جایگاه برندینگ در سئو
نوشته شده توسط : Elnaz

 


ارتباط سئو و برندینگ
شما می خواهید برای کسب و کار خود یک روش بازاریابی رایگان بسازید و آن هم گرفتن رتبه از گوگل است. تابحال هر چه بشما در مورد سئو گفته شده را بهتر است دور بریزید یا به آنها مثل سابق استناد نکنید؛ چون ما می خواهیم روند سئو که از 2015 بشدت تغییر کرده (به خاطر الگوریتم رنک برین گوگل که در ادامه توضیح داده شده) و تا به امروز یعنی اوایل سال 2020 که دوباره جهت دهی آن توسط گوگل جابجا شده را، بررسی کنیم.

بله اکنون گوگل علاقه ندارد هر برگه ای را از هر سایتی به کاربران تحویل دهد، کافیست یک سایت با کیفیت را شناسایی کند، سپس سعی می کند مطالب بیشتری از آن سایت به کاربران نمایش دهد و اگر متوجه شود که کاربران به آن علاقه نشان می دهند آن را به کاربران بیشتر نشان می دهد.

اصل موضوع اینست: آیا گوگل ما را قبول کرده و به سایت کسب و کار ما اعتماد می کند؟ خب راه آن از امروز به بعد با چیزی که تا امروز آموخته اید کاملا متفاوت است. گوگل دوست دارد، برندها را تشویق کند محتوای با کیفیت تولید کنند تا آن را به کاربران نمایش دهد. از این ها گذشته، سئو فقط رتبه گرفتن نیست. مثلا؛ یک سایت ترافیک مستقیمش 80 درصد است (و بقیه آن از کانال های دیگر مثل گوگل و… است) یعنی می تواند ترافیک بیشتری از گوگل کسب کند (ولی رتبه خوبی در گوگل ندارد). پس گوگل می خواهد به چنین سمتی برود (برخی سایت ها به گوگل وابسته نباشند) و در حال تغییر فضا برای کسب و کار جدید باشد (کسب و کارهای جدید را معرفی کند).

گوگل می خواهد کاربران قدیمی را با برندها آشنا کند و کاربران جدید را به کسب و کار جدید معرفی کند. راهکار استفاده بردن از این شرایط اینست که سایت دنبال برندینگ باشد. باید یک برند بسازید که رتبه گرفتن برای شما از راهپیمایی شبانه به روزانه تبدیل شود(کار سخت تان آسان شود). این بار شما کار آسان تری برای گرفتن رتبه، برای گرفتن کاربر بیشتر، بازدید بیشتر و همینطور فروش بیشتر و محبوبیت زیاد تر خواهید داشت.

می خواهیم به شما بگوییم اگر چند سایت برای فروش یک محصول دارید، بهتر است یکی از آنها را انتخاب کرده و یک برند بسازید. و از فعالیت روی چندین سایت پرهیز کنید. خب در ابتدا می خواهیم این فرایند و مراحل کار را بررسی کنیم. چرا باید سئو را با برند خود آمیخته کنید.

شرکت های با برند خوب، نتایج بهتری در گوگل کسب می کنند.
سالهاست که ما در تمام کشورهای جهان و حتی ایران می بینیم که سایت های بزرگ همیشه بخشی از نتایج گوگل هستند. شرکت های بزرگی هستند که بجای تبلیغات در تلویزیون و رادیو و هزینه های سرسام آور آنها، فقط روی این مسئله تمرکز کرده اند که چطور ترافیک کسب کنند.
حتما می دانید که بزرگ ترین خرده فروشی دنیا یعنی آمازون هشتمین سایت پر ترافیک دنیا و همینطور سومین سایت آمریکاست. سالها طول کشید تا آمازون به چنین حجمی از ترافیک دست پیدا کند. و این ها همیشه از طریق جستجو و بازدید فراهم شدند.
پس بودن در بین نتایج جستجو کمک می کند شما ترافیک بیشتری کسب کنید، و این کار به وسیله سئو یعنی بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو فراهم می شود.

خب اصلا برند چیست؟ دوباره نیازی به تعریف برند داریم؟
بسیاری از بازاریاب ها سالهاست که می گویند می توانند تصویری درست از برندینگ ارائه کنند، اما بگذارید به شما بگوییم برند چیست.
ما قبلا برندینگ را توضیح دادیم اما اینجا توضیحی اضافه ارائه می کنیم تا با مفهوم، آشناتر شوید. شناخته شدن توسط مشتری و کاربر در سطح اینترنت، گرفتن مشتری و … همه اینها بخشی از برندینگ شما هستند اما قطعا خودِ برندینگ نیستند.
مطمئن شدن از اینکه مخاطب خود را می شناسید بخشی از برندینگ است، دریافت بازخورد از مشتری، گرفتن تحسین مشتریان بالقوه و مشهور بخشی نیز از برندینگ است، خدمات دهی به مشتری و کسب رضایت مشتری هم بخشی از برندینگ است، اما هیچ کدام از اینها به تنهایی کلِ برندینگ شما نیستند.
پس برندینگ واقعا چیست؟
برندینگ همانطور که گفتیم تصویری از شما و کسب و کارتان؛ که مشتری با دیدن لوگوی شما به آن فکر می کند و یادش می آید (چه تجربه هایی که در ارتباط با محصولات شما داشتهاست).

زنگ بزنید به آی بی اِم (IBM)
البته که من صرفا ضرب المثل را ذکر نکردم و کمی آن را تغییر دادم. سالها پیش وقتی شرکت ها در کار با کامپیوترهایشان به مشکل بر می خوردند به سرویس دهنده های زیادی برای پشتیبانی از سیستم هایشان سر می زدند، اما آخرین راه یا آخرین سنگرشان IBM بود. بله، اگر مهندسی در انجام کاری با کامپیوتر به مشکل بر می خورد و نمی توانست آن را حل کند، شرکتهای کوچک یا بزرگی بودند که به وی کمک کنند مشکلش حل شود، اما در صورتی که کار گره محکمی می خورد و کسی نمی توانست مشکل گشای کار باشد، سراغ مهندسین IMB می رفتند!
چرا؟ چون چیزی نبود که آنها نتوانند حل کنند. چیزی نبود که آنها از پسش بر نیایند. پس کسی با استخدام کردن مهندسین IMB برای یک پروژه کوچک دستش توی پوست گردو نمی ماند.

این همان کاری است که برندینگ وارد سئو می کند (برندینگ کمک می کند گوگل سایت را ترجیح دهد، برندینگ کمک می کند مشتری سایت را به بقیه ترجیح دهد). و اینجاست که مشخص می شود برای سئو باید به برندینگ اهمیت بدهید. به شما می گویم اصلا نیازی به آن حجم از تولید محتوا و گرفتن لینک و رتبه و … که دیگر سایت ها برایتان سال ها تعریف کرده اند و به شما می گویند این کارها را انجام دهید و این کارها را کنار بگذارید و … نیست. نه! خیالتان راحت باشد! آنچه امروز به شما می گویم حقیقت محض است.

دو حالت بیشتر برای کاربران قبلی شما در اینترنت وجود ندارد:
1 . خود کاربران وقتی در نتایج سایت شما را ببینند، حتما آن را انتخاب می کنند چون سایت شما خیلی خوب است.
2 . یا اینکه اصلا سایت شما را انتخاب نمی کنند چون خیلی بد است.

این تنها شرایطی است که برای کاربران وجود دارد، یا شما یا دیگران. اگر خوب باشید شما و اگر بد باشید دیگران.

پس چطور می خواهید با مسئله “سئو برای مشتری” دست و پنجه نرم کنید؟
خب راهکار اینست که شما برای مشتریان سایت ارائه کنید نه گوگل. اصلا به گوگل ربطی ندارد شما چه چیزی به مشتری می گویید، این مشتری است که شما را انتخاب می کند. بودن در رتبه های خوب گوگل به شما کمک نمی کند ترافیک کسب کنید، این شما هستید که باید کیفیت ارائه کنید و کاربران با دیدن اسم شما (چه رتبه 1 باشید چه رتبه 5) برای ورود به سایت شما کلیک کنند.

خب اگر هنوز قانع نشده اید که باید روی برندینگ همراه با سئو کار کنید، ادامه دهید.

گوگل سالهاست لقب یک پینه دوز را به خودش گرفته، (چرا؟ چون) آنها سالی چند بار موتور جستجوی خود را بروز رسانی می کنند که نتایج آن (جایگاه کاری و مالی و …) کسب و کارها را در کل جهان تغییر می دهد، (و از طرفی هم گوگل) بروز رسانی هایی ریزه میزه دارد که آن هم در تغییر نتایج بی تاثیر نیست.

اما تغییر سئو به شکلی دراماتیک در حال اتفاق افتادن است.

گوگل دوست دارد در هر زمینه ای (در هر زمینه ای که کاربران جستجو می کنند) چند برند باشند که مطالب خوب و مفید تولید می کنند تا همیشه آنها را به کاربران پیشنهاد بدهد. از این رو گوگل همواره نشان داده که علاقه خاصی به برند ها دارد (وقتی کاربران با یک سایت خوب آشنا شدند، آدرس آن را مستقیما برای ورود در مرورگر وارد می کنند و دیگر سراغ گوگل نمی روند، یا اینکه اسم آن سایت را جستجو می کنند تا دوباره به همان سایت بروند. مثل تاینی موویز برای
دانلود فیلم)

بیایید ببینیم موتور جستجوی گوگل چطور تجربه کاربری خودش را تغییر داده و کاربران را همواره راضی نگه داشته اما کسب و کارها را نه.
اولین تغییر اساسی در گوگل، نتیجه غنی شده یا ویژه بوده که برای نتایج جستجوی انگلیسی این مورد را نمایش می دهد. تصویر زیر یک نتیجه ویژه را نشان می دهد که طبق آمار مشخص شده طی دو سه سال اخیر بیشتر از 15 % ترافیک برگه اول نتایج جستجو را به خود اختصاص داده ولی این روند در سال 2018 خیلی کمتر شده (5 % ترافیک) چرا که گوگل آن را به نتایج دیگر تغییر داده
گوگل سعی کرده با افزودن گرافیک به برگه جستجو (اضافه کردن کارت جستجو همین طور گراف دانش و …) کاربران را در همان برگه اول به نتیجه مورد نظر برساند. اگر قبلا در گوگل برای آفیس 365 یا هر چیز ترند (به انگلیسی: Trend – به معنی یک موضوع فراگیر و برجسته میان مردم) دیگری جستجو می کردید شاید یک نتیجه برجسته دیده می شد اما الان موارد زیادی در برگه اول دیده می شود.


همینطور جستجوی های مرتبط هم را به آن اضافه کنید. چیزی که به کاربران امکان می دهد، رقیب ها را هم بررسی و جستجو کرد.
دوباره در نتایج جستجو و کلیک کاربران در همان برگه اول آمار بشدت تغییر کرده اند، اکنون برای جستجوهای ترند گوگل دوست ندارد ارجاعی به سایت داشته باشد بلکه می خواهد پاسخ جستجو را در همان برگه جستجو به کاربر بدهد.
اکنون گوگل حتی هوشمندی بیشتری هم دارد، وقتی برای سن معین جستجو کنید نتیجه باز هم چیز جالبی است. گوگل آن را مستقیما درک کرده و پاسخ می دهد. خب اکنون اگر آمار کلیک را بررسی کنیم شاهد کلیک 30 درصدی در همان صفحه اول گوگل هستیم و نتایج برجسته گوگل 30 درصد ترافیک را بخود اختصاص داده اند (یعنی 30 درصد کاربران در همان برگه اول گوگل می مانند و جوابشان را دریافت می کنند) بدون اینکه گوگل کاربران را به سایتی بفرستد.
پس گوگل دوست دارد ترندها را در قالب های مختلف گرافیکی نمایش دهد. اکنون مردم کمتر روی نتایج جستجو کلیک می کنند و آمار آن برابر با 40 % کل کاربران است. یعنی 40 % کاربران پس از جستجو و بدون مراجعه به سایتی غیر گوگل به جواب خود می رسند و فقط 60 % روی نتایج جستجو کلیک می کنند. البته این برای جستجوهای خاص است. وقتی گوگل می بیند که نمودارهای گرافیکی، کارت های جستجو و نتایج برجسته مثل گراف دانش و… می تواند مشکل
مردم را حل کند پس بیشتر از آن استفاده می کند! (و همین دلیل نارضایتی وبمستران است که مفصل در مورد آن صحبت میکنیم).
وقتی برند شما در برگه اول باشد، به سادگی بیشتر از دو سوم کلیک کاربران را به سایت خود می آورید.

برند؛ راه گرفتن کلیک بیشتر است
همین الان هم می توانید یک نتیجه را در گوگل بررسی کنید، که نتایج آن نشان می دهد. گوگل به سایت های برند علاقه خاصی نشان می دهد. تصویر زیر را می بینید که گوگل مطالب زیادی از روزیاتو و مگ دیجی کالا پیشنهاد داده که هر دو مجله ای تفریحی هستند.
خب اگر کاربر برای خرید یک محصول جستجو کند و هم کفش های ساخت داخل و هم ساخت پوما را ببیند، بنظر شما کدام را انتخاب می کند؟ در صورت توان خرید؛ قطعا پوما، این همان برندینگ است که سئو را تغییر می دهد.

کاربر از چند سایت مختلف اینترنتی خرید کرده است و دوباره برای خرید یک چیزی جستجو می کند و اتفاقا بین نتایج سایتی وجود دارد که کاربر از تجربه خرید قبلی در آن سایت راضی است، اینجا دیگر رتبه بندی اهمیت خودش را از دست می دهد و برندینگ وارد می شود. اینجا برند باعث می شود سایتی که از آن راضی است را در رتبه ششم (یا رتبه دیگری) ببیند و روی آن کلیک کند.

میتی کامان احترام بگذارید
برندینگ کمک می کند کاربران به نتایج گوگل اعتماد کنند (چیزی که گوگل می خواهد) بنابراین گوگل برندها را پیش می کشد و بین نتایج قرار می دهد. یک مثال دیگر اینست که وقتی نتایج شبیه هم باشند (مثلا 5 سایت یک موضوع را با کمی تفاوت پوشش داده باشند) برند ها و آشنایی قبلی کاربر با آن برند باعث می شود وارد سایت مورد نظر شوند.

یک نظر سنجی از 40 هزار خریدار در طول یک هفته تهیه شد که نتایج آن زیاد غافلگیر کننده نبود. در نظر سنجی گفته شده بود: چه چیزی باعث می شود مشتریان سایت خود را برای خرید محصول جستجو شده انتخاب کنند؟ و 70 % آنها پاسخ دادند که “آشنایی قبلی با سایت.” این یعنی وقتی کاربران بین نتایج، سایتی که از قبل با آن آشنا بوده اند را ببینند؛ به تبع آن را انتخاب هم می کنند. پس عملا امروز جنگ سئو وارد صفحه نتایج شده و دریافت کلیک کاربران تاثیر زیادی در گرفتن رتبه دارد.

جنگ نرخ کلیک از راه می رسد
دیگر گرفتن رتبه یک به این معنی نیست که رتبه شما بیشترین ترافیک را کسب می کند. نه، شاید به شما گفته اند که 30% از کلیک ها متعلق به نتیجه اول باشد! حداقل برای بسیاری از جستجو ها این چنین نیست. مگر کاربرانی که تازه با گوگل آشنا شده باشند.
اصل موضوع شناخت شماست. اگر کسی شما را نشناسد، خب شما 30% ترافیک رتبه اول را هم نخواهید داشت. شاید محتوای شما عالی باشد ولی باز هم شما چیزی که انتظارش را دارید دریافت نمی کنید. انتخاب بین نتایج جستجو اکنون به مرحله تعیین کننده خود رسیده است. گوگل حتی از آن برای رتبه دهی بیشتر استفاده می کند.
گوگل به این شیوه در پی سنجیدن کاربردی بودن نتایج جستجو است و همیشه آنها را تغییر می دهد. بنابراین اگر یک سایت حتی رتبه خوبی نداشته باشند (مثلا 3 تا 5 باشد) ولی کاربران بیشتر روی آن کلیک کنند گوگل آن را مدتی به رتبه 1 می آورد، اگر کاربران از آن استقبال کنند، نتیجه در همان جا می ماند (شاید برای مدتی). اگر استقبال کم باشد دوباره به جایگاه قبلی باز می گردد (و این چرخه همیشه ادامه پیدا می کند).
خب اکنون که می دانید برندینگ چقدر روی سئو تاثیر گذار است، کار خود را با برندتان آغاز کنید. برند را وارد جریان سئو کنید و یک سایت خوب در پس زمینه آن، تمام شرایط را برای گرفتن رتبه فراهم می کند.
نتیجه گیری
اکنون شما آموخته اید که سئو بخشی از رتبه گرفتن را مدیون برندینگ است و گوگل به برند ها علاقه نشان می دهد. راهکار اینست که شما برند خود را بسازید تا رتبه گرفتن آسان تر و همینطور دائمی باشد، منظور از دائمی یعنی اینست که وقتی به صفحه اول گوگل رسیدید آنجا هم بمانید و رشد کنید. هستند سایت های زیادی که رشد قارچ گونه ای دارند، شاید چند روز، هفته یا حتی یک دو ماه با خرید بک لینک و … به صفحه اول برسند، اما مطمئن باشید به همان زودی هم از نتایج حذف می شوند.
برای اینکه تبدیل به یک برند شوید ما به شما کمک می کنیم، به همین خاطر شما اینجا حضور دارید، پس سراغ آموزش بعدی بروید و در این مورد اطلاعات بیشتری کسب کنید.


منبع:

https://aigitali.com/branding-position-in-seo/





:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 31 شهريور 1399 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: