نوشته شده توسط : Elnaz

 

با سئو کار خود را شروع کنید
قبلا در مورد اهمیت سئو صحبت کردیم، اینجا نمی خواهیم دوباره با آمار و ارقام شما را خسته کنیم، نه. تاکنون دریافته اید که سئو کمک می کند شما مشتریانی را هدف بگیرید که به دنبال خدمات شما  هستند و آن را جستجو می کنند و می خواهند به خدمات شما برسند.
یکی از دوستان ما کارگاهی داشت که آنجا مشغول تهیه گلدان های بتنی و مینیمال بود و در این زمینه فعالیت می کرد. مشخص است که تنها کسانی که برای خریدن گلدان های بتنی با طراحی خلاقانه در اینترنت جستجو می کردند، مشتری وی بودند. بنابراین ما برای آنلاین کردن کسب و کارش وقت گذاشتیم و سایت وشی را آماده کردیم تا برای خریدن گلدان های بتنی آماده رتبه گرفتن شود، و همینطور هم شد و نه تنها کسانی که فقط دنبال خریدن گلدان های بتنی بودند بلکه کسانی که گلدان های فانتزی می خریدند ولی با گلدان های بتنی آشنا نبودند نیز به این محصولات علاقه پیدا کردند.

کسانی که در حوزه “گلدان بتنی” دنبال دیدن محصولات بتنی بودند مشتری اصلی دوست ما بودند.
کسانی که با چیزی به اسم “گلدان بتنی” آشنایی نداشتند، مشتریان درجه دو بودند و ما می توانستیم از این کاربران هم مشتری بسازیم. بنابراین آنها را هم هدف گرفتیم.
اما چگونه؟ خب این فرایند پیدا کردن مشتری را شما قرار است در دوره آموزشی کاملا درک کنید اما قبل از آن باید با گوگل به طور کامل آشنا شوید.

با گوگل این موجود زشت آشنا شوید
همانطور که قبلا هم در موردش صحبت شد، موتور جستجو مجموعه ای از سیستم های رایانشی حرفه ای و بسیار بزرگ هستند که اینترنت را پایش کرده و اطلاعات را جمع آوری می کنند. آنها از اطلاعاتی که در اینترنت است به روش های مختلف تفکیک سازی انجام می دهند و فهرست های بزرگی برای خود می سازند.
موتورهای جستجو از طریق یک وب سایت مثل www.google.com یا www.bing.com یک فرم جستجو در اختیار کاربر قرار می دهند. کاربران سپس می توانند در این موتور ها آنچه را که در اینترنت به دنبالش هستند پیدا کنند. هر موتور جستجویی بتواند موارد بهتری ارائه کند، کاربران بیشتری خواهد داشت. همین مسئله پیدا کردن بهتر باعث شده تا گوگل مخاطب بیشتری داشته باشد (بیشتر از 85 درصد کل جستجو در اینترنت – به همین خاطر من بعد وقتی از موتور جستجو صحبت می کنیم منظورمان گوگل است)، بنابراین کسانی که میخواهند وب سایت شان در نتایج جستجوی گوگل به
کاربران ارائه شود، باید توجه گوگل را کسب کنند.

گوگل چطور سایت شما را پیدا می کند؟
گوگل اقدامات بسیار زیادی انجام می دهد تا بتواند بهترین موارد جستجو شده را به کاربران خود نمایش دهد، به همین خاطر باید کل اینترنت را زیر و رو کند تا بهترین سایت ها را پیدا کند. گوگل تقریبا از کسی اجازه نمی خواهد تا سایت ها را در دایره اطلاعاتی بزرگ خود ذخیره کند. بنابراین گوگل به یک قانون اساسی نیاز داشت تا برای هر مدیر سایتی مشخص کند که چطور وب سایت شان را در گوگل نمایش دهند.
از آنجا که گوگل نمی توانست روش های استفاده از قوانین را آشکارا کند، آن را تبدیل به فرمول های پیچیده ای کرده که همه آنها از معیارهای مشخصی استفاده می کنند و هر کسی این معیارها را بهتر در سایت خود استفاده کند، نزد گوگل محبوبیت بیشتری خواهد داشت. به فرمول های جستجویی که گوگل استفاده می کند الگوریتم جستجو Search Algorithm و معیارهایی که سایت ها استفاده می کنند فاکتورهای رتبه بندی Ranking Factors می گویند.

الگوریتم های سری گوگل چه هستند؟
الگوریتم های گوگل، که با اسم های مختلفی رمز گذاری و حتی معرفی شده اند (فقط هدفِ الگوریتم بیان می شود). گوگل در ابتدا جستجوی خوبی ارائه نمی کرد، زمانی که موتور جستجوی دوم دنیا یعنی Bing بینگ، مایکروسافت معرفی شد، گوگل سعی کرد کیفیت خودش را چندین برابر کند. به همین خاطر چند الگوریتم جستجو معرفی کرد که آنها را با نام حیوانات مشخص کردند. مثل الگوریتم پاندا و پنگوئن

فاکتورهای رتبه بندی
تا به امروز توسط کارشناسان برجسته سئو، برخی متخصصین گوگل و کاربران دیگری در دنیا تقریبا تا 200 مورد فاکتور رتبه بندی را گزارش کرده اند که چون فهرست بسیار بزرگی دارد و هر مورد نیاز به توضیحات مخصوص دارد، لازم است به وبلاگ آیجیتالی مراجعه کنید و آن را کامل بخوانید. اما مهم است بدانید که آیجیتالی در طول دوره سئو، به شما می آموزد چطور سایت خود را با این 200 فاکتور سازگار کنید و بهترین کار ممکن را انجام دهید. پس نگران این فاکتورها نباشید چون که قرار است، بیاموزید چطور از آنها برای گرفتن صفحه اول گوگل استفاده کنید!
رتبه بندی در گوگل چیست؟
در واقع رتبه بندی، به این معنی است که گوگل از الگوریتم جستجو برای شناخت یک سایت و از فاکتورهای رتبه بندی برای تعیین کیفیت همان سایت استفاده می کند. به این ترتیب، گوگل به هر سایتی یک امتیاز می دهد (ما برای ساده تر کردن درک رتبه بندی از کلمه امتیاز استفاده کرده ایم). وقتی یک کاربر جستجوی خود را در اینترنت شروع می کند، سایت ها بر اساس امتیازی که برای آن جستجو از گوگل دریافت می کنند، به ترتیب امتیاز در برگه نتایج فهرست می شوند.

هر سایتی که امتیاز بهتری داشته باشد در بالاتر قرار می گیرد، و کاربران هم تقریبا به طور فطری می دانند که اولین گزینه بهتر از باقی موارد است، به همین خاطر کاربران زیادی (بیشتر از 47 %) رتبه اول گوگل را انتخاب می کنند، سپس نتایج بعدی را هم کلیک می کنند. پس هدف هر سایتی از افزایش کیفیت اینست که این رتبه اول را کسب کند.

اما چالش اصلی رسیدن به صفحه اول گوگل است. پس آماده شوید سراغ این چالش برویم.


منبع:

https://aigitali.com/google-workflow/



:: بازدید از این مطلب : 80
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


سئو چیست؟
سئو (به انگلیسی: اِس ای او SEO) خوانده می شود و سرواژه Search Engine Optimization به معنی بهینه سازی برای موتورهای جستجو است.
هدف از بهینه سازی موتورهای جستجو یعنی چیزی به اسم سایت (و … که در مورد آن صحبت می کنیم) را برای پیدا شدن و دیده شدن توسط موتور جستجو (معمولا گوگل و بینگ) آماده کند. این بهینه سازی مثل سرویس و نگهداری ماشین است. فردی که صاحب اتومبیل باشد باید آن را نگهداری کند، هر هفته و هر ماه برای سرویس آن به تعمیرگاه و مکانیکی برود، نزد متخصص معاینه فنی انجام دهد و هر از گاهی ماشینش را به کارواش و… هم ببرد. پس سئو یک مکانیکی یا کلینیک پزشکی محسوب می شود که به بهتر شدن سایت کمک می کند.

این دقیقا همان کاری است که شما می خواهید انجام دهید. چیزی که می خواهید برای موتورهای جستجو بهینه سازی شود را نزد یک متخصص بهینه سازی (سئو کار) می برید و کارهای روی آن را انجام می دهید. اینجا قرار است شما با تمام روش های مکانیکی ماشین تان یعنی بهینه سازی سایت آشنا شوید، این مسئله را به خوبی درک کرده و از آن روی سایت خود استفاده کنید.

پس بیایید تعریف سئو را از نگاه جهانی و ایرانی بدانیم.
تعریف سئو از نگاه جهانی و تفاوت آن با نگاه ایرانی
چون باز کردن این موضوع کمی زمان بر بود، بنابراین ما تصمیم گرفتیم سری آموزشی آماده کنیم که در آن سیر تا پیاز سئو را آموزش ببینید، آن را در سری آموزشی سئو مارکتینگ بخوانید.
سئو از نگاه جهانی یعنی استفاده از استانداردهای مورد علاقه موتور جستجو برای بهتر کردن کیفیت یک سایت. برای شناخت این استانداردها باید موتورهای جستجو را بشناسید و روش کار آنها را درک کنید. برای این منظور می توانید در وبلاگ آیجیتالی مقالات زیادی را بخوانید. (البته منظور از نگاه جهانی شاید بیشتر از همه دنیا، آمریکاست چون اولین بار اینترنت و همینطور موتورهای جستجو از آمریکا شروع به کار کردند).

کیفیت سایت از نظر موتور جستجو سنجیده می شود و استاندارد مورد علاقه موتور جستجو همان فاکتورهای این موتورها هستند که در مقاله ای کاملا آن را (فاکتورهای جستجوی گوگل) مورد بررسی قرار داده ایم.

سئو از نگاه ایرانی مثل تعریف صف مردمی است. هر کسی هر کاری انجام می دهد تا بلکه به اول صف برسد و اصلا هیچ گونه حقوقی برای همدیگر (در حداقلِ موارد) قائل نمی شوند. از این رو سئو از نگاه ایرانی صرفا تکرار کارهایی است که مشخص شده باعث رتبه گرفتن می شوند. که از نمونه آنها خرید بک لینک (با آن آشنا می شوید) و همینطور خرید بازدید و ترافیک (با آن آشنا می شوید) است که باعث می شوند سایت به رتبه اول گوگل برسد (و اصلا به مفید بودن این ترافیک اهمیتی نمی دهند).
بنابراین وقتش رسیده ما هم به عنوان یک ایرانی نگاهمان را دوباره بررسی کنیم و اصول درست را در دستور کار خود قرار دهیم. وقتش رسیده همگام با تفکر جهانی قدم برداریم و هر چیزی را به شکل درست و در جای خود استفاده کنیم. اینجا هستید تا این استاندارد ها را یاد بگیرید.
بنابراین بهتر است کار خود را شروع کنید.
اما بگذارید یک راز را با شما در میان بگذارم: توقف بیجا مانع کسب است

منظورم از توقف بی جا مانع کسب است یعنی شما هیچ وقت به ترافیک زیاد نیاز ندارید همان طور که به صف طولانی جلوی مغازه نیاز ندارید. شما به ترافیک درست نیاز دارید، پس کسانی باید صف مغازه شما را پر کنند که دست کم یک خرید می کنند.

امیدوارم این راز ذهنتان را برای سئو آماده کرده باشد.

چطور کار سئوی خود را شروع کنید
برای شروع کارتان در سئو شما معمولا به تجربه نیاز دارید، به داشتن وب سایت نیاز دارید، باید بتوانید در اینترنت کارهای مختلف انجام دهید ولی روش کاری که برای شما در نظر گرفته ایم کمک می کند بدون تجربه قبلی بتوانید با تمام مفاهیم آشنا شوید، سئوی سایت خود را در دست بگیرید و بتوانید آن را به صفحه اول گوگل بیاورید. بنابراین باید سراغ پیش نیازهایتان بروید و خود را آماده کنید.

به چه چیزهایی نیاز دارید؟
شما برای بهینه سازی یا سئو به چند چیز نیاز دارید؛ از جمله وب سایت، مدیر سایت، نویسنده، برند و لوگو

شما به یک وب سایت نیاز دارید که آن را برای گوگل (موتور جستجوی محبوب در ایران) بهینه سازی کنید.
 برای آماده کردن مقدمات سایت به یک مدیر سایت نیاز دارید که تغییراتی که در آموزش های آیجیتالی تعریف شده اند را روی سایت انجام دهد.
 شما برای تولید محتوای سایت به یک نویسنده نیاز دارید تا محتوای جدید روی سایت قرار دهد.
 شما به یک هاست و دامنه نیاز دارید تا سایت خود را روی آن راه اندازی کرده و در دسترس عموم قرار دهید.

کارهایی که باید قبل از راه اندازی سایت انجام دهید
مشخص کردن نام کسب و کار
مشخص کردن هدف کسب و کار
 مشخص کردن چشم انداز کسب و کار
 طراحی برنامه کسب و کار
 خرید یک هاست
انتخاب نام دامنه
کارهایی که باید بعد از راه اندازی سایت انجام دهید
 طبق برنامه آموزشی و عملی که در ادامه به شما خواهیم گفت، کار خود را پیش ببرید
نتیجه گیری
همین امروز هم می توانید کار خودتان را شروع کنید و روی سئو سرمایه گذاری کنید، و قطعا می دانید که این کار برای شما هزینه هایی را در پی خواهد داشت، اما اینکه چقدر از این هزینه ها به جیب تان بازگشت سرمایه داشته باشید مهم است. ما اصولی ترین روش نتیجه گرفتن در اینترنت را برای شما در نظر گرفته ایم و کمک تان می کنیم به بهترین بالانس و توازن بین هزینه کردن و کسب درآمد برسید. یعنی با کمترین هزینه بیشترین درآمد را تجربه کنید. فقط کافیست به این مسئله دوباره فکر کنید که ترافیک درست با ترافیک زیاد خیلی فرق دا رد. اکنون برای کسب ترافیک درست باید بدانید چطور مشتریان می خواهند شما را پیدا کنند. سراغ تحقیق کلمه کلیدی می رویم که از اساسی ترین کار شما در برنامه سئو محسوب می شود.


منبع:

https://aigitali.com/what-is-seo/



:: بازدید از این مطلب : 54
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


سئو و برندینگ
دقیقا همان چیزی که به آن نیاز دارید
سراغ یک دیجیتال مارکتر (Digital Marketer) یا بازاریاب آنلاین بروید و بخواهید به شما راه های خوبی برای گرفتن مشتری از طریق سایت پیشنهاد دهد. خب قطعا روش های زیادی به شما پیشنهاد می کند، از تبلیغات گرفته تا بازاریابی به روش های مختلف و همینطور سئو. اما چیزی که شما باید زمان خود را معطوف به آن کرده و هزینه خود را برای آن صرف کنید چیست؟
از آنجایی که هیچ کسب و کاری مشابه ندارد و هیچکدام مثل دیگری نیست، پس مشاوره ای که احتمالا دریافت می کنید می تواند با مشاوره های دیگر تفاوت داشته باشد. اما شاید دنبال یک گزینه ایده آل باشید که به شما کمک کند فروش خود را برای سایت تامین کنید آن چیزی نیست
جز سئو و
مهمترین چیزی که می تواند با سئو درآمیخته شود برند است.
ما قبلا در این مورد صحبت کردیم و گفتیم چرا به برند نیاز دارید. اینجا می خواهیم در مورد چیزهایی صحبت کنیم که برند با خودش به سئو می آورد.

اقتدار Authority
یکی از اصلی ترین دلایل بهتر بودن ادغام سئو با برندینگ اینست که اقتدار سایت را به شدت افزایش می دهد. کاری که لازم است انجام دهید اینست که برند خود را وارد جریان سئوی سایت کنید. گوگل به برندها علاقه دارد و اگر شما و رقیب تان یک محتوا را نوشته باشید، گوگل سایتی را ترجیح می دهد که برندینگ بهتری دارد.
اینکه اقتدار چیست و چگونه می توان آن را افزایش داد در میانه های راه آموزش سئو قرار دارد و اینجا زمان مناسبی برای صحبت در مورد آن نیست.

لینک سازی Link Building
شاید کم و بیش در مورد لینک سازی مطالعه ای داشته یا مقاله هایی را خوانده اید. اما باید بدانید که یکی از اصلی ترین بخش های سئو، بک لینک است. سایت های کوچک برای موفق شدن در سئو می خواهند توجه گوگل را جلب کنند پس به برند های بزرگ لینک می دهند. این شکل کار را اکنون برای برند خود در نظر بگیرید، سایت های ضعیف به شما لینک می دهند، هم شما و هم آنها قوی شده سپس در مرحله بعدی این چرخه تکرار می شود و برندهای بیشتری به شما لینک می دهند، این جریان لینک باعث می شود سایت شما بیشتر رشد کند و برند شما اقتدار بیشتری کسب کند. اگر برند داشته باشید یا بسازید چنین چیزی در انتظارتان است، اما بدون برند، شما راه به جایی نمی برید.

انتخاب کاربران بین نتایج جستجو
قبلا هم گفتیم کاربران بین نتایج جستجو سایت برندهایی که قبلا به آنها سر زده اند را دوباره انتخاب می کنند (اگر تجربه کاربری سابق، خوب باشد) این روال نه تنها برای جستجوهای عادی و روزانه بلکه برای خرید هم بسیار تاثیر گذار است. بیشتر از نصف کاربران همیشه نتایجی را باز می کنند که سابقه خرید از آنها را داشته اند.

جستجوی برند
اکنو ن گوگل در گراف دانش و همینطور نوار بالایی برای کاربران جزئیات بیشتری نمایش می دهد. وقتی برند شما در حدی بزرگ باشد که برای گوگل کاملا شناخته و معتبر شود، گوگل آن را به کاربران پیشنهاد می کند. همینطور وقتی برند شما برای زمینه فعالیتی شناخته و اعتبار کسب کند، گوگل آن را برای برخی جستجوهای کاربران نمایش می دهد. مثلا در زمینه های فروشگاه اینترنتی دیجی کالا حتما جزو پیشنهادات گوگل است.

سیگنال های شبکه اجتماعی
البته که مردم در مورد برندها در شبکه های اجتماعی صحبت می کنند و همین کمک می کند گوگل تشخیص بهتری در مورد این برندها داشته باشد و البته که توجه بیشتری هم به آن می کند. و به همه شان این را هم اضافه کنید که جمع آوری داده ها در مورد برند هایی که در شبکه های اجتماعی، سرتاسر وب، فروم ها، وب سایت ها و … در مورد آن صحبت (Mention) می شود آسان است پس مشخص است که برند ها نقش خوبی در سئو دارند.
از اساسی ترین سوال ها: اصلا سئو چه ارتباطی با دامنه دارد و دامنه خوب چطور در سئو تاثیر گذار ظاهر می شود؟

اگر بخواهم رو راست باشم، می گویم که از نظر فنی برند یک فاکتور جستجو نیست، اما برند بودن خود به تنهایی کمک زیادی به رتبه گرفتن می کند. چیزی که گوگل آشکارا به آن پرداخته و متخصص های مختلف درمورد آن به بحث پرداخته و این موضوع را تایید کرده اند.

فاکتور جستجو چیست؟
فاکتور جستجو فقط از نظر فنی بررسی می شود. موتور جستجوی گوگل روش های زیادی برای رتبه بندی سایت دارد، که الگوریتم نامیده می شود. کار الگوریتم اینست که از فاکتورهای جستجو (قوانینی که تعیین شده) استفاده کند تا بتواند سایت ها را رتبه بندی کرده و در نتایج نمایش دهد.
گوگل اصلا برند را در بین فاکتورهای جستجو بازی نمی دهد. گوگل هیچ وقت داد نمی زند که چون کوکا کولا برند بهتری نسبت به پپسی و … است بیایید رتبه آنها را بهتر کنیم. نه اصلا اینطور نیست.
اما برند ها تاثیر زیادی روی نتایج جستجو گذاشته اند. هر چه به بازارهای پر رقابت سئو نزدیک می شویم می بینیم که قدرت برند ها باعث شده رتبه خوبی نصیب سایت ها شود. یعنی هر چه برند بهتر باشد رتبه های بهتری هم به مراتب (نه همیشه) نصیب سایت ها می شود. بنابراین می توان برند ها را با لینک ها مقایسه کرد. هر چه لینک ها کیفیت بهتری داشته باشند تاثیر بیشتری دارند و مهم اصلا تعداد لینک نیست، و برند هر چه بزرگ تر باشد گوگل سعی دارد آن را بالاتر قرار دهد.

نتیجه گیری از برندینگ و سئو
برندینگ کمکی بزرگ به سئو می کند و سئو می تواند در رشد و توسعه برندها بسیار تاثیر گذار باشد. اکنون اگر این دو مورد را ترکیب کنید، می توانید استراتژی خیلی خوبی برای توسعه سایت و همینطور رقابت در هر بازاری را در دستور کار خود قرار دهید. برند به شما کمک می کند سایتی قوی بسازید. و سئو که در ابتدا با کمک برند به سایت قوت می بخشد می تواند بخش دوم ماجرا باشد و در رشد سایت و همینطور گسترش و اعتبار برند نیز تاثیر بسیار زیادی بر جای بگذارد.

بنابراین اگر تصمیم ندارید برند خوبی بسازید که هیچ. اما برای ساختن برند خوب پیشنهاد می کنیم تمام شرایط برای ساختن آن را در نظر داشته باشید، برند خود را به دنیا بیاورید، برای آن لوگو طراحی کنید و اگر سایت ندارید با برند خود، یک سایت خوب بسازید. اگر یک نام برند انتخاب کنید که با نام سایت و آدرس دامنه یکی باشد بسیار عالی خواهد بود. البته که برخی کاربران باید با هاست و دامنه آشنا شوند. ولی برای انتخاب یک نام دامنه خلاقانه به ابزار نیاز دارید که می توانید در وبلاگ آموزش آن را ببینید.

نتیجه گیری
از مبحث سئو بر اساس برند نتیجه می گیریم وقتی بدنبال نوآوری در اینترنت باشید و چیزهای جدیدی ارائه کنید که اتفاقا یک نام ویژه و اختصاصی برای برند آن در نظر گرفته اید، می توانید منتظر شکوفایی کسب و کارتان باشید. هر چه بیشتر روی کیفیت کارتان و گسترش نام برندتان در اینترنت تلاش کنید به همان اندازه هم بازخوردهای آن برایتان خوب خواهد بود.


منبع:

https://aigitali.com/seo-relationship-with-branding/



:: بازدید از این مطلب : 56
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


ارتباط سئو و برندینگ
شما می خواهید برای کسب و کار خود یک روش بازاریابی رایگان بسازید و آن هم گرفتن رتبه از گوگل است. تابحال هر چه بشما در مورد سئو گفته شده را بهتر است دور بریزید یا به آنها مثل سابق استناد نکنید؛ چون ما می خواهیم روند سئو که از 2015 بشدت تغییر کرده (به خاطر الگوریتم رنک برین گوگل که در ادامه توضیح داده شده) و تا به امروز یعنی اوایل سال 2020 که دوباره جهت دهی آن توسط گوگل جابجا شده را، بررسی کنیم.

بله اکنون گوگل علاقه ندارد هر برگه ای را از هر سایتی به کاربران تحویل دهد، کافیست یک سایت با کیفیت را شناسایی کند، سپس سعی می کند مطالب بیشتری از آن سایت به کاربران نمایش دهد و اگر متوجه شود که کاربران به آن علاقه نشان می دهند آن را به کاربران بیشتر نشان می دهد.

اصل موضوع اینست: آیا گوگل ما را قبول کرده و به سایت کسب و کار ما اعتماد می کند؟ خب راه آن از امروز به بعد با چیزی که تا امروز آموخته اید کاملا متفاوت است. گوگل دوست دارد، برندها را تشویق کند محتوای با کیفیت تولید کنند تا آن را به کاربران نمایش دهد. از این ها گذشته، سئو فقط رتبه گرفتن نیست. مثلا؛ یک سایت ترافیک مستقیمش 80 درصد است (و بقیه آن از کانال های دیگر مثل گوگل و… است) یعنی می تواند ترافیک بیشتری از گوگل کسب کند (ولی رتبه خوبی در گوگل ندارد). پس گوگل می خواهد به چنین سمتی برود (برخی سایت ها به گوگل وابسته نباشند) و در حال تغییر فضا برای کسب و کار جدید باشد (کسب و کارهای جدید را معرفی کند).

گوگل می خواهد کاربران قدیمی را با برندها آشنا کند و کاربران جدید را به کسب و کار جدید معرفی کند. راهکار استفاده بردن از این شرایط اینست که سایت دنبال برندینگ باشد. باید یک برند بسازید که رتبه گرفتن برای شما از راهپیمایی شبانه به روزانه تبدیل شود(کار سخت تان آسان شود). این بار شما کار آسان تری برای گرفتن رتبه، برای گرفتن کاربر بیشتر، بازدید بیشتر و همینطور فروش بیشتر و محبوبیت زیاد تر خواهید داشت.

می خواهیم به شما بگوییم اگر چند سایت برای فروش یک محصول دارید، بهتر است یکی از آنها را انتخاب کرده و یک برند بسازید. و از فعالیت روی چندین سایت پرهیز کنید. خب در ابتدا می خواهیم این فرایند و مراحل کار را بررسی کنیم. چرا باید سئو را با برند خود آمیخته کنید.

شرکت های با برند خوب، نتایج بهتری در گوگل کسب می کنند.
سالهاست که ما در تمام کشورهای جهان و حتی ایران می بینیم که سایت های بزرگ همیشه بخشی از نتایج گوگل هستند. شرکت های بزرگی هستند که بجای تبلیغات در تلویزیون و رادیو و هزینه های سرسام آور آنها، فقط روی این مسئله تمرکز کرده اند که چطور ترافیک کسب کنند.
حتما می دانید که بزرگ ترین خرده فروشی دنیا یعنی آمازون هشتمین سایت پر ترافیک دنیا و همینطور سومین سایت آمریکاست. سالها طول کشید تا آمازون به چنین حجمی از ترافیک دست پیدا کند. و این ها همیشه از طریق جستجو و بازدید فراهم شدند.
پس بودن در بین نتایج جستجو کمک می کند شما ترافیک بیشتری کسب کنید، و این کار به وسیله سئو یعنی بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو فراهم می شود.

خب اصلا برند چیست؟ دوباره نیازی به تعریف برند داریم؟
بسیاری از بازاریاب ها سالهاست که می گویند می توانند تصویری درست از برندینگ ارائه کنند، اما بگذارید به شما بگوییم برند چیست.
ما قبلا برندینگ را توضیح دادیم اما اینجا توضیحی اضافه ارائه می کنیم تا با مفهوم، آشناتر شوید. شناخته شدن توسط مشتری و کاربر در سطح اینترنت، گرفتن مشتری و … همه اینها بخشی از برندینگ شما هستند اما قطعا خودِ برندینگ نیستند.
مطمئن شدن از اینکه مخاطب خود را می شناسید بخشی از برندینگ است، دریافت بازخورد از مشتری، گرفتن تحسین مشتریان بالقوه و مشهور بخشی نیز از برندینگ است، خدمات دهی به مشتری و کسب رضایت مشتری هم بخشی از برندینگ است، اما هیچ کدام از اینها به تنهایی کلِ برندینگ شما نیستند.
پس برندینگ واقعا چیست؟
برندینگ همانطور که گفتیم تصویری از شما و کسب و کارتان؛ که مشتری با دیدن لوگوی شما به آن فکر می کند و یادش می آید (چه تجربه هایی که در ارتباط با محصولات شما داشتهاست).

زنگ بزنید به آی بی اِم (IBM)
البته که من صرفا ضرب المثل را ذکر نکردم و کمی آن را تغییر دادم. سالها پیش وقتی شرکت ها در کار با کامپیوترهایشان به مشکل بر می خوردند به سرویس دهنده های زیادی برای پشتیبانی از سیستم هایشان سر می زدند، اما آخرین راه یا آخرین سنگرشان IBM بود. بله، اگر مهندسی در انجام کاری با کامپیوتر به مشکل بر می خورد و نمی توانست آن را حل کند، شرکتهای کوچک یا بزرگی بودند که به وی کمک کنند مشکلش حل شود، اما در صورتی که کار گره محکمی می خورد و کسی نمی توانست مشکل گشای کار باشد، سراغ مهندسین IMB می رفتند!
چرا؟ چون چیزی نبود که آنها نتوانند حل کنند. چیزی نبود که آنها از پسش بر نیایند. پس کسی با استخدام کردن مهندسین IMB برای یک پروژه کوچک دستش توی پوست گردو نمی ماند.

این همان کاری است که برندینگ وارد سئو می کند (برندینگ کمک می کند گوگل سایت را ترجیح دهد، برندینگ کمک می کند مشتری سایت را به بقیه ترجیح دهد). و اینجاست که مشخص می شود برای سئو باید به برندینگ اهمیت بدهید. به شما می گویم اصلا نیازی به آن حجم از تولید محتوا و گرفتن لینک و رتبه و … که دیگر سایت ها برایتان سال ها تعریف کرده اند و به شما می گویند این کارها را انجام دهید و این کارها را کنار بگذارید و … نیست. نه! خیالتان راحت باشد! آنچه امروز به شما می گویم حقیقت محض است.

دو حالت بیشتر برای کاربران قبلی شما در اینترنت وجود ندارد:
1 . خود کاربران وقتی در نتایج سایت شما را ببینند، حتما آن را انتخاب می کنند چون سایت شما خیلی خوب است.
2 . یا اینکه اصلا سایت شما را انتخاب نمی کنند چون خیلی بد است.

این تنها شرایطی است که برای کاربران وجود دارد، یا شما یا دیگران. اگر خوب باشید شما و اگر بد باشید دیگران.

پس چطور می خواهید با مسئله “سئو برای مشتری” دست و پنجه نرم کنید؟
خب راهکار اینست که شما برای مشتریان سایت ارائه کنید نه گوگل. اصلا به گوگل ربطی ندارد شما چه چیزی به مشتری می گویید، این مشتری است که شما را انتخاب می کند. بودن در رتبه های خوب گوگل به شما کمک نمی کند ترافیک کسب کنید، این شما هستید که باید کیفیت ارائه کنید و کاربران با دیدن اسم شما (چه رتبه 1 باشید چه رتبه 5) برای ورود به سایت شما کلیک کنند.

خب اگر هنوز قانع نشده اید که باید روی برندینگ همراه با سئو کار کنید، ادامه دهید.

گوگل سالهاست لقب یک پینه دوز را به خودش گرفته، (چرا؟ چون) آنها سالی چند بار موتور جستجوی خود را بروز رسانی می کنند که نتایج آن (جایگاه کاری و مالی و …) کسب و کارها را در کل جهان تغییر می دهد، (و از طرفی هم گوگل) بروز رسانی هایی ریزه میزه دارد که آن هم در تغییر نتایج بی تاثیر نیست.

اما تغییر سئو به شکلی دراماتیک در حال اتفاق افتادن است.

گوگل دوست دارد در هر زمینه ای (در هر زمینه ای که کاربران جستجو می کنند) چند برند باشند که مطالب خوب و مفید تولید می کنند تا همیشه آنها را به کاربران پیشنهاد بدهد. از این رو گوگل همواره نشان داده که علاقه خاصی به برند ها دارد (وقتی کاربران با یک سایت خوب آشنا شدند، آدرس آن را مستقیما برای ورود در مرورگر وارد می کنند و دیگر سراغ گوگل نمی روند، یا اینکه اسم آن سایت را جستجو می کنند تا دوباره به همان سایت بروند. مثل تاینی موویز برای
دانلود فیلم)

بیایید ببینیم موتور جستجوی گوگل چطور تجربه کاربری خودش را تغییر داده و کاربران را همواره راضی نگه داشته اما کسب و کارها را نه.
اولین تغییر اساسی در گوگل، نتیجه غنی شده یا ویژه بوده که برای نتایج جستجوی انگلیسی این مورد را نمایش می دهد. تصویر زیر یک نتیجه ویژه را نشان می دهد که طبق آمار مشخص شده طی دو سه سال اخیر بیشتر از 15 % ترافیک برگه اول نتایج جستجو را به خود اختصاص داده ولی این روند در سال 2018 خیلی کمتر شده (5 % ترافیک) چرا که گوگل آن را به نتایج دیگر تغییر داده
گوگل سعی کرده با افزودن گرافیک به برگه جستجو (اضافه کردن کارت جستجو همین طور گراف دانش و …) کاربران را در همان برگه اول به نتیجه مورد نظر برساند. اگر قبلا در گوگل برای آفیس 365 یا هر چیز ترند (به انگلیسی: Trend – به معنی یک موضوع فراگیر و برجسته میان مردم) دیگری جستجو می کردید شاید یک نتیجه برجسته دیده می شد اما الان موارد زیادی در برگه اول دیده می شود.


همینطور جستجوی های مرتبط هم را به آن اضافه کنید. چیزی که به کاربران امکان می دهد، رقیب ها را هم بررسی و جستجو کرد.
دوباره در نتایج جستجو و کلیک کاربران در همان برگه اول آمار بشدت تغییر کرده اند، اکنون برای جستجوهای ترند گوگل دوست ندارد ارجاعی به سایت داشته باشد بلکه می خواهد پاسخ جستجو را در همان برگه جستجو به کاربر بدهد.
اکنون گوگل حتی هوشمندی بیشتری هم دارد، وقتی برای سن معین جستجو کنید نتیجه باز هم چیز جالبی است. گوگل آن را مستقیما درک کرده و پاسخ می دهد. خب اکنون اگر آمار کلیک را بررسی کنیم شاهد کلیک 30 درصدی در همان صفحه اول گوگل هستیم و نتایج برجسته گوگل 30 درصد ترافیک را بخود اختصاص داده اند (یعنی 30 درصد کاربران در همان برگه اول گوگل می مانند و جوابشان را دریافت می کنند) بدون اینکه گوگل کاربران را به سایتی بفرستد.
پس گوگل دوست دارد ترندها را در قالب های مختلف گرافیکی نمایش دهد. اکنون مردم کمتر روی نتایج جستجو کلیک می کنند و آمار آن برابر با 40 % کل کاربران است. یعنی 40 % کاربران پس از جستجو و بدون مراجعه به سایتی غیر گوگل به جواب خود می رسند و فقط 60 % روی نتایج جستجو کلیک می کنند. البته این برای جستجوهای خاص است. وقتی گوگل می بیند که نمودارهای گرافیکی، کارت های جستجو و نتایج برجسته مثل گراف دانش و… می تواند مشکل
مردم را حل کند پس بیشتر از آن استفاده می کند! (و همین دلیل نارضایتی وبمستران است که مفصل در مورد آن صحبت میکنیم).
وقتی برند شما در برگه اول باشد، به سادگی بیشتر از دو سوم کلیک کاربران را به سایت خود می آورید.

برند؛ راه گرفتن کلیک بیشتر است
همین الان هم می توانید یک نتیجه را در گوگل بررسی کنید، که نتایج آن نشان می دهد. گوگل به سایت های برند علاقه خاصی نشان می دهد. تصویر زیر را می بینید که گوگل مطالب زیادی از روزیاتو و مگ دیجی کالا پیشنهاد داده که هر دو مجله ای تفریحی هستند.
خب اگر کاربر برای خرید یک محصول جستجو کند و هم کفش های ساخت داخل و هم ساخت پوما را ببیند، بنظر شما کدام را انتخاب می کند؟ در صورت توان خرید؛ قطعا پوما، این همان برندینگ است که سئو را تغییر می دهد.

کاربر از چند سایت مختلف اینترنتی خرید کرده است و دوباره برای خرید یک چیزی جستجو می کند و اتفاقا بین نتایج سایتی وجود دارد که کاربر از تجربه خرید قبلی در آن سایت راضی است، اینجا دیگر رتبه بندی اهمیت خودش را از دست می دهد و برندینگ وارد می شود. اینجا برند باعث می شود سایتی که از آن راضی است را در رتبه ششم (یا رتبه دیگری) ببیند و روی آن کلیک کند.

میتی کامان احترام بگذارید
برندینگ کمک می کند کاربران به نتایج گوگل اعتماد کنند (چیزی که گوگل می خواهد) بنابراین گوگل برندها را پیش می کشد و بین نتایج قرار می دهد. یک مثال دیگر اینست که وقتی نتایج شبیه هم باشند (مثلا 5 سایت یک موضوع را با کمی تفاوت پوشش داده باشند) برند ها و آشنایی قبلی کاربر با آن برند باعث می شود وارد سایت مورد نظر شوند.

یک نظر سنجی از 40 هزار خریدار در طول یک هفته تهیه شد که نتایج آن زیاد غافلگیر کننده نبود. در نظر سنجی گفته شده بود: چه چیزی باعث می شود مشتریان سایت خود را برای خرید محصول جستجو شده انتخاب کنند؟ و 70 % آنها پاسخ دادند که “آشنایی قبلی با سایت.” این یعنی وقتی کاربران بین نتایج، سایتی که از قبل با آن آشنا بوده اند را ببینند؛ به تبع آن را انتخاب هم می کنند. پس عملا امروز جنگ سئو وارد صفحه نتایج شده و دریافت کلیک کاربران تاثیر زیادی در گرفتن رتبه دارد.

جنگ نرخ کلیک از راه می رسد
دیگر گرفتن رتبه یک به این معنی نیست که رتبه شما بیشترین ترافیک را کسب می کند. نه، شاید به شما گفته اند که 30% از کلیک ها متعلق به نتیجه اول باشد! حداقل برای بسیاری از جستجو ها این چنین نیست. مگر کاربرانی که تازه با گوگل آشنا شده باشند.
اصل موضوع شناخت شماست. اگر کسی شما را نشناسد، خب شما 30% ترافیک رتبه اول را هم نخواهید داشت. شاید محتوای شما عالی باشد ولی باز هم شما چیزی که انتظارش را دارید دریافت نمی کنید. انتخاب بین نتایج جستجو اکنون به مرحله تعیین کننده خود رسیده است. گوگل حتی از آن برای رتبه دهی بیشتر استفاده می کند.
گوگل به این شیوه در پی سنجیدن کاربردی بودن نتایج جستجو است و همیشه آنها را تغییر می دهد. بنابراین اگر یک سایت حتی رتبه خوبی نداشته باشند (مثلا 3 تا 5 باشد) ولی کاربران بیشتر روی آن کلیک کنند گوگل آن را مدتی به رتبه 1 می آورد، اگر کاربران از آن استقبال کنند، نتیجه در همان جا می ماند (شاید برای مدتی). اگر استقبال کم باشد دوباره به جایگاه قبلی باز می گردد (و این چرخه همیشه ادامه پیدا می کند).
خب اکنون که می دانید برندینگ چقدر روی سئو تاثیر گذار است، کار خود را با برندتان آغاز کنید. برند را وارد جریان سئو کنید و یک سایت خوب در پس زمینه آن، تمام شرایط را برای گرفتن رتبه فراهم می کند.
نتیجه گیری
اکنون شما آموخته اید که سئو بخشی از رتبه گرفتن را مدیون برندینگ است و گوگل به برند ها علاقه نشان می دهد. راهکار اینست که شما برند خود را بسازید تا رتبه گرفتن آسان تر و همینطور دائمی باشد، منظور از دائمی یعنی اینست که وقتی به صفحه اول گوگل رسیدید آنجا هم بمانید و رشد کنید. هستند سایت های زیادی که رشد قارچ گونه ای دارند، شاید چند روز، هفته یا حتی یک دو ماه با خرید بک لینک و … به صفحه اول برسند، اما مطمئن باشید به همان زودی هم از نتایج حذف می شوند.
برای اینکه تبدیل به یک برند شوید ما به شما کمک می کنیم، به همین خاطر شما اینجا حضور دارید، پس سراغ آموزش بعدی بروید و در این مورد اطلاعات بیشتری کسب کنید.


منبع:

https://aigitali.com/branding-position-in-seo/



:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 

اساس برندینگ
برندینگ یکی از مهم ترین بخش های جدا نشدنی هر کسب و کاری به حساب می آید، حال هر بیزینسی که بخواهد باشد، بزرگ، کوچک، سازمانی یا شرکتی، فرقی ندارد.

چرا برندینگ
برندینگ را باید وارد سئو کنیم، چون استراتژی سئوی آینده اینست که به فکر برند سازی باشیم (معمولا افراد کمی این کار را انجام می دهند. پس اگر شما با برندینگ، سئوی خود را ادامه دهید. شانس بسیار بالایی خواهید داشت.) برندینگ در سئو موضوع مورد علاقه گوگل است. یک برند مشتریان خود را می شناسد، نیازهای آنان را شناسایی و پاسخ می دهد، به کاربرانش احترام می گذارد و به بهتر شدن وب و همینطور زندگی کاری (و شاید شخصی) مردم (چه کارمند، چه مشتری و…) کمک می کند.

از این رو، در آینده شرکت هایی هستند که در زمینه های مختلف سردمدار موضوعات پرمخاطب وب هستند و گوگل فقط از آنها برای برآورده کردن نیاز مخاطبین استفاده می کند. اگر شما هم دوست دارید یک وب سایت داشته باشید که بتواند رتبه خوبی کسب کند، این آموزش به شما کمک می کند این کار را انجام دهید. اما، در صورتی که هدفی مثل برندینگ در یک زمینه فعالیت و حوزه کاری داشته باشید، باید بدانید ما این آموزش را مخصوص شما تهیه کرده ایم.
پس برویم سراغ برندینگ.

برندینگ؟
برندینگ کاربردی اساسی دارد و آن هم جمع کردن اعتبار و شناساندن آوازه است. وقتی در بازاریابی رقابت سنگین و فشرده باشد؛ تنها برند است که کمک می کند یک شرکت بتواند به فروش مورد نظر خودش دست پیدا کند.

شما می توانید تبلت بخرید، می توانید هر نوع تبلتی بخرید، اما معمولا وقتی بپرسید بهترین تبلت بازار کدام است، تنها یک نام به شما تحویل می دهند: سرفیس، وقتی دنبال تلفن همراه باشید تنها یک نام: آیفون، وقتی دنبال هدفون باشید تنها یک نام: بیتس، وقتی دنبال بهترین فروشگاه باشید: دیجی کالا، و این روال ادامه دارد (هر چند شاید با این برندها و اسم ها موافق نباشید اما این ها صحبت ما نیست). صحبت ما در مورد برند است.

اصلا برند چیست؟
خیلی ساده بگوییم که برند؛ وعده ای است که شما به مشتری می دهید. وقتی مشتری می بیند برند شما پای یک محصول دیده می شود (با ارزش ترین برند؛ اپل: 1 تریلیون دلار.) یعنی تمام سعی و تلاش شما این بوده که محصولی تولید کنید که انتظارات مربوط به برندتان را برآورده کند. برند شما مستقیما از این مفهوم می آید که
“شما کی هستید، شما می خواهید چه چیزی باشید و همینطور می خواهید چه چیزی به مردم بدهید”
اساس برند را هم چیزهای مختلفی می سازند. لوگو، وب سایت، تبلیغات، طراحی – که البته همه اینها با لوگوی شما یکپارچه می شوند – تماما با برند در ارتباط هستند.

تفاوت برند و لوگو
برند شما؛ حاصل کنار هم قرار گرفتن اعتبار، نام و لوگوی شماست.
لوگو تنها یادآور برند و مفهومی است که شما قبلا ساخته اید. در واقع لوگو تنها نماد یک فرهنگ یا ارزش است که متعلق به نام و برند شماست.

استراتژی برند و تراز اعتبار
استراتژی همان روش کار و چینش مهره ها در یک نبرد یا مبارزه است.
استراتژی برند برای “ایجاد ارتباط و ارسال پیغام برند برای مشتری” با پاسخ دادن به پرسش های زیر بدست می آید:

چطور – می خواهید برندتان چطور بنظر برسد؟
چی – می خواهید چه چیزی بسازید و برای مشتری ارسال کنید؟
کجا – بازار اصلی شما کجاست و می خواهید کجا مشتری پیدا کنید یا در دسترس باشید؟
چه زمانی – می خواهید چه زمانی فعالیت کنید و پیغام خودتان را به مشتری بدهید؟
چه کسی – می خواهید چه کسی مشتری شما باشد یا چه کسی از شما خرید کند؟
استراتژی برند شما یعنی چطور، چی، کجا، چه زمانی و برای چه کسی شما نقشه و برنامه طراحی می کنید تا ارتباط ایجاد کنید و پیغام برند خود را انتقال دهید. جایی که تبلیغات شما بخشی از استراتژی برند شماست. کانال های ترویج محصولات شما و روش کار بخشی از استراتژی برند است. حتی ارتباط دیداری و شنیداری شما با مخاطب و کاربر نیز بخشی از استراتژی برند شماست.

از آن طرف، یک استراتژی برندینگ سازگار به یک تراز اعتبار فوق العاده ختم می شود، که به این معنی است که اعتبار و ارزشی به محصولات تحت برند شما اضافه شده که محصولات و خدمات شما را از تمام محصولات و خدماتی که برند ندارند (محصولات دیگران) متمایز می کند.
شما همین الان هم این چنین چیزی را روزانه تجربه می کنید. شده به یک فروشگاه بروید ورغیر از کوکا کولا یا پپسی نوشابه دیگری را جستجو کنید؟
همین که کوکا کولا را می شنوید یعنی نوشابه هم در فروشگاه موجود است و تمام.
در یک فروشگاه کفش و لباس تا به شما بگویند فلان کفش مدل آدیداس است، یعنی از خود آلمان وارد شده و همین نوید بهترین کیفیت را می دهد. چون هر چه آدیداس اصل باشد پوشیدنی است. یا برندهای دیگر…
نکته مهم اینجاست که برند توانسته این طور خودش را جا بیاندازد و شناخته شود. پس شرکتی که این موفقیت ها را کسب کرده روی تعریف برند خود بخوبی کار کرده است.

تعریف برند
تعریف برند کسب و کارتان مثل سفری است که کسب و کارتان برای خودش مهیا کرده و دنبال آن می رود. شاید سخت باشد، شاید راحت باشد (شاید در گیر کارهای مختلف شوید)، شاید زمان گیر باشد. اما برای این سفرنامه برند کسب و کارتان، شما باید پاسخ هایی در آستین خود برای این پرسش ها داشته باشید:

 ماموریت کسب و کار شما چیست؟
 مزیت و ویژگی های برتر محصولات شما چیست؟
 مشتریان در مورد کسب و کار شما چه فکری می کنند؟
 شما می خواهید چه معیار کیفیتی با برند شما درآمیخته شود؟
باید در این مورد تحقیقات خودتان را کامل کنید. نیاز، شکل استفاده (عادت مشتری) و خواسته های مشتری فعلی و مشتریان آینده را شناسایی کنید. و از اینکه فکر کنید که می دانید آنها چه می خواهند دست بکشید، تنها سراغ خودشان بروید و از زاویه دید مشتری به محصول، سرویس و… نگاه کنید و بدانید آنچه آنها می خواهند چیست.

چون استراتژی و تعریف شاخصه های برند شما می تواند مشکل باشد، نیاز به مشاوره هم خواهید داشت. پس اگر دوستانی دارید که قبلا این راه را رفته اند به آنها توجه کنید و با افرادی که کار آفرین هستند صحبت کنید.

وقتی برند خود را تعریف کردید، می خواهید چطور آن را به اطرافیان و محیط کاری (که اینترنت است و تقریبا جهانی) خود معرفی کنید؟ خب اینجا شما به کمک نیاز دارید، پس چند نکته در این مورد ارائه می کنیم تا به شما کمک کند با عبور از فیلتر آنها به یک تعریف شفاف از برند خود برسید:

یک لوگو بسازید. لوگوی شما می تواند هر شکلی و هر جایی باشد (ولی پخته و حرفه ای باشد) پیغام کلیدی خود را بنویسید.

پیغام کلیدی که کسب و کار شما دارد چیست؟ چیزی که می خواهد با آن برند را به کاربران متصل کند. این پیغام که معمولا در سایت نوشته می شود، توضیحی کوتاه در مورد کسب و کارتان است.

برند را وارد یکپارچه سازی کنید. برند شما همه چیزهایی که در مورد کسب و کارتان است را به نام خود ثبت می کند، طوری که پاسخ تلفن مشتریان را می دهید، اپراتورهای پشتیبانی شما چطور رفتار می کنند، پاسخ های ایمیل تان چیست؟ تقدیرنامه دارید؟ چطور ارسال می کنید؟ وب سایت شما چطور است؟ و … همه با برند شما آمیخته هستند. آنها را به سطح کیفیت مورد انتظار برند خود برسانید.

صدایی بسازید که بازتابش برند شما باشد. منظورمان داد زدن نیست. بلکه تولید یک ارتعاش و آوازه برای برند “از طریق ساختن خود برند و همینطور شکل استفاده از آن” است. وقتی برند شما روی تصاویر سایت تان باشد، وقتی برند شما روی کارتن محصولات شما باشد (سته های پستی که ارسال می کنید و …)، وقتی روی همه محصولات و سرویس ها و خدمات باشد، وقتی روی بنرهای تبلیغاتی و همه چیز باشد، دیده می شوند و اینها همه نوعی نشان از برند هستند. اگر این کارها را بدرستی و با کیفیت انجام دهید، اگر تصاویر خوب برای سایت استفاده کنید، اگر کارتن و روش بسته بندی محصولات شما خلاقانه و حرفه ای باشد، اگر تبلیغات شما صادقانه باشد، مطمئن باشید در حال تولید ارتعاش خوبی هستید.

وقتی برند شما دوستانه باشد، بهتر است کمی آن را به خودمانی بودن و حالت رسمی هم نزدیک کنید. اگر خیلی شیک است کمی ساختار به آن بدهید. خلاصه پیشنهاد ما اینست اگر طراح لوگو نیستید، برای داشتن یک لوگوی حرفه ای با طراحان این حوزه صحبت کنید.

شعار شما چیست؟ شعارتان لطفا کسی را نکوبد. شما نه بهترین هستید، نه اولین هستید، نه بزرگ ترین، نه معتبر ترین نه محبوب ترین و نه قابل اعتماد ترین و غیره. شما اصلا سراغ ترین نروید، پر سرعت ترین یا با کیفیت ترین را کنار بگذارید (مگر اینکه واقعا ترین باشید). خودتان باشید اصلا خود را با کسب و کار دیگری مقایسه نکنید. شما چه چیز جدیدی دارید؟ همان را بگویید. یک خط کافیست. (شعار اپل: متفاوت فکر کن! Different Think)

استاندارد و چارچوب های خود را بسازید. برای محصولات، برای وب سایت، برای شکل دفتر، برای روابط کارمندان، شما باید برای هر چیزی فکری تازه ارائه کنید که هم خودتان، هم مشتری و هم کارمندان از آن لذت ببرند. سپس آن را وارد چرخه محصولات و روابط تجاری و کسب درآمد کنید. برای بسته های پستی، محصولات تان، مطالب و محتوای وب سایت و … همه یک مفهوم را کنار پیغام تان، کنار بسته هایتان، کنار شکل طراحی و … قرار دهید، طوری که وقتی چیزی دیدند که ساخته کسب و کار شماست، آن را تشخیص دهند. (شخیص دهند که کار شماست و آن را ترجیح دهند به هزار چیز دیگر…)
با برند خود صادق باشید. اگر قرار است برند اپل را 2 تریلیون دلار بخرید و با آن پوشک بچه بسازید، باید بهترین پوشک دنیا را تولید کنید. اگر نمی توانید! خب چه کاری است که یک برند خوب بسازید و با محصول بد آن را خراب کنید.

همین ابتدا محصولی در خور برند خود عرضه کنید اگر برندی خوب ساخته اید. مشتری نمی خواهد به خاطر شما به خرید کردن ادامه دهد، او می خواهد از برندی که انتظارش را برآورده  می کند خرید انجام دهد پس با برند خود صادقانه رفتار کرده و آن چیزی عرضه کنید که از برند شما انتظار می رود.

سازگاری بخرج دهید. بروید و با مشتریان، با شرایط کار، و با نحوه کار منعطف باشید و سازگاری کنید. ما این نکته را در پایان آوردیم تا متوجه باشید هر جایی نیاز است باید انعطاف بخرج دهید و سازگاری را در پیش بگیرید. قبلا در مورد انعطاف و سازگاری هم صحبت کرده ایم، چرخش در هر زمینه کاری اگر به بهتر شدن کمک می کند باید انجام شود.

نتیجه گیری
شما با برندینگ آشنا شده اید. برندینگ مفهوم و آوازه کسب و کارتان در هر جای کره زمین خواهد بود. پس شما از این به بعد وارد یک کلاس کاری متفاوت خواهید شد. این کلاس کاری یعنی شما کسب و کارتان را دارای هویت، هدف، برند، ماموریت و برنامه آینده دار ببینید. پس برای چنین اعتباری، باید کارتان را درست انجام دهید، از مخاطب به درستی پذیرایی کنید، مشتری را بشناسید و دست به مشتری مداری بزنید و…. تا اینکه یک کسب و کار نوپا می سازید که برای خودش نامی دست و پا کرده است.
اگر آماده هستید در درس بعدی وارد بحث سئو و برندینگ شویم.


منبع:

https://aigitali.com/branding-importance-seo/



:: بازدید از این مطلب : 61
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


1. تکنیک «چگونه…»
همه می دانند مقاله ها و پست های وبلاگی «چگونه…» بیشترین متقاضی را دارد و بیشترین لینک ها و مطالب محبوب آنلاین هم مربوط به آن ها است. افراد دنبال اطلاعات مفید هستند و وقتی چنین اطلاعاتی در اختیارشان قرار دهید، با تبلیغ آن نزد دیگران، پاداش تان را می دهند. این الگو یکی از آسان ترین روش های مقاله نویسی است.
اولین و بزرگترین چالش، یافتن افراد کافی برای مطالعه مقاله است و فقط با «عنوان» است که این نبرد را می برید یا در آن مغلوب می شوید. خلق عنوان جذاب در نوشتن محتوای جذاب هم کمک کرده و مخاطب را به خواندن ادامه مطلب تشویق می کند.

فقط به مزیت ها اشاره کنید
نکته جالب درباره محبوبیت مقاله های «چگونه…» این است که مردم واقعا نمی خواهند کار جدیدی یاد بگیرند .
پیش از آن به اندازه کافی کارهای جدید انجام داده اند!
بلکه دلیل اصلی این است که زندگی های پرمشغله و دیوانه وار امروزی ما را مجبور می کند که دنبال نکات، ترفندها و روش های جدیدی برای بهتر و ساده تر کردن کارها و در نتیجه خوشحال تر کردن خودمان باشیم.
تمرکز بر اصل «بهتر، ساده تر، شادتر» کلید نوشتن عنوان و محتوای جذاب در مقالات «چگونه…» است .
موضوع این نیست که مردم مزایای یادگیری کاری جدید را نمی دانند، کاملا برعکس… موضوع این است که مزایای معمولی جذابیتی برایشان ندارد و دیرتر به آن واکنش نشان می دهند، اما دنبال مزیت های فوری هستند.
مردم هنگام بررسی عنوان ها، هوشمندانه از فیلترهای سختی استفاده می کنند و اگر به جای تاکید بر کاربردهای یک محصول، مزایای آن را پررنگ کنید، مشمول فیلترهای سخت تری خواهید شد. به علاوه، محتوایی که به مزایا و روندها بپردازد، احساسات خواننده را بیشتر برمی انگیزد و در انتهای مطلب رضایت بیشتری ایجاد می کند.

چند نکته مهم دیگر پیش از نگارش مقاله های «چگونه»…
الف. دوبرابر کردن مزیت ها، دوبرابر کردن قدرت مقاله
یکی از معروفترین عناوین برای مقالات «چگونه…» این بود:
«چگونه دوستان جدیدی بیابید و بر مردم اثر بگذارید»
قبل از اینکه دِیل کارنگِی کتاب «چگونه دوستان جدیدی بیابید و بر مردم اثر بگذارید» را به طور رسمی منتشر کند، آن را از طریق سفارشات پسُتی فروخت و همین عنوان را برای نامه تبلیغاتی خود برگزید. اگرچه محتوای کتاب بسیار جذاب بود، اما عنوان کتاب هم به تنهایی واقعا درخشان بود .
ساختار نگارش این عنوان بسیار قدرتمند است. مزیت اول بعد از کلمه «چگونه» و مزیت دوم بعد از کلمه «و »می آید .
ساده است، نه؟
به قول دیوید گارفینکل در کتاب «عنوان های تبلیغاتی که ثروتمندتان می کند» چنین عنوان هایی واقعا فریبنده هستند. ارتباط تنگاتنگی بین مزیت اول و دوم وجود دارد که نشان می دهد در صورت دست یافتن به مزیت اول، مورد دوم هم خودبه خود در دست تان است.

به چند مثال دیگر توجه کنید:
• چگونه در وقت تان صرفه جویی کرده و کارهای تان را انجام دهید (مشاور مدیریت زمان)
• چگونه شغل بهتری بیابید و درآمد بهتری کسب کنید (مسئول استخدام)
• چگونه پس انداز کنید و ثروتمند بازنشسته شوید (برنامه ریز مالی)
اگر ارتباطی منطقی بین دو بخش عنوان ایجاد کنید و نکاتی مرتبط و مهم را در متن مقاله بیاورید، ساختار «چگونه..» دوتایی همیشه نتیجه بخش است. امتحان کنید و نتیجه اش را ببینید.

ب . چگونه (کاری خسته کننده) انجام دهید که به (نتیجه ای جذاب) منجر شود
تعیین مزایای یادگیری کاری جدید، دشوار است. می توانید از یک عنوان «چگونه…» استفاده کرده و با کمک کلمه «که…» و اشاره به موضوع اصلی مقاله، عنوان را بهتر کنید.
وقتی کلمه «که…» را اضافه می کنید، از خودتان بپرسید مزیت اصلی مقاله چیست. سپس به بهترین راه بیان آن فکر کنید (که تا حد ممکن خاص باشد).
• چگونه خانه ای رهن کنید که مبلغی هم برای تان بماند
• چگونه خانه ای رهن کنید که اجاره ماهیانه تان را نصف کند
• چگونه خانه ای رهن کنید که خانه رویاهای تان باشد و ماهانه 937 دلار هم پس انداز کنید.
کدام یک از عناوین بالا بیشتر توجه تان را جلب کرد؟
2. تکنیک «گام به گام»
مقالات «گام به گام» شباهت زیادی به مقالات «چگونه…» دارند ، زیرا روش دست یابی به یک نتیجه خاص را در گام های کوتاه نشان می دهند. اگر فکر می کنید نگارش مقالات «چگونه…» ساده است، نوشتن مقالات «گام به گام» آب خوردن است.
3. تکنیک «افسانه زدایی»
آیا خریداران درک نادرستی از صنعت و خدمات شما دارند؟ فکر نمی کنید وقتش است با صدای بلند برایشان توضیح دهید، به این تصورات نادرست پایان داده و بیشتر بفروشید؟
از الگوی افسانه زدایی استفاده کنید تا به خریداران انگیزه دهید و آن ها را متقاعد کنید که از شما حمایت کرده و در محصولات و خدمات تان سرمایه گذاری کنند.
4. تکنیک «آزمون»
فکر می کنید چرا مجله ها همیشه آزمون طرح می کنند؟
اگر آزمون ربطی به درس و مدرسه نداشته باشد، همه دوست دارند در آن شرکت کنند!
پس چرا مقاله تان را به یک آزمون تبدیل نمی کنید؟
به علاوه، آزمون ها باعث می شوند پیش زمینه ای نامحسوس برای فروش محصولات و خدمات فراهم آورید. وقتی افراد به سوالات پاسخ «نه» می دهند، در همان لحظه با خود فکر می کنند «شاید هم بهتر است این کار را انجام دهیم.»
5. تکنیک «نکات مهم»
اغلب افراد دوست دارند «اسنک های اطلاعاتی» کوچک بخورند. پس آنچه می خواهند را به آ نها بدهید و برای حل مسئله یا خلق یک فرصت، نکات فوری یا لقمه های کوچک استراتژی در اختیارشان قرار دهید .

مثال هایی از عنوان این مقالات:
• 5 نکته برای کسب مهارت در بازی نفس گیر شطرنج
• 17 نکته درباره فوتبال که از تماشای بازی فینال جام جهانی آموختم
• 6 نکته برای تغییر دکور آشپزخانه از زبان کارشناسان حرفه ای شرکت «مشاوران دکوراسیون خانه»
6. تکنیک «3 تمرین»
این الگو درآمد زیادی برای متخصصان سلامت و تناسب اندام به همراه داشته است، اما می توانید در موضوعات دیگر هم از آن استفاده کنید: مثل سه تمرین بازاریابی، سه تمرین ریلکسیشن و…
7. تکنیک «3 دلیل»
اگر برای مردم دلیل بیاورید، ایده ها، محصولات و خدمات تان را می خرند. اما تا وقتی دلیل بیاورید که اشتباه می کنند، رفتارشان را تغییر نمی دهند. پس چرا این دلایل را در قالب مقاله ارائه نمی کنید؟
8. تکنیک «ایجاد تمایز»
قبل از نوشتن این مقالات باید تحقیق کنید.
باید همه ویژگی ها و مزایایی که شما و رقبا ارائه می دهید را مشخص کنید. به این ترتیب می توانید یک پیشنهاد فروش عالی ارائه دهید .
پس قبل از پر کردن الگوی این مقاله، تمرین زیر را حل کنید:
اکنون 5 تا 10 مورد تمایزتان را مشخص کنید:
اکنون هر مورد تمایز را به سوالی تبدیل کنید که خریدار باید از خود بپرسد. سپس 2 تا 4 جمله تائیدی درباره اهمیت پرسیدن این سوالات بنویسید.

اکنون عنوان مقاله را بنویسید:


حالا نتیجه را بنویسید:

9. تکنیک «آنچه از … آموختم»
در طول سال هایی که به عنوان کارشناس گپی رایتینگ مقالات کار می کردم، فهمیدم که تقریبا می توانم همه چیز (حتی اگر در ظاهر نامرتبط به نظر برسد) را به مطالبی ربط دهم که به مشتریان، اعضای سایت و خوانندگانم می آموزم.

چند نمونه از مقالاتی که نوشتم:
• 7 درسی که با تبدیل شدن به قهرمان هنرهای رزمی آموختم
• 3 درسی که از مادر یک متخصص جسور روابط عمومی آموختم
• 5 درس ایجاد ارتباط که از والدینم آموختم

تهیه فهرست مطالبی که از رویدادهای مختلف آموخته اید، بسیار ساده است.
10. تکنیک «3 اشتباه»
وقتی در عنوان مقاله به اشتباهات اشاره می کنید، ناخودآگاه توجه خواننده را جلب می کنید. مردم با خودشان فکر می کنند، «آیا من این کار را درست انجام می دهم؟ بهتر است موضوع را پیگیری کنم و بفهمم!»
سعی کردیم در این مقاله به 10 تکنیک فوری و جذاب برای نوشتن مقالات اشاره کنیم. به یاد داشته باشید، هر نویسنده محتوایی قلمی بی نظیر برای خلق محتوا دارد، سعی کنید این قلم جادویی را در وجود خود کشف کنید. در نهایت پیشنهاد می کنم مقاله تولید محتوا چیست؟ را مطالعه کنید، تا درک بهتری از محتوا داشته باشید.

منبع:

https://aigitali.com/instant-and-attractive-template-writing-article/



:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 

اصلی ترین مهارت های فنی متخصصان حوزه مارکتینگ
سئو (SEO)
تحلیل داده (Data analysis)
کپی رایتینگ (Copywriting)
تحلیل رفتار کاربر  (Behavioral analysis)
مارکتینگ آتومیشن (Automation)
در بخش دیگری از این مطالعه مهم ترین مهارت های نرم که متخصصان مارکتینگ به آن نیاز دارند نیز ذکر شده اند. منظور از مهارت های نرم تخصص های غیر فنی و مواردی از قبیل توانایی برقراری ارتباط صحیح، کار گروهی و غیره است. به گفته مایکروسافت یک نیروی مارکتینگ در سال های پیش رو باید این قابلیت ها را داشته باشد:

مهارت های نرم متخصصان مارکتینگ
خلاقیت (Creativity)
فروتنی (Humility)
همدلی (Empathy)
تطبیق پذیری (Adaptability)
شفافیت (Transparency)
برخی از این مهارت ها ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، برای مثال یک متخصص سئو باید توانایی تحلیل داده را داشته باشد چرا که تفسیر داده ها در ارزیابی میزان موفقیت پروژه بهینه سازی سئو اهمیت بالایی دارد. از طرف دیگر در صورت تسلط به تحلیل رفتار می توان نه تنها به اعمال کاربران، بلکه به دلیلی که پشت رفتار آنها نهفته نیز پی برد.

مهمترین از همه این  تولید محتوا است چرا که موتورهای جستجو نتایج را معمولا بر اساس محتوا رده بندی می کنند. بنابراین متخصص مارکتینگ با تولید یا خلق محتوای کارhمد و مفید می تواند کاربر را در سایت نگاه داشته و ToS را بالا ببرد. عکس این موضوع هم صادق است و در صورت عدم انتشار محتوا یا ارائه محتوای بی کیفیت کاربر رغبتی برای ورود به سایت نخواهد داشت.

دیگر ترندهای مهم مارکتینگ
مایکروسافت در گزارش خود علاوه بر مهارت های مارکتینگ به معرفی ترندهای دیگر نیز پرداخته که شامل تغییرات در روش های تبلیغات و جستجو می شود.

تبلیغاتی که به صفحه وب ختم نمی شوند
در این گزارش از احتمال ظهور شکل جدیدی از تبلیغات سخن به میان آمده که کاربران را به صفحه خاصی هدایت نمی کنند بلکه چند گزینه را پیش روی وی قرار داده و بر اساس انتخاب کاربر تعاملاتی را صورت می دهند.

ادغام راهکارهای تبلیغاتی
از نظر ردموندی ها پلتفرم های دیجیتال به ادغام و یکپارچه سازی تبلیغات در موتور جستجو، تبلیغات همسان و بنری روی می آورند.

جستجوی تصویری
ترند دیگری که طی سال جاری فراگیر می شود، جستجو از طریق تصویر به جای متن است.

منبع:

https://aigitali.com/seo-microsofts-most-important-marketing-skill/



:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


تولید محتوا یا ایجاد محتوا، فرآیند تولید ایده‌های موضوعی است که به شخصیت خریدار شما متوسل می‌شوند، محتوای نوشتاری یا بصری حول آن ایده‌ها ایجاد می‌شوند و این اطلاعات را به عنوان یک تولید محتوای متنی وبلاگی، تولید محتوای ویدئویی، تولید محتوای تصویری و اینفوگرافیک (infographic) و یا فرمت‌های دیگر در دسترس مخاطب قرار می‌دهند.

چرا تولید محتوا مهم است؟
تولید محتوا، یک عمل بازاریابی نهایی ورودی است. زمانی که محتوا را ایجاد می‌کنید، اطلاعات رایگان و مفیدی را به مخاطبین خود ارائه می‌دهید، مشتریان بالقوه را به وب سایت خود جلب می‌کنید، و مشتریان موجود را از طریق تعامل با کیفیت حفظ می‌کنید.
شما همچنین در حال ایجاد یک سرمایه‌گذاری عمده برای شرکت تان هستید، همانطور که آمار مربوط به بازاریابی محتوا نشان می‌دهد:

بازاریابی محتوا منجر به 3X برابر بازاریابی سنتی می شود و 62٪ هزینه کمتر نیز دارد.
SMB هایی که از بازاریابی محتوا استفاده می کنند 126٪ بیشتر از آنچه که نمی کنند دریافت می کنند.
SMB :SMB مخفف (small- and medium-sized businesses) مربوط به کسب‌وکارهای کوچک و متوسط است؛ ترکیب با واژه “بازاریابی”، به روشی خاص برای فروش محصولات و یا خدمات شما به کسب‌وکار کوچک و متوسط، و برخلاف شرکت‌های بزرگ اشاره دارد. این فروش به کسب‌وکار شامل استراتژی‌های بازاریابی و تکنیک‌هایی است که نیازهای منحصر به فرد شرکت‌های کوچک و متوسط را برطرف می‌کند. این نیازها اغلب نه براساس اندازه شرکت بلکه در عدم تخصص آن در عملکردهای کسب‌وکار خاص هستند.
61٪ از خریدهای آنلاین نتیجه مستقیم مشتری ایست که مطالب وبلاگ شما را می خواند.
شرکت‌هایی که 16+ پست وبلاگی در هر ماه منتشر می کنند، نسبت به شرکت‌هایی که چهار یا کمتر پست در هر ماه منتشر می‌کنند، 3.5 برابر ترافیک بیشتر جذب  می‌کنند.
تولید محتوا برابر رشد کسب‌وکار است. پس بیایید با استراتژی محتوایی خود را شروع کنیم.

برنامه ریزی و استراتژی محتوا
شما شروع به ساخت یک خانه بدون طرح اولیه، یک مجسمه بدون طرح، یا شرکت بدون یک بیانیه ماموریت، نخواهید کرد. بنابراین، نباید بدون یک برنامه تولید محتوا وجود داشته باشد. در غیر این صورت خطر می‌کنید که از هدف خود منحرف شوید.

یک استراتژی محتوا شامل همه چیز ، از نام تجاری و لحن گرفته، تا اینکه چگونه محتوای خود را تبلیغ می کنید. درنهایت مجدداً مورد استفاده قرار می گیرد. بیایید به نحوه ایجاد برنامه محتوا خود بپردازیم، قدم به قدم.

اهداف محتوای خود را تنظیم کنید
برای آموزش تولید محتوا باید مشابه یک کمپین بازاریابی سنتی، استراتژی محتوا شما در جهت اهداف بازاریابی‌تان باشد (که باید از اهداف شرکت شما محسوب شود). تا زمانی که اهداف‌تان SMART باشند، می‌تواند به جذب بازدید کننده بیشتر به سایت‌تان تا تولید بیشتر منجر شود؛ نمونه‌ای از این نوع هدف، افزایش ترافیک ارگانیک به وبلاگ در سه ماهه بعدی به اندازه ۲۵٪ است.
پس از مشخص کردن این موضوع، هر یک از مطالب ایجاد شده، باید با هدف‌تان مطابقت داشته و در کسب نتیجه دلخواه‌تان، مشارکت داشته باشد.
در مجموع، بهتر است از اهداف خود شروع کنید سپس محتوای‌تان را تولید نمایید.

ساخت پرسونای خریدار
ساختن یک استراتژی محتوا، بیشتر از آن است که تنها به این فکر کنید، می‌خواهید چه نوع محتوایی ایجاد نمایید. ابتدا باید بدانید با چه کسی صحبت می‌کنید، چگونه می‌خواهید با آنها حرف بزنید و کجا آنها را پیدا خواهید کرد. نکته کلیدی در ابتدا یک تولید محتوا موفقیت آمیز، این است که هر خواننده‌ای احساس کند که به طور مستقیم و شخصی با آنها صحبت می‌کنید.

تنها راه برای انجام این کار، صمیمی بودن با بازدید کنندگان و مشتریان است. شما باید آنها را مانند دوست قدیمی خود بشناسید. باید از موانع، نقاط درد، چالش‌ها و ترس های آن‌ها آگاه باشید. به همین ترتیب، می‌توانید بهترین نتیجه ممکن، راه حل رؤیایی و بزرگترین خیالات آنها را درک کنید.

همیشه به یاد داشته باشید که شما در حال بازاریابی با انسان‌هایی هستید که می‌خواهند احساس ارتباط داشته باشند.
در حالت ایده آل، می دانید و می‌توانید مستقیماً با هر فردی که از وب سایت شما بازدید می‌کند، صحبت نمایید اما نمی‌توانید این کار را عملی کنید. به نظرتان راه حل چیست؟ باید یک پرسونای خریدار ایجاد کنید.

در آموزش تولید محتوا آنچه اهمیت دارد این است که پرسونای خریدار شما، شخصی است که می‌خواهید با محتوای‌تان به آن برسید. این شخصیت نیمه داستانی به عنوان نماینده مخاطب هدف‌تان، یعنی افرادی که به احتمال زیاد از پیام‌تان سود می‌برند و مشتری می‌شوند، خدمت می‌کند.

ایجاد یک شخصیت خریدار نیاز به کمی تحقیق، برخی از حدس‌ها و ترفندها دارد. اما نتیجه نهایی، یک تصویر واضح از شخصی است که می‌خواهید به بازار عرضه کنید و کسی که با خوشحالی محتوای شما را استفاده کند.

تکیه کردن به سفر خریدار
اگر تا به حال سردرد داشته‌اید، اولین کاری که احتمالاً انجام داده‌اید تلاش برای کشف علت آن بوده است. شاید شما دچار کمبود آب بدن یا کمبود کافئین شده‌اید یا شاید بیمار بوده‌اید. بعد از تشخیص مشکل، به سمت راه حل‌ها حرکت خواهید کرد، مثلاً مقداری آب بنوشید، یک اسپرسو بگیرید یا یک دارو مصرف کنید.

سرانجام شما بین راه حل‌ها تصمیم می‌گیرید: یک لیوان آب یخ یا آب قند؟ چای یا قهوه؟ قرص؟ امیدوارم سردرد شما فروکش کند و بتوانید روز خود را طی کنید.

این نمایشی از سفر خریدار در آموزش تولید محتوا است. هر یک از چشم اندازهای شما، مسیری را برای رسیدن به راه حل دنبال می‌کند، آن مسیر شامل مراحل آگاهی، توجه و تصمیم گیری است. اما هر یک از چشم اندازهایتان در بخش‌های مجزا از این سفر قرار می‌گیرد، بنابراین مهم است که از مطالب‌تان برای جذابیت در هر مرحله استفاده کنید.

با تولید محتوا برای هر مرحله از سفر خریدار، شما مطمئن می‌شوید که هیچ بازدید کننده‌ای شکاف‌ها را نمی‌بیند و هر شخصی که به سایت‌تان می‌آید، این احساس را دارد که اطلاعات مرتبط و مفیدی را دریافت می‌کند.

بهتر است یک فرمت برای محتوای خود انتخاب کنید تا متناسب با هر مرحله از سفر خریدار باشد. یک بازدید کننده جدید در مرحله آگاهی، نمایشی زنده از محصول شما را نمی‌خواهد اما آنها یک چک لیست سریع یا پست وبلاگ را که به آنها کمک کند تا مشکل‌شان را بهتر بشناسند، می‌خوانند.

در مرحله تصمیم گیری، نیاز به دانستن همه راه حل‌های ممکن نیست، آن‌ها به مشاوره یا نمایشی نیاز دارند که نشان می‌دهد محصول شما راه حل مناسبی برای آنها است. سعی کنید همیشه مخاطب خود را در این مرحله قرار دهید. در اینجا راهنمای بهترین قالب‌های محتوا برای هر مرحله از سفر خریدار وجود دارد:

مرحله آگاهی (Awareness): ارسال پست وبلاگی، چک لیست موردی، فهرست برنامه‌ها، اینفوگرافیک، کتاب الکترونیکی، بازی، مسابقه
مرحله توجه (Consideration): پادکست، وبینار، ماتریس مقایسه، الگو
مرحله تصمیم گیری (Decision): نسخه نمایشی، آزمایش رایگان، راهنمای محصول، مشاوره، کوپن تخفیف
حسابرسی کردن محتوای تولید شده
این که آیا شما برای مدتی بدون هیچ جهت مشخصی محتوا تولید کرده یا اینکه یک استراتژی را دنبال کرده‌اید، هر بخش بازاریابی می‌تواند از یک حسبرسی محتوا بهره مند شود. فقط به این دلیل که شما با یک استراتژی کاملاً مشخص شروع نکردید، به این معنی نیست که محتوای شما قبلاً در یک متن قرار نگرفته باشد.

حسابرسی محتوا در آموزش تولید محتوا صرفاً کارهایی را که قبلاً انجام داده‌اید، موجود می‌کند سپس آن را مرتب کرده تا بتوانید در برنامه محتوا جدیدتان، مورد استفاده قرار دهید. این روند ممکن است شامل نوشتن مجدد مقاله شود یا امکان دارد شکاف‌هایی را که باید پر از محتوا باشند که برای پرسونای شما و مرحله سفر مخاطبان‌تان جذاب است را نشان دهد. در اینجا نحوه انجام حسابرسی محتوا آورده شده است:

تمام مطالب خود را در صفحه گسترده‌ای جمع کنید.
ستون‌هایی را برای کلمات کلیدی مورد نظر، پرسونای خریدار، مرحله سفر خریدار، قالب و موضوع اصلی ایجاد نمایید سپس این موارد را برای هر قطعه محتوا پر کنید.
ستون‌ها را برای اندازه گیری های کلیدی خود، مانند نمایش صفحه، اشتراک گذاری‌ها، درگیری مخاطبان و غیره اضافه کنید.
سرانجام هر پست (با استفاده از نکات برجسته یا ستون دیگر) را توسط آن دسته از مواردی که به خوبی انجام می‌دهند یا نیاز به پیشرفت دارند، باید بازنویسی کنید یا می‌توانید با یک پست دیگر ادغام نمایید.
در حالی که ممکن است یک حسابرسی محتوا، خسته کننده به نظر برسد اما تمام کارهای دستی ارزش افزایش ترافیک و هدایت را دارند. به علاوه، می‌توانید یک طرح تأیید شده را پیش ببرید.

انتخاب فرمت تولید محتوا
آن پرسونای خریدار را که ایجاد کردید به خاطر دارید؟ شما برای آنها محتوا تولید می‌کنید. این بدان معنا است که شما باید مطالب را در قالبی تهیه نمایید که، بتواند به راحتی و با لذت از چشم انداز شما استفاده شود.

فرمی که انتخاب می‌کنید، ممکن است یک پست وبلاگی، ویدئو، نمایش به صورت اسلاید، گرافیکی، اینفوگرافی، کتاب الکترونیکی، پادکست یا مواردی باشد که ذهن خلاق‌تان می‌تواند آنها را تصور کند. تا زمانی که به پرسونای شما خدمت کنند، از نظرتان خوب خواهد بود.

همچنین لازم نیست برای هر قطعه از محتوایی که تولید می‌کنید، به یک قالب بچسبید اما باید بتوانید محتوا – به هر شکلی که باشد – را بر روی یک کادر ثابت تولید کنید. منظور من این است که یک سری پادکست‌ها می‌توانند یک تاکتیک عالی در بازاریابی باشند اما اگر منابع خود را حفظ کنید (صبر کنید) و به آن بچسبید، ممکن است برای وبلاگ‌تان مسیر بهتری باشد. هنگام انتخاب قالب محتوای خود از این سؤالات به عنوان راهنما استفاده کنید:

سفر این خریدار برای چه مرحله‌ای است؟
استفاده این محتوا برای مخاطبان شما چقدر آسان است؟
پرسونای شما، کجا وقت خود را بصورت آنلاین می‌گذراند؟
چه قالبی را می‌توانید بطور مداوم ایجاد کنید؟
آیا می‌توانید این محتوا را در سطح باکیفیت که رقابتی است تولید کنید؟
درحالت کلی به یاد داشته باشید، 4 قالب اصلی تولید محتوا می‌توانیم برای مخاطبان‌مان تولید کنیم، که بسته به نوع کسب و کار و تعامل کاربران‌تان می‌تواند همه موارد یا برخی از این موارد باشد:

تولید محتوای متنی
تولید محتوای تصویری و گرافیکی
تولید محتوای صوتی (پادکست)
تولید محتوای ویدئویی
.هر یک از این قالب‌های محتواهایی می‌تواند در راستای اهداف بازاریابی محتوای برند شما مفید باشد

پروموت کردن محتوای خلق شده
چه فایده‌ای دارد، اگر کسی نبیند که این همه محتوای عالی ایجاد می‌کنید؟ در دنیای واقعی، هر زمان که یک پست جدید منتشر می‌کردید، گروه زیادی از مردم به سایت شما مراجعه می‌کردند. در واقعیت – به ویژه هنگامی که تازه کار را شروع کرده‌اید- لازم است افراد را به استفاده از مطالب‌تان و حتی ارسال آنها در فضای آنلاین خودشان جلب کنید.

از این رو، در آموزش تولید محتوا، تبلیغ محتوا به همان اندازه که محتوایی را تولید می‌کنید برای استراتژی شما مهم است. برنامه تبلیغاتی‌تان باید توسط پرسونای شما هدایت شود؛ وقت‌شان را آنلاین می‌گذرانند؟ در چه ساعات روز از یک بستر خاص استفاده می‌کنند؟ چند بار می‌خواهند محتوای شما را ببینند؟ چگونه دوست دارند محتوایی را استفاده کنند؟ ارتقاء محتوا به میزان متوسط متفاوت است و برای هر کدام قوانین خاصی وجود دارد.

     1. شبکه‌های اجتماعی
در حالی که رسانه‌های اجتماعی، ابزاری برای ایجاد روابط هستند، می‌توان از آنها برای تبلیغ محتوا نیز استفاده کرد. همه چیز به یافتن تعادل مناسب بین خود تبلیغ، به اشتراک گذاری اطلاعات مفید و سرگرمی بستگی دارد. فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام، یوتیوب و … همه رسانه‌های خوبی برای تولید و به اشتراک گذاری مطالب مرتبط هستند. نکته کلیدی در تغییر آن محتوا برای متناسب سازی با هر پلتفرم است.

     2. بازاریابی ایمیلی
ایمیل یکی از بهترین راه‌ها برای رسیدن به مخاطبان است، به خصوص در تبلیغ محتوا؛ به دلیل این که هرکسی در لیست ایمیل‌تان باشد، شنیدن مطالب شما را انتخاب کرده و همچنین شما می‌توانید اطمینان داشته باشید که پیام‌هایتان را دریافت می‌کنند.

با این وجود، بهتر است با ارسال محتوا مرتبط به لیست‌های تقسیم شده، نرخ بازده خود را بهبود بخشید؛ به این معنی که مخاطبان‌تان، مشتاق خواندن همه چیزهایی هستند که شما با راه‌های مختلفی برای آنها ارسال می‌کنید.

     3. پروموت کردن با استفاده از تیلیغات کلیکی
پرداخت به ازای هر کلیک (PPC) به شما کمک می‌کند تا مطالب خود را در مقابل مخاطبان جدید از طریق تبلیغات هدفمند و پولی دریافت کنید. این تبلیغات می‌توانند در شبکه‌های اجتماعی، موتورهای جستجو یا وب سایت‌های دیگر اجرا شوند.

هنگامی که پرسونای خریدار خود را تعیین می‌کنید، می‌خواهید مسیر پولی را طی نمایید تا در جهت هدف قرار دادن افراد بی علاقه، هدر نرود. وقتی مخاطبان خود را پایین بیاورید، ارتقاء هزینه می‌تواند یک نرخ بازگشت سرمایه (ROI) عالی به بار آورد.

     4. هم نشری محتوا (Syndication)
تبلیغ محتوای شما از طریق کانال‌های معتبر شخص ثالث، راهی عالی برای ایجاد مخاطب است. هم نشری محتوا، آموزش تولید محتوا، می‌تواند مخاطب بیشتری برای شما فراهم کند که در غیر این صورت تنها با تلاش خودتان نمی‌توانید به آن مخاطبان دست یابید.

تغییر شکل محتوا
هنگامی که محتوا را مجدداً مورد استفاده قرار می‌دهید، دوباره از چیزی استفاده می‌کنید که مدت زمان زیادی را صرف تولید و تبدیل آن در قالب‌های مختلف کرده‌اید تا بتوانید استفاده بیشتری از آن داشته باشید.

به عنوان بازیافت به آن نگاه کنید. شما می‌خواهید برای تولید محتوا خود در مقابل مخاطبان‌تان زمان کمتری را صرف نمایید. به عنوان مثال، آن پست وبلاگ که شما در مورد آمار بازاریابی نوشتید نیز می‌تواند به عنوان یک اینفوگرافیک عالی یا حتی یک ویدیو مورد استفاده قرار بگیرد. اگر چیزی را با یک قالب ایجاد کرده‌اید، سعی کنید با تمام روش‌های دیگری که می‌توانید آن اطلاعات را به همان اندازه مؤثر نمایید، استفاده کنید.

فرآیند تولید محتوای حرفه‌ای
شاید شما اطلاعات منحصر به فردی در مورد کسب و کارتان داشته باشید، اما آیا می‌دانید چگونه آن را ارائه دهید؟ آیا با انواع نگارش آشنا هستید؟ دسته‌بندی متون را چطور، می‌شناسید؟ اگر تاکنون با مواردی از این دست برخورد نکرده‌اید و نمی‌دانید چگونه به واسطه تولید محتوای با کیفیت مخاطب را جذب خود کنید، بهتر است در ابتدا با اصول تولید محتوا آشنا شده و بعد در این مسیر قدم بگذارید. در واقع شما باید تکلیف را با خودتان روشن کنید که چه محتوایی می‌خواهید، برای چه مخاطبانی می‌نویسید و در چه فضایی منتشر می‌کنید. در این صورت می‌توانید تصمیمات درستی هنگام تولید محتوای خود بگیرید.

ما بازاریابان مشغول کار هستیم. وقت‌مان را برای سیستم‌های ناکارآمد هدر نمی‌دهیم. به همین دلیل برای هر کاری که قصد انجام آن را داریم، فرآیندی ایجاد می‌نماییم. ما در تولید محتوا، سیستمی را ابداع می‌کنیم، آن را تا زمانی که کار کند، بیرون می‌کشیم؛ سپس سیستم ایجاد شده را بارها و بارها تکرار می‌کنیم تا نتیجه مورد نظرمان را بدست آوریم.

در مورد هر کمپین بازاریابی که تاکنون ایجاد کرده‌اید، فکر کنید مانند وبینار، پاسخگوی خودکار، بررسی‌ها. هر کدام از آنها یک فرایند داشتند. تولید محتوا هیچ تفاوتی ندارد. این مراحل را برای تولید محتوا، حذف کارهای حدس زده و ایجاد فضای ذهنی خلاقانه دنبال کنید.

     1. تحقیق کلمات کلیدی در سئو
ایجاد پرسونای خریدار، به احتمال زیاد به شما ایده‌هایی می‌دهد تا بدانید درباره چه موضوعاتی بنویسید و بفهمید مخاطبان‌تان چه سؤالاتی دارند که این یک شروع عالی محسوب می‌شود. حال باید اطمینان حاصل کنید که آیا این ایده‌ها می‌توانند در مقیاس بزرگتر برای مخاطبان بیشتر اعمال شوند. مطمئناً نوشتن یک پست وبلاگ برای یک فرد مجزا بسیار عالی خواهد بود اما این به نوعی هدر دادن انرژی است.

تحقیق کلمات کلیدی سئو محور در آموزش تولید محتوا، حجم جستجوی یک عبارت خاص از کلمات کلیدی را به شما نشان می‌دهد و آیا ارزش ایجاد سرمایه گذاری در ایجاد بخشی از مطالب پیرامون آن را دارد یا خیر.

یک راه خوب برای تحقیق در مورد کلید واژه‌ها، نوشتن سؤالاتی است که احتمال دارد پرسونای خریدار شما بر اساس آن موانع و اهداف باشد. سپس در مورد کلمات کلیدی مرتبط با سؤال‌ها تحقیق کنید تا ببینید افراد به اندازه کافی، آن‌ها را جستجو می‌کنند یا نه.

یک قانون کوچک این است که کلمات کلیدی قابل دسترس را هدف‌تان قرار دهید، به این معنی که حجم جستجوی ماهانه داشته باشید و کلمات کلیدی مشکلی که در دامنه قلمرو محتوا شما قرار می‌گیرند را شناسایی کنید. اگر وبلاگ نویسی را به تازگی شروع کرده‌اید، هدف قرار دادن کلمات کلیدی رقابتی برای شما مناسب نیست.

قبل از اینکه جلوتر برویم، بهتر است یک توضیح سریع و مناسب از سئو در تولید محتوا ارائه کنیم:

یکی از عوامل مهمی که به شما کمک می‌کند در موتورهای جستجوگر رتبه یابید، قدرت دامنه است. شما با تعداد سایت‌های خارجی که به محتوای شما لینک دارند، قدرت دامنه خود را به مراتب افزایش می‌دهید. برای این که این اتفاق بیفتد، باید یک کتابخانه بسیار بزرگ از محتوا داشته باشید که به اندازه کافی با استناد به آن باشد.

این بدان معنا است که هر چه مدت زمان نوشتن مطالب با کیفیت بالا، طولانی‌تر باشد، قدرت دامنه شما پرقدرت‌تر است و رتبه بندی آن برای کلمات کلیدی بسیار رقابتی که باعث می‌شود شما را در صفحه اول Google قرار دهد، آسان‌تر است.

اگر هنوز کاملاً در نتایج ابتدایی گوگل حضور ندارید، بهترین کار برای هدف قرار دادن کلمات کلیدی با حجم کم و با حداقل مشکل در کلمات کلیدی است (ما در حال صحبت کردن ۲۰۰-۱۰۰۰ سرچ ماهانه هستیم). این بهترین موقعیت برای شما محسوب می‌شود تا بتوانید رتبه بندی بهتری برای کلمات کلیدی داشته باشید و مطالب‌تان را به افراد بیشتری ارائه دهید.

چند روش برای انجام تحقیق کلمات کلیدی‌تان وجود دارد:

از ابزارهای تحقیق کلمه کلیدی، مانند KWFinder، keywordtool، Alexa، google.at و… استفاده کنید.
کلمه کلیدی خود را در یک موتور جستجو تایپ کنید و آنچه را که نشان می‌دهد، یادداشت کنید.
بخش جستجوهای مرتبط را در صفحات نتایج موتور جستجو (SERPs) بررسی کنید.
     2. ایده پردازی
حالا که کلمات کلیدی را برای هدف‌تان تعیین کرده‌اید، وقت آن است که در آموزش تولید محتوا، ایده‌های محتوا را مانند طوفان مغزی ایجاد کنید. تحقیقات نشان می‌دهد که بهترین راه برای سازماندهی محتوا، استفاده از مدل خوشه‌ای (topic clusters) است، به این معنی که شما یک صفحه ستونی بلند و کامل را بر اساس یک کلمه کلیدی ایجاد می‌کنید سپس محتوایی که تولید کرده‌اید را به این زیر موضوع‌ها پیوند می‌دهید.

مدل خوشه‌ای طوفان مغزی را بسیار ساده‌تر می‌کند، زیرا اکنون شما ساختار مشخصی را دنبال می‌کنید. شما می‌توانید از کلید واژه اصلی خود برای ایجاد یک بخش ستونی (pillar piece) استفاده کنید تا آن موضوع را به صورت عمیق پوشش دهد. سپس می‌توانید مطالب کوتاه‌تری را تولید کنید -اینفوگرافیک ها، پست‌های وبلاگ، قالب‌ها- که به مخاطبان شما کمک می‌کند تا عمیق‌تر با موضوع ارتباط برقرار کنند و کلمات کلیدی بلندتری را هدف‌شان قرار دهند.

در تولید محتوا اگر به دنبال ایده‌های خود هستید، بهتر است از کتاب‌هایی که خوانده‌اید، مطالعات مربوط به صنعت‌تان، سایت‌های رقیب خود یا جستجوی مرتبط با SERPها، کمک بگیرید. هنگامی که همه ایده‌های خود را روی کاغذ آوردید، می‌توانید تقویم محتوا خود را توسعه دهید و شروع به انجام کار کنید.

     3. نوشتن محتوا
نحوه ویرایش کار خودتان (یا دیگران) یک روند بسیار ذهنی است. ممکن است بخواهید همان لحظه ویرایش کنید یا چند روز صبر نمایید و محتوای‌تان را بدون چشمان خسته مرور کنید. شما احتمال دارد اهمیت زیادی به دستور زبان دهید یا یک قطعه محاوره‌ای را به عنوان هدف‌تان انتخاب کنید.

در هر صورت، در تولید محتوا بعضی از موارد وجود دارد که شما باید به آنها هنگام ویرایش توجه نمایید، از جمله بیانی فعال، زبانی واضح، جملات کوتاه و فضای سفید. بهتر است از یک همکار یا مدیر نیز برای بررسی محتواهای‌تان کمک بگیرید.

هر چه که باشد، فرآیند ایجاد برخی دستورالعمل‌های بسیار مشابه را دنبال می‌کند:

برای پرسونای مخاطب‌تان بنویسید. از صدای آن‌ها، حسن تعبیر آن‌ها، حتی شوخی‌شان برای ساخت قطعه‌ای که طنین‌انداز شود، استفاده کنید.
از عناوین، توضیحات متا و سایر تیزرها برای مجبور کردن مخاطبان خود برای خواندن مطالب خود استفاده کنید. منافع مطالب خود را درست در این عنوان‌ها قرار دهید تا به آنها اطلاع دهید که چرا باید آن را بخوانند.
چیزی منحصر برای فرد ایجاد کنید. به سادگی اطلاعاتی را که از قبل در آنجا وجود دارد را فاش نکنید. برای تاکید بر نکات خود به سبک منحصر به فرد اشاره کنید و یا به تحقیقات جدید اشاره کنید.
به یک ایده بچسبید و از مطالب خود برای تقویت آن استفاده کنید. خواننده خود را با ادامه دادن به حاشیه‌ها یا تلاش برای توضیح چندین مضامین نیمه مرتبط در یک قطعه گمراه نکنید.
با صدای خود صادق باشید. اگر اینگونه صحبت نمی کنند، سعی نکنید مخاطب خود را با نثر فصیح یا لغات گسترده تحت تأثیر قرار دهید.
مختصر و واضح باشید. شما می خواهید مخاطب شما با شما ارتباط برقرار کند و از محتوای شما ارزش بگیرد … و لازم نیست که استعاره ها یا استعاره های گیج کننده را جستجو کنید.
     4. ویرایش کردن محتوا
نحوه ویرایش کار خودتان (یا دیگران) یک روند بسیار ذهنی است. ممکن است بخواهید همان لحظه ویرایش کنید یا چند روز صبر نمایید و محتوای‌تان را بدون چشمان خسته مرور کنید. شما احتمال دارد اهمیت زیادی به دستور زبان دهید یا یک قطعه محاوره‌ای را به عنوان هدفتان انتخاب کنید.

در هر صورت، در تولید محتوا بعضی از موارد وجود دارد که شما باید به آنها هنگام ویرایش توجه نمایید از جمله بیانی فعال، زبانی واضح، جملات کوتاه و فضای سفید. بهتر است از یک همکار یا مدیر نیز برای بررسی محتواهای‌تان کمک بگیرید.

     5. بارگذاری محتوا
اکنون که محتوا شما آماده است، باید آن را در جایی قرار دهید که افراد بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. سیستم مدیریت محتوا (CMS) نرم افزاری است که میزبان آن محتوای دیجیتالی بوده و به شما این امکان را می‌دهد که آن را در وب سایت خود (یا هر جای دیگری در وب) نمایش دهید.

فایده CMS این است که تمام محتوای شما را به هم متصل کرده و آن را در یک مکان ذخیره می‌کند. بنابراین می‌توانید به راحتی با استفاده از لینکی آنها را به صفحه وبلاگ‌تان یا ایمیل‌تان ارتباط دهید. همچنین می‌توانید نتایج کلیه مطالبی را که برای یک کمپین خاص ایجاد کرده‌اید (که می‌تواند به حسابرسی محتوا کمک کند) تجزیه و تحلیل کنید. CMS شما را از داشتن سیستم بازاریابی محتوای منفصل، حفظ می‌کند.

    6. انتشار محتوا
انتشار مطالب به سادگی با کلیک کردن روی یک دکمه است. بنابراین چرا یک بخش را در آن می‌گنجانید؟ زیرا همیشه اینطور نیست. می‌توانید مطالب خود را بلافاصله پس از بارگذاری منتشر کنید یا با انتظار برای رسیدن زمان مطلوب، تأثیر آن را به حداکثر برسانید.

اگر تازه کار را شروع کرده‌اید، کلیک بلافاصله برای انتشار محتوا، احتمالاً مخاطبان شما را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. اما اگر یک برنامه انتشار منظم، مانند ارسال یک پست جدید در هر چهارشنبه را دارید و مخاطبان شما انتظار انتشار پست در روز چهارشنبه را داشته باشد، حتماً آن را مشاهده می‌کنند.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشید، انتشار مطابق روندها یا رویدادهای حساس به زمان است. به عنوان مثال، اگر درباره تعطیلات ملی یا رویدادهای جاری محتوا تولید می‌کنید، بهتر است آن محتوا را در زمان‌های مشخصی منتشر کنید. CMS به شما این امکان را می‌دهد تا پست‌ها را برای زمان‌های مشخصی برنامه ریزی کنید سپس فراموش نمایید چرا که به صورت خودکار، محتوا را منتشر می‌کند.

ابزارهای تولید محتوا
در حالی که CMS به شما در مدیریت محتوای‌تان کمک می‌کند، نمی‌تواند در تولید آن نقشی داشه باشد. در اینجا ابزارهای تولید محتوا مفیدی را معرفی خواهیم کرد. این موارد به ویژه در صورتی مفید است که نتوانید از کسی برای تولید محتوا کمک بگیرید و مجبور باشید به تنهایی آن را انجام دهید. از GIF گرفته تا اینفوگرافیک، این ابزارهای تولید محتوا به شما کمک می‌کنند، بدون توجه به اینکه چه نوع محتوایی را تولید می‌کنید مانند یک فرد حرفه‌ای در تولید محتوا به نظر برسید.

Canva در ایجاد طرح‌هایی زیبا برای هر پلتفرم، از تبلیغات اجتماعی گرفته تا فیسبوک، پوشش تصاویر تا اینفوگرافیک ها به شما کمک کند. این نرم افزار دارای قالب‌های زیبایی شناختی است که می‌توانید با استفاده از آن رنگ‌ها، تصاویر و متن‌ها را به صورت رایگان تنظیم کنید.
Giphy، گیف ها را جایگزین ایموجی ها می‌کند، به همین دلیل یک روش قابل قبول برای ارائه محتوا محسوب می‌شود. Giphy به شما این امکان را می‌دهد میلیون‌ها GIF از قبل ایجاد شده را در پایگاه داده خود، جستجو کنید یا حتی خودتان یک گیف جدید بسازید.
Vidyard یک سیستم عامل میزبانی ویدیو بوده که برای بازاریابان ساخته شده است. این نرم افزار به شما این امکان را می‌دهد تا ویدیو خود را با اضافه کردن دکمه‌های لایه، متن یا دکمه‌های CTA، تست اسپلیت، رونویسی و ویژگی‌های سئو سفارشی کنید.
SurveyMonkey یک پلتفرم ایجاد نظرسنجی است. چرا احتمال دارد که به چنین چیزی احتیاج داشته باشید؟ زیرا یک بازاریاب خوب می‌داند که بازخورد مشتری برای یک کمپین بازاریابی کارآمد، بسیار مهم است.
MakeMyPersona یک ابزار بسیار خوب خود هاب اسپات است که به شما در روند ایجاد پرسونای خریدار کمک می‌کند. می‌توانید یک سندی را به عنوان مرجع در کل فرآیند تولید محتوا، تولید کنید.
Anchor ابزار پادکست برای مبتدیان است. این برنامه رایگان بوده و به شما امکان می‌دهد تا قسمت‌های نامحدود را ضبط و ذخیره کنید و می‌توانید به راحتی در هر پلتفرمی آن را بارگذاری نمایید.
طراحی برنامه تولید محتوا
محتوا در همه جا وجود دارد اما کسب موفقیت به توانایی شما در تطبیق آن با شبکه‌ای که در آن محتوا را منتشر می‌کنید، بستگی دارد. یک محتوا برای تمامی شبکه‌های اجتماعی –با پلتفرم‌های متفاوت- مناسب نیست. محتوای شبکه‌های اجتماعی با محتوای وبلاگ متفاوت است و هردو آنها، متفاوت از محتوای وب سایت هستند. بنابراین شما باید بدانید که چگونه محتوای‌تان را با مخاطبان‌تان همسو کنید.

اکنون برای به اشتراک گذاشتن محتوای‌تان در پلتفرم‌های مختلف، می‌خواهیم به بعضی از دستورالعمل‌ها اشاره کنیم.

محتوای شبکه های اجتماعی
تولید محتوا برای شبکه‌های اجتماعی در آموزش تولید محتوا یک هنر است. همچنین با دارا بودن ۲٫۶ میلیارد کاربر که در این پلتفرم‌ها در سراسر جهان وجود دارد، بسیار ارزشمند هستند. به علاوه، کسی که شما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کند، شما را دوست دارد و به آنچه می گویید، علاقه دارد. بنابراین مخاطبان مشتاقی دارید که آماده هستند تا با محتوای‌تان درگیر شوند. در اینجا چند نکته سریع برای ایجاد محتوا در برخی شبکه‌های اجتماعی محبوب ارائه شده است.

فیسبوک: می‌توان برای ایجاد اجتماعات کوچک از طریق گروه‌هایی در فیسبوک یا اشتراک گذاری در میان مخاطبان زیاد از صفحات فیسبوک استفاده کرد. هنگامی که صحبت از به اشتراک گذاری محتوا می‌شود، سؤالات و فیلم‌ها، بیشترین درگیری را برای کاربر ایجاد می‌کند.
اینستاگرام: برای به اشتراک گذاشتن تصاویر با کیفیت بالا و فیلم‌های کوتاه با زیرنویس، بهترین گزینه است. هشتگ ها تا زمانی که به حساب و برندتان مربوط باشند، در این پلتفرم به خوبی کار می‌کنند. استوری اینستاگرام روش جدیدی برای تعامل با طرفداران‌تان از نظرسنجی سریع گرفته تا پاسخ به سؤالات، لایو و… شامل می‌شود.
یوتیوب: ۱٫۳ میلیارد کاربر دارد. برخی از موفق‌ترین مطالب موجود در این پلتفرم، نحوه راهنمایی، vlog ها، بررسی محصولات و فیلم‌های آموزشی است.
توئیتر: بهترین شیوه‌های استفاده از توییتر، شامل پیام‌های کوتاه، تصاویر پشتیبان، هشتگ های مربوطه و توییت کردن مجدد است. مطمئناً پاسخ مخاطبان‌تان، روشی عالی برای دیده شدن پست‌هایتان محسوب می‌شود.
محتوای وب سایت
در تولید محتوا، محتوای وب سایت باید روی سه چیز متمرکز باشد: پرسونای شما، کلمات کلیدی مورد نظر و راه حل‌هایتان. برخلاف محتوای وبلاگ، به کپی در وب سایت‌تان نیاز دارید تا بازدید کنندگان را به روشی منسجم و طبیعی به آنچه می‌خواهند، برسانید. بهتر است به محتوای وب سایت، همانند نقشه‌ای برای محصول‌تان نگاه کنید.

مراقب باشید که بازدید کنندگان را از طریق فیدهای شبکه‌های اجتماعی و سایر عناصر منحرف کننده، از وب سایت‌تان دور نکنید. پس از جذب مشتری باید تمام تلاش خود را برای نگه داشتن آنها انجام دهید و این عملکرد اصلی محتوای وب سایت شما محسوب می‌شود.

محتوای وبلاگ
هدف از محتوای وبلاگ، حمایت از مشاغل با جذب افراد غریبه و واجد شرایط است. محتوای وبلاگ یک منبع رایگان محسوب می‌شود که اغلب به طور مستقیم با فروش گره خورده است. اما قدرت یک وبلاگی که درست کار می‌کند را دست کم نگیرید تا در نهایت بتوانید درآمد کسب و کار خود را ایجاد کنید. در تولید محتوا تحقیقات نشان می‌دهد شرکت‌هایی که بیشتر در وبلاگ‌شان فعالیت می‌کنند نسبت به شرکت‌هایی که فعالیت کمتری دارند، ترافیک بیشتری به دست می‌آورند.

تجزیه و تحلیل محتوای شما
آخرین و مسلماً مهم‌ترین مرحله در تولید محتوا، آنالیز محتوای شما است. بدون استفاده از داده، نمی‌توانید بدانید که چه چیزی کار می‌کند یا چگونه باید آن را بهبود ببخشید.

چندین داده (data) وجود دارد که می‌توانید هنگام آنالیز محتوای‌تان آنها را بررسی کنید، بنابراین بهتر است از اهداف‌تان به عنوان راهنما برای تنظیم پارامترهای مختلف استفاده کنید. هر آنچه را که می‌خواهید با محتوای خود به دست آورید، می‌تواند به شما در انتخاب معیارها کمک کند.

آنچه شما تحلیل می‌کنید، کاملاً مربوط به شما است اما در اینجا چند روش برای بررسی آنالیز محتوا ارائه می‌شود:

بازدیدهای صفحه (Page Views): تعداد کاربرانی که از محتوای شما بازدید می‌کنند.
ترافیک ارگانیک (Organic Traffic): میزان ترافیکی که از موتورهای جستجو بدست می‌آید.
نرخ پرش کاربران (Bounce Rate): درصد بازدید کننده‌هایی که پس از بازدید از یک صفحه، سایت شما را ترک می‌کنند.
نرخ تبدیل (Conversion Rates): درصد بازدید کنندگانی که با CTA درگیر هستند.
نرخ تعامل (Engagement Rates): تعداد افرادی که از طریق لایک، اشتراک گذاری، کامنت یا روش‌های دیگر با محتوای شما تعامل دارند.
رشد مخاطبان (Audience Growth): مخاطبان جدید یا کاربرانی که از طریق یک محتوا، شما را دنبال می‌کنند.
شروع به تولید محتوا کنید
تولید محتوا یک فرآیند تکراری است که به شدت روی مخاطبین برند شما اثر می‎گذارد. هنگامی که فرآیند ایجاد محتوا را به پایان می‌رسانید، قادر خواهید بود کار خلاقانه ای ایجاد کنید که نه تنها شنوندگان تان را شاد می‌کند، بلکه کسب‌وکار شما نیز رشد می‌کند.

شاید با همه این توضیحات هنوز ندانسته باشید؛ که مسیر خلق تولید محتوا برای وب سایت‌تان چگونه است؟ و یا نه، ارزش تولید محتوا را می دانید ولی وقت آن را ندارید که برای وب سایت‌تان تولید محتوا کنید. خبر خوب این است، با ارائه 2 خدمت ارزنده به تمام سوالات و سفارشات شما پاسخگوست. برای سفارش تولید محتوا و آموزش تولید محتوا روی کمک ما حساب باز کنید. یک بار تجربه کنید و یک عمر لذت ببرید.

منبع:

https://aigitali.com/content-creation/



:: بازدید از این مطلب : 68
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


آموزش (یادگیری) سئو در سال 2020
راهنمای مبتدیانه که حتی مادربزرگ تان هم متوجه‌اش می‌شود

:: بازدید از این مطلب : 67

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : Elnaz

 


27 فاکتور جذاب برای بهینه سازی سئو و محتوای یک صفحه از وب سایت تان به کمک ابزار Moz Grader
Moz Grader یکی دیگر از ابزارهای ارزشمند سایت Moz.com برای بهینه سازی سئو و تولید محتوای ایجاد شده بر اساس کلمه کلیدی آن صفحه، می باشد. شما با رعایت این فاکتورها علاوه بر اینکه پاسخ کاربران خود را به بهترین نحو ممکن می دهید، می توانید جایگاه کلمه کلیدی صفحه موردنظر را نیز در گوگل بهبود دهید. به زبان ساده تر:

اگر می خواهید صفحه ای خلق کنید، که هم نیاز کاربر را رفع کند و هم گوگل طرفدار شما باشد این 27 فاکتور را در آویزه گوش تان کنید.

با این چک لیست شما قادر خواهید بود، فاکتورهای مهم و اصلی در سئو و محتوای یک صفحه را بدرستی برای رتبه بندی کلمه کلیدی تان در گوگل بهبود دهید. شما برای دسترسی به این صفحه (منظورم صفحه Moz Grader) باید اکانت پولی این ابزار را تهیه کنید. اما نگران نباشید، فاکتورها را برای شما به صورت چک لیستی ارزشمند جمع آوری کرده است.
برای این منظور شما می توانید به 2 صورت عمل کنید:

مطابق با همین چک لیست محتوای خود را بهینه کنید.
ابزار موردنظر را تهیه کرده و با آموزش پیش روید.
ابزار Moz Grader
ابتدا وارد این آدرس شوید. سپس در قسمت Page آدرس صفحه موردنظرتان را وارد کنید و در قسمت Keyword کلمه کلیدی ای که می خواهید این صفحه بالا آید. سپس بر روی آیکون جستجو

:: بازدید از این مطلب : 61

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()