ضایعات اضافه و بدون ارزش، کاهش می دهیم“. سیستم تولید تویوتا، مطالب بسیاری بر خلاف ذهنیت ما را ثابت می کند:

خط تولید را متوقف کنید
اجازه توقف دادن به یک دستگاه اغلب بهترین کار است. این کار از تولید اضافه که از نظر سیستم تولید تویوتا مهم ترین نوع ضایعات بشمار می رود، جلوگیری می کند.

موجودی انبار را تقویت کنید
بالا بردن موجودی انبار برای یکنواخت کردن تولید، اغلب بهتر از تولید در پاسخ به سطوح متلاطم تقاضای مشتری می باشد.

از نیروی کار حمایت کنید
زمانی که ضایعات را از بین می برید، از کارگرانی که در ارزش افزوده موثر هستند، حمایت کنید.

سعی در بهره کشی از نیروی کار نکنید
اصرار بر اینکه کارکنان خط مونتاژ سریع تر کار کنند اغلب راه حل مناسبی نیست. این امر منجر به تولید اضافی می شود و در واقع هزینه ها را افزایش خواهد داد.

زمان مناسب برای استفاده از نیروی کار را بشناسید
استفاده از فرایند دستی اغلب بهتر از به کارگیری تکنولوژی بهتر است، حتی زمانی که اتوماسیون در دسترس باشد. در حالیکه اتوماسیون ممکن است تعداد کارمندان را کاهش دهد، با این وجود کارکنان منابع بسیار انعطاف پذیری بشمار می روند.

نمونه های معمول ضایعات که تویوتا به طور مستمر به دنبال حذف آنها است عبارتند از: تولید اضافه، تاخیر، حمل ونقل غیرضروری، فرایند اضافی، انبارداری بیش ازحد، حرکات بی حاصل، نواقص و خلاقیت بالااستفاده کارمندان. سایر شرکت ها در تلاش برای تطبیق با روش های تولید ناب با مشکل مواجه می شوند؛ زیرا به این فرایند به شکل مجموعه ای از ابزار می نگرند و نه تغییری عمیق در فرهنگ که تمامی جنبه های کسب وکار را در بر می گیرد.

سیستم تولید تویوتا یک دگرگونی فرهنگی فراگیر بشمار می رود. در روش تویوتا تمامی ابزار مورد نیاز کارگران در اختیارشان قرار می گیرد تا برای بهبود مستمر تلاش کنند. در روش تویوتا، به افراد اهمیت بیشتری داده می شود تا موفقیت سازمان امکان پذیر گردد. به عبارت دیگر، سیستم تولید تویوتا می خواهد که شرکت بیش از هر زمان دیگری به نیروی کار خود وابسته گردد. زمانی که تویوتا در اوائل دهه هشتاد، برای ایجاد اولین کارخانه خارج از کشور خود، قرارداد شراکت تجاری با جنرال موتورز را بست، دو عمل غیر عادی انجام داد.

اوال، این شرکت موافقت کرد که اصول سیستم تولید تویوتا را به جنرال موتورز آموزش دهد؛ زیرا رهبران تویوتا معتقد بودند که شرکت جنرال موتورز، بزرگترین تولیدکننده اتومبیل جهان، با فرایندهای تولید خود مشکل داشت. رهبران تویوتا باور داشتند که با کمک به جنرال موتورز، آنها در اصل به جامعه آمریکا کمک می کنند. ثانیا، آنها تصمیم گرفتند که بر خلاف توصیه جنرال موتورز با اتحادیه محلی UAW همکاری کنند. آنها افراد منتقد اتحادیه را که فکر می کردند سیستم تولید تویوتا روشی برای کارکشیدن از مردم تا سر حد مرگ و “پیشنهاد کردن به استعفا” است، برای مطالعه سیستم تولید تویوتا به مدت سه هفته به ژاپن فرستادند. پس از این دوره رهبران اتحادیه تغییر موضع دادند. زمانی که کارخانه در 1984 بازگشایی شد، میزان بهره وری آن از تمام کارخانه های جنرال موتورز در آمریکای شمالی پیشی گرفت.

روش تویوتا
اگر به دنبال تغییر واقعی سازمان خود باشید پیروی از اصول چهارده گانه روش تویوتا اهمیت فراوانی دارد. این اصول عبارتند از:

1 .فلسفه بلندمدتی را به کار برید
تصمیمات را بر فلسفه بلندمدت شرکت خود استوار کنید حتی اگر اهداف کوتاه مدت شما از این بابت در رنج باشند. پیروی از استراتژی بلندمدت معمولا خردمندانه ترین روش است اما هدف درازمدت باید به چیزی بیش از پول درآوردن مربوط باشد. ماموریت اولیه شرکت شما که بایستی کاملا درک شود، ایجاد ارزش برای مشتریان و در مقیاس بزرگتر برای جامعه می باشد. به عنوان بخشی از فلسفه بلندمدت، تویوتا از خاتمه دادن به خدمت کارکنان به هر قیمتی اجتناب می کند. این فلسفه بر اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری برای تصمیم گیری تاکید می کند. شرافت، احترام و فداکاری ارزش های مهمی هستند. تویوتا به عنوان یک شهروند جهانی، مسئولیت بلندمدت ایجاد ثبات برای شرکاء کاری خود را بر عهده می گیرد.
2 .جریانی مستمر خلق کنید
موضوعات و مشکلات را به وسیله ایجاد جریانی مستمر به سطح یعنی جایی که بتوانند موردتوجه قرار گیرند، بیاورید. در اثر جریان ناب، یک مشکل ممکن است خط مونتاژ داخلی را متوقف کند. این امر شاید ظاهرا باعث کاهش بازده شود؛ اما بدین معنی است که مشکلات مورد توجه قرار می گیرند و چون همه افراد بر حل آن متمرکز می شوند، به سرعت تصحیح می شوند.

3 .روش کشش را به کار برید و از تولید اضافه خودداری کنید
یک سیستم فشار به جلو، محصولات را به فروشنده بدون توجه به اینکه او با چه سرعتی می تواند آنها را بفروشد، تحمیل می کند. یک سیستم کشش، محصولات را فقط زمانی که یک فروشنده به آنها نیاز دارد، فراهم می کند. این امر از بزرگترین منبع ضایعات تولید یعنی تولید اضافه خودداری می کند.

4 .بار کاری را تنظیم کنید
لغت ژاپنی برای تنظیم بار کاری heijunka می باشد. شما می خواهید سطح تولید یکسان و ثابت باشد. خروجی نبایستی هر روز تغییر کند. اگرچه به دنبال اجتناب از تولید اضافه هستید، نمی توانید محصول را دقیقا مطابق سفارش بسازید زیرا نوسان تولید ممکن است کاهش بازده شود.

5 .فرهنگ صحیحی به وجود آورید
فرهنگ درست همه چیز را برای حل مشکلات متوقف می کند و تلاش می کند کیفیت را دقیقا همان بار اول ایجاد کند. این فرهنگ مصالحه بر سر کیفیت را رد می کند.

6 .فعالیت ها را استانداردسازی کنید
فعالیت ها را در جاهای ممکن مشابه و سازگار کنید. افراد در کارهای تکراری بهتر عمل می کنند. دستور کار استاندارد به اجتناب از نواقص کمک می کند.

7 .از کنترل بصری استفاده کنید
برخی از کارخانه ها با کالاها و بخش هایی که کسی نمی تواند کار واقعی در حال انجام را ببیند، اشغال شده اند. شما بایستی قادر باشید فرایندهای در حال انجام در کارخانه را ببینید. کنترل بصری را به کار بگیرید تا هیچ فرایندی از دیدتان پنهان نباشد. به همین دلیل تمیز کردن، یک فعالیت ابتدایی رایج در ابتکارات سیستم تولید تویوتا بشمار می رود.

8 .فقط از فناوری های مطمئن استفاده کنید
تویوتا به ندرت از فناوری های مدرن استفاده می کند و به دنبال تکنولوژی های کاملا ثابت شده می گردد. تکنولوژی را تنها زمانی به کار بگیرید که با افراد، فرایندها یا ارزش هایتان سازگار باشد.

9 .رهبرانی را پرورش دهید که مطابق فلسفه شرکت زندگی می کنند
مدیران ارشد نباید به علت خودخواهی به خود اجازه دهند که در مقابل مصلحت شرکت قرار گیرند. زمانی که رهبران سازمان مشتاقانه مطابق فلسفه سیستم تولید تویوتا زندگی می کنند، به جای اینکه وانمود به این کار کنند، ایده های اعضای تیم را با هم یکی می کنند و مشتریان را در اولویت قرار می دهند.

10 .افراد را پرورش دهید و تیم بسازید
برای داشتن تیم های عالی به افراد عالی نیاز دارید. احترام به افراد به معنی احترام به افکار، ایده ها و قابلیت های آنها می باشد. کار تیمی حیاتی است.

11 .به شبکه توسعه یافته خود احترام بگذارید
معموال یک شرکت به همان اندازه شرکاء و تامین کنندگانش خوب است. برای به دست آوردن تامین کنندگان بهتر، از تامین کنندگان خود بخواهید برای بهتر شدن تلاش کنند و به آنها کمک کنید. تویوتا از تمام تامین کنندگانش می خواهد که به استانداردهای بالای تعالی دست یابند و در این راه به آنها کمک می کند.

12 .منابع را مشاهده کنید
خودتان وضعیت را بررسی کنید تا بتوانید آن را درک کنید. مدیران تویوتا بطور عادی یک فرایند کاری در حال انجام را مشاهده می کنند و بارها کلمه چرا را از خود می پرسند تا دلایل انجام آن را درک کنند.

13 .به کندی تصمیم بگیرید، به سرعت اجرا کنید
یک سازمان سالم از زمان خود برای تصمیم گیری استفاده می کند و به کمک اجماع افراد درباره موضوعات تصمیم می گیرد، سپس تمام گزینه ها را به دقت مورد توجه قرار می دهد. زمانی که توافق حاصل شد، ایده ها به سرعت اجرا می شوند.

14 .بازتاب انتقاد جسورانه را تجربه کنید
انتقاد جسورانه یا hansei منجر به کایزن یا بهبود مستمر می شود. بازتاب مستمر باعث به وجود آمدن سازمان یادگیرنده می شود. علاقه شدیدی به شناسایی ریشه مشکلات و یافتن راه حل های مناسب داشته باشید.

به کارگیری روش تویوتا
زمانی که مدیران مزایای روش تویوتا را مشاهده می کنند، اغلب به کارگیری وسیع تر آن را در سازمان خود مورد توجه قرار می دهند. آنها ممکن است به متعصبان تولید ناب تبدیل شوند که با آن زندگی می کنند. آنها فلسفه ناب و قدرت آن را از طریق تجربه واقعی درک می کنند و ضایعات بسیار در عملیات فنی و خدماتی را فاجعه می دانند. طبعا آنها راه هایی برای به کارگیری سیستم تولید تویوتا یا رویکرد تولید ناب در سایر حوضه ها پیدا می کنند.
اولین چالش در به کارگیری روش تویوتا در سازمانهای خدماتی و فنی، شناسایی جریان کار است. به عنوان مثال، تویوتا به توسعه کارکنان همانند یک فرایند قابل تکرار که می تواند به طور مداوم بهبود یابد نگاه می کند. چالش موجود این است که در محیطی که افراد در اتاقک می نشینند، ترسیم جریان کار بصورت نموداری به سادگی ترسیم فرایند تولید فیزیکی نیست.

هدف سیستم تولید تویوتا ایجاد جریان تولید همزمان است. عنصر اصلی در این جریان تعریف فرایندهای مرتبط تنگاتنگی است که در نتیجه آن مشکلات نمی توانند در انبار یا در صف انتظار برای انجام فرایند مخفی شوند. هر بخش بایستی اطلاعات مورد نیاز خود را درست در هنگام نیاز به آن از بخش پشتیبانی کننده تحویل بگیرد. در اثر ارتباط فرایندها، بازخورد فوری دریافت می شود. در صورتی که بخش پشتیبانی کننده به دلایلی عقب بماند، فعالیت های بخش سرویس گیرنده را مختل خواهد کرد.
بنابراین موضوع به سرعت مورد توجه قرار می گیرد. به همین ترتیب، در صورت تهیه اطلاعات ناقص، بازخورد فوری از یک بخش به بخش دیگر انتقال می یابد. سازمان فنی یا خدماتی شما می تواند جریانی را با دنبال کردن این پنج مرحله ایجاد کند:

1 .تعیین کنید که مشتری شما کیست و به چه چیزی نیاز دارد.

2 .فرایندهای تکراری را جدا کنید (فرایندهایی را که بطور مستمر تکرار می شوند از فرایندهای یکباره که منحصربه فرد هستند، جدا کنید) و یاد بگیرید که چطور از سیستم تولید تویوتا برای فرایندهای تکراری استفاده کنید.

3 .جریان کار را برای تعیین فعالیت های منجر به ارزش افزوده و فعالیت های معمولی بررسی و ترسیم کنید.

4 .به طور خلاقانه اصول روش تویوتا را در فرایندهای تکراری با استفاده از یک ترسیم جریان ارزش آتی به کار گیرید.

5 .به کمک طراحی، اجرا، کنترل نتایج و تعدیل روش های خود در هنگام نیاز، به سازمان یادگیرنده تبدیل شوید. مدل کارآمد خود را به فرایندهایی که کمتر تکرار می شوند گسترش دهید.

نمودار جریان ارزش
نمودار جریان ارزش در ابزاری که تویوتا آن را نمودار جریان اجناس و اطلاعات می نامد، ریشه دارد. این دیاگرام به تامین کنندگان تولید کمک می کند تا سیستم تولید تویوتا را یاد بگیرند. نمودار جریان ارزش، وضعیت جاری را به تامین کنندگان نشان می دهد و به آنها اجازه می دهد راهی برای دورنمای آینده طراحی کنند. نمودار، فرایندها را به وسیله جعبه های مرتبط و فلش ها مشخص می کند. این چارت از نشانه هایی برای مشخص کردن مکان های انتظار برای انبار در میان فرایندها استفاده می کند. رسم نمودار، عناصر مهم در فرایند تولید نظیر حلقه های بازخورد، نقاط بازرسی، بازنگری پروژه و نقاط تصمیم گیری را مشخص می کند.

مودار جریان ارزش می تواند برای جنبه های خدماتی و فنی سازمان تطبیق داده شود. هرچند ترسیم فرایندهای خدماتی به خاطر هزاران نقطه تصمیم گیری به طور شگفت انگیزی پیچیده می باشد. تلاش برای ترسیم همزمان تمام فرایندهای خدماتی در نهایت چیزی شبیه یک کلاف سردرگم یا یک شلوغی سازماندهی نشده خواهد بود. در عوض، یک تصویر بسیار کلی و کلان از سیستم جاری تهیه کنید و از آن برای شناسایی حوزه های ضایعات استفاده کنید.

منبع:

https://aigitali.com/the-toyota-way-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 65
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz


نکات کلیدی کتاب The Checklist Manifesto اثر آتول گاواند
چطور کارها را سروسامان دهیم
• دو عامل مبنای خطاهای انسانی است: “نبود اطلاعات و مهارت“.
• دلیل بی اطلاعی این است که مردم هنوز باید مطالب زیادی درباره دنیا و روند آن یاد بگیرند. نبود مهارت زمانی روی می دهد که دانش وجود دارد اما افراد آن را به درستی به کار نمی گیرند.
• علم قابلیت هایی فراتر از توان افراد متخصص در اختیار آنها قرار داده تا به شکلی موثر از آن استفاده کنند.
• بسیاری از حوزه های تخصصی، کارهای زیاد اما بی ثمری انجام می دهند.
• صنعت هوانوردی از سال 1935 دریافت که پرواز هواپیماهای مدرن نیازمند استفاده دقیق از چک لیست هایی است که حتی روندهای بسیار ساده و معمولی را هم مشخص می کنند.
• مرگ یک معماران بزرگ و معروف، معماران، مهندسان و پیمانکاران را به سمت طراحی سیستم های پیچیده ای از چک لیست های مکتوب و استانداردهایی برای ارتباطات سوق داد.
• فشار و استرس زیاد ناشی از اتخاذ تصمیم های حیاتی برای جان انسان ها، پزشکان را به ستوه آورده است.
• انجام دقیق مراحل پزشکی حتی برای متخصصان کارآمد هم دشوار است. یک اشتباه کوچک می تواند موجب مرگ بیمار شود.
• در اوایل سال 2009 ،سازمان بهداشت جهانی چک لیستی 2 دقیقه ای و 19 موردی ارائه داد که از آن زمان مانع بروز هزاران عارضه و مرگ ناشی از جراحی شده است.
• حرفه ای ها باید غرور را کنار بگذارند، جایزالخطا بودن انسان را بپذیرند و از چک لیست ها استفاده کنند.

آنچه در این چکیده می‌آموزید:
1 .چک لیست های مدرن چگونه به وجود آمدند.
2 .چک لیست های خوب چه اثری در بهبود کار دارند.
3 .چرا استفاده از چک لیست ها، زندگی را ایمن تر می کند.

بسیاری از متخصصان مجرب و محترم دنیا برای نظم بخشیدن به کارها و رهایی از مشکلات به چک لیست هایشان تکیه می کنند.

امروزه، پیشرفت های چشمگیر علمی، متخصصان حوزه های مختلف را احاطه کرده تا حدی که مدام اشتباه می کنند و فقط گهگاه می توانند از این اشتباهات اجتناب کنند. آتول گاوند، جراحی از اهالی بوستون به ما نشان می دهد که تحقیقاتش درباره صنایع هوایی، ساخت و ساز و سرمایه گذاری به تهیه چک لیست 2 دقیقه ای و 19 موردی سازمان بهداشت جهانی کمک کرده و زندگی هزاران نفر را در سراسر دنیا نجات داده است.

اگرچه کتاب گاواند دستورالعمل نیست؛ اما چک لیست های نمونه، مثال هایی سازنده و موضوعاتی تفکربرانگیز ارائه می دهد تا چک لیست هایی دقیق تهیه کنید که با شغل و ماموریت سازمان تان هماهنگ باشد. آیجیتالی مطالعه این کتاب روشنگر را به همه افرادی پیشنهاد می کند که مسئول کارهای پیچیده یا مسئول حفظ جان دیگران هستند و مخصوصا به خوانندگانی که قرار است به زودی در بیمارستان بستری شوند.

مشکلی به نام “کار پیچیده”
انسانها دوست دارند فکر کنند کنترل دنیای خود را در اختیار دارند؛ اما اغلب مشغول سروسامان دادن به شکست هایشان هستند. بخشی از این شکست ها ناشی از پدیده ای است که دو فیلسوف معروف یعنی ساموئل گوروویتز و آلستر مک اینتایر آن را “جایزالخطایی”  می نامند؛ یعنی باوجود پیشرفت های علمی، بعضی کارها خیلی فراتر از توان انسان ها است و از عهده انجام آن برنمی آیند. حتی کارشناسان حوزه های موفقی مثل ساخت آسمان خراش ها، پیش بینی آب و هوای نامساعد و انجام جراحی های حیات بخش هم به کمبود آموزش های پیشرفته و تجربه بالا اعتراف می کنند.

شکست ها به دو دلیل رخ میدهند: “بی اطلاعی و نبود مهارت“. دلیل بی اطلاعی این است که هنوز افراد باید مطالب زیادی درباره دنیا و روند آن یاد بگیرند. نبود مهارت زمانی روی می دهد که دانش وجود دارد اما افراد آن را به درستی به کار نمی گیرند. مثال محققان پزشکی به دانشی عظیم در حوزه سلامت انسان دست یافته اند تا حدی که دیگر نبود مهارت و عدم استفاده از این دانش هم به اندازه جهل بد است. به علاوه گاهی “نبود مهارت” مشکل اصلی است، پس مطمئن شوید که دانش را همیشه و به دقت به کار گیرید.

با وجود پیشرفت تکنولوژی، روزانه اشتباه هایی در همه حوزه هایی که به تخصص بالا و دانش فراوان نیاز دارند، اتفاق می افتد. به همه خطاهایی فکر کنید که در خبرها می شنوید: اشتباهات پزشکی، طراحی بد نرم افزارها، خطاهای قانونی، سیستم های مالی مشکل دار، رسیدگی غیرمسئولانه به خسارات بلایای طبیعی و غیره. بخشیدن شکست های ناشی از جهل ساده تر است، اما بی کفایتی یعنی استفاده نادرست از دانش موجود و در نتیجه آسیب زدن به کار همه را عصبانی می کند. متخصصان آموزش دیده، سختکوش و ایثارگر در همه حوزه ها دائم یا گهگاه اشتباهاتی قابل پیشگیری مرتکب میشوند. شاید راه حل این مشکل از فرط سادگی مسخره به نظر آید: باید از چک لیست استفاده کنید.

چک لیست
یک دختر سه ساله درون برک های یخ زده در نزدیکی کوه های آلپ اتریش افتاد و قبل از اینکه والدینش او را پیدا کنند، به ساحل ببرند و تنفس مصنوعی بدهند، 30 دقیقه زیر آب بود. وقتی تیم نجات هشت دقیقه بعد به محل ماجرا رسید، دمای بدن دخترک به 19 درجه رسیده بود و هیچ گونه علائم حیاتی نداشت. با این حال، پزشکان او را با هلیکوپتر به یک بیمارستان کوچک محلی منتقل کردند و با وجودی که 90 دقیقه هیچگونه علائم حیاتی نداشت، تیم جراحی قفسه سینه اش را شکافتند، خونش را با دستگاه به جریان انداختند و وقتی شش ساعت بعد دمای بدنش به حد نرمال رسید، عمل قلب باز رویش انجام دادند. در عرض دو روز همه اندام ها به جز مغز به حالت عادی بازگشتند و دخترک بیش از یک هفته در کما ماند. او پس از احیاهای طولانی و در تولد پنج سالگی اش به زندگی عادی برگشته بود. رئیس تیم جراحی موفقیت گروهش را مدیون تاکید فراوان بر استفاده از چک لیست های ساده ای می دانست که گام های دقیق آماده سازی تیم جراحی برای پذیرش بیمار جدید را به تیم نجات و اپراتور تلفن بیمارستان نشان می داد.

در اکتبر 1935، نیروی هوایی ارتش آمریکا از سازندگان هواپیما خواست که برای ساخت بمب افکن های نسل آینده با  برد بلند رقابت کنند. طراحی بوئینگ به مقام اول رسید و همه فکر می کردند که آزمایش پرواز با این هواپیما فقط فرمالیته است. اما دقایقی بعد از اوج گرفتن نرم هواپیما، بمب افکن چهارموتوره و غول پیکر مدل 299 در آسمان منفجر شد. خلبان مجرب آن که در این ماجرا کشته شد، یادش رفته بود یکی از قفل ها را باز کند. چند تن از خلبان های پروازه ای آزمایشی به جای درخواست برای طراحی مجدد هواپیما یا بازبینی موارد آموزشی به خلبانان، چک لیستی برای برخاستن هواپیماها تنظیم کردند. همین اجبار برای استفاده از چک لیستها، بوئینگ را از خطر ورشکستگی نجات داد و مدل 299 را به بمب افکن بی-17 تبدیل کرد که در جنگ با آلمان نازی مورد استفاده قرار گرفت. بی-17ها در 8.1 میلیون مایل پرواز هیچ حادثه ای نداشتند.

بسیاری از افراد حرفه ای مخصوصا پزشکان، وکلا، معمارها، آتش نشان ها و افسران پلیس با مشکلی مشابه خلبانان پروازهای آزمایشی سال 1935 مواجه اند. شغل آنها به مجموعه ای از کارهای فراوان بی ثمر تبدیل شده است. در شرایط کاری پیچیده، متخصص ها با دو چالش اصلی روبه رو هستند: باید اطلاعات زیادی را به خاطر بسپارند و از حواس پرتی های مختلف اجتناب کنند. چه در ساخت یک آسمان خراش و چه در خرید مواد لازم پخت غذا اگر حتی یک مورد مهم را از قلم بیندازید، انگار اصلا هیچ کاری نکرده اید. استفاده از چک لیست ها واقعا تمایز ایجاد می کند.

مرگ معماران بزرگ
از دوران قرون وسطی تا اواسط قرن بیستم معماران بزرگ بناهایی فوق العاده را طراحی، مهندسی و برپا کردند. این هنرمندان همه فرایند ساخت از طرح اولیه تا تکمیل پروژه را انجام می دادند. اما امروزه پیشرفت حوزه های ساخت و ساز موجب شده که هر فرد در همه زمینه ها تخصص نداشته باشد. متخصصان ساخت و ساز به معماران، مهندسان و پیمانکاران تقسیم می شوند که هر کدام تخصص ها و ریزتخصص هایی دارند. این متخصصان با علم به اینکه “هیچ فرصتی برای خطا ندارند” و “شکست یکی از راهکارها نیست” و با استفاده از چک لیست های مکتوب برای هر مرحله فرایند ساخت و ساز، راهی برای همکاری با یکدیگر یافته اند.

هیچ کس، هیچ کار هرچند کوچکی را بدون کنترل و تکمیل مراحل قبلی انجام نمی دهد. پیمانکاران با جدول های کاغذی بزرگی که روی دیوار نصب کرده اند، انجام هر گام کوچک را کنترل می کنند و از نرم افزار مدیریت پروژه و سیستم های ارتباطی استفاده می کنند. حالا این فرایند به معیاری در این صنعت تبدیل شده است. مطالعه ای در سال 2003 نشان میدهد که هر سال فقط 20 مورد شکست در ساخت و سازهای آمریکا روی می دهد و نرخ سالانه شکستهای قابل پیشگیری کمتر از 0.00002 درصد است. چک لیست ها نتیجه می دهند.

ایده
یکی از جنبه های ترسناک ساخت و ساز این است که سازنده ها به متخصصان اجرایی فشار می آورند تا هنگام مواجهه با رویدادهای پیش بینی نشده شخصا تصمیم گیری کنند. برعکس، اکثر مقامات ارشد برای زیردستانشان چک لیست تهیه می کنند و اجازه اتخاذ تصیمات بزرگ را به کارمندان نمی دهند. چک لیست ها برای سازماندهی و نظارت بر کارهای روتین به کار می آیند؛ اما برای اقدام در شرایط بحران مناسب نیستند و طوفان کاترینا این مسئله را ثابت کرد. روسای مرکز مدیریت بحران فدرال با وجود شرایطی که هر لحظه بدتر می شد، دست از دستور دادن و کنترل کردن برنداشتند، در صورتی که باید تصمیمگیری را تا حد ممکن به خارج از مرکز محول می کردند.
اما والمارت، غول خرده فروشی این مسئله را به خوبی درک کرد. بلا فاصله بعد از طوفان کاترینا، شرکت به مدیران فروشگاه های محلی اختیار تام داد که هر کار لازمی را برای کمک به مردم انجام دهند. بعضی مدیران همه موجودی انبارها را در اختیار مردمی قرار دادند که نیازی فوری به این محصولات داشتند. بعضی از فروشگاه ها فقط با استفاده از یک سیستم ساده برای پیگیری کالاهای واگذار شده، غذا، ابزار و کیسه خواب در اختیار گروه های امداد قرار دادند. مدیران ارشد کمتر دستور می دادند و بیشتر ارتباط برقرار می کردند. درس اصلی این است که در شرایط نامطمئن و پیچیده (یعنی هنگامی که فرد یا سازمان مرکزی از همه موارد مهم آگاه نیست) به مکانیزمی دوطرفه نیاز است تا مطمئن شویم که هیچکس موارد به ظاهر ساده اما حیاتی را فراموش نمی کند و اینکه افراد همزمان با حل بحران با یکدیگر گفتگو و مشورت هم می کنند.

نخستین تلاش
در سال 2006 ،دکتر آتول گاواند، نویسنده این کتاب (که جراحی حاذق است) و تیم تحقیقاتی اش پس از پیوستن به تیم بین المللی سازمان بهداشت جهانی برای مبارزه با خطرات روزافزون جراحی ها، به این نتیجه رسیدند که عوارض جراحی در سراسر جهان سالانه منجر به حداقل هفت میلیون مرگ و یک میلیون ناتوانی جسمی می شود. سازمان بهداشت جهانی به دنبال روشی قابل ارزیابی، ارزان و اساسی برای کاهش عوارض جراحی بود و روش های ناکارآمد را رد میکرد؛ اما نتایج تحقیق مربوط به نقش چک لیست ها در بهبود سلامت، آنها را به استفاده از این روش متقاعد کرد.

محققان در یک مطالعه موردی قالب های صابون ضدباکتری را در محله های فقیر کراچی پاکستان توزیع کردند و روش استفاده از صابون را (به عنوان یکی از موارد چک لیست 6 موردی عادات مهم روزانه در بهداشت فردی، تهیه غذا و مراقبت از کودکان) به ساکنان یاد دادند. در آزمونی یک ساله، اسهال کودکان 52 درصد، ذات الریه 48 درصد و زخم های ناشی از بیماری های پوستی 35 درصد کاهش یافت. جالب است که شرکت کنندگان قبلا هم از صابون استفاده می کردند، اما روش استفاده از آن صحیح یا کافی نبود.

مثال دیگری که تیم سازمان بهداشت جهانی را برای استفاده از این ابزار متقاعد کرد، چک لیست کوتاهی بود که قبل از برش آپاندیس در بیمارستان کودکان کلومبوس اجرا می شد، یعنی در جایی که بیش از یک سوم بیماران آنتی بیوتیک مناسب را در زمان مناسب دریافت نمی کردند. به پرستاران این بیمارستان دستور دادند که حتی اگر یک مرحله از چک لیست هم اجرا نشده، جراح را متوقف کنند. این روش قدرت اجرایی را میان آنها تقسیم کرد. پس از سه ماه، 89 درصد بیماران آنتی بیوتیک مناسب را به موقع دریافت می کردند و بعد از ده ماه این عدد به 100 درصد رسید. همچنین چک لیست ها جو کاری اتاق عمل را در دانشگاه های تورنتو و جان هاپکینز و بیمارستانهای کایزر در کالیفرنیا عوض کرد. چک لیست ها تیم جراحی را ملزم می کنند که خود را به دیگران معرفی کنند و درباره همه جنبه های فرایند پیش رو صحبت کرده و آنها را قطعی کنند که منجر به ارتقای کار گروهی و نتایج جراحی می شود.

کارخانه تولید چک‌لیست
دنیل بورمن، خلبان قدیمی که بیست سال مشغول تهیه چک لیست و دستورالعمل استفاده از پنل کنترل پرواز بوئینگ بود، درباره چک لیست های بدی هشدار می دهد که مبهم، غیردقیق و زیاده از حد طولانی هستند، استفاده از آنها دشوار است، کاربردی نیستند و توسط کارمندان اداری تهیه شده اند که هیچ اطلاعی از شرایط عملی استفاده از چک لیست ها ندارند. برعکس چک لیست های خوب، دقیق، کارا و مختصر هستند و استفاده از آنها حتی در سخت ترین شرایط هم ساده است. وقتی چک لیستی طراحی می کنید، همه مراحل را با جزئیات کامل شرح ندهید. از اصطلاحات ساده حوزه کاری خود استفاده کنید. فهرست کارها را روی کاغذ بنویسید و از حروف بزرگ و کوچک استفاده کنید. چک لیست تان را در دنیای واقعی آزمایش کرده و اصلاح کنید.

چک لیست های خوب بر موضوعاتی حیاتی تمرکز می کنند که نادیده گرفتن آنها بسیار خطرناک و احتمال فراموش کردنشان خیلی زیاد است. بوئینگ برای تعیین مراحل کار خلبانان از دو نوع چک لیست استفاده می کند. یکی چک لیست “انجام بده/تائید کن” برای اطمینان از اینکه کارهای مهم را انجام می دهند و دیگری چک لیست “بخوان/انجام بده” برای تعیین مراحل کاری که باید انجام دهند. اما حتی بهترین چک لیست هم نمی تواند کسی را مجبور به انجام آن کند. هوانوردان یاد گرفته اند که ممکن است در یادآوری و قضاوت اشتباه کنند. خلبان های خوب (برعکس بسیاری از جراحان) محدودیت های خود را درک کرده و می پذیرند و در مواجهه با هر مشکل حاد، علاقه زیادی به استفاده از چک لیست دارند.
آزمون
اعضای تیم سازمان بهداشت جهانی در بهار 2007 بار دیگر در ژنو جلسه داشتند تا موارد زمانبر چک لیست ها را حذف کنند. بعضی از موارد حذفی با توجه به کشور، بیمارستان یا نوع جراحی تفاوتی حیاتی در روند کار ایجاد می کرد. چک لیست نهایی و ایمن جراحی 19 مورد داشت که هفت مورد مربوط به قبل از بی هوشی، هفت مورد مربوط به قبل از برش بدن بیمار و پنج مورد مربوط به کارهای بعد از جراحی در اتاق عمل بود. سازمان بهداشت جهانی اطلاعاتی درباره عوارض جراحی جمع آوری کرده و چک لیستش را در هشت بیمارستان در سراسر دنیا آزمایش کرد که چهار بیمارستان در کشورهایی با درآمد بالا یعنی آمریکا، کانادا، انگلستان و نیوزلند و چهار بیمارستان در کشورهای متوسط یا کم درآمدی مثل فیلیپین، عمان، هند و تانزانیا بود. در بهار سال 2008 ،همه هشت بیمارستان به کارمندان خود آموزش داده و چک لیست 2 دقیقه ای/ 19 موردی را اجرا کردند. با وجود مقاومت های بسیار، بسته پیشنهادی از همان ابتدای معرفی در اتاق های عمل این بیمارستان ها اجرا شد.

فقط بعد از سه ماه از اجرای چک لیست ها، عوارض پس از جراحی 36 درصد، میزان مرگ و میر 47 درصد، میزان عفونت 50 درصد و تعداد جراحی های مجدد برای اصلاح اشتباهات 25 درصد کاهش یافت. از هر 4000 بیمار، فقط 277 نفر به عوارض جدی دچار شدند در حالی که این تعداد قبل از اجرای چک لیست ها 435 نفر بود. چک لیست سازمان بهداشت جهانی بیش از 150 نفر را از صدمات جدی و 27 نفر را از مرگ حتمی نجات داد. بررسی 250 تکنسین اتاق عمل نشان داد که 80 درصد افراد استفاده از چک لیست را آسان و 78 درصد آن را مانع بروز اشتباهات جراحی می دانند.

عصر چک‌لیست‌ها
در انتهای سال 2009 ،بیش از 12 کشور به استفاده از چک لیست ها در بیمارستان هایشان متعهد شدند. شرکت های بیمارستانی در 20 ایالت آمریکا به پیگیری نتایج استفاده از چک لیست ها پرداختند. 10 درصد بیمارستان های آمریکا یا از چک لیست ها استفاده کردند یا برای استفاده از آنها برنامه ریزی کردند و بیش از 2000 بیمارستان در سراسر جهان به استفاده از آنها پرداختند. چک لیست ها نه تنها در جراحی بلکه در هر کاری فرصت های جدید ایجاد می کنند. مثال، مصاحبه با سه سرمایه گذار موفق نشان داد که هرکدام موفقیت خود را مدیون استفاده از چک لیست هایی میدانند که بر اساس تجربه شخصی طراحی کرده اند یا از همکاران معروف شان الگو گرفته اند. وارن بافت هم از یک چک لیست ذهنی استفاده می کند.
از آنجا که اغلب افراد خیلی منظم نیستند، استفاده از چک لیست ها در سایر حوزه ها دشوار بوده است. تحقیقات کمی برای بررسی علل شکست ها در آموزش، کارهای حقوقی، برنامه های دولتی، موارد مالی و سایر حوزه ها انجام شده است. وقتی اشتباهات مشابه ی رخ می دهد، باید روند کار را عوض کرد: از چک لیست استفاده کنید.


منبع:

https://aigitali.com/the-checklist-manifesto-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 75
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 

نکات کلیدی کتاب Make Meetings Mattter اثر چارلی هاوکینز
حذف خستگی، پریشانی و اتلاف زمان در جلسات
• در آماده شدن برای برگزاری یک جلسه، پیشاپیش اهداف آن را تشریح کنید و به شرکت کنندگان اجازه دهید به مرور اسناد مربوطه بپردازند.
• از شرکت کنندگان بپرسید که برای صحبت پیرامون موارد ذکر شده در دستورکار جلسه به چقدر زمان نیاز دارند، سپس 50 درصد زمان بیشتر به آن اضافه کنید. اغلب افراد زمان لازم برای صحبت را کمتر از حد معمول تخمین می زنند.
• برنامه ریزی و اجرا بسیار مهم هستند. از انتخاب مکان های پرتردد و اتاق هایی با اندازه نامناسب اجتناب کنید. هرگونه نیاز به وسایل فنی را از پیش درنظر بگیرید.
• برای صرفه جویی در وقت، امکان برگزاری جلسات آنلاین برای دستیابی به هدف تان را بررسی کنید.
• از یک تسهیلگر بی طرف برای مثبت و متمرکز نگه داشتن فضای جلسه استفاده کنید.
• برای دستیابی به خروجی های مشخص و تعریف شده تلاش کنید.
• از دستورکار جلسه پیروی کنید. اگر بحثی طولانی شد، همراه گروه تصمیم بگیرید که آن را ادامه دهید، آن را به بعد موکول کنید و یا یک زیرگروه مشخص کنید که به آن موضوع بپردازد و نتیجه را گزارش دهد.
• برای تشویق افراد به ارائه پیشنهادهای جالب، حین انجام توفان فکری به ارزیابی نظرات نپردازید.
• سعی کنید به توافق برسید و سپس تصمیم اتخاذ شده را به گام هایی اجرایی تبدیل کنید. قبل از خاتمه جلسه، وظیفه هر فرد را مشخص کنید.
• پایان دادن جلسه در زمان مقرر، کاراترین راه برای ارزشمند کردن جلسات است.

آنچه در این چکیده می آموزید:
1 .چه چالش هایی باعث عدم بهره وری جلسات می شوند؟
2 .چگونه جلسات را برای دستیابی به یک هدف مشخص هدایت کنید؟
3 .چگونه جلسه را به نحوی موثر و متمرکز پیش ببرید؟

آیا از جلسات میترسید؟ آنها در بدترین حالت می توانند بی هدف، خسته کننده و مایوس کننده باشند. با این وجود، همین جلسات در بهترین حالت می توانند بسیار پربار و حتی انرژی زا باشند. چارلی هاوکینز راه آن را به شما نشان می دهد. او فعالیت های انجام شده در جلسات را به اجزای اصلی تقسیم می کند و نکاتی را برای برنامه ریزی، اداره و خاتمه دادن جلسات ارائه می کند. او در یک سری دروس خوش ساختار، دلایل عدم موفقیت جلسات را گوشزد کرده و شما را مجهز به ابزاری می کند که همواره باید از آنها استفاده کنید. اگر می خواهید یک جلسه دو نفره ترتیب دهید و یا اینکه همه اعضای تیم را دور هم جمع کنید، آیجیتالی پیشنهاد می کند که با مرور سریع اصول کلیدی این کتاب، بهره وری جلسات خود را افزایش دهید.

اصول جلسه
برای به دست آوردن نتایج دلخواه از جلسات، از پیش برنامه ریزی کنید. چهار اصل برنامه ریزی را درنظر داشته باشید: “هدف، افراد، مکان و آمادگی“. اولین قانون یک جلسه، داشتن هدف است. هدف شما شاید مبادله اطلاعات، ارائه گزارش به موسسین یا شنیدن یک سخنرانی باشد یا شاید بخواهید دوره آموزشی جدیدی ارائه کرده یا اهداف شرکت خود را مشخص کنید. در یک پیش‌‌جلسه، اهداف جلسه خود را به تسهیل گر، ثبت کننده مباحث و سایر شرکت کنندگان توضیح دهید و نقش آنها در جلسه را مشخص کنید. این اهداف مشخص را به برنامه ها و خروجی های مشخص پیوند دهید. سپس فهرست کامل شرکت کنندگان و دستورکار جلسه را تهیه کنید. پیشاپیش اهداف جلسه را با تمامی کسانی که در جلسه شرکت خواهند کرد درمیان بگذارید.

در مورد اهداف جلسه خود صریح و صادق باشید. برای مثال، اگر جلسه را برای کسب حمایت از عقاید خود ترتیب داده اید و چیزی که واقعا می خواهید همین است، وانمود نکنید جلسه برای یافتن بهترین راه حل تشکیل می شود. وادار کردن افراد به تلاش برای دستیابی به یک هدف پنهانی بسیار بی فایده است.

کم بودن تعداد حضار و همچنین زیاد بودن آنها می تواند از بهره وری جلسه بکاهد، بنابراین، ابتدا اندازه گروه مناسب برای هدف خود را مشخص کنید. گروه های بزرگ برای مباحث یک طرفه مثل اعلان های عمومی مناسب هستند. گروه های کوچک برای همکاری و تبادل نظر مناسب ترند. در صورت لزوم، می توانید گروه های جلسات بزرگ را به زیرگروه ها تقسیم کنید. فهرست شرکت کنندگان را به افرادی محدود کنید که مستقیما با موضوع جلسه در ارتباط هستند و مطمئن شوید که همکاران اثرگذار در تصمیمات، در جلسه شرکت می کنند. اگر آنها نمی توانند شخصا در جلسات شرکت کنند، پیشنهاد دهید که از راه دور مثال با تلفن یا ویدئو کنفرانس در جلسات مشارکت داشته باشند یا از آنها بخواهید نمایندهای به جای خود بفرستند.
سپس محل برگزاری جلسه را ارزیابی کنید. آیا اتاق موردنظر با توجه به تعداد شرکت کنندگان مناسب است؟ آیا میزان صداهای مزاحم بیش ازحد نیست؟ آیا دکور بی روح و نامرتب است و یا زنده و ترغیب کننده است؟ به دنبال شرایطی باشید که موجبات راحتی و تعامل سازنده را فراهم آورد. در برخی موارد شاید بهترین راه حل ممکن، ملاقات های غیره مزمان یا جلسات آنلاین به جای مباحث رودررو باشد. بازه زمانی مشخصی درنظر بگیرید تا شرکت کنندگان دیدگاه ها و نظرات شان را در فضای آنلاین به اشتراک بگذارند. به این ترتیب افراد می توانند نظرات یکدیگر را دریافت کنند، درمورد آن نظر دهند و برمبنای آن تصمیم گیری کنند. در انتهای زمان از پیش تعیین شده، نظرات آنها را خلاصه کرده و به همه اعلام کنید. این یک روش موثر توفان فکری است که باعث مشخص کردن اولویت های بخش های مختلف و ایجاد توافق در اتخاذ تصمیمات شرکت می شود.

اکنون بر دستور جلسه خود تمرکز کنید. قبل از اضافه کردن هر موردی به آن، فکر کنید که آیا به تامین اهداف جلسه کمک می کند یا خیر، سپس هر موضوع حاشیه ای یا تکراری را حذف کنید. هنگام فهرست کردن موارد، تا جای ممکن همه جزئیات را مشخص کنید و همیشه یک چارچوب زمانی برای بحث کردن راجع به آنها درنظر بگیرید. اگر شرکت کنندگان موضوعی را به دستور جلسه اضافه می کنند، زمان لازم برای بحث کردن راجع به آن را از آنها جویا شوید و سپس 50 درصد به آن اضافه کنید. اغلب افراد، زمان لازم برای یک بحث را کمتر از حد معمول تخمین می زنند.

برای برگزاری یک جلسه کارا و روان، قوانینی پایه ای تنظیم کنید. نحوه معرفی موضوعات جدید و اتخاذ تصمیمات توسط شرکت کنندگان را مشخص کنید. قوانین رایج شامل این موارد هستند: اجازه دادن به همه شرکت کنندگان برای ارائه نقطه نظرات شان، اتمام جلسه در موعد مقرر، اجتناب از انجام مکالمات جانبی، ارسال ایمیل یا تماس های تلفنی در حین برگزاری جلسه، مخصوصا هنگامی که کسی در حال صحبت برای جمع است. همچنین در جلسات موفق، هدف گروه دستیابی به اتفاق نظر می باشد و درصورت عدم توافق حضار، می توان از روش رای گیری استفاده کرد.

در نهایت، همه ابزار لازم برای برگزاری جلسه را بررسی کنید. امکانات فنی در آمادگی جلسات، بسیار حیاتی است. حتی اگر میزبان به شما اطمینان دهد که همه امکانات فراهم است، نسخه های مختلفی از ارائه خود و تجهیزات لازم را همراه تان داشته باشید. یک جعبه لوازم کار برای مواقع اضطراری همراه داشته باشید: سه راهی، دفترچه شامل مطالبی که می خواهید ارائه دهید، ماژیک، سه پایه، خودکارهای اضافه، کاغذ و ساعت.

چهار مورد مهم برای پیش روی بهتر جلسات
پس از اینکه برنامه ریزی برای جلسه را به پایان رساندید، مواردی را برای برگزاری موثرتر آن درنظر بگیرید. استراتژی خود را حول این 4 مورد تنظیم کنید:

تمرکز، ساده سازی، بازخورد و تفریح
جلسه را با یادآوری اهداف آن و خروجی های موردنظر آغاز کنید. اگر هیچ کس دستورجلسه خود را از قبل آماده نکرده بود، آن را در اولویت قرار دهید. اگر دستورجلسه ای تهیه کرده اید، از تسهیل گر بخواهید افراد را تشویق به بحث پیرامون مطالبی کند که در حین طراحی دستورکار با آنها مواجه شده اید. هر مورد جدیدی را اولویت بندی کنید، زمان لازم برای بحث درباره آنها را تخمین بزنید و آنها را به برنامه خود اضافه کنید. پیروی دقیق از دستورجلسه بهترین راه حفظ تمرکز است.

حتی جلساتی که به خوبی سازماندهی شده اند، بدون تسهیل گری مناسب طولانی می شوند. افراد برون گرا می توانند بر جلسه مسلط شوند و از ابراز نظر سایرین جلوگیری کنند. برعکس، تسهیل گری بیش از اندازه، مثل زمانی که تسهیل گر سعی در مدیریت دقیق تمامی جزئیات جریان جلسه یا مباحث را دارد نیز بهره وری جلسه را مخدوش می سازد. تسهیل گران اثرگذار باید بی‌‌طرف باقی بمانند، نظرات مختلف را استخراج کنند و کمک کنند تا گفتگوها متناسب با دستورکار جلسه پیش برود. آنها باید شنوندگان فعالی باشند که نظرات خوب شرکت کنندگان را تشخیص دهند، نقاط مشترک و مورد توافق را بیابند و بحث را بر پایه آن آغاز کنند و نظرات گروه را جمع بندی کنند.

وقتی که در حال تسهیل جلسه هستید، به طور منظم از دستورکار جلسه پیروی کنید و چارچوب زمانی هر بحث را درنظر داشته باشید. اطمینان حاصل کنید که ثبت کننده جلسه، تصمیمات اصلی گروه و یا راه حل ها را با دقت یادداشت می کند. اگر مبحثی بیش از زمان برنامه ریزی شده طول کشید، برای ادامه دادن آن، موکول کردن آن به زمانی دیگر یا موظف کردن یک زیرگروه به بررسی بیشتر آن و ارائه گزارش به گروه بزرگتر، از گروه اجازه بگیرید. وقتی افراد موضوعاتی خارج از موارد برنامه ریزی شده را مطرح می کنند، آنها را به فهرست خود اضافه کنید تا بعد از اتمام مباحث موجود در دستورجلسه به آنها بپردازید. یک صفحه از دفترچه خود را به یادداشت این موارد اختصاص دهید. در 5 دقیقه آخر جلسه به این موارد بپردازید و هر تصمیم مهم اتخاذ شده توسط گروه را مرور کنید.
برای اینکه مباحث به خوبی پیش روند، جلسه خود را به بازه های زمانی قابل مدیریت تقسیم کنید. هر 20 دقیقه موضوعات را تغییر دهید و یا راه هایی برای نزدیک شدن به مباحث موردنظر پیدا کنید. برای مثال، بحث در قالب گروه های کوچک یا درخواست ارائه نظرات یک تا دو دقیقه ای از همه شرکت کنندگان.

پس از گذشت یک ساعت از جلسه، یک استراحت 15 تا 20 دقیقه ای درنظر بگیرید. جلسه را با مرور کوتاه پیشرفت حاصل شده ادامه دهید. حین برگزاری جلسه به دنبال سرنخ هایی درباره نگرش ها و نظرات شرکت کنندگان باشید. فعالیت هایی که پیشرفت گروه را کند می کنند و یا با اصول یک محیط مشوق و آزاد در تضادند را تشخیص داده و آنها را متوقف کنید. اگر کسی در جلسه اختلال ایجاد کرد، برای استفاده از قوانین جلسه آماده باشید. اگر تنشی به وجود آمد، استراحت اعلام کنید و از کسانی که این بحث را به وجود آورده اند بخواهید آن را مجددا از زاویه دید طرف مقابل بررسی کنند. این کار به آنها فرصتی می دهد تا خون سردی خود را مجددا به دست آورند و به شنوندگان بهتری تبدیل شوند. همیشه به افراد در خفا تذکر دهید و بر رفتار نامناسب آنها تاکید کنید نه بر خود شخص.

یک جو مثبت، همه جانبه و پذیرا ایجاد کنید که افراد را به درمیان گذاشتن نظراتشان تشویق می کند. اگرچه ممکن است بعضی مفاهیم بی فایده به نظر برسند اما مخالفان را از ارائه واکنش های منفی سریع منع کنید، اگر افراد احساس امنیت نکنند، جرات ارائه پیشنهادهای خود را نخواهند داشت. با دریافت و تحلیل نظرات در دو مرحله مجزا، از مشارکت همه افراد در بحث مطمئن شوید. حتی اگر به نظرات ارائه شده علاقه ندارید، بلافاصله ابراز نکنید و از شرکت کنندگان بخواهید جزئیات بیشتری را در اختیار شما قرار دهند. هنگامی که ایده ای منسوخ و قدیمی به نظر می رسد، از ارائه دهنده بخواهید آن را به روز کند. اگر پیشنهاد ارائه شده به بودجه ای زیاد نیاز دارد، از آنها بخواهید پیشنهادهایی درباره تامین بودجه ارائه دهند.

اگر گروه شما برای تولید ایده های جدید به بحث و جدل می پردازد، از این رویکرد استفاده کنید. ابتدا از شرکت کنندگان بخواهید تا آنجا که ممکن است راه حل های “عجیب و غریب” ارائه کنند. سپس، این نظرات را بپرورانید: بحث را براساس آنها شکل داده و آنها را بهبود ببخشید و برای اینکار از یک رویکرد خلاقانه پیروی کنید نه عمل گرایانه. سپس با هدف گیری پیشنهادهایی که عملی هستند و یا شاید با ترکیب آنها به مواردی واقعی تر برسید. این کار را با چرخ های از پالایش ها ادامه دهید و در آن به مطالعه نقاط مثبت و منفی نظرات مشخص بپردازید. سرانجام، از بهترین نظرات حمایت کنید و آنها را به مواردی مشخص و گام به گام تبدیل کنید. اگر نظرات خود را روی وایتبرد یادداشت کردهاید، برچسبهایی را بین شرکتکنندگان توزیع کنید و بخواهید که آنها را در کنار موارد اولویتدار وایت برد قرار دهند. این یک راه ساده برای کوتاه تر کردن فهرست طولانی نظرات و ساده تر شدن مدیریت آنهاست.

ضرورت شوخ طبعی در حین برگزاری جلسه را از یاد نبرید. مزاح و شوخی می تواند به هر جلسه ای طراوت ببخشد و از اضطراب آن بکاهد. مزاح کردن با فردی که بیش از حد انتقاد می کند باعث توقف رفتار منفی و ایجاد شوخ طبعی در او می شود. حتی بسته به مورد، با انتقال جلسه به فضای باز نیز می توانید روحیه افراد را تازه کنید. با استفاده از گرافیک خوب، ارائه ویدئویی یا بازی های مناسب مطالب را مفرح کنید. اگر شرکت کنندگان یکدیگر را نمی شناسند، از بازی هایی مثل “دو حقیقت و یک دروغ” برای ایجاد آشنایی استفاده کنید. هر یک از شرکت کنندگان سه داستان درباره خودشان می گویند و از گروه می پرسند که کدامیک دروغ بوده است. این بازی به سرعت باعث ایجاد فضایی دوستانه می شود.

جمع بندی
قبل از اتمام جلسه چهار نکته مربوط به اتمام جلسه را بررسی کنید: توافق، صدور رای، نقد/تجلیل و ارتباط. حذف حتی یکی از این گام های حیاتی همه زحمات شما برای برنامه ریزی و برگزاری جلسه را هدر می دهد.

پس از بررسی همه گزینه هایی که گروه مطرح کرده اند، به عنوان یک مجموعه تصمیم بگیرید که کدام یک از نظرات ارزش پیگیری دارند. توافقاتی که از طریق بحث به دست آمده باشند ارجحیت دارند، رای گیری باید آخرین گزینه باشد، زیرا گروه را به برندگان و بازندگان تقسیم می کند. از “تفکر گروهی” یا تصدیق کردن نظرات، قبل از اینکه همه آن را بررسی کنند، بپرهیزید. به دنبال رویکردهای مختلف باشید و آنها را لحاظ کنید، همه شرکت کنندگان را به بحث بکشانید و آنها را تشویق کنید که هرگونه شروط و استثنائات را نیز بیان کنند.
در فواصل معین، رای گیری از مخالفان و موافقان را با استفاده از مشت بسته تا 5 انگشت باز انجام دهید تا نظر هر یک از شرکت کنندگان را بفهمید. هرچه با تصمیم موافق تر باشند، 5 انگشت خود را بالا می برند و اگر اصلا موافق نباشند مشت خود را بالا می برند. اینکار به شما دیدگاهی سریع از موردی می دهد که افراد باید برای به توافق رسیدن پیرامون آن تلاش کنند.

وقتی به توافق رسیدید، تصمیمات گروه را به گام هایی مشخص تقسیم کنید و افرادی را انتخاب کنید که به آنها بپردازند. گاهی شرکت کنندگان نگرانند که اگر نظرات خود را بیان کنند، مجبور شوند اجرای آن را نیز به عهده بگیرند. این ترس، افراد را از ارائه پیشنهادهای خوب باز می دارد. درواقع، اغلب کسانی که بهترین نظرات را ارائه می کنند، افراد مناسبی برای انجام برنامه ریزی و پرداختن به جزئیات نیستند. با مجزا کردن توفان فکری و اجرا به عنوان دو فعالیت جداگانه با مسئولیت های متفاوت، افراد را به ارائه نظراتشان تشویق کنید.

در هر حال، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید پایان دادن جلسه در وقت مقرر است. اگر اینکار را انجام دهید، افراد درمی یابند که به برنامه زمانی آنها احترام می گذارید. حین اجرای جلسه به زمان بندی خود پایبند باشید، بنابراین هنگامی که به مباحث نهایی دستورکار جلسه نزدیک می شوید، به زمان پایان جلسه نیز نزدیک شده اید. اگر در طول جلسه زمان بیشتری را به یک موضوع خاص اختصاص داده اید، بحث کردن درباره اثرات آن تصمیم بر دستورکار جلسه را فراموش نکنید.

موفقیت های حاصل از جلسه را ارزیابی کنید و به رفع کمبودها بپردازید. برای استفاده از یک سیستم رتبه بندی “موارد صحیح” و “موارد نیازمند تغییر“، فهرست مواردی که به خوبی انجام شده اند و آنهایی که نیازمند تغییر هستند را تهیه کرده و سپس گزینه های خود برای بهبود آنها را مطرح کنید. این کار به شما کمک می کند تا الگوها و رفتارهایی که باعث کاهش اثرگذاری گروه می شوند را از ریشه برکنید. یادتان باشد که هم دستاوردهای فردی و هم موفقیت های گروهی را تشویق کنید. لازم نیست قدردانی بسیار پیچیده باشد، فقط کافیست با ملاحظه باشید، مثال شیرینی تعارف کنید و یا اگر جلسه شما الکترونیکی است، یک ایمیل تشکر بفرستید.

اگر صورت جلسه را تهیه و منتشر نکنید، درست مانند آن است که جلسه ای برگزار نشده است. یادداشت ها باعث مرور مطالب جلسه می شوند و مواردی که باید کامل شوند را به افراد یادآوری می کنند. یادداشت موارد بر صفحات بسیار بزرگ در طول جلسه به شما اطمینان می دهد که گروه نیز موضوع را پیگیری می کند. موضوعات مرتبط، توافقات حاصله و مسئولیت های فردی را فهرست کنید. نظرات موافق و مخالف جلسه را نیز درنظر بگیرید. صورت جلسه را به سرعت بین شرکت کنندگان و سایر گروه های ذینفع توزیع کنید. ارسال یک ایمیل یادآوری قبل از جلسه آینده به کسانی که موظف به انجام کاری هستند نیز مفید است.

جلسات دنیای مدرن
اگر جلسه شما رودررو و دو نفری است و یا از طریق ویدئو کنفرانس و یا یک جلسه آنلاین انجام می شود، اصول اولیه در مورد آنها یکسان است. برای جلسه هدفی درنظر بگیرید و آن را به گام های بعدی پیوند بزنید. مطمئن شوید که افراد کلیدی در جلسه شرکت کرده اند و اندازه گروه را درست انتخاب کرده اید. اهمیت حضور افراد را به آنها توضیح داده و همه مستندات را به صورت آنلاین یا از طریق ایمیل در اختیار آنها قرار دهید. به یاد داشته باشید که تماس های تلفنی یا جلسات آنلاین می تواند افراد را از ابعاد دیداری مشارکت محروم کند، بنابراین، هنگام صحبت خود را معرفی کنید و گاهی برای شنیدن پاسخ سایرین سکوت کنید.

اگر باید با شخصی جلسه رودرور برگزار کنید، مطمئن شوید که زمان جلسه برای هر دوی شما مناسب است. اصول اولیه برگزاری جلسه در این مورد هم صدق می کنند که عبارتند از: به سمت “گام های عملی” پیش بروید، حواس پرتی ها را به حداقل برسانید و نسبت به زمان اختصاص یافته به هر مورد حساس باشید. پرداختن به موضوعات تصادفی و ناخواسته ممکن است باعث به هم ریختن برنامه شخص مقابل شود. سعی کنید یک مکان خنثی انتخاب کنید، بنابراین، هیچ کس برتری روانی نادرستی بر دیگری نخواهد داشت. افراد اغلب فراموش می کنند که مباحثات دونفره خود را با توافق در مورد گام های عملی به پایان ببرند. حتی اگر جلسه شما غیررسمی است، اهداف آن را فراموش نکنید. فهرست مواردی که باید موردبررسی قرار گیرند و اشخاص موظف به انجام آنها را مرور کنید.

منبع:

https://aigitali.com/make-meetings-mattter-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 56
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz


نکات کلیدی کتاب Hiring & Firing اثر برایان تریسی
21 نکته کلیدی برای استخدام بهترین ها و اخراج افراد نامناسب
• در مصاحبه از “قانون سه” استفاده کنید: به دنبال سه داوطلب عالی باشید و با بهترین نفر حداقل سه بار در سه مکان مختلف ملاقات کنید.
• عملکرد گذشته داوطلبان بهترین شاخص کارشان در آینده است.
• فقط اگر آمادگی خطر کردن دارید، شخصی بی تجربه را استخدام کنید.
• تقریبا نصف داوطلبان، شما را درباره مهارت هایشان گمراه می کنند.
• بهترین زمان اخراج کارمند، اولین باری است که به این فکر می افتید.
• کسی که واقعا دلش میخواد برای شما کار کند، به احتمال زیاد عملکرد بهتری خواهد داشت.
• از پاداش دادن به داوطلب های باصلاحیت دریغ نکنید.
• نه تنها برای کارمندان مهم با حقوق بالا بلکه برای همه کارمندان، بدون توجه به عنوان یا حقوقشان “برنامه آشنایی با کار” تهیه کنید.
• هیچ کس بدون آموزش مناسب نمی تواند کار فوق العاده ای انجام دهد.
• وقتی عملکرد یک کارمند دردسرساز را ارزیابی می کنید، بدانید که شاید خودتان هم بخشی از مشکل باشید.

آنچه در این چکیده می آموزید:
1 .چطور بهترین افراد را استخدام کنید.
2 .سیاست ها و روندهای شرکت شما چگونه می تواند به رشد آن ها کمک کند.
3 .برای اخراج یک کارمند باید از چه استراتژی هایی استفاده کنید و چه زمانی این کار را انجام دهید.

توجه دقیقی به استخدام و اخراج داشته باشید. به کارگیری و اخراج افراد تفاوت زیادی در موفقیت و شکست مدیر ایجاد می کند. افرادی که با هم در جهت دستیابی به اهداف تلاش می کنند، بیشترین موفقیت را کسب می کنند. به عنوان رهبر باید افرادی که می توانند شما را در دستیابی به اهداف مشترک کمک کنند، مشخص کنید. برایان تریسی، نویسنده معروف حوزه مدیریت 21 ایده در اختیارتان قرار می دهد تا افرادی که باید استخدام کنید را مشخص کنید، به رشدشان کمک کرده و در صورت لزوم اخراج شان کنید. عقاید برایان تریسی در مورد اخراج یادآور نظرات جک ولش، مدیرعامل سابق جنرال الکتریک است که عقایدش در دهه 80 میلادی بسیار روشنفکرانه بود. آیجیتالی مطالعه این راهنمای مفید برایان تریسی را به متخصصان منابع انسانی و مدیرانی پیشنهاد می کند که مسئول استخدام و حفظ افراد هستند.

دستیابی به نتایج
مدیران ارشدی که می خواهند به اهداف شرکت شان دست یابند، باید توجه مداوم و دقیقی به مبحث استخدام و اخراج داشته باشند. وقتی افراد برای دستیابی به اهداف مشترک تلاش می کنند، بهترین عملکرد را دارند. وظیفه شما شناسایی، استخدام و حفظ افرادی است که در دستیابی به اهداف به شما کمک کنند.

اما افراد همیشه طبق انتظارتان عمل نمی کنند و ممکن است گاهی خودخواه و خود رای باشند. در کل، فقط دوسوم افرادی که استخدام می کنید مطابق انتظارتان کار می کنند. برای استخدام افراد، پرورش آنها، حفظ شان در طول زمان و در صورت لزوم اخراج شان به روش صحیح، از 21 ایده مفید زیر استفاده کنید:

1 .فرایند انتخاب
هر شرکت با روشی که برای انتخاب کارمندان دارد، موفقیت یا شکستش را تعیین می کند. مدیران باید هنگام استخدام متغیرهای زیادی را در نظر بگیرند و هرگز در فرایند مصاحبه عجله نکنند. افراد را فقط به عنوان راه حل یک مشکل خاص استخدام نکنید.

2 .درباره شغل موردنظر فکر کنید
استخدام فرد جدید را کاری فراتر از جایگزینی کارمند فعلی بدانید. ببینید آیا داوطلبان توانایی کار در صنعتی که دائما در حال تغییر است را دارند. ببنید آیا شخص به تنهایی از عهده انجام کار برمی آید یا باید تیم بزرگتری را مسئول انجام آن کنید.

3 .نوشتن شرح شغل
قبل از اینکه به دنبال کارمند جدید باشید، مشخصات شغل را تعریف کنید. فهرستی از قابلیت ها و مهارت هایی که به دنبال آن هستید را به ترتیب اولویت بنویسید. الزامات را به دو دسته اصلی “بایدها” و “ترجیح ها” تقسیم کنید. در جستجوی داوطلبانی باشید که شخصیت شان با اخلاقیات سازمان شما تطابق دارد.

4 .یافتن داوطلبان مناسب
پایگاه داده ای از داوطلبان احتمالی تهیه کنید. احتمالا گزینه ایده آل شما خودش در حال حاضر شغلی دارد. آنقدر پیشنهاد خوبی به او بدهید که نتواند از پذیرشش امتناع کند. اگر برای سازمان بزرگی کار می کنید، قبل از جستجو در خارج به دنبال یافتن فرد موردنظر از درون سازمان باشید. در صورت معرفی افراد مناسب توسط کارمندان، برایشان تشویقی در نظر بگیرید. از روابطی که دارید استفاده کنید. برای استخدام افراد در شغل های مهم، با یک استخدام گر حرفه ای مشورت کنید.
5 .فرایند مصاحبه
یک فرایند مصاحبه موثر طراحی کنید. باید کاری کنید که داوطلبان استرس زیاد نداشته باشند تا فرایند گفتگو با آنها کند نشود. ویژگی های شغل، نقشی که باید ایفا کنند و انتظاری که از آنها دارید را توضیح دهید. از آنها درباره تجربیات گذشته و نقاط قوت و ضعف شان بپرسید و پاسخ هایشان را با چک لیست خودتان مقایسه کنید. فرصتی به داوطلبان دهید تا سوال هایی بپرسند و بتوانید میزان دانش و علاقه شان را ارزیابی کنید. سوالاتی بپرسید تا میزان اشتیاق و علاقه داوطلب برای ارائه بهترین عملکردش را نشان دهد.

6 .از قانون سه استفاده کنید
حداقل به دنبال سه داوطلب عالی باشید. با فردی که فکر می کنید از بقیه بهتر است حداقل سه بار و در سه مکان مختلف ملاقات کنید. یک شرکت معروف مشاوره در نیویورک که مسئول استخدام در حوزه های گوناگون است، تاکید می کند که با داوطلب احتمالی حداقل 25بار جلسه داشته باشید. رهبران این شرکت باید در فرایند استخدام همه کارمندان حتی برای شغل های کم اهمیت مشارکت کنند. این تلاش سخت گیرانه نتیجه خوبی داشته است. خیلی از کارمندان زمانی طولانی است که با این شرکت کار می کنند و حتی بعضی ها 40 سال آنجا مانده‌‌اند. شرکت هواپیمایی ساوتوستایر مصاحبه های گروهی برگزار می کند و چندین داوطلب را به جلسه مصاحبه دعوت می کند. مصاحبه گر چند سوال ساده می پرسد: مثال “فیلم مورد علاقه تان چیست و چرا؟” هدف ساوتوست این است که داوطلبان با هم گفتگو کنند، اما ارزش افراد را بر اساس پاسخ هایشان نمی سنجد، بلکه آنها را بر اساس مهارت های اجتماعی و همدلی شان با دیگران ارزیابی می کند.

7 .عملکرد گذشته بهترین شاخص عملکرد آینده
عملکرد گذشته داوطلب بهترین معیار عملکردش در آینده است. افرادی را استخدام کنید که قبال کار موردنظر شما را انجام داده اند. برای انجام کاری جدید در کسب و کارتان، فردی تازه کار را استخدام نکنید. فقط در صورتی فردی بی تجربه را استخدام کنید که جرات خطر کردن دارید یا در شرکتی بزرگ و ثروتمند کار می کنید.

8 .کنترل رزومه ها و معرف ها
ارزیابی رزومه ها و معرف ها بخشی از فرایند استخدام است که باید مدام انجام شود. احتمالا خواهید دید که تقریبا نصف داوطلبان مدارک نامعتبر ارائه کرده اند. معمولا آژانس های استخدامی اعتبار افرادی که به شرکت ها پیشنهاد می دهند را کنترل می کنند؛ اما باید خودتان هم این افراد را بررسی کنید. حداقل با سه نفر از معرفان داوطلب صحبت کنید. سوال کلیدی که باید از آنها بپرسید این است که آیا دوباره این فرد را استخدام می کنند. پاسخ آنها ارزش داوطلب را مشخص می کند. باید مطمئن شوید که داوطلبان با شرح شغل موردنظر شما تطابق دارند. صفحه های شخصی داوطلبان در رسانه هایی مانند فیسبوک را چک کنید. به پیام هایی که دیگران به آنها داده اند، توجه کنید. هرچه شغل مهم تر باشد، باید سابقه داوطلب را بیشتر و کامل تر بررسی کنید.

9 .روش عضو خانواده
از این تاکتیک به عنوان آخرین فیلتر استخدام افراد استفاده کنید. درون خودتان کنکاش کنید. از خود بپرسید آیا دوست دارید این داوطلب برای صرف شام و تعامل با اعضای خانواده تان به منزل شما بیاید. اگر پاسخ منفی است، سراغ گزینه های دیگر بروید. شاید دلایل شهودی برای نگرانی هایتان داشته باشید. به این احساس اطمینان کنید.

یکبار زیگموند فروید برای تصمیم گیری درباره موضوعی، سکه شیر یا خط انداخت. شخصی از او پرسید که آیا همیشه برای اتخاذ تصمیم های مهم این کار را انجام می دهد. او پاسخ داد وقتی سکه در هوا می چرخد، او زودتر تصمیمش را گرفته و خودش می داند که دوست دارد شیر بیاید یا خط.

10 .بهترین شاخص موفقیت
یک شرکت حسابداری بین المللی در طول 30 سال، مطالعه گسترده ای را با بررسی تعداد زیادی از کارمندان انجام داد که بعضی آنها بیش از 30 سال به شرکت خدمت کرده بودند. مدیران می خواستند دلایل شرکت برای استخدام افراد خاص را بفهمند و بدانند چرا عملکردشان تا این حد خوب بوده است. این مطالعه به یک ویژگی قابل توجه و برجسته رسید که شاخص موفقیت داوطلب در آینده بود: فرد می بایست علاقه و اشتیاق فراوان به کار در آن شرکت داشته باشد و به شرکت های دیگر نه بگوید. این شرکت داوطلبانش را از دانشگاه های برتر انتخاب می کرد. داوطلبان احتمالا برای شرکت های دیگر هم درخواست داده بودند؛ اما در نهایت خودشان این شرکت را انتخاب کرده بودند.

وقتی افراد فقط می خواهند برای شما کار کنند، این اشتیاق نشان می دهد که عملکردی عالی خواهند داشت. از این نگرش به نفع خودتان استفاده کنید. برای داوطلبان از فرصتی که در اختیارشان قرار می دهید و انتظاری که از آنها دارید، صحبت کنید. سپس، از آنها بخواهید تصمیم بگیرند آیا واقعا دوست دارند برای شما کار کنند.
11 .روش صحبت درباره حقوق
عقد هر قرارداد کاری به تحقیق نیاز دارد. مذاکره درباره حقوق هم از این قاعده مستثنی نیست. باید بدانید که شرکت های دیگر به کارمندی با وظایف موردنظر شما چقدر حقوق می دهند. با وسوسه خود به پرداخت حقوق کمتر به داوطلبان عالی مبارزه کنید. فایده کارمندان عالی بسیار بیشتر از هزینه ای است که برای حقوق و پاداش شان پرداخت می کنید. مبانی علم اقتصاد از “قانون مطلوبیت نهایی” صحبت می کند و نشان می دهد اگر کارمندان جدید بتوانند درآمد کافی برای پوشش هزینه های شرکت ایجاد کنند، شرکت ها افراد بیشتری استخدام می کنند. بنابراین، استخدام کارمندان عالی برایتان مجانی تمام می شود. همیشه همان چیزی را دریافت می کنید که بهایش را پرداخته باشید. اگر بهای کافی نپردازید، کارمندان ضعیف تری نصیب تان می شوند.

12 .کمک کنید شروع درستی داشته باشند
شاید کارمندان جدید خیلی مشتاق کار باشند؛ اما به خودشان اطمینان نداشته باشند. باید روش صحیح کار را به آنها نشان دهید. خیلی از کسب و کارها “برنامه آموزش کار” برای کارمندان مهم و گران خود دارند. برای کمک به کارمندان جدید در شروع موثر کار، بدون توجه به عنوان و حقوق شان روش مناسبی طراحی کنید. یکی از کارمندان فعلی را به عنوان دوست و همراه کارمند جدید تعیین کنید. با کمک این همراه برنامه کاری کارمند جدید را مشخص کنید. شرکت های موفق اغلب از روش نیروی دریایی آمریکا استفاده می کنند، یعنی آنقدر به کارمندان جدید آموزش می دهند که هرچه سریعتر به بهره وری برسند.

13 .کمک کنید شروع قدرتمندی داشته باشند
خیلی از کارمندان جدید دوست دارند فورا کارشان را شروع کنند و بر آن مسلط شوند. باید از لحظه ای که قدم به شرکت می گذارند، کارهای زیادی به آنها محول کنید. اگر فورا سرشان شلوغ شود، احساس می کنند شغل شان مهیج است. با وجود شکایت های احتمالی، کارمندان دوست دارند تا آخرین حد توانشان از آنها کار بکشید. افراد ترجیح می دهند که تمام طول روز را فعال، درگیر کار و پرمشغله باشند و از اینکه یکجا بیکار بنشینند، متنفرند.

14 .از روش صحیح مدیریت استفاده کنید
هرگز گمان نکنید می توانید بدون آموزش عالی، انتظار عملکرد فوق العاده از کارمندان داشته باشید. کتاب پل هرشی با نام “رهبر موقعیتی” راهنمایی روشنگر برای تعامل با کارمندان مختلف و به کارگیری روش صحیح رهبری است. قدم اول “گفتن” است. به کارمند جدیدی که دانش و تجربه کمی دارد، دستورالعمل بدهید. برای هدایت کارمند به سوی موفقیت های بزرگ و انگیزه دادن به او از روش رهبری “تشویقی” استفاده کنید. وقتی با کارمندی کار می کنید، برای پیش کشیدن بحث و دانستن نظرات او از روش مدیریت “مشارکتی” استفاده کنید. وقتی کارمندی به اندازه کافی کارآمد شود، از روش مدیریتی “واگذاری کارها” استفاده می کنید. یعنی مسئولیت پروژه را به او بسپارید و پیشرفتش را کنترل کنید. انتخاب کارمندان جدید مستلزم زمان و تلاش زیاد است. آنها را به خاطر ناتوانی در هدایت و آشنا کردن شان با شغل، از دست ندهید.

15 .عملکرد را مدام بهبود بخشید
حدود 33 درصد از کارمندان جدید، عملکردی فوق العاده دارند و عملکرد 33 درصد دوم به اندازه کافی خوب است. اما شاید در انتخاب 33 درصد آخر که کارشان را در کوتاه مدت یا بلندمدت خوب انجام نمی دهند، اشتباه کرده باشید. در حالی که مدیران از عملکرد تعدادی از افراد مطمئن هستند؛ اما باید بپذیرند که بعضی از کارمندان هم به اهدافشان دست نمی یابند. با این حال، فقط در صورتی افراد را اخراج کنید که هیچ راه دیگری ندارید.

برای حداکثر کردن موفقیت های کارمندان، مطمئن شوید انتظاراتی که از آنها دارید و روش ارزیابی عملکردشان را می دانند. اگر کارمندان درک شفافی از وظایف و مسئولیت هایشان نداشته باشند، کیفیت کارشان نوسان پیدا می کند. شناخت درست مسیر، انگیزه تلاش عالی را به آنها می بخشد.

16 .رسیدگی به مشکلات عملکردی
به محض تشخیص مشکلات عملکردی به آنها رسیدگی کنید. با کارمندان به طور خصوصی صحبت کنید. دلایل نگرانی تان را با جزئیات برایشان شرح دهید. پیش از آنکه از کسی انتقاد کنید، مطمئن شوید که حقیقت را می دانید. اگر قرار است با کارمندی مواجه شوید که اتهامات جدی به او وارد است، بدون دخیل کردن احساسات با او صحبت کنید. به تحلیل کارمند از آن رویداد گوش کنید و پاسخی برای نگرانی هایتان بیابید. با کارمند در مورد کاری که باید انجام دهد و زمان انجام آن به توافق برسید. عملکرد هر فرد را با این پیشفرض که شاید خودتان هم در این مشکل دخیل باشید، ارزیابی کنید. ببینید آیا روش مدیریت تان و شرح شغلی که به کارمند ارائه کرده اید درست است و آیا درک درستی از مشکل اصلی دارید. کمک کردن به کارمند فعلی برای حل مشکل، آسان تر، ساده تر و ارزان تر از اخراج او و استخدام فرد جدید است.
17 .دو عامل اصلی ناکامی کارمندان
شاید کارمندان دلایل زیادی برای عملکرد ضعیف شان داشته باشند. شاید افرادی که در ابتدا فوق العاده بودند، انگیزه شان را از دست بدهند. شاید خارج از محیط کار با مشکلی روبه رو هستند که تمرکز را برایشان سخت می کند. شاید بعضی کارمندان مهارت ها و قابلیت هایی که در ابتدا به نظر می رسید داشته باشند را ندارند. تقریبا دوسوم کارمندان بی قید هستند. هنگامی که جک ولش مدیرعامل جنرال الکتریک بود، مقاله ای درباره روش خود برای دسته بندی کارمندان نوشت.

او معتقد بود شرکت باید با هر گروه از کارمندان در هر مرحله از دوران کاریشان رفتار متفاوتی داشته باشد. او کارمندان شایسته و باانگیزه ای که به ارزش های جنرال الکتریک اعتقاد داشتند را در گروه 1 قرار می داد. کارمندان شایسته ای که به ارزش های جنرال الکتریک باور نداشتند، در گروه 2 قرار می گرفتند. گروه 3 مخصوص کارمندانی بود که به ارزش های جنرال الکتریک اعتقاد داشتند، اما صلاحیت کافی نداشتند. او فکر می کرد جنرال الکتریک باید به آنها آموزش دهد و آنها را با شرکت هماهنگ کند. کارمندانی که صلاحیت نداشتند و به ارزش های شرکت اهمیتی نمی دادند، در گروه 4 قرار می گرفتند. ولش اعتقاد داشت که شرکت باید این افراد را هرچه سریع تر اخراج کند. همچنین معتقد بود افراد شایسته ای که به ارزش های شرکت احترام نمی گذارند، مشکل ساز هستند، پس شرکت باید آنها را تشویق به رفتن کند.

18 .تفکر از صفر
اگر کسی نمی تواند کارش را انجام دهد، فردی توانمند را جایگزین او کنید. بهترین زمان اخراج کارمند اولین باری است که به این فکر می افتید. خیلی از مدیران فکر می ِ کنند که با اخراج نکردن کارمند بی صلاحیت محبت شان را نشان می دهند، اما نگه داشتن فردی که هیچ آینده ای با شرکت شما ندارد کاری ظالمانه است و وقتش را هدر می دهد. اگر کارمند هیچ شانسی برای پیشرفت در کنار شما ندارد، محبت واقعی این است که در یافتن شغل مناسب به او کمک کنید.

19 .وقتی چاره ای جز اخراج نیست
وقتی کسی را اخراج می کنید، خود و شرکت تان را در دردسر قانونی نیندازید. بعضی وکلا، استاد اخاذی مالی از شرکت های ناآگاه هستند. کاملا آماده باشید. اغلب شرکت های ایالات متحده افراد را مشروط استخدام می کنند. یعنی می توانند در هر زمان آنها را بدون دلیل اخراج کنند. حتی با این وجود، شرکت ها مبالغ هنگفتی را صرف پرونده ای قانونی اخراج های اشتباه می کنند. مکالمه های خود با کارمندان در مورد مشکلات عملکردیشان را ثبت و ضبط کنید. حداقل سه بار با کارمند مشکل آفرین گفتگو کنید. این جلسات را ثبت و ضبط کرده و یادداشت هایتان را نگه دارید. به روش مناسب اخراج کارمند فکر کنید. جلسه اخراج کارمند را با دوست یا همکارتان تمرین کنید تا کاستی های روش تان را به شما تذکر دهد.

20 .جلسه اخراج
وقتی شرکت کسی را اخراج می کند، این فرایند موجب نگرانی و ترس همه می شود. با این حال، هر شرکتی برای سالم ماندن گاهی باید افرادی را اخراج کند. وقتی کسی را اخراج می کنید، ارزشش را پایین نیاورید و درباره کارهای گذشته با او بحث نکنید.

21 .روش درست در اخراج
اغلب افراد در مرحله ای از دوران کاریشان اخراج می شوند. روش درستی برای اخراج داشته باشید. از هر دست بدهید از همان دست پس می گیرید. وقتی کسی را اخراج می کنید، سخاوتمند باشید. قدرت و مقام تان را به رخ او نکشید. با آن فرد به گونه ای رفتار کنید که دوست داشتید رئیس تان در چنین شرایطی با شما رفتار کند.


منبع:

https://aigitali.com/hiring-and-firing-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 62
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


نکات کلیدی کتاب Your Business Is A Leaky Bucket اثر هاوارد.ام. شور

چطور هر سال میلیون ها دلار درآمد و سود را از دست ندهید

• هر کسب و کاری مثل یک “سطل سوراخ” است که مدام درآمد و سود از دست می دهد.
• این نشتی ها نتیجه مشکل در کار افراد، استراتژی و اجرا است. موفقیت هر شرکت به کارمندان زبده، استراتژی هوشمندانه و اجرای عالی بستگی دارد.
• شرکتهای بزرگ و پیچیده بیشتر از شرکت های کوچک نشتی دارند.
• نشتی داشتن به این معنی نیست که شرکت بدی دارید. حتی شرکتهای برنده جایزه های گوناگون هم مقدار قابل توجهی نشتی دارند.
• افزایش درآمد و بزرگتر کردن سطل ساده تر از مسدود کردن نشتی سود است.
• برای مسدود کردن 15 نشتی رایج، سیستم اجرایی بهتری تدارک ببینید و برنامه ای عملی برای مسدود کردن سوراخ ها در نظر بگیرید.
• هرکسی را مسئول مسدود کردن نشتی حوزه خودش کنید.
• مهم ترین کار رهبر، استخدام، اخراج و پرورش بهترین افراد است.
• یک مربی کسب و کار میتواند به شما کمک کند تا نشتی های شرکت را پیدا کرده و مسدود کنید.
• لازم نیست محصولاتی منحصربه فرد تولید کنید؛ به دنبال محصولاتی غیرمعمول باشید که نیازهای مشتریان را به “روش خاص” تامین کنند.

آنچه در این چکیده می آموزید:
1 .چطور دلایل اصلی نشتی های کسب و کار را مشخص کنید.
2 .این نشتی ها چطور سود را کاهش می دهند.
3 .چطور 15 نشتی مهم را مسدود کنید.

آیا شرکت شما یک سطل سوراخ است؟ مشکلات بزرگ و کوچک باعث نشتی در سود شرکت می شوند. هاوارد.ام. شور، مشاور و مربی، چرایی و چگونگی بروز این مسائل را توضیح داده و راه حل مسدود کردن 15 نشتی شرکت ها در حوزه کارمندان، استراتژی و اجرا را شرح می دهد. نصایح مدبرانه او واقعیت کسب و کارها را به شکلی کاربردی و تعاملی نشان می دهد. آیجیتالی کتاب شور را چک لیستی موثر برای رهبران کسب و کار می داند.

کسبوکارها “سطل سوراخ” هستند
موفقیت در کسب و کار به افراد، استراتژی و اجرا بستگی دارد. سازمان شما به یک استراتژی جامع نیاز دارد که همزمان به مسائل مهم خارجی مثل بزرگ کردن شرکت و مسائل داخلی مثل تبدیل درآمد به سود بپردازد. برای شرکت خود اولویت هایی مشخص کنید و وقتی به آن اهداف رسیدید، می فهمید روش اجرایی تان هم درست بوده است.

اکثر کسب و کارها می توانند از حالت فعلی سودآورتر باشند یا اگر شکست خورده اند باز هم به سودآوری برسند. اما با بررسی اوراق مالی نمی توانید نشتی های پرسنل، استراتژی و اجرا را مشخص کنید. در قسمت های دیگری مثل عملیات ها به دنبال این نشتی ها باشید.

همزمان با پیدا کردن و تعمیر نشتی ها، شرکت را گسترش داده و سطل سود و درآمد را بزرگتر کنید. دلایل رایج نشتی سود عبارتند از: استراتژی ضعیف یا عدم وجود استراتژی، کارمندان سطح پایین و بی خیال مثل فروشندگانی که نمی توانند هیچ قرارداد فروشی منعقد کنند، بی مسئولیتی، روابط ناکارآمد، شغل های مهمی که خالی مانده اند، اولویت های نامشخص، ایجاد رقابت میان مشتریان، محصولاتی که تمایز چندانی با هم ندارند، روندهای پر عیب و نقص، جابجایی مدام کارمندان، کارمندان بی انگیزه و رهبری ضعیف. شرکت های بزرگتر نشتی های بیشتری دارند.

برای یافتن و تصحیح این موارد کارهای زیر را انجام دهید:
1 .سیستمی برای یافتن و ارزیابی همه نشتی ها طراحی کنید.
2 .یک برنامه عملی برای مسدود کردن نشتی ها تهیه کنید.
3 .همه افراد حاضر در برنامه را موظف به مسدود کردن نشتی های بخش خودشان کنید.
4 .مراحل 1 ،2 و 3 را تکرار کنید.

دلیل برتری شرکت ها
همه شرکت ها مانند سطل سوراخ هستند و مسدود کردن نشتی ها هیچ وقت تمام نمی شود. همه مدیران عامل، مالک ها و رهبران ارشد باید دو سوال از خود بپرسند:
1 )آیا شرکت استراتژی های بد را کنار گذاشته است؟
2 )آیا شرکت برای برد بازی می کند یا فقط برای نباختن تلاش می کند؟
دو عامل مهم دیگر، شرکت های خوب را از شرکت های بد متمایز می کند: کیفیت کارمندان و فرهنگ مثبت و شاد شرکت. خیلی از نشتی ها در این دو حوزه اتفاق می افتد. برای رفع این نشتی ها، بهترین کارمندان را استخدام کرده و پرورش دهید و فرهنگی باصلابت و پرانرژی در شرکت پیاده کنید. همه رهبران کسب و کار می دانند که “پر کردن سطل راحت تر از حفظ آن است“. پر کردن سطل به استراتژی صحیح و رهبری قوی نیاز دارد. کمپین ضدنشتی را با تهیه “سیستم عامل رهبری“(ال.او.اس) آغاز کنید که شرکت را قادر می سازد سطل های سوراخ را جستجو، مشخص، اولویت بندی و تعمیر کند.
یک ال.او.اس قوی با برگزاری تعداد مناسبی جلسه روزانه، هفتگی و ماهانه به بهبود ارتباطات داخلی می پردازد. اگر این جلسات به درستی مدیریت شوند، تعاملات مهم میان کارمندان را بهبود می بخشند.
همچنین یک ال.ا.واس باکیفیت زمان لازم برای برنامه ریزی استراتژی و تاکتیک های لازم برای یافتن و تعمیر نشتی ها را در اختیارتان می گذارد. تعیین هوشمندانه استراتژی برای موفقیت کسب و کار حیاتی است. استراتژی خود را مدام بازبینی کنید تا دوام داشته باشد و با آخرین شرایط روز سازگار باشد. مطمئن شوید که ارزش های اصلی کارمندان هم شبیه شما است.

وقتی استراتژی خود را به روز می کنید، اولویت ها و اهداف مشخصی تعیین کنید. بر استانداردهای بالا و موفقیت همه کارمندان تاکید داشته باشید و هر سال معیارها و اهداف تان را ارتقا دهید. باید هزینه و زمان لازم برای جذب مشتری های جدید را به حداقل برسانید، قراردادهای بیشتری ببندید، خطاها را کاهش دهید، کارآمدترین تیم صنعت خود را داشته باشید، کیفیت محصول را ارتقا دهید و حاشیه سود شرکت را افزایش دهید (مخصوصا با مدیریت هزینه پرداخت حقوقها).

15 مورد از رایج ترین نشتی ها
در کارمندان، تاکتیک و اجرا به دنبال نشتی باشید. مسائل کارمندان اغلب به مشکلات عمیق در اداره می انجامد. حل این نزاع ها وقت رهبران را تلف و تفکر استراتژیک را سخت تر می کند. نشتی های استراتژیک فرصت ها و سودهای شرکت را محدود می کند و نشتی های اجرایی باعث اتلاف فراوان می شود. مسدود کردن این نشتی ها نیازمند مدیریت زمان، کنترل هزینه ها و فرایندهای کارا است. 15 مورد نشتی رایج در حوزه کارمندان، استراتژی و اجرا به قرار زیر است:

1 .رهبری ضعیف
مهم ترین کار رهبر کسب و کار پیدا کردن، استخدام و حفظ افرادی است که کارشان بهتر از رقبای شرکت است. رهبران در هر سطحی باید بدانند که مهم ترین کارشان مربی گری و انگیزه دادن به کارمندان است تا در حد ممکن بهره ور باشند.

2 .استخدام و نگه داشتن کارمندان درجه 2 و درجه 3
کارمندان درجه 1 به اهدافشان دست پیدا می کنند و سرمشق عمل به ارزش های اصلی شرکت هستند. کارمندان درجه 2 و 3 عملکرد چندان خوبی ندارند. حتی بهترین رهبرها هم نمی توانند کارمندان درجه 2 و 3 را به کارمندان درجه 1 تبدیل کنند. رهبران موثر تلاش می کنند فقط کارمندان درجه 1 را استخدام کنند. حتی اگر تلاش کنید هزینه پرداخت حقوق را کاهش دهید، استخدام و حفظ کارمندان عالی پرهزینه ترین کار در اکثر شرکت ها است.

3 .عدم شفافیت مالی
وقتی وضعیت مالی شرکت را مشخص کنید، می توانید کارها و اهداف تان را اولویت بندی کنید. بدون این آگاهی هرگز نمی فهمید کسب و کارتان چه جایگاهی دارد یا چطور عمل می کند. با تعیین وضعیت مالی می توانید معیارها و انتظارات والایی برای رهبران و کارمندان شرکت تعیین کنید. درآمد به تنهایی روشنگر نیست. “درآمد باد هوا است. سود نشانه کار عقلانی و پول نقد، شاه است!”

4 .فرصتهای شغلی خالی
بسیاری از شرکت ها کارمندانی دارند که مهارت شان با شغل شان هماهنگ نیست که نشان می دهد این شرکت ها توجه چندانی به چیدمان کارمندان ندارند. آنها شغل های کلیدی را با بهترین افراد پر نمی کنند و خیلی از شغل های مهم را خالی می گذارند. افراد بی صلاحیتی استخدام می کنند تا حقوق کمتری بپردازند و هزینه ها را کنترل کنند. یک استخدام نامناسب به معنی یک جایگاه شغلی پنهان است. مدیریت کارمندان بی صلاحیت وقت بیشتری می گیرد که باعث نشتی سود است و این کارمندان بهره وری کمتری دارند که این هم یک نشتی دیگر است.

5 .جابجایی بیش از حد کارمندان
برای جلوگیری از جایجایی کارمندان، روندی عالی برای مصاحبه و استخدام داشته باشید. وظیفه استخدام ‌‌کارمندان جدید را به مصاحبه گرهای مناسب بسپارید. جابجایی کم یا عدم جابجایی هم مشکل دیگری است. هر نوع جابجایی (خیلی زیاد یا خیلی کم) می تواند نشانه ای از رضایت سازمانی، ضعف یا استاندارهای پایین باشد.

6 .کار بی هدف
کار بی هدف به اندازه کار نکردن بد است. هر شرکتی برای انگیزه دادن به کارمندان خود به یک هدف مهم نیاز دارد. با اینکه شرکت ها برای کسب درآمد در بازار ِ حضور دارند؛ اما نباید تنها هدف شان درآمدزایی باشد. هرب کلهر، مدیر عامل هواپیمایی ساوتوست هدف هواپیمایی کل ارزان قیمتش را این می داند که “اتوبوس سوارها را قادر به استفاده از هواپیما کند“. کارمندان او با اشتیاق از این ایده حمایت می کنند. با وجود ورشکستگی هر روزه شرکت های هواپیمایی، ساوتوست هر سال سودآوری داشته است. با تولید محصولات باکیفیت (مثل شرکت اپل) یا ارائه خدمات عالی (مثل هتلهای ریتزکارلتون) هدف متعالی و مشابهی برای شرکت خود تعیین کنید.

7 .ناتوانی در ایجاد تمایز
منحصربه فرد کردن محصولات و خدمات تقریبا غیرممکن است. در عوض، محصولات و خدمات غیرمعمول ارائه کنید و بر حل مشکلات مشتریان به “روش خاص” تمرکز کنید. برای ایجاد ارزش هایی متمایز از رقبا، تحقیق میدانی کنید، با مشتریان مصاحبه کنید و ببینید چه چیزی برایشان اهمیت دارد و چه انتظاری از محصولات و خدمات تان دارند. سپس کالا و خدمات مناسب را ارائه دهید. محصولات و خدمات تان باید واقعا غیرمعمول باشند و این فقط شعار بازاریابی نباشد.

8 .تمرکز بر تاکتیک ها به جای استراتژی
اغلب شرکت ها تاکتیک های زیادی دارند؛ اما استراتژیک نیستند. برای طراحی استراتژی مناسب، همواره به شش موضوع توجه کنید: چطور حجم فروش را افزایش دهید. چطور قیمت بیشتر محصولات و خدماتتان را توجیه کنید. چطور کمبود منابع را مدیریت کنید. چطور سریع تر و در عین حال بهتر باشید و چطور هوشمندانه تر عمل کنید. زمانی را به تفکر استراتژیک اختصاص دهید. مدیران عامل شرکت ها باید هفته ای یکبار (حداقل دو ساعت) و سه ماهی یکبار (حداقل یک روز کامل) برای برنامه ریزی استراتژی با مشاوران ارشد جلسه داشته باشند.

9 .همه جا به دنبال کسب درآمد باشید
بخش اعظم استراتژی بر افزایش درآمد تمرکز دارد، اما همه درآمدها مثل هم نیستند و همه مشتریان هم مشابه نیستند. بعضی مشتری ها واقعا سودآور هستند، در حالی که بقیه باعث می شوند فقط دور خودتان بچرخید. مدل کسب و کار باید تا حد ممکن کارا باشد و باید شناختی دقیق از مشتریان داشته باشید. برای اجتناب از نشت سود روی مشتریان مناسب و روش های درآمدزایی مناسب تمرکز کنید. شرکت باید در بخش مناسبی از بازار فعالیت کند تا محصولات و خدماتش را به درستی جایگاه یابی کند و بیشترین درآمد ممکن را داشته باشد. برای سودآوری حداکثری باید همیشه به بخش مناسبی از مشتریان خدمت رسانی کنید.

10 .اعلام نامناسب اهداف و انتظارات به دیگران
موفقیت نیازمند رابطه شفاف با مشتریان، کارمندان و سایر ذینفعان هست. این چالش با بزرگتر شدن شرکت، افزایش می یابد. ارتباطات ضعیف سوراخ های بزرگی در سطل شرکت ایجاد می کند. برای بهبود روابط از فلسفه “اسمارت” استفاده کنید. بر اساس این فلسفه اهداف باید:

• مشخص باشند: انتظاری که از کارمندان دارید را به دقت شرح دهید.
• قابل اندازه گیری باشند: اولویت هایی در نظر بگیرید که باعث ارزیابی دقیق نتایج شود.
• دست یافتنی باشند: اهداف قابل دستیابی تعیین کنید.
• واقع گرایانه و والا باشند: اهداف بلندپروازانه داشته باشید.
• زمان محور باشند: برای هرکاری مهلت تعیین کنید.

11 .تاکید بر اولویت های اشتباه و ناهمسویی با تیم
اولویت بندی ضعیف دلیل اصلی شکست شرکت ها در رسیدن به عملکرد عالی و سود حداکثری است. اولویت بندی مناسب نیازمند طراحی و اجرای یک برنامه قوی کسب وکار است که هدف شرکت را نشان دهد، دلیل خاص بودن آن را بیان کند، هویت مشتریان اصلی، اهداف شرکت، ارقام مهم شرکت در هر فصل، اولویت های سالانه، اولویت های سه ماهه و اولویت های شخصی رهبران ارشد در هر فصل را مشخص کند.
برای هر مورد سه تا پنج اولویت تعیین کنید.

12 .امتناع از مخالفت و نه گفتن
بدون مدیریت زمان مناسب موفق نمی شوید. تمرکز بر بهره ورترین کارها نیازمند نه گفتن به کارهایی است که وقت شما و کارمندانتان را هدر می دهد. برای تمرکز بر کارهای درست، حداقل باید به 25 درصد فرصت های و مسئولیت هایی که سر راه تان قرار می گیرد، نه بگویید.

13 .بررسی ارقام اشتباه
با توجه به صورتحساب درآمد و تزارنامه شرکت، ماتریس های مهم از جمله ماتریس های فروش، هزینه کالاهای فروخته شده، حاشیه سود، نقطه سربه سر، هزینه نیروی کار، سود، دریافتنی ها، موجودی انبار، کارهای در دست انجام، پرداختنی ها و پول نقد را مشخص کنید. اینها “شاخص های تاخیری” یا “ماتریس های بعد از رخداد واقعی” هستند. همچنین به “شاخص های تعجیلی” مثل آمار مربوط به وفاداری مشتریان و نرخ کارایی نیروی کار و غیره هم توجه کنید. یک یا دو عدد مهم شرکت را مرتب کنترل کنید. برای اینکه بفهمید باید کدام آمار را پیگیری کنید، ضعف اصلی مدل کسب و کار و ضعف اصلی اجرا را مشخص کنید. ببینید چرا مشتریان را از دست می دهید و دلیل ناتوانی خود در حفظ مشتریان جدید را مشخص کنید.

14 .برگزاری جلسات ناکارآمد یا برگزار نکردن جلسات
جلسات هدفمند و کارا به شما امکان می دهد تا از چند جهت بر پیشرفت ها نظارت کنید. بهترین جلسات به دنبال اتخاذ تصمیمات مناسب هستند، تضادها و مخالفت ها را حل می کنند، بر هدف و نه دستور کار تمرکز می کنند، در بهترین زمان برگزار می شوند، به موقع آغاز می شوند و از افراد مناسب تشکیل می شوند. وقتی جلسه موثر باشد، برگزارکننده میتواند موفقیت یا شکست کار را به راحتی ارزیابی کند.
15 .ناتوانی در ایجاد فرهنگ مسئولیت پذیری
هیچ کاری بدون مسئولیت پذیری انجام نمی شود. مسئولیت  پذیری فرهنگ و فرایند را با هم ادغام می کند. داشتن یک برنامه عملی جامع مبنای مسئولیت پذیری است. چنین برنامه ای مسئولیت ها، مشکلات مانع از موفقیت، بهترین راه های دستیابی به موفقیت، مهلت ها و سررسیدها را مشخص می کند، تعهد را افزایش می دهد و مکانیزم هایی در اختیار برنامه ریزان قرار می دهد تا از درستی روندها مطمئن شوند.

منبع:

https://aigitali.com/your-business-is-a-leaky-bucket-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 53
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 30 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 

ایجاد کامیابی، انرژی و شادی در این دنیای کم اعتماد
• اعتماد هوشمندانه به شما اجازه می دهد در این دنیای کم اعتماد، اعتماد زیاد ایجاد کنید و ریسک را کاهش دهید و فرصت ها را به حداکثر برسانید.
• اعتماد با اندازه ی “کامیابی، انرژی و شادی” در سطوح شخصی و سازمانی نسبت مستقیم دارد.
• افرادی که کورکورانه و بدون دلیل کافی اعتماد می کنند اغلب اوقات غیر واقع بین هستند و مایوس می شوند.
• آنهایی که به دلیل محتاط بودن و یا مشکوک بودن ارتباطات شخصی نزدیک ندارند، اغلب فرصت ها را از دست می دهند و به ندرت از ارتباطات خوب لذت می برند.
• اعتماد هوشمندانه تلفیقی است از تمایل به اعتماد کردن و تجزیه و تحلیل “قابل اعتماد بودن” در دنیای واقعی.
• تحول بزرگ “اعتماد کردن“، دیدگاه مردم از خود و دیگران را بهبود می دهد.
• برای جایگزینی کم اعتمادی با اعتماد زیاد باید بر اساس “برگشت پذیر بودن اعتماد“، یک چرخه ی مثبت و رو به رشد ایجاد کنید.
• برای به کارگیری “اعتماد هوشمندانه” پنج اقدام انجام دهید: به “اعتماد” اعتقاد داشته باشید، از خودتان
شروع کنید، نیت و منظور خود را اعلام کنید، به قول های خود عمل کنید و در اعتماد به دیگران پیش قدم شوید.
• بسیاری از مردم از فرصت هایی که بتوانند نشان دهند که لایق اعتماد شما هستند استقبال می کنند.
• به عنوان مدیر، باید با گسترش اعتماد هوشمندانه بین دیگران قدم اول را بردارید.

آنچه در این چکیده می آموزید:
1 .چرا افراد و سازمان ها باید برقراری مجدد اعتماد را به اصل اساسی عملکرد و فلسفه ی مدیریتی خود تبدیل کنند.
2 .چگونه استراتژی های “اعتماد هوشمندانه” می توانند سازمان شما را از باتلاق کم اعتمادی به یک پایگاه قابل اعتماد و منبع “کامیابی، انرژی و شادی” تبدیل کند.

نویسندگان در این کتاب تحقیقاتی تجربه های خود و تعداد زیادی از افراد و سازمان ها را به تصویر می کشند تا نشان دهند که اعتماد چگونه می تواند کامیابی، انرژی و شادی شما را بیشتر کند. آیجیتالی باور دارد که این کتاب الهام بخش، می تواند شما را برانگیزاند که اعتماد را در اطراف خود بگسترانید و روابط کاری و شخصی خود را بهبود دهید.

نبود اعتماد
اشخاص و سازمان ها در سراسر دنیا با موضوع “اعتماد” درگیر هستند. برخی می توانند سطوح بالایی از اعتماد را ایجاد و حفظ کنند. با این حال بسیاری در این کار موفق نیستند، بنابراین، همیشه چرخه های منفی و نزولی کم اعتمادی و عدم اعتماد ایجاد می کنند. کافی است به اخبار گوش دهید تا فساد، رشوه خواری و بدرفتاری و رسوایی و کلاه برداری را در سراسر دنیا ببینید. بحران شدید کم اعتمادی که در سراسر دنیا وجود دارد، با تاثیرات زیان باری که بر زندگی اجتماعی و رفاه مالی دارد، موسسات و شرکتهای دنیا و روابط کاری و زندگی های شخصی را در کام خود می کشد. روابط و فرهنگ های با “اعتماد زیاد“، نه تنها باعث افزایش کامیابی می شوند، بلکه انرژی و شادی را نیز افزایش می دهند.

1 .کامیابی
قابل اعتماد بودن ارتباط مستقیمی با کامیابی دارد. سرمایه گذاری و سودآوری به اعتماد نیاز دارد. شرکت هایی که در آنها اعتماد زیاد وجود دارد، از این اعتماد لذت می برند، چون هنگامی که اعتماد بیشتر می شود، سرعت کار افزایش یافته و هزینه ها کاهش پیدا می کند. در عوض شرکت هایی که در آنها کم اعتمادی وجود دارد، هزینه های زیادی برای این کم اعتمادی می پردازند. این هزینه ها شامل “انجام مجدد کارها“، “کاغذ بازی“، “سیاست های کاری بیش از حد“، “جدایی و نبود اتحاد“، “درگیری ها” و “تقلب و سوء استفاده” می شود. این عوامل باعث می شود دیگران شما را غیرقابل اعتماد بدانند و خودتان هم به دیگران اعتماد نخواهید کرد.

2 .انرژی
اعتماد به شدت بر انرژی تاثیرگذار است. اعتماد نه تنها بر انرژی جسمانی و احساسی، بلکه بر سلامت، رفاه، خلاقیت و مشارکت نیز تاثیر می گذارد. اعتماد زیاد انرژی غیرمعمولی به وجود می آورد، درحالی که کم اعتمادی فشار خسته کنندهای را ایجاد می کند. این پدیده یک اثر موجی بزرگی در تمام جهات ایجاد می کند، که در سطح وسیع انرژی و روحیه ی کلی و انگیزش سازمان را تغییر می دهد.
3 .شادی
افرادی که به صورت خلاقانه در یک محیط با اعتماد به کار مشغول هستند، لذت و رضایت مندی را منعکس می کنند. همه کارمندان خواهان کار در یک شرکت با فرهنگ اعتماد زیاد هستند.

تناقض بزرگ
ترکیب این سه عامل، معیاری برای اندازه گیری میزان اعتماد در سطح شخصی و سازمانی فراهم می کند. هرچه اعتماد بیشتر می شود هر یک از این سه عامل بهبود پیدا می کند. تناقض بزرگ این است که با وجود بحران جهانی اعتماد که امروزه در سراسر دنیا وجود دارد، امیدهای فراوانی برای اعتماد کردن وجود دارد. افراد و سازمان هایی که به اعتماد کردن اعتقاد دارند، بر مبنای اصول قدیمی ایمان داشتن و اطمینان کردن به دیگران، در حال ایجاد “تحول اعتماد” هستند. شرکت هایی که اعتماد را بین کارمندان، تامین کنندگان، مشتریان و سهام داران برقرار می کنند، شاهد جهش های بزرگی در سودآوری هستند.

بی اعتمادی، اعتماد کورکورانه و اعتماد هوشمندانه
بسیاری از مردم، دنیا را از منظر اعتماد کورکورانه و ساده لوحانه و یا بی اعتمادی شکاکانه می بینند. این دیدگاه ها از شرایط اجتماعی که مدارس، خانواده ها، تجارب شخصی و رسانه ها ایجاد کرده اند ناشی می شود. از آنجایی که این عینک ها بر دیدگاه شما و در نتیجه رفتارهایتان اثر می گذارد، تغییر دادن آن می تواند چشم انداز، نتایج شما و سازمان تان را ارتقا دهد. مردم ذاتا می خواهند به همدیگر اعتماد داشته باشند و همدیگر را باور کنند، بنابراین داشتن اعتماد کورکورانه ی بیش از حد باعث می شود ضربه های سختی بخورید. خیانت اغلب منجر به به وجود آمدن فعالیت هایی می شود که نشانگر بی اعتمادی است. این فرایندها و تدابیر واکنشی طبیعی در این دنیای کم اعتماد هستند.

برای موفقیت دراز مدت اعتماد کورکورانه و بی اعتمادی، رویکرد مناسبی نیستند. اعتماد هوشمندانه، فلسفه ای بر مبنای قضاوت های درست و رویکردی جایگزین و اساسی برای بهبود کارایی، انرژی و شادی سازمان شما و زندگی تان است. با وجود اعتماد کمی که در حیطه ی تجاری وجود دارد، شرکت هایی مانند eBay،آوازه و شهرت خود را با به وجود آوردن اعتماد زیاد و واقعی بهدست آورده اند. اعتماد هوشمندانه یک تلاش پیوسته و روزانه بر مبنای “میل به اعتماد کردن” است، که ناشی از گوش دادن به حرف قلب و همچنین تجزیه و تحلیل های منطقی و گوش دادن به عقل است. آغاز کردن یک معامله با اعتماد کردن، فواید بالقوه و تعاملات مثبت دوجانبه ای را برایتان به همراه خواهد آورد، در حالی که انجام آن با بی اعتمادی مانع به وجود آمدن این فرصت ها می شود. همواه تمایل به اعتماد را با تجزیه و تحلیل سه متغیر زیر ترکیب کنید.

1 .فرصت ها: موقعیت پیش ور چیست؟ دقیقا تصمیم بگیرید که در چه کاری می خواهید به شخص مقابل اعتماد کنید.
2 .خطرات: مقدار ریسک اعتماد کردن چقدر است؟ نتایج و ضررهای ممکن و احتمال آنها را مشخص کنید و بررسی کنید که این نتایج تا چه حد برایتان مشکل ساز خواهد بود.
3 .اعتبار: شخصیت و صلاحیت مخاطبان چه چیزی را نشان می دهد.

در اینکه چگونه اعتماد را گسترش می دهید و روش انجام این تجزیه و تحلیل ها، هوشیار باشید. اعتماد زیاد و تحلیل کم منجر به اعتماد کورکورانه می شود درحالی که اعتماد کم و تجزیه و تحلیل بیش از حد باعث گسترش بی اعتمادی می شود، اعتماد کم و تحلیل های کم اصلا معنی اعتماد را ندارد، در حالی که تمایل به اعتماد زیاد و تحلیل زیاد و درست منجر به “اعتماد هوشمندانه” می شود.

هرچه مهارت پیش قدم شدن شما در اعتماد، تحلیل شرایط و نشان دادن اعتبار و قابل اعتماد بودن بیشتر شود، از کامیابی، انرژی و شادی حاصل بیشتر لذت خواهید برد. در جهت ایجاد و حفظ یک “چرخه ی مثبت اعتماد” که ناشی از “برگشت پذیر بودن اعتماد” است قدم بردارید. اعتماد و عدم اعتماد به یک اندازه مسری هستند. به رفتار خودتان دقت کنید: وقتی اعتماد می کنید، یک اعتماد دوجانبه ایجاد می کنید که دیگران هم به شما اعتماد می کنند. وقتی به شخص مقابل بی اعتماد هستید، بی اعتمادی متقابل بیشتر می شود.

5 گام برای اعتماد هوشمندانه
این 5 گام لازم برای اعتماد هوشمندانه را بکار بگیرید و از تخطی از آنها یا وانمود دروغی به انجام آنها بپرهیزید.

گام اول: تصمیم بگیرید که اعتماد کنید
تصمیم آگاهانه برای اینکه اعتماد کنید، شرایط را برای چهار قدم بعدی آماده می کند. اگر به اعتماد ایمان داشته باشید، این اعتقاد راسخ شما، به اعتماد هوشمندانه را نشان می دهد و شروعی برای حرکت به سمت آن است. از رفتارهای ظاهری مانند، استفاده از اعتماد دیگران برای سودجویی، زبان بازی های غیر واقعی و یا وانمود به اعتماد، بپرهیزید. صرف نظر از اینکه در گذشته دیدتان به اعتماد چگونه بود، انتخاب اعتماد، احتمال اجرای آن را بیشتر می کند که مزایای زیادی را به همراه می آورد.
افراد، گروه ها و سازمان هایی که سطح اعتماد بالایی دارند، باور دارند که لایق اعتماد هستند، می توانند این اعتماد را گسترش دهند و اینکه اعتماد کردن مدیریت بهتری را ایجاد می کند. رهبران باتجربه و دانا، اعتماد را یک اصل در کارهای اساسی خود می دانند. به عنوان تد مورگان مدیرعامل شرکت فناوری اطلاعات اسکای هوک، در سال 2007 تصمیم گرفت که به استیو جابز مدیرعامل شرکت اپل اعتماد کند و حتی قبل از اینکه قراردادی بین آنها منعقد شود کدهای برنامه نویسی شرکتش را در اختیار او قرار دهد. اگر مورگان اعتماد نمی کرد به احتمال زیاد این معامله هرگز بین آنها منعقد نمی شد. حتی اگر در تمام عمر خود هشدارهایی ِ در مورد اعتماد زیاد شنیده اید، تحول خود را با تصمیم به باور مزایای “اعتماد بر مبنای تحلیلهای درست“، را آغاز کنید.

گام دوم: از خودتان شروع کنید
فقط تصمیم برای اعتماد کردن کافی نیست. باید با مسئولیت پذیری و ایجاد اعتبار برای خودتان، اعتقاد راسخ خود را به این اصل نشان دهید. گروه ها، مدیران و سازمان های هوشمند، شخصیت و صلاحیت خود را به گونه ای صیقل می دهند که به آنها اجازه دهد به خودشان اعتماد داشته باشند و اعتماد دیگران را هم بدست بیاورند. اعتبار حاصل برای آنها قدرت، امنیت اقتصادی و شادی بیشتری فراهم می آورد. اجازه ندهید دیگران مسئولیت های شما را بدزدند و یا موفقیت هایی که شما آن ها را بدست آورده اید، را انکار کنند.

از رفتارهای ساختگی مانند ایجاد اعتبار جعلی، رد کردن اشتباهاتتان یا سعی در انداختن اشتباهات به گردن دیگران برای بزرگ جلوه دادن خودتان، بپرهیزید. اعتبار شما از شخصیت، یعنی کمال و بی عیبی و نیت هایتان و صلاحیت، یعنی توانایی ها و نتایجی که بدست می آورید شکل می گیرد. دیگران اگر ببینند که شما شخصی مطلع، آگاه، هوشیار، دارای دانش و مایل به یادگیری بیشتر هستید، با میل بیشتری به شما اعتماد خواهند کرد. از خود بپرسید که آیا به خودتان اعتماد کامل دارید؟ اگر به خودتان اعتماد داشته باشید دیگران راحت تر به شما اعتماد خواهند کرد. در زندگی روزانه بیشتر افراد لحظاتی وجود دارند که می توان اعتماد ایجاد کرد و یا اعتماد را بیشتر و عمیق تر کرد و یا آن را کاهش داد و حتی کاملا اعتماد را از بین برد. رفتار شما در لحظات حساس می تواند تأثیر بسیار عمیقی بر میزان اعتماد داشته باشد.

گام سوم: نیت خود را بگویید و نیت دیگران را مثبت بدانید
گفتن نیت هایتان به بقیه نشان می دهد که نقشه ی شما چیست و دلیلش چیست. نیت های خود را مخفی نکنید و یا فرض نکنید که دیگران آن ها را می دانند و می فهمند. اطلاعات غلط ندهید و دنبال نقشه های مخفی نباشید. فکر کردن به اینکه دیگران نیت های مثبتی دارند، ایمانتان نسبت به خوب بودن انسان ها را بیشتر می کند و ذهن و قلبتان را برای نتایج دلخواه باز می کند. همیشه بهترین حالت ها را در نظر گرفتن نتایجی مانند، “روابط لذت بخش و با اعتماد زیاد“، “مشارکت خالق” و “کارایی بیشتر” به همراه دارد.

هرگز رفتاری ساختگی مانند، وانمود به داشتن نیت خوب در حالی که در دل دشمنی را پرورش می دهید، و یا وانمود به اعتماد به دیگران در حالی که مدام آنها را زیر نظر بگیرید، نداشته باشید. بیان شفاف نیت ها به شما کمک می کند که از لحاظ احساسی ارتباط برقرار کنید، زمینه را فراهم کنید و روابط دوجانبه خوبی را ترویج دهید و اطمینان و امید ایجاد کنید.

از سوی دیگر پنهان کردن نیت ها به طرف مقابل اجازه می دهد که در مورد نیت شما به حدس و گمان بپردازد و یا فکر کند که انگیزه های منفی ای دارید. در محیط های با سطح پایین اعتماد، اینگونه سوء تفاهم ها باعث ایجاد ترس، شک و نگرانی می شود. نیت های سازمان تان را در رسالت سازمانی و چشم انداز به طور مشخص بیان کنید و با عمل کردن به آنها اعتماد را تقویت کنید.

گام چهارم: به آنچه که می گویید قرار است انجام دهید، عمل کنید
اگر به قول ها و وعده هایتان عمل نکنید، تلاش هایتان برای ایجاد و تقویت اعتماد، از بین خواهد رفت. در تمامی فرهنگ ها، قابل اعتماد بودن یعنی تا چه حد می توان روی حرف طرف مقابل حساب کرد. از دادن وعده های بزرگ و یا کم کاری در وعده هایتان و جدی نبودن در پای بندی به تعهدات بپرهیزید. تلاش کردن به جای ارائه ی نتایج واقعی از دید دیگران ارزشمند نیست.

گام سوم یعنی بیان نیت ها وقتی با گام چهارم یعنی پایبندی و عمل به حرف هایتان ترکیب شود، عامل بسیار قدرتمندی در ایجاد اعتماد می شود. پایبدنی به قول ها ارتباطات را مستحکم می کند. این گونه صداقت و راستی اساس شهرت و آوازه ی شما، برند شخصی و برند شرکت تان است، مخصوصا در این “اقتصاد اعتبار محور” که رسانه های اجتماعی به وجود آورده اند. اگر نیت هایتان را بیان کنید و بر قول های خود پایبند بمانید، اعتماد دیگران را بدست خواهید آورد، که به شما اجازه می دهد بیشتر بر دیگران اعتماد کنید.
به عنوان نمونه، اگر وارد کادر مدیریت یک شرکت بی اعتماد شوید، درک کنید که عملکرد ضعیف شرکت، تقصیر شما نیست اما اکنون شما مسئول تغییر شرایط هستید. از اصل دوگانهی “نیت خوب- عمل درست” برای مدل کردن رفتار قابل اعتماد مانند “صریح حرف زدن، ایجاد شفافیت، بیان واضح توقعات، انتظارات و پای بندی بر تعهدات” استفاده کنید.

گام پنجم: در اعتماد کردن به دیگران پیش قدم شوید
زمانی که دیگران به شما اعتماد کردند را به یاد آورید. چرا آنها به شما اعتماد کردند؟ این تجربه چه تاثیری بر شما گذاشت؟ بسیاری از مدیران برای این گونه اعتمادها و اختیار دادن ها، قدردان می شوند. اعمالی مانند انکار حقیقت، نگفتن کامل حقایق، کنترل دیگران، یا تلاش برای اینکه همه ی کارها را خودتان انجام دهید، کارهایی در خلاف جهت گسترش اعتماد است. اعتماد ساختگی، می تواند شامل مسئولیت دادن به دیگران بدون اعطای اختیار تصمیم گیری و یا کنترل تمام کارهایی که به دیگران محول می کنید باشد.

به عنوان یک مدیر، مسئولیت پیش قدم شدن در اعتماد کردن بر عهده ی شما است. تصمیم به “اعتماد هوشمندانه” باعث ایجاد نتایج می شود، چون بهترین توانایی های فرد را فعال می کند و الهام بخش می شود و به آنها انگیزه می دهد. این کار اعتماد را بیشتر می کند چون مردم دوست دارند که قابل اعتماد دیده شوند و همچنین زمینه را برای روابط متقابل ایجاد می کند چون وقتی به دیگران اعتماد کنید، آنها هم تمایل پیدا می کنند که این اعتماد را جبران کنند.

تصمیم برای اعتماد به دیگران چرخه ی مثبتی را تقویت می کند که اعتماد زیاد – و همچنین کامیابی، انرژی و شادی – در روابط ایجاد می کند. حتی اگر نتیجه دقیقا آن چیزی که می خواستید نباشد، با اثر موجی که با تصمیم به اعتماد به دیگران ایجاد می شود، افرادی که به آنها اعتماد کرده اید از این اعتماد قدردان خواهند بود. این اعتماد هوشمندانه را بین سهامداران شرکت، مشتریان، کارکنان، همکاران و اعضای خانواده و شبکه های اجتماعی و اجتماع های محلی و سازمانها بگسترانید.

از همین جایی که هستید تحول اعتماد را آغاز کنید. پنج گام برای اعتماد هوشمندانه را درک کنید و در زندگی شخصی و حرف های خود بکار ببندید.

منبع:

https://aigitali.com/smart-trust-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 56
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 29 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 

ساختاری ساده برای درآمد بیشتر و کار کمتر

• اگر ساعاتی طولانی کار می کنید و شرکت بیش از اندازه به شما وابسته است، در مدیریت سیستم های هدایت کننده کسب و کار و زندگی تان مشکل دارید.

• برای مدیریت هر دو حوزه زندگی و کار باید بدانید که زندگی شما مجموعه ای منطقی از سیستم های خطی است که می توانید آنها را کنترل کنید. از روش سیستم سازی استفاده کنید.

• سیستم های خود را به دقت بررسی کرده و جزئیات دقیق کارهایی که باید برای بهبود آن انجام دهید را مشخص کنید.

 

سه مجموعه سند ایجاد کنید:

• سند اول “اهداف استراتژیک“، اهداف شما را تعیین می کند.

• سند دوم “اصول اجرایی کلی“، باورها و ارزش های غالب را به تصویر می کشد.

• سومین سند که مربوط به “فرایندهای کاری” است که به صورت گام به گام فرایندها را مشخص کرده و جزئیات عملکرد سیستم ها و زیرسیستم های شما را در بهترین حالت مشخص می کند.

• سومین سند همه فرایندها را به طور کامل برای کارمندانتان توضیح میدهد.

• وقتی روش های خود را ارتقا دادید، مرتبا آنها را تصحیح کنید تا بهروز باقی بمانند و کارایی خود را حفظ کنند.

• استفاده از روش “سیستم سازی” به زمان و تلاش نیاز دارد. به دنبال کمال نباشید، اما کاری کنید که این مدل موفق عمل کند.

• این رویکرد منظم، بیشترین کنترل بر کسب و کار و زندگی را به ارمغان می آورد.

 

آنچه در این چکیده می‌آموزید:

1 .چگونه برای بهبود کسب و کار و زندگی خود از تحلیل سیستم ها استفاده کنید؟

2 .چگونه سیستم های خود را مدیریت کنید؟

3 .چرا و چگونه باید اهداف، ارزش ها و فرایندهای خود را مستندسازی کنید؟

 

سام کارپنتر، نویسنده و مهندس پروژه، مالک شرکت سنتراتل در حوزه پاسخگویی تلفنی است که 15 سال به سختی دوام آورده و اکنون به سودآوری رسیده است. وقتی کارپنتر 80 ساعت در هفته کار می کرد تا مالیات و عوارض بپردازد، شخصی بسیار عصبی، هیجانزده و ناامید بود. او با قهوه خیلی زیاد و خواب خیلی کم زنده بود. سپس، در یک لحظه به درک بزرگی رسید. او ناگهان دریافت که تعداد زیادی از سیستم های مختلف، زندگی و کار او را هدایت می کنند. او فهمید با کنترل و تکمیل این سیستم ها می تواند بسیاری از مسائل پیچیده را حل کند. این ادراک، زندگی او را تغییر داد.

 

اکنون،کارپنتر تنها چند ساعت در هفته کار می کند و از زندگی خود لذت می برد. او برای همه کارهایی که می خواهد انجام دهد، زمان کافی در اختیار دارد و کسب و کارش به خوبی پیش می رود. مطلب نیروبخش این کتاب، دیدگاه شخصی کارپنتر به عنوان صاحب کسب و کاری است که موضوعات را برای خود مجسم کرده است. این کتاب بازتابدهنده نظریات تئوری مشاوران و استادان مدیریت نیست. کارپنتر رویکرد مدیریت سیستم خود را به خوبی تشریح می کند، به نحوی که می توانید از روش های او برای بهبود فعالیت ها و زندگی شخصی خود استفاده کنید. آیجیتالی مطالعه این کتاب را به صاحبان کسب و کارهای کوچک و همه افرادی پیشنهاد می کند، که می خواهند روش هدایت زندگی خود را بهبود بخشند.

 

رویکرد سیستمی

آیا زمان زیادی را صرف کار می کنید ولی احساس می کنید به هیچ چیز نمی رسید؟ اگر یک روز سرکار نروید، شرکت از هم می پاشد؟ آیا صدها پیام منتظر دریافت پاسخ شما هستند؟ اگر چنین است، برده کار خود هستید و این نشانه واضحی از عدم مدیریت صحیح سیستم ها، یعنی نخ های تشکیل دهنده پارچه زندگی است. زمان آن رسیده که یاد بگیرید زندگی شما در محل کار و در خانه “مجموعه ای منطقی از سیستم های خطی است که می توانید آنها را کنترل کنید“.

 

با کشف، تحلیل و بهینه سازی روش های اداره زندگی و کسب و کار خود، می توانید به سرعت همه کارهای خود را ساده کرده و بهبود بخشید. بسیاری از اساتید بزرگ داشتن رویکردی جامع و کلی نگر به بهبود شخصی را پیشنهاد می کنند، اما روش تحلیل سیستم ها بر اساس تاکتیکی مخالف این رویکرد است. سیستم های فردی خود را به اجزای کوچکتری تقسیم کرده و زیرسیستم های آنها را مشخص کنید. تا جایی که می توانید فرایندها را اثربخش کنید.

برای ایجاد این تغییرات و دستیابی به نتایج بزرگ، دیدگاهی تازه و جدید بر مبنای یک مفهوم اساسی و واحد داشته باشید: سیستم های منطقی “ترتیبی” مرکز همه چیز هستند. یک گام شما را به گام دیگر راهنمایی می کند، که آن نیز به گام بعدی متصل می شود. زیرسیستم ها، سیستم های ترتیبی شما را شکل می دهند و همه آنها طبق پروتکل هایی که تعریف کرده اید، کار می کنند.

 

برای مثال، هر روز معمولی، خود یک سیستم است. اجزای معمولی یا زیرسیستم های یک روز معمولی را در نظر بگیرید: از خواب بیدار می شوید، مسواک می زنید، به حمام می روید، لباس می پوشید، صبحانه می خورید، سر کار می روید، کار می کنید، ناهار می خورید، کارهای بیشتری انجام می دهید، به خانه بر می گردید، شام می خورید، تلویزیون تماشا می کنید، مسواک می زنید و می خوابید. برای بهتر کردن زندگی خود، بر یک زیر سیستم مثال صرف ناهار تمرکز کنید و آن را بهبود ببخشید. مثال به جای چیزبرگر سالاد بخورید. سپس، زیرسیستم دیگری را تصحیح کنید، مثال عصر به جای تماشای تلویزیون، کتاب بخوانید.

 

تقریبا همه‌چیز مکانیکی و در نتیجه به سادگی قابل بهبود است

 

در تحلیل سیستم ها و مدیریت سیستم ها از روشی استفاده کنید که امکان کنترل جزئیات کسب و کار و زندگی شما را با تنظیمات مکانیکی ساده در زیرسیستم ها و زیر-زیر سیستم ها فراهم آورد. وقتی زندگی و کار خود را به عنوان وسیله یا وسایل مکانیکی قابل کنترل ببینید، برای استفاده از روش “سیستم سازی” آمادگی دارید. از این گام های قابل پیش بینی، ساده اما متحول کننده استفاده کنید:

 

• هر چیزی را ثبت کنید:

با نوشتن اهداف تاکتیکی، فرایندهای معمول و اصول راهنما، یک دفترچه تصمیم گیری درست کنید. این مستندسازی مشابه روش مهندسان در ثبت نحوه عملکرد تجهیزات و نحوه استفاده از آنها است. در اصل، برای هر مورد یک دفترچه راهنما درست می کنید و در نتیجه به روش های قدیمی و اشتباه خود باز نمی گردید.

 

• همه سیستم های خود را به دقت بررسی و تنظیم کنید:

اغلب کارهای روزمره در یک “سلسله کارهای گام به گام و قابل پیش بینی” تکرار می شوند. سیستم های کسب و کار و زندگی فعلی خود را مشخص کرده و تحلیل کنید تا نحوه عملکرد آنها را دریابید. دیدگاهی داشته باشید که شما را از همه فعالیت های روزمره زندگی و کسب و کارتان بیرون برده و از آنها فراتر ببرد، در نتیجه نگاهی بی طرف و بدون احساسات تعصب آمیز به سیستم های خود خواهید داشت و آنها را مواردی می دانید که قابل دست کاری و تعمیر هستند.

با کالبد شکافی و بهینه سازی زیر سیستم های هر فرایند، آنها را یکی یکی تنظیم کنید. کار خود را آنقدر ساده کنید تا وقتی که به ساده ترین راه حل ممکن برسید. وقتی روش های خود را بهبود ببخشید، پیشرفت سریعی را تجربه خواهید کرد. اگر آنها را اصلاح نکنید، هیچچیز تغییر نمی کند. سیستم های کسب و کار شامل خدمات مشتریان، کنترل کیفیت، خرید، استخدام کارمندان، پرداخت هزینه ها و … هستند. زیرسیستم ها شامل برنامه ها یا راهکارهای تعمیرات و نگهداری کامپیوترها یا فرایندهایی برای رفع شکایات مشتریان هستند. شاید شرکت شما به سیستم ها و زیرسیستم های جدید احتیاج داشته باشد.

 

• از سیستم های خود حفظ و نگهداری کنید:

اگر به دقت همه سیستم ها، زیرسیستم ها و زیر- زیرسیستم های خود را تحلیل و تعمیر کنید، تغییرات و بهبودهای تدریجی و ادامه دار باعث می شود که همه چیز به خوبی پیش برود. آنها را حفظ و نگهداری کنید تا همیشه بهینه عمل کنند.

 

مستندسازی

اغلب سیستم ها بسیار کارا هستند. شما باید روشی برای شناسایی مشکلات داشته باشید. وقتی بفهمید کدام یک از سیستم های زندگی یا کسب و کار مشکل ساز هستند، در شرایطی ایده آل برای تعمیر و نگهداری آنها قرار می گیرید. با این وجود، این فقط بخشی از موضوع است: شما باید مستندسازی کنید و تمامی موارد را ثبت کنید.

 

ماشین های پیچیده، دفترچه های راهنمای کاملی دارند که مردم می توانند بدون خراب کردن این دستگاه ها از آنها استفاده کنند. به همین ترتیب، باید زمانی را به نوشتن جزئیات مقررات و فرایندهای شرکت خود اختصاص دهید. این مستندسازی نحوه عملکرد عالی سیستم را یادآوری کرده و در اتخاذ تصمیمات به شما کمک می کند. کارمندان به موارد مکتوب توسط شما پیرامون فرایندهای کلیدی نیاز دارند تا بتوانند عملکرد سیستم ها را در سطح عالی نگه دارند.

 

مستندسازی بخش دشوار سیستم سازی است، اما بسیار حیاتی و مهم است. این کار نشان میدهد که کسب و کار و زندگی شما ترکیبی از “سیستم های متنوع” با اهداف و روش های خاص است. مستندسازی سه جزء دارد:

1 .اهداف استراتژیک

سندی یک صفحه ای تهیه کنید که فهرستی از اهداف اصلی شخصی و کسب و کارتان در آن نوشته شده باشد. فهرستی از گام های کلی خود و کارمندانتان برای درک این اهداف تهیه کنید. تا جایی که ممکن است گام هایی واقع گرایانه تعریف کنید، زیرا این فهرست مسیر شما را مشخص می کند.

حداقل 6 تا 8 ساعت را به تهیه این اسناد حیاتی اختصاص دهید. سپس آن را در اختیار کسانی بگذارید که نظراتشان در این مورد مفید خواهد بود مثل همسر، کارمندان یا شرکا. برای نمونه، یکی از اهداف شرکت ِسنتراتل این است: “استراتژی اصلی ما این است که سیستم های کسب و کار را با جدیت در راه تکامل به کار گیریم“.

 

2 .اصول کلی اجرایی

وقتی اهداف خود را تعیین کردید، اصول اصلی را بر اساس ارزش ها و تجربیات خود ثبت کنید. این اصول راهنمایی حیاتی برای تصمیم گیری و نشان دهنده باورها و اولویت های اصلی شما است. آنها تمرکز مورد نیاز شما و کارمندانتان را تأمین می کنند. تهیه و تصحیح این سند دو یا سه صفحه ای باید 10 تا 20 ساعت طول بکشد.

شرکت سنتراتل 30 اصل اجرایی کلی دارد، از جمله: “ما آتش نشان نیستیم، ما متخصصان پیشگیری از آتش سوزی هستیم. ما مشکلات را مدیریت نمی کنیم، بلکه در مرحله اول، در ارتقا و تعمیر سیستم ها برای جلوگیری از بروز مشکلات تلاتش می کنیم“. یک اصل دیگر میگوید: “ترتیب و اولویت بندی حیاتی است. ما اول بر مهمترین فعالیتها کار می کنیم“.

 

3 .فرایندهای کاری

کارمندان می توانند به تهیه اسنادی کمک کنند که پروتکل های اولیه و اساسی فعالیت ها را تشریح می کند. روش صحیح انجام هر فرایند را روی کاغذ بنویسید و تا جایی پیش بروید که نسخه ای ایده آل و گام به گام از هر سیستم ارائه کنید. همه اطلاعات را به شکل سؤال و جواب های صریح، شرح دهید. در ابتدا به مشکل سازترین سیستم بپردازید. نوشتن جزئیات فرایندهای کارها، این اطمینان را به شما می دهد که سیستم به خوبی کار خواهد کرد.

 

مدیران و کارمندان شرکت سنتراتل هر سیستم را به تنهایی تحلیل می کنند، آن را به طور کامل مستندسازی کرده، دلایل هر مشکل یا عدم کارایی را مشخص می کنند، برنامه هایی برای برطرف کردن این نگرانی ها در نظر می گیرند و طرح اولیه فرایندهای کاری بازبینی شده را می نویسند. سپس پروتکل جدید را در شرایط سخت آزمایش می کنند تا مطمئن شوند که از عهده تشخیص مشکلات و ارائه راه حل مناسب بر می آید. وقتی یک فرایند کاری این معیارها را داشته باشد، سنتراتل آن را به نیروی کار خود داده و همه کارمندان را موظف می کند که به دقت از آن پیروی کنند. در حال حاضر، سنتراتل از 300 فرایند کاری استفاده می کند. بسیاری از آنها تنها چند خط توضیح دارند. برخی آنها نیز حدود 6 صفحه هستند.

 

باید اطمینان حاصل کنید که فرایندهای کاری شما همیشه بهترین راه حل ممکن است، اما روش های خود را فقط به حوزه مشکلات محدود نکنید. در حقیقت باید برای هر فعالیت مهمی “فرایند کاری” ایجاد کنید.

تهیه دستورالعمل های باکیفیت برای هر کار، به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد، اما هنگام آموزش کارمندان جدید در وقت صرفه جویی خواهد شد. یادداشت های مکتوب حاوی جزئیات اجرای هر فعالیت، افراد جدید سازمان را قادر می سازد تا روش انجام دقیق، سریع و موثر کارها را بدانند. به علاوه، دستورالعمل های مکتوب به شما کمک می کند که کسب و کار خود را تا حد ممکن حرف های پیش ببرید، در نتیجه رقبا به سختی می توانند به اندازه شما هدفدار و متمرکز کار کنند و برای مشتری تجربه یکسانی را خلق کنند.

 

در راهنمای “ساخت دستورالعمل های کاری” شرکت سنتراتل، فهرستی از اصول دقیق برای ایجاد دستورالعمل های کاری نوشته شده است. بر اساس این اصول: “برای شرح فرایندها، تا حد ممکن اطلاعات اضافه کنید، اما این کار را به روشی انجام دهید که یافتن اطلاعات آسان باشد. از فهرست بندی الفبایی، عناوین فرعی منطقی و جملات با ساختار ساده و دقیق استفاده کنید.

 

این سه سند اصلی به شما در داشتن تسلط بر کارتان کمک می کند. آنها جزئیات مواردی که می خواهید به آنها دست یابید، دیدگاه ها و نظرات شما درباره کارها و مخصوصا، نحوه عملکرد شما و کارمندانتان برای انجام آنچه در توان دارید و دستیابی به اهداف را مشخص می کنند. با داشتن چنین مستنداتی، شما و کارمندانتان نقشه راه بسیار ارزشمندی در اختیار دارید که شما را در مسیر صحیح نگه می دارد. مستندسازی به شما امکان میدهد تا تمرکز خود را حفظ کنید.

این روش سیستمی به ملاحظات دیگری نیز بستگی دارد که عبارتند از:

 

• لازم نیست دستورالعمل های کاری شما کامل و بی نقص باشد:

هیچ کسب و کاری کامل نیست. تلا ش برای دستیابی به کمال در رویکرد تحلیل سیستم و مدیریت سیستم بهره وری پایینی دارد. وقتی در حال ارتقای روش های کاری هستید، برای پاک کردن آنها از هر عیب و نقصی، آنها را بیش از حد پیچیده نکنید. از طرف دیگر، اهداف استراتژیک و روش های کلی اجرایی خود را تا جایی که می توانید کامل و بی نقص کنید.

 

• تصمیمات نامناسب اتخاذ نکنید:

“اقدام نکردن نیز یک انتخاب است“. پس اگر در برخی موارد اقدام نمی کنید، خودتان مسئول هستید. بنابراین

برای موارد مهم اقدام کنید. تصمیم نگیرید که صورت حساب ها را پرداخت نکنید، ورزش نکنید، تغذیه صحیح نداشته باشید یا خانه تان را تمیز نکنید. ناتوانی مردم در تصمیم گیری، اغلب منجر به نتایج نامناسب می شود. حتی این رویکرد منظم و سیستم سازی نمی تواند شما را از اتخاذ تصمیمات مهم نجات دهد.

 

• انضباط شخصی داشته باشید:

هر تغییر بزرگ به فداکاری، عزم و اراده و تلاش نیاز دارد.

 

• از طفره رفتن و تنبلی دوری کنید:

اجتناب از انجام اقدامات زمانبر بدترین دشمنی است که می تواند به شرکت شما آسیب برساند. کار بهبود سیستم ها را همین امروز شروع کنید، نه فردا. “طفره رفتن یعنی نداشتن شجاعت کامل، زندگی شما را ویران می کند“.

 

• در جستجوی کارمندان بی عیب و نقص نباشید:

چنین افرادی وجود ندارند. در عوض، تا جایی که در توان دارید، محیط کار بی نقصی برای کارمندان خود ایجاد کنید. این مؤثرترین ابزار استخدامی شما است. افرادی خوشبین و پذیرا استخدام کنید که بتوانند با این روش هماهنگ شوند.

 

• با کارمندان بیشتر در ارتباط باشید:

هر چه اطلاعات بیشتری در اختیار کارمندان خود بگذارید، بهتر است. هرگز آنها را مجبور نکنید که زمان شان را برای حدس زدن رویدادهای احتمالی یا تلاش برای تجسم اجزای مهم فعالیت شما صرف کنند. به جای آن، فرایندهای مورد استفاده خود و دلیل استفاده از آنها را دقیقا برایشان تشریح کنید.

 

• از وقت خود هوشمندانه استفاده کنید:

“بهترین ساعات کاری” شرکت خود را شناسایی کنید. چالش برانگیزترین کارهای شرکت را که به افراد مختلف مربوط می شود، در این ساعات پیگیری کنید.

 

مکانیزمی ساده و در عین حال قدرتمند برای تغییر

“سیستم سازی” ساده و شفاف است.سیستم های اساسی خود را مشخص کرده و زیرسیستم های آنها را

تنظیم کنید تا همیشه بهترین عملکرد ممکن را داشته باشند. همین. این استراتژی متکی به توجه دقیق به ویژگی های سیستم های کاری و شخصی شما همانند یک دستگاه مکانیکی است. سپس آنها را تغییر دهید به نحوی که برای شما کار کنند نه برعلیه شما. تنظیم و بهبود سیستم ها و حفظ آنها زندگی شما را به شدت تغییر خواهد داد. در نتیجه شادتر خواهید شد و در هر کاری که انجام می دهید، مبتکرتر و ثابت قدمتر می شوید. این رویکرد اعتمادبه نفس شما را افزایش می دهد زیرا باعث می شود کنترل کار و زندگی تان را در دست بگیرید.

منبع:

https://aigitali.com/work-the-system-ebook/



:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 29 شهريور 1399 | نظرات ()